خانه > شهزاده سمرقندی > آسیای میانه > نیمیام ز ترکستان، نیمیام ز فرقانه | |||
نیمیام ز ترکستان، نیمیام ز فرقانهشهزاده سمرقندیshahzoda@radiozamaneh.comسال پیش، دولت تاجیکستان قانون جدیدی دربارهی زبان رسمی کشور خود تصویب کرده بود که باعث خوشحالی بسیاری از مردم تاجیکزبان در تمام منطقه شده بود. اما به تازگی، پارلمان تاجیکستان تغییرات کوچکی در قانون زبان رسمی وارد کرده و به تصویب رسانده است. تغییراتی که بحث و گفت و گوی بسیاری میان مردم تاجیک ایجاد کرده است. در قانون دولتی مصوب ۲۰ سال پیش تاجیکستان، کنار کلمهی «تاجیکی» واژهی «فارسی» نیز ثبت شده بود. اما در قانون جدید به تصویب رسیده، واژهی فارسی حذف شده است. در این ارتباط با آقای مسعود میرشاهی، از فرهنگدوستان و پژوهشگران زبان فارسی در فرانسه گفت و گویی انجام دادهام. آقای میرشاهی از نزدیک با زبان فارسیِ تاجیکی آشنایی دارد و سفرهای متعددی به کشور تاجیکستان داشته است.
آقای میرشاهی، تغییراتی که اخیراً در قانون زبان دولتی تاجیکستان وارد شده است، چه معنا و دلیلی داشته است؟ و باقی ماندن واژهی فارسی کنار کلمهی تاجیکی در این قانون، چه خللی میتوانسته است در زبان دولتی این کشور ایجاد کند؟ از آنجایی که دولت تازهبنیاد، نوهویت است، کوشش میکند هویت خود را از هر طریقی حفظ کند و شاید چون زبان «تاجیکی»، «فارسی» و «فارسی دری» همه یک گونه معنی میدهد، قانون را اینگونه تغییر دادهاند. ولی کسی مثل رودکی در تاجیکستان هزار سال پیش، زبانی را که اکنون تاجیکی مینامند، پارسی دری نامیده است. اما روشنفکرانی که امروز نظرشان نسبت به قانون جدید مثبت به نظر میآید، چند سال پیش زمانی که قانون زبان رسمی تاجیکستان تصویب میشد، اصرار داشتند واژهی فارسی نیز کنار زبان تاجیکی بیاید. البته آن زمان، دوران استقلال بود و بحث بر سر نزدیک شدن به فارسیزبانان یا همانطور که شما اشاره کردید، فارسی دری بود. به نظر شما سیاستها هم در طول این مدت تغییر کرده است؟ البته؛ اما این را هم در نظر بگیریم که تیپ روشنفکری دهههای ۸۰ و ۹۰ با تیپ روشنفکری این دوران تفاوت میکند. در آن زمان کسانی مانند آقای هادیزاده و شکوری که برای داشتن زبان پارسی دری پیشقدم بودند و در همان راه زکی، کمال خجندی و ... میرفتند، پرچمدار این طرز فکر برای همبستگی کلی و ادبی در سطح گسترهی فرهنگی پارسی زبانان، در درون مرزهای ایران، مرزهای افغانستان، تاجیکستان امروزی و همچنین شهرهای بزرگی مانند سمرقند و بخارا بودند. ولی این گروه کمکم قدرت نفوذ خود را از دست دادهاند و جدیدترها چه در ایران، چه در افغانستان و چه در تاجیکستان و مخصوصاً در ازبکستان، به خاطر ملاحظاتی که به دلیل وابستگیهای فکری و کاریشان دارند، کوشش میکنند میان زبانی که همه با هم صحبت میکنند، مرز بگذارند. اما باید به یاد داشته باشیم که زبانی که امروز تاجیکی مینامند و میخواهند واژهی فارسی در کنارش نباشد، همان زبانی است که ایرانیها زبانشان را از آن، از قسمت آسیای میانه، سمرقند و بخارا و خجند یاد گرفتهاند. کسی مانند کمال خجندی از پرچمداران این زبان، در زمان قدیم بوده است؛ یا مولانا میگوید: «نیمیام ز فرقانه، نیمیام ز ترکستان» که فرقانه بالاتر از همه جا است. زبانی را که این پیشینیان صحبت میکردند، پارسی یا پارسی دری مینامیدند. اما تیپ روشنفکری امروز فرق کرده و در این دوره در مجموع، ملاحظات شخصی در تصمیمگیریها مؤثرتر از ملاحظات فرهنگی و چشمانداز تاریخی است.
