تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با لطیف پدرام، شاعر، نویسنده و کاندیدای دوره دوم ریاست جمهوری افغانستان

«مشروعیت حکومت افغانستان در گروی مشارکت طالبان»

شهزاده سمرقندی
shahzoda@radiozamaneh.com

لطیف پدرام، شاعر، نویسنده افغانی است که در سال‌های جنگ علیه تهاجم ارتش سرخ، به دره پنجشیر رفت و در پایگاه احمد شاه مسعود در کنار شماری از فرهنگیان که به صف مقاومت پیوسته بودند، نشریه «شورا‌» را بنیاد گذاشت.

او پس از مدتی برای تحصیل به ایران آمد و در محضر دکتر عبدالکریم سروش، فلسفه تاریخ خوانده و از دکتر ضیاء موحد در همین انجمن، منطق جدید آموخت. با احمد شاملو نزدیکی ایجاد کرد و در زمینه شعر و ادبیات، اطلاعات بسیاری به دست آورد.

لطیف پدرام، اولین نشریه «همبستگی» را در شهر دوشنبه منتشر کرد و بعد از مدتی اقامت برای ادامه‌ی تحصیلات به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن به تحصیل پرداخت. اشعار و نوشته‌های دکتر پدرام به چند زبان زنده دنیا ترجمه شده‌اند‌. از دکتر پدرام به زبان فارسی هم کتاب و مقالات بسیاری منتشر شده است‌. او که اکنون رهبر حزب کنگره ملی افغانستان است، خود را نامزد دوره دوم ریاست جمهوری افغانستان کرده است.

در همین رابطه با لطیف پدرام گفت و گو کرده‌ام.

Download it Here!

دفعه‌ی اول نیست که شما در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنید، درست است؟

بله، همین‌طور است.

تفاوت انتخابات دوره‌ی پیش با این دوره در افغانستان چگونه است؟

ما در ماه اوت، دومین دوره‌ی انتخابات را برگزار خواهیم کرد. تفاوت این دوره با دوره‌ی اول این است که انتخابات اول نه گفتن به نظام طالبان و نه گفتن به فشارهایی بود که مردم از طالبان کشیدند. به همین دلیل حضور مردم در این انتخابات پررنگ بود و مردم انتظار زیادی از انتخابات دور اول داشتند. و همین‌طور تصور می‌کردند که با کمک جامعه‌ی بین‌المللی می‌شود برای ایجاد اشتغال و تأمین امنیت کارهای بزرگی انجام داد.

اما متاسفانه در شش، هفت سال گذشته انتظارات برآورده نشده است. در حالی که مردم تصور می‌کردند می‌شود با این حجم از کمک‌های بین‌المللی بر خیلی از مشکلات فایق شد و غلبه کرد، این اتفاف نیفتاد. به همین دلیل مردم انتظار زیادی از انتخابات ندارند.

به خصوص که در انتخابات دوره‌ی اول هم موارد زیادی از تخلفات از جمله مداخله در مسأله‌ی انتخابات و شمارش آرا در دوره‌ی اول وجود داشت. که هیأتی از سازمان ملل آمد تا بررسی کند که این شکایت، اختلافات و در واقع تخلف در انتخابات کجاست. که مشخص شد این تخلفات بیش از ۶۰۰ مورد بود. اگر وضعیت افغانستان ویژه نبود آن انتخابات باطل می‌شد.

به هر حال با توجه به تجربه‌ی انتخابات گذشته، وعده داده‌اند که انتخابات پیش رو شفاف خواهد بود. و آرا در همان حوزه‌هایی که مردم رأی داده‌اند شمرده خواهد شد و ناظران بیشتری بر انتخابات نظارت می‌کنند که امکان تخلف در انتخابات یا تضییع حق مردم یا احیاناً تخلفات دیگر انتخاباتی پیش نیاید. این‌ها تلاش‌هایی است که دارند برای انتخابات جدید انجام می‌دهند. ولی فعلاً که این حرف‌ها ادعا است و این‌که چگونه خواهد شد باید ببینیم و منتظر نتایج انتخابات باشیم.

تا جایی که می‌دانم حدود ۴۰ نفر به عنوان نامزد ریاست جمهوری ثبت نام کرده‌اند. به نظر شما از بین این ۴۰ نفر رقیبان اساسی شما چه کسانی هستند. یا شما بیشتر با چه کسانی همفکر هستید و یا تفاوت و فاصله‌ی زیادی دارید؟

تعدادی از افراد که در انتخابات شرکت کرده‌اند، نماینده‌ی هیچ حزب و گروه سیاسی نیستند. و خودشان به صورت فردی تصمیم گرفته‌اند که در انتخابات شرکت کنند و من اسم آن‌ها را در لیست‌های انتخاباتی دیدم و افراد مطرحی در افغانستان نبوده و نیستند.

