تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

تمام بیماری‌های پادشاه

Ker Than
احسان سنایی

پس از 3246 سال نگاه به سقف تاریک آرامگاه، سوسوی چشمان خیره‌ی تندیس زرین پادشاه این‌بار آماج نگاه آمیخته به شگفتی و تحسین هزاران باستان‌شناس، عکاس، مصرشناس و میلیون‌ها بینند‌ه‌ی متواضع‌اش قرار می‌گرفت؛ اما تنها متخصصین برجسته‌ی علم ژنتیک بودند که ده‌ها سال بعد از دردهای مهلک خفته در ورای این نگاه باستانی پرده برکشیده و به ما گفتند، فرعون «توت‌انخ‌آمون»؛ از مشهورترین سلاطین سرزمین مصر باستان، جوانی نحیف و مبتلا به بیماری‌های فراوان ژنتیکی، که ریشه در رابطه‌ی خواهر-برادری پدر و مادرش داشته؛ بوده است.


ماسک زرین و معروف پادشاه، توت‌انخ‌آمون در موزه‌ی قاهره / عکس از: کنت گرت – نشنال جئوگرافیک

گزارشی که هفته‌ی جاری در «نشریه‌ی انجمن پزشکی آمریکا» به چاپ رسید، نتایج نخستین مطالعه‌ی DNA صورت پذیرفته بر اجساد فراعنه در طول تاریخ بود و طبعاً کمک شایان توجهی به حل معماهای دیرپای حیات پرفراز و نشیب شاه «توت»، از قبیل نحوه‌ی مرگ و نیز هویت والدینش نمود. دکتر «کارستن پوش»؛ نسل‌شناس دانشگاه توبینگن آلمان و از اعضای گروه پژوهشی در این خصوص می‌گوید: «او فرعون قدرتمندی نبود. او ارابه نمی‌راند. بلکه جوانکی ضعیف و سست‌بنیه را تصور کنید که اندکی پاچماقی1 بوده و برای راه رفتن هم نیازمند عصا بوده است.»

با توجه به افشای نسبت خواهر و برادری والدین شاه توت، پوش اینگونه اضافه می‌کند: «درون‌همسری از حیث صلاحیت زیست‌شناختی یا ژنتیکی، هیچ سودی [برای فرزندان] ندارد. معمولاً [در این‌ ‌شرایط]، سلامتی و سیستم ایمنی [بدن] دچار افت شده و نابهنجاری‌ها تقویت می‌شود».

توت‌انخ‌آمون در زمره‌ی فراعنه‌ی سلسله‌ی پادشاهی جدید مصر باستان بوده؛ دوره‌ای که به حدود ٣٣٠٠ سال پیش بازمی‌گردد. او در نُه ‌سالگی بر تخت سلطنت تکیه زد، اما دوران حکومتش از ده سال تجاوز نکرد و در نوزده سالگی (١٣٢٤ پیش از میلاد) درگذشت.

با وجود این بازه‌ی حکم‌رانی نسبتاً کوتاه، شاه توت را شاید بتوان به‌واسطه‌ی ارزش سرسام‌آور میراث خزانه‌اش - شامل ماسک زرین و معروفی که در جریان کشف ناباورانه‌ی آرامگاه وی در دره‌ی پادشاهان به سال ١٩٢٢ انجام گرفت - شناخته‌شده‌ترین فرعون مصر دانست. وجه تمایز چنین پژوهشی این است که طی آن برای نخستین بار دولت مصر اجازه‌ی انجام مطالعات ژنتیکی بر مومیایی‌های سلطنتی را برای گروه دانشمندان صادر نمود.

«این امر، عصر نوینی را به رویمان خواهد گشود»؛ این را دکتر «زاهی حوّاس»، سرپرست پژوهش مزبور و همچنین مدیر کل شورای عالی آثار باستانی مصر (SCA) می‌گوید. وی در ادامه می‌افزاید: «بسیار خرسندم از این‌که این یک پروژه‌ی مصری است، و به کاری که به ثمر رساندیم افتخار می‌کنم.»


جسد مومیایی‌شده‌ی توت‌انخ‌آمون / عکس از: کنت گرت – نشنال جئوگرافیک

در این پژوهش، اجساد مومیایی‌شده‌ی شاه توت و ده تن از دیگر درباریان که متخصصین آن‌ها را از بستگان احتمالی وی می‌پنداشتند، آزموده شد و تنها از این میان، هویت سه تن به‌یقین مشخص گردید. دانشمندان با بهره‌گیری از نمونه‌های DNA استخراج‌گشته از استخوان این اجساد، موفق به تهیه‌ی شجره‌نامه‌ای تا پنج نسل برای شاه جوان شدند.

گروه، با تلاش برای کشف زنجیره‌های مشترک ژنتیکی کروموزوم Y؛ که شامل مجموعه‌ DNAهایی است که از پدر به فرزند منتقل می‌شود، فرآیند شناسایی اجداد پدری شاه توت را آغاز نمود. پژوهش‌گران از آن پس این جستجو را معطوف به کشف نشانه‌های احتمالی آمیزش DNA‌ یک زوج، در ساختار ژنوم تک‌تک مومیایی‌ها نموده و اینچنین نسبت احتمالی هر کدام‌شان را به زوجی خاص مورد بررسی قرار دادند.

