برنامه‌های جُنگ صدا


مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادمان «بیژن مفید» و یادی از «شهر قصه» (3)

در ادامۀ روایت از «نیستان جدا افتادن» و غربت و غریبی فیل که روزگاری نه از پی حشمت و جاه، که از اتفاق روزگار گذرش به «شهر قصه» افتاد و از بدِ حادثه دندانش شکست، بعد از اضمحلال شخصیت و باروها و اعتقادات او، به مهمانی شوم «مرگ هویت» و از دست‌رفتگی فیل می‌رویم. «فیل» حالا نه تنها «یک چیز هشهلفت» شده است، بلکه حتی دیگر نامش هم «فیل» نیست. «منوچهر» است!



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادمان «بیژن مفید» و یادی از «شهر قصه» (2)

پرده دوم «شهر قصه» با یک قطعۀ مونولوگ یا تک‌گویی شروع می‌شود. آنجا که «خر» شهر قصه پیش میمونِ عریضه‌نویس، دارد نامه‌ای را دیکته می‌کند. «آره! داشتیم چی می‌گفتیم؟ بنویس!» تکیه کلامی که او در این واگویه به کار می‌برد یعنی «حالیته؟» را بعدها در بسیاری از متن‌ها و قطعه‌های نمایشی و به‌خصوص در ترانه‌های ایرانی به کار گرفتند که هنوز هم کاربرد دارد و شنیده‌ایم و می‌شنویم.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادمان «بیژن مفید» و یادی از «شهر قصه» (1)

«بیژن مفید» روز 21 آبان‌ ماه سال 1363، دو سال بعد از ورودش به آمریکا، در لوس ‌آنجلس در گذشت. با مرگ او ایران یکی از بهترین هنرمندان دوران اخیر را از دست داد. نمایشنامۀ «شهر قصه» در بخش‌های چهارگانۀ خود، به نوعی روایت‌گر مسخ شدن و بی‌هویتی آدمی‌ست در غربت که در این حکایت «فیل» نماد آن است.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
ناصرزراعتی، جلیل بزرگمهر و فیلم مستند «وکیل عاشق»

سرهنگ جلیل بزرگمهر، وکیل مدافع تسخیری دکتر محمد مصدق بود. وکیلی عاشق و مؤمن به آنچه که راست می‌پنداشت و باورمند به راهی که پا در آن داشت. از آنجا که او اصلا اهل مصاحبه و هیاهو نبود؛ به‌جز فیلم مستندی که ناصر زراعتی نویسنده، منتقد فیلم و سینماگر از او ساخته، صدا و گفت‌وگویی دیگر در دست نیست. فیلمی با عنوان «وکیل عاشق». . .



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
زن در منظر ترانه به زبان طنز

بررسی و نقدی به طنز که گرچه در صورت ظاهر خنده‌دار و حتی در جاهایی از آن باعث قهقه، ولی در معنا و پشت آن کلام، جایی هم برای تامل و تعمق، و شاید تلنگری به ظرف اندیشۀ ما تا این‌بار با گوشی شنوا این فراوردۀ فرهنگی ـ هنری را بشنویم.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه!

ترانۀ «جمعه» با صدای «فرهاد» و سرودۀ «شهیار قنبری» و آهنگی از ساخته‌های «اسفندیار منفردزاده»، به دو واقعۀ اصلی و اثر گذار در تاریخ مبارزات مردمی ـ سیاسی معاصر ایران گره خورده. یکی واقعۀ «سیاهکل»، و دیگری کشتار مردم در روز حمعه هفدهم شهریور ماه سال پنجاه و هفت در «میدان ژالۀ» تهران.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
«اعظم علی» قند پارسی بنگاله!

ما نسلی هستیم كه بدون وطن بزرگ شدیم. پس به نوعی از موسیقی پرداختیم كه بیانگر بحران هویتی باشد كه ما و نسل ما ـ كه كم هم نیستند ـ درگیر آن هستیم. ما نه به آن اندازه آمریكایی هستیم، و نه با فرهنگ ایرانی بزرگ شده‌ایم كه بگوییم ایرانی هستیم. كار ما بازتاب همین حال و احوال ماست.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادی از مهدی سهیلی و برنامۀ مشاعره

آنچه که خاطرۀ نام مهدی سهیلی را برای میان‌سالگانی که اهل رادیو گوش کردن بوده و هستند زنده می‌کند، شاید برنامه‌های رادیویی مشاعره، در رادیو ایران دهۀ پنجاه باشد به ابتکار او تهیه و با صدای خودش نیز اجرا می‌شد. این برنامه که شنبه شب‌ها پخش می‌شد از استقبال خوب علاقه‌مندان به شعر برخوردار بود.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
منظر عشق، در جهان الکترونیکی «پالماسکه»

جهان پال‌ماسکه، جهانی است که همه کاملا در آن ناشناس بوده و این امکان را به فرد می‌دهد که با هر هویتی، نامی، و ماسکی ظاهر شده و به هر گونه‌ای که مایل است خود را به دیگران معرفی کند بی‌آنکه این مسله هیچگونه پی‌آمد اخلاقی و یا اجتماعی به همراه داشته باشد.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادی از فریدون فرخزاد، حسین پناهی و قمر