نماینده‌ی حزب کنگره‌ی ملی برای انتخابات ریاست جمهوری هم من هستم. اما در مجموع سه، چهار چهره‌ی مطرح بیشتر نمی‌بینم. یکی آقای کرزای هست که الان رییس جمهور هستند. و رییس جمهور بودن برای انتخابات یک امتیاز بزرگ است. و آقای اشرف علی احمد‌زی و دکتر عبدالله عبدالله‌.

فکر می‌کنم که رقابت میان این چهار جریان شکل خواهد گرفت که تعدادی از آن‌ها حزب ندارند. مثلاً آقای کرزای که حزب سیاسی ندارد و تعدادی دیگر هم به همین شکل هستند.


لطیف پدرام / عکس: شهزاده سمرقندی

ایده‌های شما برای بازسازی افغانستان و نظرات مهمی که شما را از دیگر کاندیداها متفاوت و یا برجسته می‌کند، چیست؟

تفاوت زیادی میان برنامه‌های کاندیداهای این دوره‌ی انتخابات وجود ندارد. و در دوره‌ی اول هم وجود نداشت. در آن دوره واشنگتن پست و نیویورک تایمز به صراحت نوشتند که تنها حزبی که برنامه و پروژه دارد، کنگره‌ی ملی افغانستان است.

کاندیداهایی که الان داریم، بیشتر پروژه‌ها را مطرح می‌کنند. نه به عنوان یک سیستم و زمینه‌های نظری و تئوریکی که چگونه می‌توانیم این کشور را بسازیم. مثلاً من می‌گویم که اگر ما در انتخابات موفق شدیم یک کلینیک یا درمانگاه در بداخشان می‌سازیم یا سد احداث می‌کنیم تا بتوانیم به چند مزرعه آبرسانی کنیم.

این‌ها پروژه‌های کاری هستند که بعد از انتخابات تیم‌های متخصص دارند روی آن کار می‌کنند. چیزی که ما نیاز داریم این است که از نظر استراتژیک و راهبردی چه کاری می‌توان انجام داد. و به عنوان شرط اول برای تأمین امنیت چه کاری می‌توانیم انجام بدهیم که زمینه‌ی تحول و پیشرفت در افغانستان است. در مورد اقتصاد هم برنامه‌هایی داریم.

در حال حاضر آمریکا گرفتار بحران شده است که می‌خواهد در افغانستان طرحی پیاده کند که به نظر من آن روش روش موفقی نیست و سیستم اقتصادی که مبتنی بر این تئوری‌ها به افغانستان آورده‌اند و نارضایتی مردم را فراهم کرده و مردم بعد از هفت سال مشکلات اساسی دارند. ما در این باره هم طرح‌های خیلی مشخص داشتیم.

خط مرزی میان افغانستان و پاکستان یکی از مسایل جنجالی است. اعتقاد ما این است که این خط نهایی شده است و نباید از سوی پاکستان ادعای ارضی داشته باشیم. چون پاکستان کشور همسایه است و می‌تواند در ثبات و عدم ثبات در افغانستان نقش داشته باشد.

بنابراین دعوای ارضی را کنار بگذاریم چون چیزی پایان یافته است. اما از نظر حقوقی هم نمی‌توانیم به هیچ دادگاهی مراجعه کنیم که ما الان می‌توانیم مراکز دیگر را از پاکستان بگیریم یا خیر که آن مسأله‌ای تمام شده است. علاوه بر حضور نیروهای بین‌المللی، پیوسته تأکید کرده‌ایم که حضور نیروهای بین‌المللی از یک جهت ظاهراً کمک کرده‌اند که طالبان از قدرت رانده شوند.

ولی الان خودشان گرفتار پارادوکس هستند، یعنی موجودیت این نیروها باعث نگرانی خیلی از کشورهای منطقه به خصوص کشورهای همسایه شده است. طبعاً کشورهای همسایه هم در مقابل این همه نیرویی که به خصوص در افغانستان مستقر شده، بی‌تفاوت نمی‌مانند. به ویژه نیروهای آمریکایی که هم ایران و هم پاکستان و روسیه را نگران کرده است.

