خانه > شهزاده سمرقندی > May 2009 | |
May 2009وضعیت و نقش زنان افغان در جامعهی امروز افغانستان در گفت و گو با گیسو جهانگیری، فعال اجتماعی در آسیای میانه «مردم یکصدا به طالبان و جنگ نه میگفتند»گیسو جهانگیری، فعال اجتماعی در آسیای میانه و افغانستان و مدیر سازمان غیر دولتی آرمان شهر است که هدفش مبارزه با بیسوادی در افغانستان است. گیسو جهانگیری در گفت و گو با زمانه میگوید: «کاری به این ندارم که در انتخابات قبلی چند درصد از زنان و مردان افغانی آگاهانه به ۱۸ کاندیدا رأی دادند. اما چیزی که عیان بود این بود که مردم یکصدا به طالبان و جنگ نه میگفتند. جامعهی افغانستان جامعهای است که مذهب، و سنت نقش عمدهای در روابط اجتماعی دارد. و یک ناهمگونی مطلق در افغانستان وجود دارد. به همین دلیل نمیتوانیم چیزهایی تحت عنوان خواستهای مردم افغانستان یاد کنیم.» گفت و گو با لطیف پدرام، شاعر، نویسنده و کاندیدای دوره دوم ریاست جمهوری افغانستان «مشروعیت حکومت افغانستان در گروی مشارکت طالبان»لطیف پدرام، شاعر و نویسنده افغانی است که در سالهای جنگ علیه تهاجم ارتش سرخ، در پایگاه احمد شاه مسعود، نشریه «شورا» را بنیاد گذاشت. او که اکنون رهبر حزب کنگره ملی افغانستان است، خود را نامزد دوره دوم ریاست جمهوری افغانستان کرده است. لطیف پدرام در گفت و گو با زمانه میگوید: «نمیشود طالبان را انکار کرد. اما اینکه در انتخابات سهم میگیرند یا نه، هنوز اعلام موضع نکردهاند. یک چیز روشن است و آن این که بیش از ۱۳ ـ ۱۴ ایالت در جنوب شرقی افغانستان تحت کنترل طالبان است. اگر طالبان در انتخابات سهم نگیرند و حضور نداشته باشند حکومتی که بر سر کار میآید زیاد مشروعیت نخواهد داشت. برای اینکه نمیشود در یک کشور با پنج میلیون نفر انتخابات برگزار کرد.» دلهرهها در مسکودلهرهها در مسکو ادامه دارد و شنبه معلوم خواهد شد که برندهی مسابقات یورو ویژن نهایتاً چه کسی خواهد بود. و میزبان سال آیندهی این مسابقات کدام کشور خواهد شد. بهزاد بلور که در مسکو در میدان المپیک حضور دارد، میگوید: «مهم نیست از چه کشوری هستیم راجع به این است که ما در دنیای امروز مانند دیگران، امروزی باشیم. این پیام یورو ویژن است. یعنی بیشتر راجع به جهانی بودن یک کشور است. امکان زیادی دارد که نروژ برنده شود. چون گروهشان خیلی محبوبیت دارد. آرش و آیسل از جمهوری آذربایجان خیلی محبوبیت دارند و به همان اندازه آنها را هم تشویق میکنند و اوکراین هم به خاطر یک دختر خیلی زیبا که کارشان را روی صحنه خیلی جذاب اجرا میکنند و خیلی یورو ویژنی است، محبوب است.» «در یورویژین عِرق ملی، رأی میدهد»دو روز است که مسابقات نیمهنهایی یورویژین شروع شده است و تا امروز گزارشهایی از این مسابقات داشتیم. در همین رابطه با بهزاد بلور، مجری برنامه «کوک» در تلویزیون فارسی بیبیسی که در محل است، گفت و گو کردهام. بهزاد بلور میگوید: «بهترین اجرا آذربایجان بوده، هم به خاطر حضور آرش و هم اینکه آهنگ آن هم خیلی آدم را میگیرد. بعد هم نروژ، به خاطر اینکه در حین اینکه حس یک آهنگ محلی را دارد، خیلی هم مدرن است و خوانندهی آن با اعتماد به نفس زیادی آن را اجرا میکند. غیر از آن، آهنگ اسلوینیا است که با ویلون اجرا شده و ملودی خیلی قشنگی دارد.» محبوبیت آرش و آیسل در روسیهدوازدهم ماه می، مسابقات نیمه نهایی یورویژین ۲۰۰۹ در موسکو آغاز شد. از ۱۲ تا ۱۶ می، مسابقات یوروویژین