خانه > شهزاده سمرقندی > موسیقی ملل > ساز و رقص مسلمانان چین | |||
ساز و رقص مسلمانان چینامروز از موسیقی مردم اویغور خواهم گفت. شاید برای بعضی ازشما این مردم آشنا نباشند، اما آنهایی که با چین سرو کار داشتهاند حتما از مسلمانان چین شنیدهاند و و یا با نام ترکستان چین که محل زندگی آنهاست و شهر کاشغر که از شهرهای دنیای قدیم ایرانی است، آشنایی دارند. اویغورها در کشورهای پراکندهای به سر می برند. معنای اویغور اتحاد است و همبستگی. آنها از قدیم در پراکندگی به سر بردهاند.
در کنار امپرتوریهای قدیمی مثل چین، ایران، مغولها و نیز عربها اویغورها با سختی توانستهاند فرهنگ و زبان خود را حفظ کنند. به اویغورها مردم قبیلهنشین ترکزبان در آسیای میانه هم میگویند. زبان اویغورها شاخهای از زبانهای ترکی است اما با شیوه نزدیکتر به ازبکان آسیای میانه حرف میزند و فرهنگ و شیوه زندگانیشان نیز شبیه ازبکان و گاهی مردم آسیای میانه است. آنها مردان قوی و زنان زیبایی دارند. اویغورها در کشورهایی مثل چین(بیشتر در سینکیانگ)، پاکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، مغولستان، ترکیه و روسی هم به سر میبرند.
یادم هست وقتی فیلمی از دولتمند خال و رقصندگان تاجیک را برای همدانشگاهیهای خود در لندن نمایش دادم، چند تن از چینیهای گروهمان دور من جمع شدند و با تعجب پرسیدند، نگفته بودم به چین هم سفر کردهام؟
دولت چین به مردم اویغور که مسلمانان تجزیهطلب دانسته میشوند بسیار سختگیری می کند و حتی با آنها برخوردهای شدید داشته است. مردم اویغور شبیه دیگر مردم کوهستانیاند که در آسیای میانه به سر میبرند: شاد و زنده دل. ترانه ”من نخواهم مرد" بسیار تکاندهنده بود برای من، شاید برای این است که زبان آنها را خوب میفهمم و شباهت آنهارا با مردم ازبک و یا تاجیک درک میکنم. این از آن ترانه های ممنوع و مبارزهطلبانه مردم اویغور است که سالهاست می خواهند از دیوارهای دولت چین آزاد شوند و تا به حال به جز این که کشته و زندانی دادهاند برای کار دیگری موفق نشدهاند.
اویغورها بیشتر به ازبکان ازبکستان نزدیک هستند و در ترانه و آهنگهایشان هم میشود این را دید. با وجود این که تلاشهای زیادی دارند برای اینکه از ترکان ترکیه نیز تقلید کنند اما از نظر جغرافیایی چون به کشورهای آسیای میانه پیوسته هستند، شاید با مردم مسلمان آسیای میانه فرق زیادی ندارند. حالا که سالهاست به جای "امت " از "ملت" استفاده میشود و هر ملتی برای خود مستقل است، اویغورها در بخشهای تنها و دورافتاده از کشورهای برادر خود ماندهاند و تا بهحال از نظر سیاسی به قراری نرسیدهاند. این را میتوان در لباس، نوع ترانه و آهنگهایشان دید که گاهی به ازبکان، گاهی به ترکهای ترکیه و گاهی به قیرقیزها و تاجیکان شباهت دارد.
تعداد زیادی از اویغورها در سینکیانگ و اورومچی چین به سر می برند. آنها با زبان اویغوری و خط عربی تحصیل خود را تا 10 سال ادامه میدهند و بعد از آن به کشورهای دیگر سفر می کنند و یا به همان دانش قناعت میکنند. در ویکیپدیا از این مردم بخوانید
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
جالب و زيبا بود باميد ازادي ايغورها و تمام ازاديخواهان جهان
-- كورش ، Nov 7, 2007گزارش گر ارجمند جاپاى فرهنگ ايرانى را كه تا ژاپن بر اهل پژوهش آشكارست ناديده گرفته و صرفا تاكيد بر مسلمانى اويغورها كرده است . در حالى كه آهنگ هايي كه گزارش گر سفارش كردند گوش كردم بيشترين در دستگاهموسيقى ايرانى بود . اي كاش پا فراتر دين بگذاريم .