شما در سخنانتان تأکید کرده‌اید که باید نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شوند. با توجه به وضعیت افغانستان به نظر شما این امکان وجود دارد که بعد از پیروزی شما یا فرد دیگر امکان عدم حضور نیروهای خارجی در افغانستان وجود خواهد داشت؟

ما می‌توانیم حضور طیف‌های مختلف از نیروهای خارجی را داشته باشیم که یکی حضور ناتو است. الان ناتو بیرون از قرارگاه ژئوپلتیکی خودش عمل می‌کند. ناتو حق ورود به این منطقه را نداشت و این خودش بحران ایجاد کرده است.

اما با نیروهایی که زیر نظر سازمان ملل کار می‌کنند مثل ISAF که نیروهای بازسازی و کمک‌رسانی هستند، مشکلی نداریم. ولی با نیروهای ناتو و نیروهای نظامی که مطلقاً به کار نظامی می‌پردازند و تعدادشان هم هر روز در افغانستان بیشتر می‌شود طبیعتاً دارای مشکل جدی هستیم که مردم هم با این نیروها آشتی نخواهند کرد.

البته معنی این حرف این نیست که اگر الان این نیروها بروند جنگ صورت نمی‌گیرد. اما راه حل هم دارد. قطعاً راه حل آن این نیست که به دلیل آن‌که ما ‌می‌خواهیم به ثبات برسیم و وارد مرحله‌ا‌ی دیگری از زندگی بشویم این نیروها به اجبار باید به مدت طولانی در افغانستان حضور داشته باشند‌. چون طولانی بودن این حضور به نفع مردم افغانستان نیست و مردم تحمل این را ندارند که سال‌های طولانی با این‌ها کار بکنند.

اما نیروهایی که برای مردم افغانستان قابل فهم هستند یعنی نیروهای کلاه آبی‌های سازمان ملل همان نیروهای ISAF برای بازسازی افغانستان کمک بکنند و نیروهایی که احساس می‌شود در منطقه به دنبال استراتژی کلان در خاورمیانه و افغانستان هستند باید آرام، آرام این منطقه را ترک بکنند. کشورهایی که در این منطقه حضور چند هزار ساله دارند، در بلند مدت حضور نیروهای آمریکایی را تحمل نمی‌کنند.

یکی از مسایل روشن کنونی این است که طالبان در حال گسترش و نزدیک شدن به قدرت قانونی در داخل افغانستان هستند. به نظر شما حضور آن‌ها در انتخابات چگونه خواهد بود. آیا طالبان می‌توانند از راه قانونی دولت را به دست بیاورند؟

نمی‌شود طالبان را انکار کرد. اما این‌که در انتخابات سهم می‌گیرند یا نه، هنوز اعلام موضع نکرده‌اند. اما یک چیز روشن است و آن این که بیش از ۱۳-۱۴ ایالت در جنوب شرقی افغانستان تحت کنترل طالبان است. اگر طالبان در انتخابات سهم نگیرند و حضور نداشته باشند حکومتی که بر سر کار می‌آید زیاد مشروعیت نخواهد داشت. برای این‌که نمی‌شود در یک کشور با پنج میلیون نفر انتخابات برگزار کرد.

در حالی که جمعیتی کلان در جنوب کشور باقی مانده‌اند. بنابراین خیلی مهم است که طالبان در این انتخابات سهم بگیرد. علاوه بر این، مسأله‌ی امنیت مطرح است. اگر واقعاً طالبان نخواهد در پروسه‌ی انتخابات سهم بگیرد به شدت می‌توانند انتخابات را مهم بسازند و باز هم تعداد کمتری از مردم در انتخابات شرکت می‌کنند.

اگر وضعیت افغانستان با منوال کنونی ادامه پیدا کند، شما وضعیت آن را در ۱۰ سال آینده چگونه می‌بینید؟

پیش‌بینی ۱۰ سال آینده کار دشواری است. اما حداقل آن این است که اگر نتوانیم مشکل طالبان را الان یا طی یک سال آینده حل بکنیم، تا ۱۰ سال آینده درگیر جنگ‌های بیشتری خواهیم شد. یعنی این جنگ به جنوب و شمال و شمال شرق افغانستان هم سرایت خواهد کرد.

الان هم مشاهده می‌کنید که جنگ از جنوب به شمال آمده است. ما تا یک سال قبل حضور طالبان را در شمال و شمال شرق نداشته‌ایم. ولی از شش ماه پیش به این طرف کاملاً در شمال و شمال شرق افغانستان هم هسته‌گذاری کرده‌اند و می‌توانند گه‌گاه عملیات چریکی و پارتیزانی در شمال افغانستان انجام بدهند. که در این صورت ما با بحران‌های مجدد یا جنگ‌های داخلی گسترده‌تری مواجه خواهیم شد.

