تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
مجلۀ گفتاری جُنگ صدا

به یاد «احمد شاملو»، شاعر شعر «پریا»


روزگار غریبی‌ست نازنین!

دوم امرداد ماه هر سال از جمله مصادف است با سالمرگ احمد شاملو، شاعر نام‌آشنای معاصر.
برنامۀ امروز «جُنگ صدا» امروز را به یادمان او، با ترانه‌ای که بر مبنای یکی از سروده‌های معروف او اجرا شده و با دکلمۀ خود شاعر در آغاز آن شروع می‌کنیم.

شاملو البته ترانه‌سرا نبود و شعری برای اجرا به شکل ترانه نسرود. گرچه ترانه‌هایی از سروده‌های او در قالب ترانه اجرا شده و شنیده‌ایم. به گوش آشناترین‌شان شاید دو «شبانه»‌ای که با آهنگی از ساخته‌های اسفندیار منفردزاده و صدای فرهاد شنیده‌ایم.


شاملو شاعر کودکان هم نبود. گرچه داستان‌هایی منظوم هم برای کودکان نوشت که نمونه‌اش «خروس زری و پیرهن پری» بود و مشهورترین آنها دو شعر بلند «پریا» و «دخترای ننه دریا و پسرای عمو دریا».


در جلد ششم از مجموعۀ ارزندۀ «تاریخ ادبیات کودکان ایران» که به همت محمدهادی محمدی و زهره قایینی در موسسۀ پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان تهیه و منتشر شده، مطلبی در بررسی شعر «پریا» سرودۀ احمد شاملو به‌چاپ رسیده که آن را همراه با صدای شاعر در دکلمۀ این شعر در برنامۀ امروز خواهید شنید.
از سرودۀ «پریا» با صدای شاملو چند چند نمونۀ مختلف وجود دارد. این اجرا با صدای شاملو، نمونۀ تمرینی دکلمۀ این شعر به‌شکل ضبط خانگی است که در آرشیو «جُتگ صدا» موجود است.


برنامه را از [اینجا] بشنوید!
برنامۀ پیشین «جُنگ صدا» را هم در [اینجا]

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

به جستجویِ تو
بر درگاه کوه می‌گریم،
در آستانه‌ی دریا و علف.
به جستجوی تو
در معبرِ بادها می‌گریم،
در چار راه فصول
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟
نامت پایدار و ابدی، در همه‌ جای ایران می‌گُذرد.
مُتبرک باد نام تو!
و ما هم‌چنان دوره می‌کُنیم
شب را و روز را
هنوز را. . .

-- ایرانی ، Jul 24, 2007

چرا ما هنوز نتوانسته‌ايم جاي غول‌ها را كه شاملو يكي از آنها بود پُر كنيم؟
من آن غول زيبايم
كه بر استواي زمين ايستاده است
بر مفصل خاك و پوك
...
برداشت من اين است كه شعر امروز ما از آرمان ثهي شده است. از آرمان سياسي نمي‌گويم. منظورم آرمان‌هاي انساني است.
و چه دردناك است كه پس از غول‌ها دور به دست كوتوله‌ها افتاده است. كوتوله‌هاي چاق و لاغر و مو سفيد و مو سياه. حالا اگر سرشان به كار خودشان بود و مشعوف از تيراژ هاي 1000تائي ( كه اين از اقبال سپيد بختانش است) كسي را با ايشان كاري نبود كه برخي از بي‌قواره‌ترين‌ها عرصه را خالي ديده و شروع به اره غول‌ها كرده‌اند تا مگر آنها را نيز در قواره كوتوله‌اي چون خود درآورند.
واي بر ما!

-- اميد ، Jul 24, 2007

درود.
تصاویری از مراسم پاسداشت یاد شاملو را ببینید :
http://1979.blogfa.com

-- ali ، Jul 24, 2007

مهربان يار جاي شاملو رو هم پر مي كنيم.
خوشبين باشيم!