گرایشی محکم و عمیق میان فارسیزبانان کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان برای نزدیک شدن به هم وجود داشت. به نظر شما از این گرایش کاسته شده است؟ خیر؛ حتی بیش از پیش افزوده شده است. الان به خصوص در افغانستان که واژههای فارسی با دشواری روبهرو است، کمکم دارد یک بیداری پیش میآید. برای نمونه، من به خاطر همین مشکلاتی که برای زبان وجود دارد، علاقه داشتم به شعر بانوان در این سرزمینها بپردازم. در این ارتباط دیدهام که بعضی وقتها روشنفکرانی که ملاحظات برخی از نظرات را دارند، فکر میکنند استفاده از واژههای ناب فارسی، نوعی ایرانیمآبی است. در صورتی که این ایرانیمآبی نیست؛ این واژهها را رودکی، سوزنی سمرقندی، کمال خجندی، ناصر خسرو، ابوعلی سینا و دیگر بزرگان آفریدهاند. فقط در ایران در زمان رضاشاه به خاطر این که بهتر به زبان فارسی برسند، در ارتش ایران کوشش کردند که واژههای ناب فارسی دری را استفاده کنند. کمکم این واژهها که از کتابهای ناصرخسرو، ابوعلی سینا، کمال خجندی و بیشتر ادیبان سمرقند و بخارا که بیش از ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ نفر هستند، گرفته شد و ظرف سه چهار سال، با همکاری ادبا و حتی دبیران دبیرستان، این واژهها یافته، مرتب و تنظیم شدند و خیلی از آنها در فرهنگ دهخدا نیز وارد شد. به این شکل، مردم ایران توانستند از این واژهها استفاده کنند. اما نویسندگان اصلی این واژهها از سمرقند، بخارا، مرو، خجند، قبادیان و ... بودند. در حالی که اگر ادبای همین سرزمینها، امروز از این واژهها استفاده کنند، یک نقطه ضعف در کارشان محسوب میشود و فکر میکنند نوعی ایرانیمآبی است. واقعیت این است که در گذشته، میان مردم فارسیزبان در مناطق مختلف، خط مشترک به عنوان یک پل عمل میکرده است. اما امروز این شرایط وجود ندارد و در تاجیکستان، خط متفاوتی به کار گرفته میشود. به نظر شما دولت تاجیکستان راهی دارد که بدون عوض کردن خط، بتواند بدهبستان فعالتری با دیگر کشورهای فارسی زبان داشته باشد؟ تاجیکها برای این که بتوانند از گنجینهی زبان و ادب قدیم استفاده کنند، لازمهاش این است که تمام دانشآموزان در کنار خط سیرلیک که دارند میخوانند، خط نیاکانشان، آنچه را نیز که به عنوان خط فارسی میشناسیم، یاد بگیرند. چون در چنین شرایطی هم میتوانند از گنجینهی ۱۰۰ سال اخیر تاجیکستان استفاده کنند و هم با گنجینهی ۱۰۰۰ یا ۱۵۰۰ سالهای که پشت سرشان هست، آشنا شوند. ولی اگر فقط خواسته باشند خطشان همین باشد و خط نیاکان را یاد نگیرند، البته در کمفرهنگی و بیسوادی خاصی قرار میگیرند که آثار آن، الان هم متأسفانه قابل مشاهده است. به همین دلیل، شکاف وجود ندارد. آن چه مهم است، زبان است؛ خط را میتوان به هر گونهای نوشت. ولی وقتی ما این شانس را داریم که ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون نفر هستیم، خوب است که دست کم بتوانیم همه با هم، با یک خط و با یک زبان مشترک گفت و گو کنیم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
نیمیم زترکستان نیمیم ز فرقانه
-- بدون نام ، Oct 6, 2009در آسیای میانه تنگنظریها و واپسماندگیهایی وجود دارد که خودش را در جنبههای متفاوت نشان میدهد. پرهیز از کاربرد واژههای ناب و نیرومند فارسی به جرم «ایرانیمآبی» هم یکی از این نمودهای تنگنظری است. ایرانیمآب بودن مگر چه اشکالی دارد. همانطور که اگر چیزی در غرب تولید شد و سودمند بود نباید خودمان را از آن به جرم «فرنگیمآبی» محروم کنیم، به کار بردن واژههای زیبا و سودمند فارسی نیز کاری است ستوده و به پیشرفت قدرت بیان مردم آسیای میانه کمک میکند. چه بهتر که خوبیها و پیشرفتها را از همدیگر فرابگیریم و با همافزایی به پلههای بالاتری برسیم. مردم تاجیکستان و افغانستان با نزدیک کردن واژگان خود به واژگان رایج در ایران قادر خواهند بود از صدها هزار کتاب و منبع علمی و پربار که در ایران تولید میشود استفاده کنند. در غیر این صورت تنها خود را از این سرچشمه پربار محروم کردهاند.
-- آریا ، Oct 6, 2009شهزاده جون مثل همیشه عالی بود....
-- فریمان ، Oct 7, 2009با این وضعی که آخوندها در ایران درست کرده اند امروزه می بینیم که حتی بسیاری از ایرانیان خارج از کشور هویت ایرانی خود را انکار می کنند. دیگر چه توقعی می تنوان از تاجیکها داشت. جمهوری اسلامی دارد زبان پارسی را هم از بین می برد!
