Jan 2007


خاطرات سفر «فروغ فرخزاد» به ایتالیا
«فروغ» و بچه‌های زبل بندر «بریندیزی»

«فروغ» اما مهربان است و در آغاز سفری که قرار است او را پخته و صاحب تجربه کند. خام بودن او ـ بهتر است بگوییم سادگی صمیمانۀ او ـ را هم در رفتاری که این جمع از پسربچه‌های «غریب گیر آورده» با او دارند، از لابلای سطور و پشت کلمات پیداست.



زن در اندرونی تاریخ
در حرمسرای هزار نفرۀ «فتحعلی‌شاه» قاجار

«طاووس» در سن پانزده سالگی به ازدواج خاقان یا شاه قاجار در‌می‌آید. بستر زفاف را بر تختی گوهرنشان می‌گسترند که آن را «تخت‌ خورشید» می‌نامیدند. شاه قاجار بر روی این تخت جواهرنشان بود که از عروس خود کام گرفت و به یادگار آن ساعت شیرین، تخت خورشید را «تخت طاووس» نام نهاد.



خاطرات سفر «فروغ فرخزاد» به ایتالیا
تنها صداست که می‌ماند

از «فروغ فرخزاد» جز صدای گفتار متن فیلم «خانه سیاه است»، و همچنین نوار مصاحبه‌ای که «ایرج گرگین» به سال 1343، در معرفی «فروغ» به‌عنوان شاعری نوپرداز، برای رادیو ایران انجام داد، صداهای بیشتری به‌جا نمانده. صدای شاعری که می‌گفت: «تنها صداست که می‌ماند».



خاطرات سفر «فروغ فرخزاد» به ایتالیا
«فروغ» و آن مردک آمریکایی!

از جمله همسفران «فروغ» در این سفر، پیرزنی آلمانی، و مردی آمریکایی است. همان‌ اندازه که نگاه «فروغ» به پیرزن آلمانی، نگاهی دردمندانه و همدلانه است، برعکس به مرد آمریکایی رنگ و شکلی طعنه‌آمیز، تحقیر کننده و جانبدارانه دارد



خاطرات سفر «فروغ فرخزاد» به ایتالیا
با «فروغ» در ساحل مدیترانه

این شکل و شیوۀ زندگی و برخورد اما، ظاهری بود که دیگران از «فروغ» می‌دیدند و یا او خود به دیگران نشان می‌داد. با خواندن یادداشت‌های این سفر، با «فروغ» درد کشیده و عاجزی آشنا می‌شویم که لطافت روح و ظرافت احساس او، با رفتار هنجار شکن اجتماعی او، مصداق اصطلاح «پوست شیر و قلب پرنده» است.



خاطرات سفر «فروغ فرخزاد» به ایتالیا
با «فروغ» بر فراز بیروت

«فروغ» در این سن، آن «فروغ» سرایندۀ اشعار «تولدی دیگر» نیست. هنوز ـ حتی ـ یکی دو سالی مانده تا «دیوار» و «عصیان» را از او ببینیم، و هفت سالی تا انتشار «تولدی دیگر». اما، درست در همین سن و سال و سفر است، در همین شب گرم و تب‌دار بیروت است که یکی از زیباترین سروده‌های او، «پنجره» در ذهنش نطفه می‌بندد. شعری که هفده سال بعد در مجموعۀ «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» به‌چاپ می‌رسد و منتشر می‌شود.



زن در اندرونی تاریخ
بهای کنیزان گرجی در ایران

آغامحمدخان در تهران خود را آماده‌ی نبردی بزرگ و لشکرکشی به قفقاز و گرجستان می‌سازد. در هجوم به این نواحی است که زنان بسیاری را نیز از آن دیار به اسارت می‌گیرد.



خاطرات سفر «فروغ فرخزاد» به ایتالیا
«فروغ»: شاعر، فیلم‌ساز و نقاش

گاه در توصیف محیط ـ انگار که روی بوم نقاشی ـ تصویری را ترسیم می‌کند که بیشتر دیدنی‌ست تا گفتاری و شنیداری. نمونه‌اش در همین بخش از خاطرات او، آنجا که هواپیما برای پرواز، از روی باند فرودگاه برمی‌خیزد.



