تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
با همسایگان

«کمی از گل و بلبل فراتر رفته باشیم»

شهزاده سمرقندی
shahzoda@radiozamaneh.com

میهمان این برنامه‏ی «همسایگان» شاعر نامی تاجیک، «گل‏نظر کِلدی» است. نام گل‏نظر برای همه‏ی تاجیک‏ها آشنا است و تقریباً همه‏ی آنان از شعر و ترانه‏های او در نیم قرن گذشته، بهره‏های زیادی برده‏اند. گل‏نظر نه تنها ده‏ها کتاب شعر به چاپ رسانده است، بلکه سراینده‏ی سرود ملی تاجیکستان نیز هست.

Download it Here!

در شروع گفت‏وگو با گل‏نظر، از او در باره‏ی سرود ملی تاجیکستان و شرایط انتخاب شدن و نوشتن آن می‏پرسم. او با افتخار از دورانی می‏گوید که مسابقه‏ی سرودن شعر برای سرود ملی تاجیکستان اعلام شد.

وی می‏گوید با این که زبان و زمان در ۱۶سالی که از انتخاب این سرود می‏گذرد تغییر کرده است، اما نیازی به تغییر حتی کلمه‏ای در متن شعر سرود ملی نیست و این شعر گویای امروز و فردای تاجیکستان است.

گل‏نظر از مسابقه‏ای می‏گوید که هنگام انتخاب شعر، نام سرایندگان روی اشعار نبوده و از دیده‏ی داوران پنهان مانده است. داوران تنها شعر را انتخاب کرده‏اند و محبوبیت او تاثیری در انتخاب شعرش نداشته است:

از زمانی که آزمون سرود ملی تاجیکستان اعلام گردید تا زمانی که شعر من سرود ملی تاجیکستان شد، چهار سال گذشت. در این مدت شعرها و آهنگ‏های زیادی برای شرکت در این مسابقه مطرح شدند و آن‏چنان که در اجلاس‏های شورای عالی رسما اعلام شده بود، این آزمون پوشیده بود و داوران نمی‏دانستند که سروده‏ها از چه کسی هستند.

۱۴ شعر و آهنگ در این آزمون بررسی شدند و از میان آنان، متن من در سال ۱۹۹۴ به عنوان سرود ملی تاجیکستان پذیرفته شد. در قانون آمده است که چون این سرود را شورای عالی تاجیکستان بررسی و تصویب کرده، کسی حق ندارد در آن تغییری بدهد؛ مگر مجلس عالی تاجیکستان.

اما من گفته‏ام که نمی‏خواهم متن من تغییر پیدا کند و اگر روزی مجلس عالی تاجیکستان هم تصمیم بگیرد کلمه‏ای را در این شعر تغییر بدهد، من قادر به این کار نیستم. اگر فرد دیگری می‏تواند این کار را بکند مختار است، اما من این کار را نخواهم کرد. همان‏طور که هیچ‏کس قادر نیست فرزند خود را ببخشد و یا تغییر بدهد، من هم متن این سرود را یک بار گفته‏ام و نمی‏توانم آن را تغییر بدهم. البته به نظرم نیازی هم به ایجاد تغییری در این سرود نیست.

اما صحبت اصلی بر سر وضعیت شعر تاجیکی بود. برای بسیاری از تاجیکان و روشنفکران فارس زبان شاید مهم باشد که نظر گل‏نظر را هم در این باره داشته باشیم. گل‏نظر از تاثیرگذارترین شعرای تاجیک بوده که در نیم‏ قرن گذشته، تاثیر زیادی روی نسل جوان داشته است.


گل‏نظر کِلدی

از او می‏پرسم که نظرش در مورد شعر و ادبیات تاجیک، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی چیست؟ و تغییراتی که در آن صورت گرفته تا چه حد قابل توجه است؟ آقای گل‏نظر با همه‏ی خوش‏بینی‏ای که دارد، می‏گوید:

خیلی دوست دارم شعر هم زنده باشد و هم لحظه‏های بسیار مشخص زندگی را بیان کند. آن‏چنان که در شعر نیما یوشیج، فروغ فرخزاد، اخوان ثالث، اسماعیل خویی، منوچهر آتشی و احمد شاملو دیده می‏شود. شاعران بزرگ ایرانی در این جهت حرکت کردند و از مرحله‏ی بزرگی گذشتند. در تاجیکستان نیز شعرای بزرگی مانند استاد قناعت، استاد لایق، بازار صابر، قطبی کرام، مستان و گلرخسار با این سبک کار کردند.