یکی از دوستان افغان ما از من خواسته است که از شما بپرسم چرا شما در این پروسه‌ و مبارزات انتخابات، نماینده‌ی زن ندارید؟

اگر منظور از حضور زن این باشد که چرا با وجود آن‌که هر کسی که کاندیدای ریاست جمهوری می‌شود، دو معاون زن دارد چرا یکی از معاونان من زن نبوده، باید بگویم که در کنگره‌ی ملی افغانستان و در حزب هم زنان حضور دارند و هم مردان. ما تفکیکی برای زن و مرد قایل نیستیم.

اما تأکید ما بر این است که برای زنان در افغانستان تبعیض مثبت وجود داشته باشد که من همیشه مدافع این ایده بوده‌ام. اگر هم بخواهید بپرسید که چرا به صورت سمبولیک در حزب، معاون زن نیست ولی اگر شما عملاً به تساوی بین زن و مرد باور نداشته باشید این حضور سمبولیک مشکلی را حل نمی‌کند.

اما کنگره‌ی ملی تنها حزبی است که بارها و بارها خطر کرده و تساوی بین زن و مرد را مطرح کرده. یک بار من به خاطر طرح این مسأله از سوی دیوان عالی کشور تهدید شدم که از لیست کاندیداهای انتخاباتی حذف می شوم.
و از دادستان کل کشور خواستند که من را مورد پیگیرد قرار بدهد.

اما ما داریم مبارزاتمان را انجام می‌دهیم. و حضور یا عدم حضور زنان در کنکره چیزی را تغییر نخواهد دارد. با این حال شخصاً تمایل داشتم که یک زن فعال به عنوان معاون در انتخابات حضور داشته باشد. که می‌توان این را به گونه‌ای دیگر جبران کرد. ستادهای انتخاباتی، رهبری ستادهای انتخاباتی و عرصه‌های دیگر کاری که داریم زنان حتماً در آن‌ها حضور خواهند داشت. به خصوص دختران دانشجو که تمایل بیشتری برای حضور در ستاد انتخاباتی دارند.

تا جایی که من فهمیدم طرح‌های شما مبنی بر برابری حقوق زن و مرد است. در جامعه‌ی اسلامی اگر شما رییس جمهور افغانستان باشید این مشکل را چگونه می‌توانید کنار هم حل کنید؟

ما کشورهای اسلامی هم داشته و داریم که زنان به عنوان ریس دولت، نخست وزیر و فرد اول مملکت حضور داشته‌اند. الان در افغانستان زنان این حق را دارند که برای مقام ریاست جمهوری افغانستان خودشان را کاندیدا کنند. چیزی که در خیلی از کشورها اجازه ندارند.

اما یک‌سری از مسایل حقوقی و احوال شخصی زنان در افغانستان تابع این است که این قوانین نوتر شود و در واقع تجدید نظر صورت بگیرد. تا به آن سطح تساوی کامل شهروندی در مناسبات میان زنان و مردان برسد. خوشبختانه از این نظر افغانستان دارای قوانین دموکراتیکی است. اما این قوانین خوب اجرا نمی‌شود. چون فرهنگ دموکراسی به آن معنی که در فرهنگ روزانه نهادینه شود به زمان بیشتری نیاز دارد. اما این قوانین قوانین خوبی است.

سیستمی که تا به حال در افغانستان جا افتاده و شما آن‌ها را مورد انتقاد قرار دادید، باعث تهدید امنیت شخصی شما نمی‌شود؟

نگاه به متون مقدس و دینی در جاهایی می‌‌تواند حکومت بکند و گاهی می‌تواند خطرآفرین باشد. به خصوص از سوی نیروهایی که این مسایل را خوب نخوانده، نمی‌فهمند یا در مورد این مسأله آگاهی ندارند. طبیعتاً واکنش‌ها مختلف است.

فردی سنتی که برداشتی کلاسیک و سختگیرانه از دین دارد با درک روشنفکر دینی که متون جدیدی را در رابطه با مسایل دین خوانده، متفاوت است. ما هم گاهی با واکنش‌های خوب مواجه می‌شویم و جایی هم با مشکلات برمی‌خوریم که البته خطر آن زیاد است.

