خانه > شهزاده سمرقندی > گفت و گو > رادیو آسیا میانه، رادیویی با کارکرد روزنامه | |||
رادیو آسیا میانه، رادیویی با کارکرد روزنامهشهزاده سمرقندیshahzoda@radiozamaneh.comحدود نیم سال است که موسسهی گزارشگری جنگ و صلح رادیوی جدیدی برای آسیای میانه تأسیس داده است و در این مدت شنوندگان این رادیو در سراسر آسیای میانه رو به فزونی رفته است. موسسهی گزارشگری جنگ و صلح هر هفته، ۱۵ دقیقه برنامه رادیو از کشور قرقیزستان و تاجیکستان در سه زبان تاجیکی، روسی و قرقیزی پخش میکند.
برنامهها همزمان با آنکه در داخل این کشورها از طریق امکانات پخش دولتی و داخلی پخش میشوند، لینک صوتی برنامههای خود را روی سایت این انستیتو هم میگذارند که در طول یک هفته قابل دسترسی باشد. در عین حال این رادیو تازهکار از بعضی از ایستگاههای رسانهای کشورهای آسیای میانه مثل صدا و سیمای قرقیزستان و بعضی ایستگاههای خبررسانی تاجیکستان هم پخش میشود. و در حال تلاش به هر چه نزدیکتر شدن با مردم دوردستنشین این کشورهاست. این شیوه پخش برنامههای این رادیو تازهکار باعث هر چه بیشتر شناخته شدن این رادیو در آسیای میانه شده است. در همین باره با جان مک لیود، مسئول این رادیو (IWPR's Central Asian radio) گفت و گو کردم.
همانطور که میدانید موسسه ما در راه توسعه دادن رسانه در کشورهای تازه به استقلال رسیده، است. فعالیتهای زیادی داریم و این رادیو نیز در همین راستا راهاندازی شد. فعالیتهایی که ما داریم بیشتر با انجام دادن برنامه عملی و تربیت روزنامهنگاران نیز صورت میگیرد و چه بهتر که این برنامه، رادیو باشد و از این رادیو تازه تأسیس پخش شوند. در واقع این رادیو برای آسیای میانه ادامه منطقی فعالیتهای انستیتوی گزارشهای جنگ و صلح است. قبل از تأسیس این رادیو نیز برنامهها یا مقالههایی که در نتیجه برنامههای آموزشی این موسسه انجام میشد در رسانههای محلی چاپ میشدند. به خصوص در تاجیکستان از این نوع برنامهها زیاد برگزار کردهایم. یک چیز مهم درباره تاجیکستان این است که روزنامههای آنجا روزانه نیستند، هفتهای یا دو بار در هفته هستند، در همه جای کشور هم قابل دسترس نیستند. و دلیل اصلی راهاندازی این رادیو در آن بود که مطالب تهیه شده قابل دریافت و شنیدن در گوشه و کنار این کشور باشد. اساس یا منبع برنامههای این رادیو در واقع وبسایت موسسهی گزارشگری جنگ و صلح است. آنطور که مشاهده شده است این کشور ازبکستان است که بیشترین نیاز را برای یک رسانه جدید و به خصوص رادیو داشته باشد اما در برنامههای این رادیو، هیچ برنامه و یا اشارهای از کشور ازبکستان نمیبینیم. دلیل نادیده گرفتن ازبکستان در چیست؟ دلیل اینکه چرا از تاجیکستان شروع کردیم این است که کار ما راحتتر بود. دسترسی زیاد و حتا نامحدود در داخل این کشور داشتیم و باز پخش برنامههای تولید شده از رسانههای داخلی هم کار شدنی بود. کار را با این کشور شروع کردیم و قرقیزستان هم اضافه شد، چون همکاری در داخل کشور امکانپذیر بود. اما در مورد ازبکستان میشود گفت که کار به این راحتی و سادگی نیست. سخت است که با رسانههای داخلی همکاری کنیم، حتا داشتن خبرنگار در داخل کشور مشکلساز است. قزاقستان هم میدان بازتری دارد و در فکر پوشش دادن این کشور هم هستیم. اما باید بگویم که جدا کردن این کشور و یا پوشش دادن دیگر کشورهای آسیای میانه هیچ معنای سیاسی ندارد. تنها دلیل آن هم که ما از تاجکستان و قرقیزستان شروع کردیم امکانات عملی بود. در شروع کار باید سراغ کشورهایی میرفتیم که از قبل خوب میشناختیم و دسترسی داشتیم. برنامههای این رادیو از رسانههای داخلی بازپخش میشوند و آنطور که شما گفتید، این باعث خودسانسوری برنامهسازان نمیشود؟ یا پیش آمده که دولت از شما بخواهد برنامهای را کم و یا زیاد کنید؟ هر چه مربوط به خود برنامهسازان میشود، سخت است که تشخص دهید. اما هیچوقت این تجربه را نداشتیم. شاید اگر با ازبکستان همکاری میکردیم، پیش میآمد اما در تاجیکستان از اینگونه اتفاقات رخ نمیدهد. در مذاکرات خود با احتیاط و ملاحظه برخورد میکنیم تا مشکلی پیش نیاید، اما در آینده ممکن است پیش آید. هرچند امیدواریم که پیش نیاید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
به جای «زبان تاجیکی» باید گفت فارسی تاجیکی. خوب می دانیم که این نامگذاری را رژیم استالینی به سببهای خاص کرده است. همچنان که با وجود تفاوت لهجه و شماری واژگان کبکیٍ گویش آن سرزمین همچنان فرانسوی نامیده می شود و زبان کبکی یا استرالیایی و آمریکایی و سوییسی نداریمٍٍ، زبان تاجیکی هم وجود ندارد. خط چیز دیگری ست.