اما امروز چنان که در ایران و افغانستان همه‏ی شعرا به سرودن غزل پرداخته‏اند، در تاجیکستان هم همین‏طور است. صفحه‏های ادبی مجله‏ها و روزنامه‏ها امروز سراسر پر از غزل است. در این باره، گفته‏ی استاد سیمین بهبهانی به یادم می‏آید که می‏گوید: «بزرگ‏ترین اشکال غزل آن است که تکرار می‏شود.»

متاسفانه شعر امروز ما هنوز در انعکاس مشخص زندگی ضعیف است. در حالی که شعر هم باید زنده باشد و هم بیان‏گر غم و غصه و یا شادی و مسرت مردم باشد. چنین شعری همیشه جاودان می‏ماند.

استاد گل‏نظر، یکی از بهترین خاطرات من مربوط به زمانی است که همراه شما به زداگاه لایق شیرعلی می‏رفتیم. تا جایی که یادم می‏آید، شما حدود سه چهار ساعت از رباعیات مردم تاجیک می‏خواندید. رباعیاتی که هیچ‏کدام به هم‏دیگر شباهت نداشتند و انگار بی‏پایان بودند. به نظر شما، ادبیات مردمی در تاجیکستان امروز در چه وضعیتی به سر می‏برد؟ آیا توانسته است خود را دوباره سرپا نگاه دارد و یا این که بعد از فروپاشی شوروی، دیگر توجهی به آن نشده است؟

زمانی که خط و سواد کم بود، سرودن رباعی و خصوصاً دوبیتی در میان مردم، هنگام کشت و کار و یا انجام هر شغل دیگری بسیار رواج داشت. اما بعد از این که مردم سواد پیدا کردند، نشر کتاب خیلی گسترده شد و شعرهای شاعران از طریق رادیو و تلویزیون و کتاب و مجله بیشتر به میان مردم رفت و باعث شد مردم بیشتر با شعر سروکار داشته باشند، متاسفانه شعر مردمی کاملا از میان رفت.

مثلا یکی از شعرهای مردمی که به مناسبت نوروز می‏خواندند این بود که:

برادر، روز نوروزت مبارک
برادر، شب و روزت مبارک

یا رباعی‏ای در مورد محبت هست که می‏گوید:

از اغبه فرامدم و نالش کردم،
حلقه‏ی در خانه‏تَ بالش کردم

یا این که:

ای کرته-سفید هرکس به تو عاشق است و ما هم به امید
ای کرته سفید کرته تو گل بید، صد کس به تو عاشق است و با هم به امید

یا

از اغبه فرامدم به بوی گل گس،
یک بوسه بده اگر دهید هفت پشتمه بس.

چنین شعرهای زیبایی را تنها مردم می‏توانند بگویند و بس. اما متاسفانه امروز شعر مردمی دیگر وجود ندارد. سرودن این شعرها تا ابتدای قرن بیستم هنوز هم رواج داشت. اما از نیمه‏های قرن، این شعرها از بین رفتند که خیلی جای تأسف است. من گمان می‏کنم شعر مردمی ما، زیباترین شعرها است و باید این شعرها را حفظ کنیم و بیاموزیم.

البته خیلی از این اشعار جمع‏آوری و در کتاب‏هایی چاپ شده‏اند. اما منظور من این است که این شعرهای زیبا را بیاموزیم و گفتن آن‏ها را همین‏طور زیبا یاد بگیریم. شعرهای مردمی هم بسیار ساده‏ و هم بسیار بی‏غبار و صمیمی‏اند.

استاد، در شروع گفت‏وگو به تغییراتی که بعد از فروپاشی شوروی و در ۱۵ سال اخیر در زبان تاجیکی روی داده است، اشاره کردید. به نظر شما، برداشته شدن پرده‏های آهنین و رابطه‏ی بیشتر فرهنگی با کشورهای همسایه‏ی فارسی زبان، چگونه تاثیری روی زبان، ادبیات و شعر تاجیکستان داشته است؟

در این مدت با شعرهای اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، احمد شاملو و… آشنایی بیشتری پیدا کردیم و سبک شعری این شعرا، روی شعرهای ما خیلی تاثیر گذاشتند. فکر می‏کنم ادبیات استادانی مانند لایق و بازار صابر، گلرخسار از شعرای بزرگ شعر نو ایران بسیار تاثیر گرفته است. این تاثیرپذیری در اسلوب، تصویر و همین‏طور انتخاب موضوع مشهود است.

در دهه‏های ۵۰ و ۶۰ میلادی زبان حتی شاعران بزرگ ما با زبان روزمره‏ی روزنامه‏ها و مجله‏ها تفاوت چندانی نداشت. همان زبان هر روزه‏ی مطبوعات بود. اما شعرای جوان‏‏ تاجیک توانستند از زبان شعر هم‏زبانان ما تاثیر بگیرند و زبان شعر خود را زیباتر سازند.