از تلویزیونهای کشورهای اروپای فرانسه، آلمان، اسپانیا و بریتانیا به اضافه کشور مهماندار روسیه نمایش خواهد یافت و در آن شمارههایی اعلام میشود که طرفداران میتوانند به خواننده محبوب خود رأی بدهند. آرش و آیسل در گفت و گوی اختصاصی خود با تلویزیون یوروژین گفتند که تا به حال با هم همکاری خوبی داشتهاند و امید دارند که ترانه آنها «همیشه به یاد توأم» برنده شود. آرش و آیسل محبوبیت زیادی در روسیه دارند. در یکی از تمرینهای آرش و آیسل، ولادیمیر پوتین غافلگیرانه وارد صحنه شد. ممکن است نمایندگان آذربایجان جزو پنج کشور برتر انتخاب شوند. سفرنامه ایران ـ بخش پنجم از حریم تهران تا حرم امام رضاروح تهران را نه شرقی دیدم و نه اسلامی و نه اروپایی. اما مشهد، شخصیت روشن و درک دقیقی از خود دارد. آرامگاه امام شعیان است. آرامگاهی که مومنان را از روزهای تعطیل از تهران و از دیگر شهرهای اطراف به سوی خود میخواند. بار اول در عمر خود حجاب عربی پوشیدم. اول به خاطر اینکه کاری است جذاب برای هر مسافری که دوست دارد به شکل و شمایل مردم محلی دراید. اما وقتی با کمک دوستان دستانم را به آستینهای گشاد و دراز آن فرو بردم روح و حالتم تغییر کرد. دچار دوگانگی شده بودم. به آینه نگرستم. هیچ نشانی از شهزاده نظروای سابق نمیدیدم. سفرنامه ایران ـ بخش چهارم تهران در یک نگاهبا اینکه میگفتند هوا خوب است و آلوده نیست و حدود شش میلیون مردم شهر را برای شهرستانها ترک کردهاند، اما برای من هوا سنگین بود. نفسم تنگ میآمد. چشمانم در حال سوزش و پر از اشک بود. سخت بود برای منی که میخواستم تشنهوار هر ریز و دانههای وجود تهران را ببینم، لمس کنم. چشمانم به آبشاری تبدیل شده بود که مانع لذت بردنم از این شهر بزرگ میشد. شهری که در حال محو کوهساران است و در حال سر کشیدن به بلندترین قله آن. شهری که انگار از درهنشینی بیزار است و دل به آسمانها داده است. شهرهای زیبا و زیادی تا به حال دیدهام، اما تهران را نمیتوانستم با هیچ یک از آنها مقایسه کنم. «بیا بریم به کابل»جلیل زلاند، یکی از استادان موسیقی افغانستان بود که یادگارهای زیبایی از خود بر جای گذاشت. او در دههی پنجاه میلادی، مدیریت موسیقی افغانستان را به عهده گرفت و برای دهها خوانندهی جوان افغانستانی، در آن دوران، راهنما بود. یکی از کارهای ماندگار جلیل زلاند، تلاش وی در جمعآوری و تدوین مجموعهی آهنگهای فولکلوریک است. زلاند به عنوان «هنرمند حنجره طلایی» شهرت داشت. استاد زلاند، روز پنجشنبه در سن هفتاد و چهار سالگی بر اثر یک بیماری طولانی در شهر تارزانا، در کالیفرنیای آمریکا از دنیا چشم پوشید. سفرنامه ایران ـ بخش سوم حکومت زبان فارسیاولین چیزی که دقتم را به خود جلب کرد این بود که همه جا به فارسی نوشته شده بود و همه فارسی حرف میزدند. باور کنید در طول سفر ۱۵ روزه خود هیچ کسی را ندیدم که به زبان غیر فارسی صحبت کند. به جز دو نفر مسافران فرانسوی در موزه باستانشناسی تهران همه در همه جا فارسی صحبت میکردند. برای منی که در کشوری بزرگ شدهام که ملتهای گوناگون با زبان مادری خود از ازبکی تا قرقیزی، تاجیکی، ترکمنی و روسی صحبت میکنند، این غیر عادی بود. با خود فکر میکردم که این همه ترک و آذری که در رسانهها از آنها میشنویم کجایند؟ چرا در تهران آنها را نمیبینم؟ سوالی که تا به حال جواب آن را پیدا نکردهام. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|