دكتر تورج پارسى سوئد
-------------------------------
دکتر تورج پارسی،
سپاس از این که برنامه را گوش دادید و نظر خود را نیز دریغ نداشتید. اما من در این برنامه به موسیقی مردم اویغور پرداختم که زبانشان گرچه تاثیر زیاد از زبان فارسی و فرهنگ فارسی گرفته است، زبان و فرهنگ جداگانه خود را دارند و با آن فخر می کنند.
در چین فارسی زبانان نیز کم نیستند، اما این جا من از اویغورها سخن گفتم. من از ازبکستان می آیم و خوب می دانم که زبان و فرهنگ ازبکی سرا سر آمیخته با فرهنگ و زبان فارسی ست. همین طور ساز و رقص و لباس آنها. چه اویغور و چه ازبکان و چه دیگر قوم های آسیای میانه خود برای خود ملتی مستقلی اند و زبانشان با این همه آمیختگی به زبان فارسی از گروه زبانهای ترکی محسوب می شود.
شاید در جای دیگر روی تاثیر موسیقی ایرانی بر دیگر مردم و کشور های همسایه هم برنامه ای بسازم.
-- دكتر تورج پارسي ، Nov 7, 2007پاینده باشید،
شهزاده سمرقندی
با نظر دكتر پارسي موافقم. تعجب مي كنم كه چگونه خانم سمرقندي اينگونه راحت فرهنگ ايراني موجود در اين كشورها را با تعبير اسلامي دگرگون مي كنند. دوست بزرگوار در شرع اسلام موسيقي حرام است. اگر شما منظورتان اسلام ديگري هست نمي دانم. شايد مي خواهيد بگوييد كه مسلمانان ايران هم مي توانند اينگونه شاد و سرزنده باشند اما چرا نمي گوييد: مردم ايران، اين فرهنگ شماست، شاد و سرزنده باشيد. خواهشمند است در جهت مصالحي كه خودتان تشخيص مي دهيد حقايق را واژگونه جلوه ندهيد. حتي شعري هم كه نقل كرديد ايراني بود و نه اسلامي. چه اينكه ايرانيان در جنگ با مسلمين شكست خوردند اما فرهنگ خود را حفظ نمودند.
"شمشیرم در هوا بازمانده است
آرزوهایم هم عملی نشد
اما نگویید که من مرده ام"
------------------------------
مانی عزیز، باید بگویم که در آسیای میانه دین اسلام مشکلی با رقص و موسیقی ندارد و شاید در این تفاوت تجربه زیاد زندگانی این مردم در مرزهای سیاسی شوروی سابق باشد که از نظر من هست.
اما من به هیچ وجه نمی خواهم به مردم و یا ملتی بگویم که چگونه باشند: شاد یا محزون این اختیار هر کس است و حتما به تاریخ و وضع اجتماعی آنها بر میگردد.
من در این برنامه از مردمی گفتم که با همان مشخصاتی که آوردم در مرزهای امروزی چین به سر می برند و خودرا اویغور می نامند و با زبانی صحبت می کنند که بسیار نزدیک به زبان ازبکان ازبکستان است و من که خود از این کشور می آیم انهارا بدون دشواری می فهمم. از این جاست که من به عنوان یک فارسی زبان نمی توانم بگویم که اویغورها فارسی زبان نیستد.
اما در چین فارسی زبانان هم به سر می برند که من چند خواننده اشان را در تاجیکستان دیده بودم و هیچ فرقی نه از نظر زبانی و فرهنگی با تاجیکان ندارند. اما اویغورها ترک زبانانی اند که خودرا مسلمان میدانند.
از این که چه قدر با شعر و ادبیات ایرانی آشنا هستند نمی دانم. اما زبانشان مثل ازبکان اسیای میانه پر است از کلمات فارسی و عربی که در طول زندگانی در کنار امپراتوریی ایران این مردم از فرهنگ ایرانی استقبال کرده اند به خاطر دین یگانه و شیوه زندگانی نزدیکی که با هم داشتند اویغورها ایرانیان را بر چینی ها ترجیح میدادند.