آخرین صدای ضبط شدۀ از «قمر» را در هفته‌های پایانی زندگی او، در مراسمی که هنرمندان رادیو ایران در عیادتی که از او داشتند بشنوید.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
ترانه و صداهای آشنای فیلم «سوته‌دلان»

در برنامۀ «با چراغ ترانه در کوچه‌های خاطره»، این‌بار در پرتو نور ترانه‌ای آشنا، سری به کوچه‌باغ‌های سبز خاطرات می‌زنیم و جان و دل سوخته‌امان را به گرمای صداهای آشنا در فیلم «سوته‌دلان» تازه و روشن می‌کنیم.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
«تنهایی انسان» و «ماشین زمان»

با «ماشین زمان»، این‌بار به چهل سال پیش سفر می‌کنیم. سال سفر جنجالی شاه ایران به برلین که در تظاهرات علیه او یک دانشجوی آلمانی به‌ضرب گلولۀ پلیس کشته شد. سالی که برای «محمدعلی کلی» بوکسور سیاه‌پوست مسلمان، سال خوبی نبود. سالی که فیلم‌های«کُنتسی از هنگ‌کُنگ» با بازی سوفیا لورن، «بانی و کلاید» با بازی وارن بیتی و فی‌داناوی و «سلطان قلب‌ها» با بازی فردین به نمایش در آمد.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
«کوله‌پشتی»، ظهور یک قهرمان؟

جدا از علاقه‌مندانی که چهره و شخصیت این مجری صدا و سیما را دوست می‌دارند؛ عده‌ای تازه نیز به جمع دوستداران او اضافه شد که فرزاد حسنی را قهرمان و زبان صریح جوانان در جامعۀ امروز ایران می‌دانند. و در کنار این هواداران تازه، جمعی هم در نقد برنامه‌های کوله‌پشتی، او را که مجری آن است؛ فردی ریاکار، دورغگو و شارلاتان می‌پندارند



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
موسیقی ترانه‌های ایرانی، الهام یا کُپی؟

ترانه‌هایی که خوانندگان مختلف ایرانی از روی دست دیگران، کف رفته و خوانده‌اند (بگوییم الهام گرفته‌اند!) و نسخه‌های اصلی این ترانه‌ها که با سروده‌ای به زبان فارسی اجرا شده است.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
امیر نادری از «تجربه» تا «خداحافظ رفیق!»

از آبادان که اومدم، تازه سر و صورتم تو آیینه پیدا شده بود. تپل بودم، ولی صورتم دراز بود و بم می‌گفتند کله‌کتابی و همیشه یه عکس «سال‌مینو» لای یه چیزی داشتم. تو تهران خونۀ برادرم زندگی می‌کردم. ما یه اتاق داشتیم و برادرم زن داشت و چون شب‌ها اونا با هم می‌خوابیدن، من خجالت می‌کشیدم. آخه دوازده سالم بود. . .



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
به یاد «احمد شاملو»، شاعر شعر «پریا»

شاملو ترانه‌سرا نبود و شعری برای اجرا به شکل ترانه نسرود. گرچه ترانه‌هایی بر منبای سروده‌هایی از او در قالب ترانه اجرا شده است؛ و به گوش آشناترین‌شان شاید دو «شبانه»‌ای که با آهنگی از ساخته‌های اسفندیار منفردزاده و صدای فرهاد شنیده‌ایم.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
ترانه‌ای که عاقبت مردانه‌خوان شد!

از دلایل اجرا نشدن این ترانه با صدای زن، شاید یکی هم نداشتن آمادگی ذهنی و فرهنگی ما ایرانی‌ها بوده که گوش‌مان چندان با شنیدن جملۀ «من تو را آسان نیاوردم به‌دست» به صدای زنانه آشنا نبوده و به آن عادت نداریم!



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
به احترام منوچهر احترامی

سه‌شنبۀ این هفته «شب منوچهر احترامی» در خانۀ هنرمندان ایران برگزار خواهد شد. به پیشواز این مراسم و به احترام او قصۀ «دُزده و مُرغ فلفلی» را در شکل گفتاری اجرا کرده‌ایم.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
بهروز وثوقی: من هم مستثنی نیستم

بهروز وثوقی: «سینما به هیچ وجه از جامعه دور نیست. سینما اصلا چیزی شخصی نیست. در عالم سینما از جمله فیلم‌های خوب یکی هم آنهایی هستند که حامل پیام و به نوعی نشان دهندۀ مسائل اجتماعی هستند. . .»



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
نامۀ من باز قدری دیر شد

«عمران صلاحی»، با طنز سردوه‌ای در جواب نامۀ این دوست، به واقعیت‌های تلخ جامعه نیز اشاره می‌کند. شعر در عین طنز بودن خود، نوعی دردنامه است و گزنده. . .