خانه > شهزاده سمرقندی > موسیقی آسیای میانه > پول، کار، نان | |||
پول، کار، نانشهزاده سمرقندیshahzoda@radiozamaneh.comپول، کار، نان کلمههایی است که این روزها در بسیاری از کشورهای دنیا بسیار استفاده میشوند و در کوچه و خانهها در صحبتهای کاری و دوستانه زیاد به گوش میرسند. به خصوص در جامعه تاجیک و بین تاجیکان مهاجر.
با کمک یکی از دوستان تاجیکم که در عین حال در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان به کار روزنامهنگاری مشغول است چند ترانه تاجیکی گردهم آوردم که در موضوع مهاجرت سروده شدهاند. موج مهاجرین تاجیک از سال فروپاشی شوروی شروع شد و در سه سال گذشته به اوج خود رسید. خیابانهای خلوت، کارخانهها و فبریکهای متوقف شده، مغازههای نیمه خالی نشانههای مهم جامعه تاجیک از فقر و دستتنگی مردم است. اما چنین به نظر میرسد که سال ۲۰۰۹ سال بازگشت بسیاری از این مهاجران به وطن خود خواهد بود. تجربهها و گذشته نشان دادهاند که انگار راه درست مبارزه با فقر آبادسازی وطن و ایجاد کار در خاک عزیز خود است.
سختیها و تحقیرهای مهاجرین تاجیک در کشورهای همسایه به خصوص در روسیه دلیل نگرانیهای زیاد مردم و دولت تاجیکستان شد و همزمان خوانندگان محلی نیز هموطنان خود را برای برگشت دعوت میکردند. انگار دلشان از سالنهای خالی کنسرت و مراسمهای عروسی به تنگ آمده باشد. در این برنامه به چند ترانه که خوانندگان جوان تاجیک سرودهاند، گوش میدهیم. غریب شاه، خواننده جوان ولی نامدار تاجیک در ترانه «بیا روسیه نرویم» میگوید بیا روسیه نرویم، بیا خود را سرخم کنیم در خانه همسایه و خانه خود آباد کنیم.
گروه «فیروز» در ترانه «دخترات غریب ای مادر» میگوید ما همه غریبیم، چشم تو در راه انتظار ماست. مادر، دختران غریب، ما غریبیم آچه (مادر) این ترانه اشاره به آن دارد که تعداد دختران و زنان مهاجر تاجیک کمتر از مردان آن نیست. خواننده انگار با سرزمین تاجیکستان روبهروست و از او شکایت میکند که به قدر فرزندان غریب خود برس، ای مادر ـ وطن. گروه «بیفیکت» ترانهای دارد به زبان روسی که در آن میگوید: بس است خسته شدم از این نوع زندگانی و انتخاب بین هیچ و نادری. برمیگردم! عجب که باورت شد در کشوری موفق و کامیاب به سر میبردی. باورت شد که آزاد و پیروزی؟
و تهمینه، خواننده بسیار جوان تاجیک که در یکی مسابقههای «پنج ستاره» در روسیه برنده جایزه اول شد، ترانهای دارد که در آن میگوید: تلفن تو هیچ وقت جواب نمیدهد، یا مرا فراموش کردی و یا رفتی به سرزمین دوردست. من چه گناهی کردهام نمیدانم که تو باید از من دور باشی. اما من این ترانه «نانآور خطلان» را دوست دارم. در اجرای بهرام غفوری که میگوید: ای مهاجر بچه سرگردان تاجیک، نوروز میرسد در بزم وطن آی بیا جای تو خالی است. با امید اینکه در بزم وطن جای هیچ مهاجری خالی نباشد و در آغوش عزیزان خود باشند، برنامه را به پایان میرسانم. تا برنامه دیگر کاش در وطن باشیم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|