با سپاس از توجه تان به این برنامه،
-- ماني ، Nov 7, 2007شهزاده
انشا الله که دست جمهوری اسلامی به انان نرسد !! انشا الله که بتوانند برای همیشه مسلمانان ازاده بمانند !!. انشا الله که ......... امین .
-- Daveed ، Nov 8, 2007داوید.
از پاسختان متشكرم و همچنين از تلاشتان. اما خانم شهزاده سمرقندي مهربان زين پس به نقش فرهنگ ها بيشتر از يك اسم!(كه معني اش ظاهرا متفاوت است برايمان) ارج بنهيد. هر چند شايد كار ژورناليستي شرايط خاص خود را داشته باشد.
-- ماني ، Nov 8, 2007در مورد تعريف اسلام هم فكر نمي كنم چيني ها و يا كشورهاي آسياي ميانه صلاحيت آن را داشته باشند. تعريف اسلام را بايد از مركز آن و صاحبان اصلي آن فراگرفت. تعريف يك ازبك از اسلام مانند تعريف يك ايراني از كمونيست، با نافهمي هاي زيربنايي فرهنگي-زباني-كاركردي همراه است.
به هر روي تقريبا برنامه هاي شما را دنبال مي كنم. اگر مي شود در حد ساده به مقايسه موسيقي اقوام و ملتهاي خاور ميانه بپردازيد. مثلا ايراني، تركي، عربي، خليجي، مصري و حتي ساير همسايگان نزديك ما مانند هند و كشورهاي شمالي مان. مي خواهم بدانم در يك خط هر كدام چه ويژگي دارند. مثلا در يك برنامه گفتيد كه موسيقي عربي به حركت بر شتر و موسيقي مغرب به حركت بر اسب مي ماند. اين تعبير بسيار جالب بود. من به موسيقي عربي هم علاقه خاصي دار و نيز تركي و البته ايراني.
سپاس
بیست و هشت سال مبارزه با هویت ایرانی ما را خشمگین و حساس ساخته هر سخن میتواند در ذهن ما قلب تاریخ و توهین تلقی شود. اویغور ها اصیل ترین اقوام ترکند (آلتایی) و بر خلاف سایر اتراک، از دیر باز شهر نشین بوده اند جوینی در تاریخ جها نگشای خود بارها به آنها و شهر هایشان اشاره کرده .هیچوقت در هجمه های ویرانگر قومهای مختلف ترک به ایران مشارکت نداشته اند. عثمانی ها بردگی خود در ارتشهای ما را به یاد نمی آوردند اما این قوم هرگز برده نبوده .تا پیش از ظهور مغولان مسلمان نشده بودند.بر خلاف بعضی ها، نمی خواهند با استفاده از مشاهیر ادبی ما برای خود هویت جدید بسازند. در چین اقوام مختلف از 72 زبان استفاده می کنند تعدادی از آنها نام مسلمانان چین را برای خود برگزیدند تا در بین خود وحدت ایجاد کنند. شنیدن ترانه هایشان جالب بود واینکه موسیقیشان کمی رنگ و بوی ایرانی گرفته خوشایند. ممنون شهزاده گرامی.
-- رضا ، Nov 9, 2007توجه به آثار هنري، نزد ملل مختلف، حتما ميتواند در عمق بخشيدن به ادراک هنري و بسط دادن عوالم خيال و خلاقيت هاي هنرمندانه ما مؤثر باشد. معمولا انس گرفتن با سبکها و فرمهاي موجود در هر يک از شاخه هاي هنري در فرهنگ محلي، يکي از موانع توجه به آثار هنري ملل ديگر است. آنجا که زبان هم يکي از اجزاي تشکيل دهنده اثر باشد، زبان بيگانه، سخت در اين بي توجهي مؤثر است. اما هنرمند فرهيخته، بايد از اين موانع بگذرد و ذهن خود را معطوف به تجربه هاي هنري و تخيلات و ابداعاتي کند که از رنگي ديگر و در ميان اقوامي ديگر، پديد آمده اند. مسلما مشترکات فرهنگي، معمولا در ميان اقوام همسايه، سبب خلق آثاري ميشوند که براي همسايه ها، هم با غرابتي که دارند تازه اند و هم بوي آشنايي ميدهند. برنامه موسيقي ملل که در راديو زمانه فراهم شده است کاري است در جهت معرفي موسيقي ملل مختلف که البته با مشکلاتي که دارد، برنامه اي است بديع به طوري که کمتر در رسانه ها چنين تلاشي مشاهده ميشود.
