Aug 2007


معرفی نشر و کتاب
«سیاه‌مشق‌های یک معلم» وب‌نوشته‌های «زن متولد ماکو»

بلاگرهایی که وب‌نوشته‌هایی از خود را در مجموعه‌ای مکتوب و چاپی منتشر کرده باشند، زیاد نیستند. شهربانو باقر موسوی، نویسندۀ وبلاگ زن متولد ماکو، از معدود وبلاگ‌نویسانی‌ست که برگزیده‌ای از نوشته‌های خود را به شکل کتاب منتشر کرده است.



وبلاگ‌خوانی در «جُنگ صدا»
معرفی وبلاگ «تنظ نوشته‌های ارژنگ حاتمی»

آیا شما بتازگی وبلاگتان را تأسیس كرده‌اید؟ آیا از تعداد كم بازدیدكنندگان وبلاگتان عذاب می‌كشید؟ آیا همواره برای حفظ آبرو، خودتان برای خودتان كامنت می‌گذارید؟ اگر این طور است این متن را بخوانید. یكی از راه های افزایش بازدید كننده و كامنت، گرفتن لینک از دیگر وبلاگ‌هاست. در این متن شما را با روش گرفتن لینک از دیگر وبلاگ‌ها آشنا خواهیم كرد.



موسیقی محلی زنان ایران
لالایی‌ها، موسیقی مشترک تمامی مادران

لالایی‌ها، موسیقی مشترک تمامی زنان است. تمامی مادران ایران با زبان و لهجه‌ی خود در لالایی‌ها منعکس‌کننده‌ی فرهنگ قوم خویش هستند. لالایی‌ها آیینه‌ی تمام‌نمای آرزوها و آرمان‌های زنان است. با این آوازهای غمین و شورهای حزین به آرزوهای درونی آنان می‌توان پی برد.



معرفی نشر و کتاب
به‌سوی طبس، سفری همزمان در‌سطح و ژرفای زندگی

در‌ميان آثار ویلی شيرک‌لوند دو سفرنامه هست: يکی کتاب «به‌سوی طبس» و دیگری سفرنامه‌ی يونان. به‌سوی طبس سفری‌ست همزمان در‌سطح و در ژرفای زندگی. او رشته‌های ظريف و نامریی تداعی معانی را در ذهن خود، با واقعيت اطراف، چون تار و پودی به‌هم می‌بافد و متنی می‌آفریند در نهايت ظرافت، زيبايی و ايجاز.



وبلاگ‌خوانی در «جُنگ صدا»
معرفی وبلاگ «یادداشت‌هایی از کابل»

علت عمده رشد نکردن وبلاگ و وبلاگ‌نویسی در افغانستان را می‌توان نداشتن برق دانست. با رشد انرژی برق و توسعه اينترنت در شهرها می‌توان گفت که شاهد افزايش سريع شمار وبلاگ‌نویسان در داخل افغانستان خواهیم بود، چون جوانان افغان، خصوصا نسل نو، علاقه زیادی به وبلاگ‌نویسی دارند.



موسیقی محلی زنان ایران
لالایی‌ها خروشی به زمزمۀ آرام

مادر، از سوز دل خود و از پدر فرزندش می‌گوید که یک شب به کوه و دشت رفت و دیگر برنگشت و مادر را اسیر فرزند ساخت. در این گلایه‌ها جای جای مادر از شجاعت و ابهت پدر می‌گوید و به فرزند امید می‌دهد که پدرش روزی برخواهد گشت و برای او سوغاتی خواهد آورد.



راوی حکایت باقی
پسر بچۀ شش ساله و بساط منقل تریاک!

اگر تا به‌حال نشینده یا ندیده‌اید که کودکی پنج شش ساله، به خوشایند پدر، پای بساط تریاک‌کشی چمباتمه می‌زد و هم‌سنگ تریاکی‌های کهنه‌کار دم می‌گیرد و بازدم پس می‌دهد، می‌توانید اینجا ببینید!



وبلاگ‌خوانی در «جُنگ صدا»
معرفی وبلاگ «از پشت یک‌سوم»

هر چی بهشون میگی عمه‌جان، عموجان فداتون شم. زمونه عوض شده، دیگه مثل قدیم نیست هی زیر كُرسی بخوابی و هی اینقدر بچه‌دار بشی كه اسم‌هاشون رو یادت بره. اینا رو میگی و هی اونا میگن: ای بابا چقدر سخت می‌گیری! ما سیزده سالگی عروسی كردیم و تو پونزده سالگی دو تا بچه‌ داشتیم.



موسیقی محلی زنان ایران
لالایی‌ها، ترانه‌هایی برای بیداری

لالایی‌ها شناسنامۀ صوتی دغدغه‌ها و حساسیت‌های فرهنگی ـ اجتماعی و اصیل‌ترین و درونی‌ترین بروز احساسی مادران ایرانی است. لالائی‌ها گاه رنج‌نامه‌های ملودیک و سوزناک زنان هوو بر سر آمده و یا مادرانی است که از شوهر فقط فرزندی را به یادگار داشته‌اند.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
«اعظم علی» قند پارسی بنگاله!