اما این به معنای آن نیست که گویا شعرای تاجیک زبان رودکی و یا سعدی و حافظ را نمی‏شناختند. آن‏ها با این شعرای کلاسیک آشنایی عمیق داشتند، اما برای تصویر موضوعات روز و موضوعات مشخص مربوط به زمان حال، خصوصاً از ادبیات ایران تاثیر گرفتند و آموختند و این تاثیر بزرگ نظم ایران در تاجیکستان این دوره است.

اما متاسفانه امروز در ادبیات ایران هم مشخص گویی از بین رفته است و همه بسیار به غزل گراییده‏اند. به نظر من، این نوع دیگری از عامی گویی است و همان‏طور که در بالا گفتم، گرایش به غزل‏گویی مشکلاتی را در ادبیات ایران و همین‏طور تاجیکستان به وجود آورده است.

به گمان من، شعر حقیقی آن است که بتواند لحظه‏های مشخص زندگی را بسیار مشخص، گیرا و مؤثر تصویر کند. ما این را هم با زبان زیبا و هم با استفاده از سبک های زیبای ادبی می‏توانیم بر روی کاغذ بیاوریم. هرچند کار مشکلی است اما کشف امریکا نیست؛ ما این مرحله را طی کرده‏ایم، اما متاسفانه آن را ادامه ندادیم.

ما باید این مرحله را بازهم پی‏گیری کنیم و به قله‏های بالاتر برویم. اگر در آینده هم‏چنان به سرودن غزل میل کنیم، غزل‏گرایی کنیم و ذهن غزل‏پرست خود را به سمت دیگر نکشانیم، متاسفانه ادبیات همین‏‏طور تکرار می‏شود و می‏ماند و اگر کمی از گل و بلبل فراتر رفته باشیم، باز هم در همان بغض در گلو، همان هوای بارانی و … می‏مانیم. این را هر شاعر خوب و یا هر خواننده‏ی کم و بیش آگاه می داند که من به چه اشاره می‏کنم.

گل‏نظر شاعر نامی تاجیک، به بررسی تاثیر زبان و فرهنگ دیگر کشورهای فارسی‏زبان بر شعر و ادبیات تاجیک در دو دهه‏ی اخیر پرداخت. او به بده بستان فرهنگی‏ای که در این دو دهه بین کشورهای فارسی‏زبان صورت گرفته بود، با دیده‏ی مثبت می‏نگرد. اما معتقد است ادبیات فارسی در هر سه کشور فارسی‏زبان، هنوز جا دارد که ریزترین مسائل روزگار را با بلندترین احساس و سبک ادبی، برروی کاغذ بیاورد.

Share/Save/Bookmark

پیوند مرتبط:
سرود ملی تاجیکستان به خط فارسی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

با سپاس فراوان از شهزاده عزیز برای این سری از برنامه ها! متاسفانه فایلهای صوتی که به نظر می رسد از روی مصاحبه های تلفنی آماده شده اند کیفیت پایینی دارند و صدای مصاحبه شونده مفهوم نیست، در حالیکه، به ویژه با توجه به هدف این سلسله برنامه ها، لهجه و شیوه سخن گفتن آنها بسیار هم مهم هست. شاید بهتر باشد رادیو زمانه امکانات بیشتری برای بهبود صوتی این کارها تخصیص دهد. سپاس و بدرود.

-- آزاده ، Mar 7, 2010

درود، استاد گل‏نظر کِلدی فرزانه!
ممنون خانم سمرقندی گرامی فوق العاده بود.

-- آ. دارا ، Mar 7, 2010

با درود فراوان
بسیار سپاسگزار از این گزارش بسیار خوب است که همانگونه که تاجیکان وافغانها با شاعران ما آشنایی دارند مانیز با شاعران آنان آشنا شویم از شاعران آفغان خوشبختانه در اینتر نت میتوانیم گاهی اشعاری را بخوانیم اما از تاجیکان بعلت تفاوت خط این امکان وجود ندارد ای کاش میتوانستید صفحه ای هم برای اشعار آنان در زمانه بگذارید که از خط سرلیک به خط ما تغییر یافته باشد .دیگر اینکه همین سرود ملی را نیز اگر امکان دارد بگذارید تا ببینیم متلا در مقابل سرود ای ایران گل گلاب که برای ما اکتر مردم همان سرود ملی ایران است تا چه اندازه تواناست

-- گلبرگ سوزان ، Mar 11, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)