بدین‌‌روش تیم تحقیقاتی موفق شد هویت جسدی که تا آن زمان KV55 نامیده می‌شد را همان فرعون مرتد؛ «آخناتن» تشخیص داده و دریابد که وی پدر شاه توت بوده است. فرعون آخناتن را با اقداماتش در راستای براندازی آیین اجدادی پرستش خدایان چندگانه و تمایل به پرستش تنها یک خدا (موسوم به «آتن») می‌شناسند. به‌علاوه طی این پژوهش، هویت مومیایی KV35 نیز به فرعون «آمن‌حوتپ سوم»؛ پدربزرگ شاه توت نسبت داده شد؛ فرعونی که دوران سلطنتش را با شکوفایی بی‌مانند مصر باستان در قیاس با دیگر اعصار این تمدن می‌شناسند.

شواهد اولیه‌ی بررسی DNA همچنین نشان داد دو جنینی که از بدو تولد مرده بودند و بقایای‌شان به همراه جسد شاه توت، مومیایی و دفن شده بود؛ همان دو دختری هستند که احتمالاً او از شهبانو «آن‌خنسه‌نامون» داشته؛ زنی که مومیایی وی نیز احتمالاً در نهایت از میان نمونه‌های موجود شناسایی خواهد شد.

علاوه بر این، مومیایی دیگری که تاکنون تحت عنوان «بانوی ارشد» شناخته می‌شد، متعلق به «شهبانو تی»؛ مادربزرگ شاه توت و همسر آمن‌حوتپ سوم تشخیص داده شد. جسد مادر شاه توت نیز همان مومیایی‌ای است که پیش‌ترها با نام «بانوی جوان‌تر» شناخته می‌شد.

هرچند تعلق این جسد به مادر شاه توت به تأیید قطعی رسید؛ اما هویت دقیقش هنوز در هاله‌ای از ابهام است. شواهد ژنتیکی، حاکی از آن است که وی دختر آمن‌حوتپ سوم و شهبانو تی بوده و با این حساب خواهر همسرش، آخناتن محسوب می‌شده است.

برخی از مصرشناسان از سویی گمان می‌برند که مادر شاه توت، همسر ارشد آخناتن یعنی «شهبانو نفرتیتی» بوده؛ اما یافته‌های اخیر، این گفته را به چالش کشیده است؛ چراکه در اسناد تاریخی هیچ اشاره‌ای به نسبت فامیلی آخناتن و نفرتیتی نشده‌ است.


نقش شاه توت‌انخ‌آمون با عصایی در دست / عکس از: کنت گرت – نشنال جئوگرافیک

دکتر «ویلک وندریچ»؛ مصرشناس دانشگاه UCLA که نقشی در این پژوهش ایفا نکرده، معتقد است خواهری که به‌عنوان همسر برادرش؛ آخناتن، مادر شاه توت محسوب می‌شده، ممکن است از همسران و یا هم‌خوابگان پایین‌رتبه‌ی آخناتن بوده باشد که چنین امری دور از انتظار هم نیست. او می‌گوید:

«فراعنه‌ی مصر، چندین همسر داشته‌اند و اغلب چندین فرزند، که تماماً رقبای بالقوه‌ای برای تصاحب تخت سلطنت پدرشان پس از مرگ وی بوده‌اند». از این گذشته، پدیده‌ی درون‌همسری در آن روز و در میان درباریان مصر باستان، امری غیرمنتظره محسوب نمی‌‌شده است.

آزمایشات تیم پژوهشی بر روی مومیایی شاه توت همچنین از نابهنجاری‌ موجود در پای چپ وی پرده برداشت که احتمالاً به‌واسطه‌ی فساد و یا نابودی کامل بافت‌های استخوانی پا به‌وجود آمده بود. پوش می‌گوید: «بافت‌مردگی همیشه چیز ناخوشایندی است؛ چراکه این به معنای نابودی مواد ارگانیک، آنهم درون بدن شماست».

چنین عارضه‌ای با وجود مهلک نبودنش، می‌بایستی دردناک بوده باشد و شاه جوان را به استفاده از عصا حین قدم زدن واداشته باشد؛ عصاهایی که تعداد فراوانی از آن‌ها در آرامگاه وی یافت شده است. با این حال اما مالاریا تهدیدی جدی‌تر برای وی قلمداد می‌شده است.

دانشمندان در طول تحقیقاتشان، DNA انگلی را یافتند که مسبب ایجاد مالاریا در بدن شاه توت بوده است و همچنین قدیمی‌ترین مدرک وجود این بیماری میان انسان نیز به حساب می‌آید. این انگل‌ها تماماً هم‌شکل نبوده‌اند و همین امر حاکی از ابتلای وی به چندین عفونت مالاریایی طی دوران حیاتش است. این انگل‌ها، تماماً مسئول بروز «مالاریای تروپیکا»؛ بدخیم‌ترین و مهلک‌ترین نوع این بیماری بوده‌اند.

