خانه > شهزاده سمرقندی > موسیقی ملل > از بالالایکا تا گیتار | |||
از بالالایکا تا گیتارشهزاده سمرقندیshahzoda@radiozamaneh.comامروز از موسیقی شوروی اوایل دهه ١٩٧٠ خواهم گفت. سالهای که گیتار به اسلحه جوانان و روشنفکران تبدیل شده بود تا مقاومت و اعتراض خود را بر سنتهای قدیمی نشان دهند. سالهایی که صدای گیتار در گوشه و کنار و سراسر روسیه آن دوران شنیده میشد.
مد شدن گیتار در بین جوانان و به خصوص دانشجویان باعث شد که سرود و ترانههای نیمه عریان آفریده شوند که بپشتر تابو شکنانه بودند. از اویل دهه ١٩٧٠ گیتار جایگزین بالالایکا شد که از قدیم در روسیه تنها اسباب موسیقی برای تکنوازی و تکخوانی بود. تمام ترانههای معروف روسی که قبلا با بالایکا اجرا می شدند همه با گیتار بازخوانی میشدند. از ترانه «کلینکا» تا «پرودی» که از ترانههای محبوب و معروف روسیاند. اویل دهه ٧٠ در روسیه که سانسور و خودسانسوری هنوز در اوج بود، اما پوشیده و یا از استفاده با اسم معشوق ترانههای معترض میسرودند، مثل ترانه «میلایا مایا» (عزیز من) که در نگاه اول یک ترانه معصومانه و ساده به نظر میرسد، اما در اصل از جدایی روسیه و محدودیت مردم نسبت به اروپا میگوید که از آن از طریق اروپای شرقی میشنیدند. در این ترانه از جدایی معشوقی میگوید که آرزوی دیدار اورا دارد در کشور های دور و کم آشنا. این ترانه را «انکاروف میخائیل» اجرا کرده است. شاعر از این بابت از پدر و مادر خود سپاسگزاری میکند اما از راهبری که از اشتیاق رانندگی تیز و تند او جلو گیری میکند، ناراضی است. وی می گوید در شاهراهی که همه با سرعت بالا میروند آرام رفتن من خطرناک است. اما راهنما در جواب می گوید: آرام برو، آرام!
در این ترانهها احساس جدایی و یا امید برای بازگشت روشنفکرانی که روسیه را ترک کرده و در کشور های گوناگون اروپایی به سر می بردنند، دیده می شود. خواننده محبوب آن زمان «ماتوی یوا» در ترانه «زولشکا» و یا «سیندرلا» میگوید: «در بین برف و توفان منتظر معجزهای است که او را به محبوب و آرزو های خود برساند.» در روسیهای که همه تلاش خود را به خرج داده بود تا نشانی از سیستم پادشاهی در ذهن مردم نگذارد، این ترانه بیانگر آرمان مردم روس است. گیتار در این سالها بسیار محبوب بود و گیتار نواز هنرمند معتبر. در این دهه گروههایی به وجود آمدند که حتا اسم خود «گیتارهای آوازخوان» و یا «گیتارهای آبی»، «گیتار های رویایی» گذاشتند. هرچند عنوانهای که برای ترانهها و یا فیلمهای آن دهه انتخاب میشد از گذشتن فصل سرد و یا رسیدن آینده آفتابی می گفتند. روحیه خوشبینانه در بین مردم شکوفان بود. خوانندگان نیز موافق آن روحیه ترانه اجرا می کردند. تابستان هم گذشت
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|