-- آرش ، Oct 7, 2009Now I will write very fast in here you must print it. I do not like to threaten people,but when people take you and ask you in futur ,why you did not print the writtens of my friend Mr.Kudos Talash, CIA,Mullahs,FBI and Russia can do nothin for you. 7th October 2009
-- Kudos Talash ، Oct 8, 2009در عراق زبان رسمی عربی است نه عراقی. همینطور در خیلی دیگر از کشور های خاورمیانه نام زبانشان ( عربی) است. همشهری ما سی سال زجر کشید و ... در نهایت نوشت : بسی رنج بردم در این سال سی (((عجم))) زنده کردم بدین(((پارسی ))) باید به این واقعیت توجه نمود که همه ملیت های عجم (غیر عرب)بخاطر استقلال و خود آگاهی به هویت خود و نجات از سلطه اعراب مدیون زبان پارسی هستند!!! و نه زبان هم اسم کشور خود.
-- Nader ، Oct 8, 200907th October 2009
The secret organizations F.B.I. Mafia ,and CIA Mafia of U.S.A. ,and secret organizations of Russia ,England , Pakistan and Iran do not wanted/want that between Persian Speaking Countries appear a cultural axis and unity because it is possible after cultural unity occur economical and political unity
For above reason the agents of said countries try to seprarate the Persian Speaking Countries in different ways from each other
The real problem is in here that in Iran govern mullahs , they wish and want official languages of three countries be Arabic
In Khorasan Country (Afghan=Pakhtun-Stan) govern fascist Americans ,and them fascist sarvants. They try and tried to desroy first Persian Language than abolish Pakhtu accent. The fascist Americans want to be English official language in Khorasan Country. About this subject the CIA Mafia agents printed articles in sites goftaman.com, and khawaran.com in year 2007. I refused them wishes with my reasonable comment in site kabulpress.org. ( Site kabulpress.org is from middle year 2008 under control agency,and may not print the writtens of friends of Persian Speaking Countries)
In Tajikistan govern the former K.G.B. Mafia agents. They must obey ,what Russia order to them
The brave people of Persian Speaking Countries will fight back with the enemies. The oppressed Persian Speaking Countries people continue battle against enemies and the puppets of enemies till to throw off the puppets of enemies in garbage, and receive them legal right and freedom
In year 2006 , I wrote detailed about this matter sevral times in site www.kabulpress.com ,and they printed my writtens. I wrote again in here very short some sentences. I will write again in future also because it is very important
(Till 23 January 2007 kabulpress.com was a independent site. Now, kabulpress.com is under control agency
-- Kudos Talash ، Oct 8, 2009آیا زبانهای دیگر به مرور زمان تغییر نمی کنند؟
-- بدون نام ، Oct 8, 2009البته ؛ اگر به لطف بزرگانی چون دهخدا نبود در همین تاریخ معاصر زبان پارسی(نه فارسی) هم اصالت خود را از دست داده بود
آیا زبانهای دیگر به مرور زمان تغییر نمی کنند؟
-- بدون نام ، Oct 8, 2009البته ؛ اگر به لطف بزرگانی چون دهخدا نبود در همین تاریخ معاصر زبان پارسی(نه فارسی) هم اصالت خود را از دست داده بود
من به عنوان یک تاجیک خودم را ایرانی هم میدانم. یک دج ستورگ و بزگ است. همان قدر ایرا به تاجیکستان نزدیک است ایران هم مادر همه ی ماست زنده بادا این زبان اهورا منش و زنده باد همه ی زبانهای خدای این سرزمینهای زرتشت و کوروش و رودکی تا شام لو. زنده باد حراکت و انقلاب سبز مردم ایران. به امید مسافرت این انقلاب سبز بسوی تاجیکستان. بادرها و خواهر های ایرانی ما تاجیکها برای شما درود داریم. شما را دوست و برادر و خواهر میدانیم. اما این حکومت شما دشمن می پراکند در میان ما همگی. این حکومتهای نامردمی به قولی حافظ جان فدا حجاب مایند و بایدشان از میان برداشت.
-- خورشید از دوشنبه ، Oct 8, 2009خورشید از دوشنبه
in khatar dar afghanistan ham vojod darad. pashton haye afghanistan ham be nahvi talash mikonnad ke zabane farsi dari dar afghanistan ra zabani bigana va irani neshan dada an ra az sahnaye siasi amozeshi va ejtemaye va farhangi hazf konnad.
-- hamid ، Oct 8, 2009ایران "تنها" سرزمین فارس زبا نان نیست و فارسی هم "تنها" زبان ایرانیان نیست، نام شما هم از آرزوهای برتری خواهانه میگوید. بگذاریم تا در دشت پهن زبان فارسی صد ٔگل رنگین بروید، بشکفد و جهان مان را زیبا تر کند
-- عاطفه به خانم یا آقای آریا ، Oct 8, 2009