-- بدون نام ، Jul 24, 2007

دوستان سلام.
هیچ‌وقت از دوستداران شاملو ندیده‌ام كه نگاهی نقادانه بر او، كارهایش و زندگیش و رفتارش كرده باشند. نه فقط در مورد وی، بل در مورد همه‌ی "غول‌"های فكری‌ی‌ روشنفكر جماعت ایرانی.
در مواردی دیده‌ایم كه از یك یا دو كار او بطور موضعی نقدی شده است و بیشتر مدح و كمتر هم دشمنی‌ی تمام عیار.
البته حساب استاد محمد قائد (در كتاب خاطرات و فراموشی) ازین دسته‌ها جداست، كه جرات درافتادن با غول را داشته و همزمان هم دوستی را حفظ كرده.
عزیزان، یك نگاهی به برنامه‌ی ساعت 6، VOA (یادكرد تاریخ آمریكا و بزرگانش) بیندازید و ببینید كه با عزیزانشان چگونه "تا" می‌كنند.
بلا استثنا در كنار اشاره به بزرگی و عظمت طرف، حتما به نظریات مخالفان درجه یك او نیز می‌پردازند، بدون این‌كه استدلالات آنان را سست و بی‌پایه نقل كنند. امانت‌داری در عمل را به ما می‌آموزند. هیچ نظری تخطئه نمی‌شود و ملعون نام نمی‌گیرد.
در این‌گونه كارها، مجری و نویسنده‌ی برنامه، با چیزی نمی‌تواند دوست باشد یا دشمن باشد. او فقط روایت می‌كند، از كس و ناكس، گزارش می‌دهد. اما گزارشی امانت‌دارانه.
بكوشیم كه با بزرگانمان هم ، این چنین رفتار كنیم. واقعت مستند را در مورد شان ببینیم و بگوییم. چیزی را حذف نكنیم و سخنان موافق و مخالف را با وزن و اهمیتی یكسان "فقط" نقل كنیم. تا كی "...س ناله" بشنویم و مدح. آن هم بدون فراگیری آموزه از ان بزرگان؟
چه باید كرد؟ ما ملتی هستیم آن‌قدر پر رو كه وقتی برق می‌رود و دوباره می‌آید به‌جای تحسین و دعا به‌جان ادیسون، با كمال وقاحت به‌جان "سرور دو عالم" دعا می‌كنیم! آیا اهلش هستیم كه ازین پس كوتاه بیاییم و زنده‌پرستی و مُرده‌پرستی را ترك كنیم؟
این گوی و این میدان!

-- رضا ، Jul 25, 2007

agha reza, shamloo na rahbari siyasi va na bonyadgozaare ideologhiye khaasi va hargez ensaani kaamel, shamloo asheghe ensan va azadi va khedmatgozare adabiyate iran, in ham naghd mikhahad? albatte ke naghd mikhahad va hamishe ham shode va mishavad, agar manzooretan chize digarist ma ke nafahmidim.
ali

-- ali ، Jul 25, 2007

من کاملا با نظر رضا موافقم. باید بتوان گفت مثلا شاملو که در بزرگیش شکی نیست در سخنرانی برکلی در مورد شاهنامه فردوسی قیاس مع‌الفارق کرده، و یا حافظش. . .
بهرحال آن مرحوم تنها روشنفکری بود که طرفدارانش مثل حزب الهی‌ها رفتار کرده و می‌کنند.

-- فرساد- آمریکا ، Jul 25, 2007

ma hezar joor tohin va tahghir ra tahammol kardim ta shereman ra GERYE nakonand. an yeki nohekhane "moderne" kabarei ba an ankarolasvatash daftarhaye shere man ra az hich dastbordi moaf nemikonad. (shamloo 1369).
hala nobate DARIOSH va gerye kardane shere shamloo. mobarak ast.
ali

-- ali ، Jul 26, 2007

گيرم كه مي‌بُريد
گيرم كه مي‌زنيد
گيرم كه مي‌كُشيد
با رويش ناگزير جوانه چه مي‌كُنيد؟h
www.reza-0.blogfa.com

-- رضا ، Jul 26, 2007

man roksana ro mikham , nemikham too sahel faghat az eshghe oon roozi begiram, ta shayad masalan aftab hal kone biad darya ro bekhoshkoone o man be roksana (roohe darya o eshgho zendegi) beresam, mikham talash konam vasash va asayesh nadashte basham, chon NIRVANA.

-- Doombringer(adel) ، Aug 5, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)