جایی که ما پاسخ‌های مثبت دریافت می‌کنیم معنی‌اش این است که تأثیر‌گذار است. ولی خطر آنجاست که درک نکنند ما داریم چه چیزی را بیان می‌کنیم. به خصوص در رابطه با مسایل زنان و این‌که در این مسأله با اصل دین تقابلی صورت گرفته است که سرنوشتی خطرناک پیدا خواهد کرد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

آقای لطیف پدرام جوانان افعان در کجای سیاست افعانستان قرار دارند؟ یکی از مصیبت های مردم ویران شده افغانستان آن است که در دنیای امروز پیران فسیل شده ذهنی را که هیچ علم وآگاهی به زمان ندارند همه تک سواران چالاک و تک تیراندازان علم سیاست شده اند گویی که سیاست آنهم امروز مشورت کردن در باره تقسیم آب فلان رودخانه ویا به خواستگاری رفتن است که با همان رسم و رسوم متداول نشست و با همه کشورهای جهان داد وستد کرد و عروس را به حجله برد. تا میدان به جوانان داده نشود و اگر داده شد سد و مانع وبهانه های ریشه در سنت قوم و قبیله ای آورده نشود افغانستان تا 3 قرن دیگر هم نه که بهتر از این نخواهد شد که بدتر نیز خواهد شد زیرا که جوانان که به میدان نیایند قردا نیز بی تجربه پیر و جای پیران امروز را جواهند گرفت و دیگر اینکه منظور از جوانان مادینه ونرینه است و باید به زنان نیز میدان بیشتری داده شود که این دیگر با سهیم کردن طالبان امکان ناپذیر است زیاد دموکرات بازی در نیاورید افغانستان کشورهای اروپای غربی نیست که همه نوع افکار به رای مردم گردن مینهند طالبان اگر سهمی از سیاست را داشته باشند زنان را قبل از خود افغانستان به گور خواهند سپرد شما به جای اینکه بخواهید به آنان سهمشان را بدهید به مردم آگاهی بدهید آنان سهم خود را گرفته اند و خدمت بزرگی هم کرده اند و آن ویرانی باقی مانده از آنان است بهتر است بجای طالبان با معذرت از ملت شریف و زجر کشیده افغانستان روس ها و یا هر اجنبی دیگری را دعوت کنید و کشور را به آنها بسپارید که کمتر ویران خواهند کرد با آرزوی موفقیت برای ملت افغانستان

-- دارا ، May 20, 2009

خانم سمرقندی، سلام
آیا شما از زنده گینامه آقاي لطیف پدرام خبر دارید؟ من چند نمونه اش را می شمارم:
- لطیف پدرام در وقت نظام سلطنتی در ایران زندانی شد و به زندان طولانی مدت محکوم گردید ؛ ولی سپس از زندان ازاد گردید - حدس و گمان این است که در این میان چیزی پشت پرده واقع شده است ...
- لطف پدرام پس از تجاوز قوای شوروی از همکاران نزدیک محمود بریالی برادر ببرک کارمل بود و در ارگان نشراتی حزب دموکراتیک خلق افغانستان کار می کرد؛
- زمانی که روس ها شروع کردند تا پروژه اتحاد شمال با مسعود را شکل دهند از جمله کسانی که روسها برای یاری مسعود به دره پنجشیر فرستادند یکی هم لطیف پدرام بود؛
- لطیف پدرام با آمدن طالبان فراری پاریس شد و در آن جا از حکومت سکولار سخن می گفت ولی وقتی پس از سقوط طالبان به افغانستان رفت دوباره با جنگسالاران جهادی متحد شد و به عوض داعیه دموکراسی رفت به سوی داغ ساختن مناقشات قومی و گفت و شنود شما با چنین شخصی مثل آن است که یک ژورنالیست افغان برود و ابزار تبلیغاتی در دست عناصر تجزیه طلب در ایران شود؛
- لطیف پدارم در همین گفت و شنودش نیز دچار تناقض می شود: وی ساکنان مناطق تحت تسلط طالبان را به حدود 20 میلیون می رساند و ساکنان مناطقی را که زیر کنترول طالبان نیست به 5 میلیون می رساند و این با گفته هایش در مورد تناسب اتنیکی و زبانی نفوس در افغانستان سر نمی خورد.

-- ناظر ، May 20, 2009

درود بر شهزاده سمرقندی و درود بر کدبان پدارم. به امید کامیابی شما در انتخابات آینده.
پاسخ به ناظر
هدف پدارم از پنچ میلیون نفر این بود که اگر تالبان در انتخابات شرکت نکنند بدون تردید آنها میتوانند وضع امینتی را در سراسر کشور به هم بزنند ، و دولت کرزی توان امنیت کشور را به جز ا ز چند شهر بزرگ را ندارد. که کابل و هرات و بلخ ... و این 5 میلیون کس در همین چند شهر زنده گی میکنند.

-- کیومرس آریا ، May 22, 2009

پدرام حقیقت سیاسی کشور است که بلند بالا و با ارزشترین طرح های نجات بخش به ملت و انسان های چشم براه افغانستان دارند.

-- خسرو ، Mar 17, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)