ما نسلی هستیم كه بدون وطن بزرگ شدیم. پس به نوعی از موسیقی پرداختیم كه بیانگر بحران هویتی باشد كه ما و نسل ما ـ كه كم هم نیستند ـ درگیر آن هستیم. ما نه به آن اندازه آمریكایی هستیم، و نه با فرهنگ ایرانی بزرگ شده‌ایم كه بگوییم ایرانی هستیم. كار ما بازتاب همین حال و احوال ماست.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادی از مهدی سهیلی و برنامۀ مشاعره

آنچه که خاطرۀ نام مهدی سهیلی را برای میان‌سالگانی که اهل رادیو گوش کردن بوده و هستند زنده می‌کند، شاید برنامه‌های رادیویی مشاعره، در رادیو ایران دهۀ پنجاه باشد به ابتکار او تهیه و با صدای خودش نیز اجرا می‌شد. این برنامه که شنبه شب‌ها پخش می‌شد از استقبال خوب علاقه‌مندان به شعر برخوردار بود.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
منظر عشق، در جهان الکترونیکی «پالماسکه»

جهان پال‌ماسکه، جهانی است که همه کاملا در آن ناشناس بوده و این امکان را به فرد می‌دهد که با هر هویتی، نامی، و ماسکی ظاهر شده و به هر گونه‌ای که مایل است خود را به دیگران معرفی کند بی‌آنکه این مسله هیچگونه پی‌آمد اخلاقی و یا اجتماعی به همراه داشته باشد.



راوی حکایت باقی
به بهانه برگزیده شدن شهرنوش پارسی‌پوربه‌عنوان زن سال

عدم اعتماد ما به انتخاب درست و به‌حق هموطنان در رابطه با موفقیت‌های مختلف علمی، ادبی و اجتماعی آنان چه توسط نهادهای داخل و چه خارج از کشور و اعتراض به آن موضوع تازه‌ای در بین ما نیست. ریشه این نگرش را می‌توان در حاکم بودن رابطه بر ضابطه در جامعه ما جستجو نمود



وبلاگ‌خوانی در «جُنگ صدا»
معرفی وبلاگ «نارنج»

التهاب بلوغ هست و رشد و پوست انداختن و خواهش‌های تن و خواهش‌های روح و میل و ترس از دست رفتن وقت و ترس از پیری و ترس از رویش و نگرانی تغییر حالت دادن و از دست رفتن آنچه با آن بزرگمان کردند و ذوق از دست دادنش و خوشی آزادی و نگرانی از آزادی و ترس از رویش و ترس بیشتر از جوانه زدن.



موسیقی محلی زنان ایران
مروری بر موسیقی محلی زنان (2)

ترانه‌خوانی اعتراضی در میان زنان نواحی، بسیار گسترده است. از آن جمله است اعتراض به وضعیت معاش و زندگی، گله از روزگار که زن را از یارش دور ساخته، اعتراض به ظلم حاکمان، اعتراض به مرد و یا شوهر خود که او را رها کرده و زن دیگری گرفته و نمونه‌های بسیار دیگر که زن در محیط زندگی با آن روبروست.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادی از فریدون فرخزاد، حسین پناهی و قمر

آخرین صدای ضبط شدۀ از «قمر» را در هفته‌های پایانی زندگی او، در مراسمی که هنرمندان رادیو ایران در عیادتی که از او داشتند بشنوید.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
ترانه و صداهای آشنای فیلم «سوته‌دلان»

در برنامۀ «با چراغ ترانه در کوچه‌های خاطره»، این‌بار در پرتو نور ترانه‌ای آشنا، سری به کوچه‌باغ‌های سبز خاطرات می‌زنیم و جان و دل سوخته‌امان را به گرمای صداهای آشنا در فیلم «سوته‌دلان» تازه و روشن می‌کنیم.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
«تنهایی انسان» و «ماشین زمان»

با «ماشین زمان»، این‌بار به چهل سال پیش سفر می‌کنیم. سال سفر جنجالی شاه ایران به برلین که در تظاهرات علیه او یک دانشجوی آلمانی به‌ضرب گلولۀ پلیس کشته شد. سالی که برای «محمدعلی کلی» بوکسور سیاه‌پوست مسلمان، سال خوبی نبود. سالی که فیلم‌های«کُنتسی از هنگ‌کُنگ» با بازی سوفیا لورن، «بانی و کلاید» با بازی وارن بیتی و فی‌داناوی و «سلطان قلب‌ها» با بازی فردین به نمایش در آمد.



وبلاگ‌خوانی در «جُنگ صدا»
معرفی وبلاگ «خانوم حنا»

مسایل فرهنگی و اجتماعی‌ که توی ایران هست من رو انقدرها اذیت نمی‌کرد برای اینه که من یاد گرفتم به قید و بندهایی که جامعه برام تعیین می‌کرد فقط تا جایی که ناقض قانون نباشم اهمیت بدم و در بقیه موارد بی‌خیال همه اون قید و بند های الکی بودم. حرف فامیل و دوست و آشنا برام تا جایی اهمیت داشت که احساس می‌کردم توش خیرخواهی هست؛ تازه اون‌هم هیچ وقت چشم بسته قبول نمی‌کردم. . .