از نقاط قوت اين برنامه آن است که با توجه به مخاطب فارسي زبان و بيشتر ايراني، با ارائه موسيقي اقوامي نزديک همچون تاجيکان، افغانان، ازبکها و روسها، ترکمنها و آذریها، آن عطر آشنا را به مشام مخاطبان ميرساند و شنوندگان خود را بهتر جذب ميکند. شايد، انتخاب شهزاده سمرقندي براي اجراي چنين بخشي در راديو زمانه، بنا به همين نياز باشد.
ضعفهايي که بر اين مجموعه حاکم است را در نمونه ازبکستان ميتوان مشاهده کرد. متأسفانه شهزاده، با آنکه خود از تاجيکان ازبکستان است، نتوانسته خطوط جدي و معتنا به موسيقي اين سرزمينها را به تصوير بکشد. حتي از هنرمندان ازبکستان هم چندان مطلع نيست و نميداند براي ارائه صورتي گويا از موسيقي نو در ازبکستان، بايد به سراغ چه نمونه هايي برود.
گروه ستاره، البته بنا به توجهي که جوانان ازبک امروز بدان دارند، انتخاب خوبي است اما يک نمونه از آثار آنان در برنامه عرضه شده است و همينجا اشتباهي رخ داده است. آن نمونه، اثري است از يک گروه سه نفره ديگر، از سه دختر ايغوري، به نام Shahrizoda، نه از گروه ستاره متشکل از Lailo, Kamila, Feruza.
توصيفاتي نيز که از گروه ستاره ميشود از پوشش و چه و چه، بيشتر توصيف همان گروه Shahrizoda است. اين يک خبط جدي است، چرا که قوت کارهاي گروه ستاره بسيار با کارهاي آن گروه ديگر فاصله دارد و اجراي تکخواني ها و تکنيکهاي خوب که در Setora خيلي کمتر ديده ميشود را با نمونه ضعيفي از کار گروهي ديگر ارائه داده است.
مورد ديگر، فيروزه خواننده اي است از خوارزم که باز هم با خواننده اي ديگر اشتباه شده است.
توجه بيش از اندازه به اوضاع سياسي و نزاع اسلامگرايان افراطي و دولت و نمازهاي جمعه در ازبکستان نيز در اين ميان، برنامه را به سمتي ديگر ميکشاند و مخاطب چنان توهم ميکند که گويا اين برنامه به بهانه پرداختن به موسيقي ميخواهد در راديو زمانه، اظهارنظرهاي سياسي خود را ـ مبني بر اينکه مردم در تاشکند خود را آماده زندگي در يک کشور اسلامي نميبينند يا موارد ديگر ـ به مخاطبي که دمي ميخواهد از دنياي سياست بگسلد و با موسيقي ازبکي دمخور شود بقبولاند.
به هر حال، چنين برنامه خوبي، اي کاش توسط شخصي ديگر، که با موسيقي ملل و سابقه و زمينه هاي پيدايش آنها آشنايي بيشتري داشت، اجرا و عرضه ميشد.
مشخصه هایی همچون متن با گرایش شخصی زیاد، در این برنامه، سبب صمیمی تر شدن این برنامه با مخاطب و دلپذیرتر شدن آن است. برنامه موسیقی ملل میتواند نمونه خوبی باشد برای کارهای کاملتری در آینده، از سوی رسانه هایی که به عوالم گونه گون موسیقی ـ خصوصا از رنگهای شرقی اش ـ اهتمامی دارند.