-- رفعت رکنی، نصرالله ، Apr 19, 2009Torikhro nameshavad nodida girift, harchand tajiki hamon forsi ast, ammo yak asr fosila dorad bo in forsie ki shumo menavised va mekhoned.
ziyod namenavisam chun medonam ki in pinglishi manro khonda nametavoned.
salomat boshed,
bo ehtirom yak tojik
-- بدون نام ، Apr 19, 2009با درود
-- دارا ، Apr 19, 2009بسیار سپاسگزارم خانم سمرقندی من به این رادیو گوش خواهم داد تا ببینم چه هدفی دارد واما در رابطه با نوشته خانم کنی که احتمالا نسبتی با زنده یاد نصراله کنی فیلمبر دار توانای سینمای ایران دارند باید گفت که چاره چیست در ایران سعی در عربیزه کردن زبان و در افغانستان که شرایط گریه آور است و در تاجیکستان هم استالینیست ها با ماسک نو حکوکت میکنند و تعصبی بر روی زبان ندارند چون روسها را هنوز بزرگتر از هر کسی میبینند و برای همین است که خط آنان جای خود را حفظ میکند تا ما 4 کشور نتوانیم یکدیگر را بفهمیم در ازبکستان که دیگر زبان ما را باید دور از چشم گشتاپوی نظام آنجا سمرقند و بخارایی های تاجیکستان بخوانند وبنویسند من از هیچ کس در زندگی به اندازه استالین نفرت نداشته و نخواهم داشت به امید روزی که جوانانمان راهی برای نجات و رهایی از هر نوع تحجر بیابند و دست در دست هم از ارزشهای مشترک نگهبانی کنند
دوست عزیز تاجیک بی نام
-- رفعت رکنی، نصرالله ، Apr 20, 2009شما از تاریخ یاد کرده اید و من هم با توجه به تاریخ یاد آور می شوم:
- این نام را رژیم استالینی گذاشته و پس از استالین زدایی و شوروی زدایی، می شود اثرهای آن رژیم را هم زدایید.
- در همان منطقه ی شما، حداقل هزار و یکصد سال نام این زبان فارسی یا پارسی بوده و تنها
از حدود 1930 کم کم نام تاجیکی را اختراع کردند.
- رژیم استالینی، تاجیکان را از شهرهای مهم و تاریخی خودشان محروم ساخت و آنها را به ازبکستان واگذاشت. این نیز تا اندازه ای مطابق است با تاریخ تاجیکی نامیدن زبان فارسی. بنا براین، تاجیکانی که غصه ی آن مناطق را می خورند باید گردن بنهند و از آمار غلط دادن میزان تاجیکان بخارا و سمرقند و ازبک نامیدن مردم آن مناطق دلخور نشوند.
اما در مورد تفاوت فارسی شما با فارسی ایران یا افغانستان:
گویشها و لهجه های مختلفی در داخل هر سه کشور فارسی زبان وجود دارد اما یک زبان استاندارد مانع از تشتت آثار خلق شده به این زبان است. در مورد تاجیکان، متأسفانه زبان محاوره را ملاک گرفتند و آن ظلمی بزرگ و برای از هم پاشیدن ارتباطهای ایرانی نژادان و فارسی زبانان و وحدت زبان فارسی بود. بنده آثاری که حتی تاسالهای دهه ی چهل قرن بیستم به فارسی و خط فارسی در آسیای مرکزی شوروی نوشته شده(عینی، سید رضا علی زاده...) می خوانم و تفاوتی نمی بینم. اما در مورد شاعران و نویسندگان دهه های آخر استالین به بعد مشکل دارم. از آفرینشهای ادبی این دوره( در برابر رودکی تا عینی) می شود به آسانی گذشت. اگر سیاستهای حاکم بگذارد!
با درود
-- دارا ، Apr 20, 2009از رفعت رکنی، نصرالله معدرت میخواهم چون نداشتن عینک دردسر درست کرد ونام ایشان را درست نخواندم