با «فروغ» در راه ایتالیا

از تاثیرگذارترین صحنه‌های این بخش، یکی هم آنجایی‌ست که «فروغ»، در آخرین ساعات قبل از پرواز، پسر خردسالش «کامیار» را که استثنا برای دیدار و بدرود نزد مادر آورده‌اند، در آغوش می‌کشد، می‌بوسد و وداع می‌گوید.



جُنگ صدا، با یادی از فرهاد

و مگر می‌شود از «فرهاد» گفت و از «شهیار قنبری» و «اسفندیار منفردزاده» نگفت؟ از فیلم «رضا موتوری» که ترانۀ متن آن را «شهیار قنبری» سرود و آهنگش را «منفردزاده» ساخت و اولین ترانۀ «فرهاد» بود، و از «جمعه» که ترانۀ متن «خداحافظ رفیق» بود و از از «کودکانه» و بوی عیدی، بوی توپ که باز حاصل همکاری این سه تن بود.



خاطرات «فروغ» از سفر ایتالیا

فروغ، در زمان اين سفر [تير ماه 1335]، بيست و دو سال دارد. سفر او با هواپيمايي باري که محموله‌اي از جعبه‌هاي حاوي روده را از تهران به بيروت مي‌برد شروع مي‌شود و بعد، پرواز به بندر برينديزي در جنوب ايتاليا و در ادامه با قطار تا شهر رم.



زن در اندرونی تاریخ
حرمسرای «آغا محمدخان قاجار»

خواجه‌ی تاجدار که قادر به کامجویی از آنان نبود به گفته‌ی صاحب «تاریخ عضدی» درصدد اذیت و آزار آنها برمی‌آمد.



یادی از دکتر غلامحسین ساعدی

بیست و چهارم دی‌ماه، از جمله مصادف بود با سالگشت زادروز نویسنده و نمایشنامه معاصر، غلامحسین ساعدی.
به این بهانه، با یاد او و به حرمت جایگاهی که او در ادبیات پیشرو و معاصر ایران دارد، به معرفی کوتاهی از او پرداخته‌ایم.



زن در اندرونی تاریخ
تاریخ ناگفته‌ی حرمسراهای ایرانی

دنیای درون حرمسراهای شاهان قاجار، دنیای زنانی اسیر در پشت دیوار قصرهایی که علیرغم شکوه آن، سرد و سخت و بی‌رحم و قربانگاه شرف و اعتبار انسانی‌ است. آن‌چه که در درون این دیوارهای پوشیده و بلند شاهی رخ می‌دهد، درحقیقت بخشی از حساس‌ترین دوره‌های تاریخی و تعیین کننده‌ی سرنوشت ایران را نیز رقم می‌زند.



يادمان جهان‌پهلوان: غلامرضا تختي

در بارۀ «غلامرضا تختي» کم نگفته‌اند و بسيار شنيده‌ايد. نمي‌خواهم به کليشۀ معمول تکرار مکررات کنم و دوباره‌نويسي شرح حال و سابقه و فهرست مسابقات جهاني و مدال‌هاي طلا و نقره‌اي که او در آنجاها به‌دست آورد. من که راوي اين حکايت هستم اما دوست‌تر ‌دارم اينجا ياد مهربان «تختي»، اين يار هميشه همراه و ياور هموارۀ مردم را به‌گونه‌اي ديگر عزيز و پاس بدارم.



ششم ژانویه، عید ارامنه

ارامنۀ جهان، و از جمله ایران نیز بنا به سنت تاریخی و دینی خویش، پنجمین شب ژانویه را جشن گرفته و روز ششم ژانویه را به دید و بازدید می‌پردازند.



اگر فرصت داشتم

از عادات مخصوص سال نو، یکی هم قول و قرار و عهد و پیمان‌هایی‌ست که مردم با خودشان می‌بندند! مثلا اینکه در سال جدید، کشیدن سیگار را ترک کنند، و یا برای اضافه وزنی که دارند، رژیم بگیرند.