از يادداشتهاي پراکنده
http://notes.tazkereh.com/?entry=1153
-- سيد علي طباطبايي يزدي ، Nov 11, 2007دوست عزیز من آقای سيد علی طباطبايی يزدی چه انتظارات گوناگونی دارند از یک ربع برنامه در هفته. موسيقي ملل و سابقه و زمينه ها ی پیدایش آنها، به تصوير کشیدن خطوط جدی و معتنا به موسيقی، انس گرفتن با سبکها، بسط دادن عوالم خيال و... اگر به دوست عزیز ما 1000 ساعت وقت بدهند قادر هستند فقط معنای همین موسیقی را برایمان بیان کنند؟ مفاهیمی شما در جستجوی آن هستید از سوالاتی هستند که قرنهاست در باره آنها گفته میشود و هنوز بی پاسخ مانده مانند فلسفه، علم، هنرو... آنچه شما میپسندید یک پژوهش گسترده آکادمیک است نه یک برنامه رادیویی بیست دقیقه هفته ای. آنچه من در این برنامه می بینم نقشی است که موسیقی در دوستی بین ملتها و اقوام میتواند داشته باشد، همین. تنها ایجاد یک حس دوستانه کافیست، در زمانه ای که با صرف هزینه های زیاد در پی ایجاد اختلاف و شقاق در بین اقوام این منطقه اند. اگر این برنامه در پاره ای موارد شبهه خبط خطا هم داشته باشد بهتر، کمکیست به جهت ارتباط بیشترپارسی زبانان، عقاید و نظراتشان. استفاده از خانم سمرقندی برای اجرای این برنامه به نظر من یک انتخاب هوشمندانه و موثر بوده. ایشان نقش یک کتالیزر را بازی میکنند در ارتباط بین پارسی زبانان، عملی که خیلی پیش از این میبایست انجام میشد.
-- رضا ، Nov 12, 2007ودیگر آنکه در دنیای دین مدار و سیاست زده ما غیر ممکن است در مورد موضوعی صحبت کنید و رنگ سیاسی و مذهبی به خود نگیرد، اگرچه موسیقی باشد.
دوست گرامي سيد علي طباطبايي يزدي
-- ماني ، Nov 12, 2007مخاطبان عام اطلاعات تخصصي نداردند و نيازي هم ندارند. هر چند بهتر است كه اشتباهي در برنامه نباشد اما اصل برنامه كار جديد و خوبي است و البته من از طريق سايت و نوشته پي گير هستم اما همينكه چهره آرام و متين خانم سمرقندي را مي بينم و نوشته هاي ساده و روان او را مي خوانم و از هنر ملل نزديك و دوست مي شنوم احساس خوبي در اين دوره پراختلاف به من دست مي دهد. وقتي فهميدم كه خانم شهزاده از مردم ازبكستان هستند بسيار خوشحال شدم. كاش روزي جدا از دنياي سرد سياست و به دور از تعصبات ديني ما، تمام ما در كنار هم دوستانه زيست كنيم. به خصوص اقوام هم ريشه پارسي زبان.
با درود فراوان به همه ایرانیان با هر زبان از هر گوشه گیتی , شهرزاد خانم من به سرزمین کهن مادری ایران از مدیترانه تا چین عشق میورزم ومردمانش به ویژه شما را دوست میدارم از اینکه از ایرانیان می گویید سپاس گزارم
-- جاوید ، Dec 31, 2007با درود فراوان به همه ایرانیان با هر زبان از هر گوشه گیتی , شهرزاد خانم من به سرزمین کهن مادری ایران از مدیترانه تا چین عشق میورزم ومردمانش به ویژه شما را دوست میدارم از اینکه از ایرانیان می گویید سپاس گزارم وهمیشه آرزو میکنم که دشمنان ایران یا اصلاح شوند یا نابود.
-- جاویدبهرام غاری از فیروزآباد فارس ، Dec 31, 2007با درود به شهزاده عزیز میخواهم چیزی را برای شما بفرستم که شاید برای تان جالب باشد مردم شهر فیروز آباد تنها شهر استان فارس در ایران میباشد که در پاسخ به این پرسش که چه کاره ای می گویند تاجیک هستم . ومن چرایی آن را نمی دانم خانواده من هم می گویند ما تاجیک هستیم .
-- جاویدبهرام غاری از فیروزآباد فارس ، Jan 5, 2008ایغور ها قبل از اینکه مسلمان باشند انسان هستند ... انسان..!!
-- (م.ا.ب) ، Jul 17, 2009