از آنجا که انگل مالاریا، سیستم دفاعی بدن شاه را تضعیف کرده بود، فرآیند بهبود نابهنجاری پای وی نیز به کندی پیش می‌رفت. این عوامل، به‌همراه شکستگی استخوان ران چپ وی که دانشمندان آن را در سال ٢٠٠٥ کشف نمودند؛ ممکن است در نهایت او را از پا در آورده باشد.

تاکنون برجسته‌ترین فرضیات مطرح‌گشته پیرامون نحوه‌ی جان باختن شاه توت شامل وقوع حادثه‌ای به‌هنگام شکار، عفونت خونی، وارد آمدن ضربه‌ای به سر و نهایتاً مسمومیت ذکر شده‌ است؛ اما وندریچ می‌گوید: «[یافته‌های جدید]، تمامی فرضیات بی‌اساس موجود پیرامون نحوه‌ی مرگ توت‌انخ‌آمون را منسوخ می‌کند.»


تندیس فرعون آخناتن با ویژگی‌های زنانه در موزه‌ی قاهره / عکس از: مایک نلسون

موضوع دیگری که احتمال صحت آن طی پژوهش اخیر بررسی گردید، این بود که وجود نوعی نابهنجاری ژنتیکی ذاتی باعث شده که آخناتن با کفل‌های عریض، شکمی برآمده، سینه‌های درشت و نشانه‌های جینه‌کوماستیا2، در تندیس‌هایش، ظاهری زنانه داشته باشد. اما زمانی‌که گروه پژوهشی، جسد فرعون مزبور را با پوینده‌های پزشکی به‌دقت مورد بررسی قرار داد؛ هیچ‌گونه مدرکی دال بر این ناهنجاری‌ها دیده نشد.

حوّاس و دیگر اعضای گروه دریافتند که ویژگی‌های زنانه‌ی موجود در این تندیس‌ها، ریشه در اغراق هنرمند، به‌سبب باورهای مذهبی و سیاسی آخناتن داشته است. دکتر «جان دارنل»؛ مصرشناس دانشگاه ییل که خود در این پژوهش دستی نداشته، این یافته را بزرگترین نتیجه‌ی پژوهش اخیر قلمداد نمود.

دارنل پیش‌ترها در کتابی با عنوان «ارتش توت‌انخ‌آمون»، ظاهر دوجنسیتی آخناتن را در آثار تجسمی منتسب به وی، تلاشی در راستای تأکید بر پیوند پادشاه با آتن؛ خداوندگار جهان در الهیات مصر باستان دانسته بود؛ خدابی که نه زن بوده است و نه مرد. او می‌گوید: «ظاهر آخناتن عجیب است، چراکه او متعلق به زمان آفرینش است؛ نه اینکه او به‌صورت فیزیکی تفاوت‌هایی داشته است. مردم بایستی آخناتن را نه فقط یک کوازی‌مودوی3 مصری، که شخصی اندیشمند تلقی کنند.»

شرایط مطلوب DNA‌های موجود در مومیایی‌های اعضای خانواده‌ی شاه توت، بسیاری از پژوهش‌گران را شگفت‌زده ساخته است. پوش معتقد است حتی کیفیت این DNAها از مومیایی‌های غیرشاهانه‌ای که چندین قرن از این جوان‌تر بودند نیز بیشتر است. مثلاً DNA بانوی ارشد، به گفته‌ی پوش، «زیباترین DNAی بود که تاکنون از یک نمونه‌ی باستانی دیده بودم». گروه معتقد است روش‌هایی که مصریان باستان جهت حفظ اجساد فراعنه طی عمل مومیایی کردن به کار می‌بردند، همانطور که گوشت بدن را محافظت می‌کرده، ندانسته از آسیب رسیدن به DNAها نیز جلوگیری می‌کرده است. پوش می‌گوید:

«موادی که برای مومیایی ساختن درباریان به‌کار می‌رفت، هم از حیث کمیت و هم از حیث کیفیت با نمونه‌های معمولی‌اش در دوران باستان، تفاوت داشته است. [حفظ DNA]، مطمئناً هدف روحانیون مصری نبوده، اما روشی که برای مومیایی کردن استفاده می‌کردند، بسیار برای ما خوش‌یمن بود.»

پانوشت:

١- عارضه‌ی پاچماقی (Club-foot)، از شایع‌ترین نابهنجاری‌های استخوانی نوزادان است که با نارسایی‌های سیستم عصبی و طناب نخاعی رابطه‌ی مستقیم داشته و باعث بروز خمیدگی‌های شدید ناحیه‌ی انتهایی پای مبتلایان می‌شود.

٢- بزرگ شدن خوش‌خیم، اما غیرطبیعی بافت پستان، جینه‌کوماستیا (Gynecomastia) نامیده می‌شود.

٣- نام قهرمانان گوژپشت داستان «گوژپشت نتردام»، نوشته‌ی ویکتور هوگو

Share/Save/Bookmark

منبع
National Geographic
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)