خانه > گفتگوي خودموني > وبلاگ نويسان | |
وبلاگ نويسانگفتگو با علیرضا رضایی و امیرحسین، دو وبلاگنویس به مناسبت فرارسیدن سال نو «حواسم هست که حواسم نباشد»لیدا حسینینژاد: هرکس برای نوروز به سراغ دوستان و خانوادهاش میرود. در نوروز به سراغ کسانی میرویم که دوستشان داریم، من هم در «زمانه» به عنوان کسی که مدتها است از وبلاگها میگوید و با وبلاگنویسان احساس نزدیکی میکند، دوست داشتم که این روزهای بهاری و نوروز را با آنها باشم. به همین دلیل سراغ دو وبلاگنویس رفتم. علیرضا رضایی و امیرحسین، نویسنده وبلاگ «تلخ مثل عسل». مطلب ارسالی از خوانندگان زمانه باز جمعه می آیدامیر پیام: بچه تر که بودم، نام خیابانهای اطراف نماز جمعه گفت و گو با نیما اکبرپور، به مناسبت هفتمین سالگرد وبلاگستان «دیگر وبلاگ یک واژهی غریب نیست»لیدا حسینینژاد: روز شانزدهم شهریور ۱۳۸۰ سلمان جریری، اولین پست وبلاگاش را نوشت که اولین پست وبلاگستان فارسی هم بود که در آن توضیح داده بود، وبلاگ یا وبنوشت یعنی چه؟ نیما اکبرپور، نویسنده وبلاگ عصیان در هفتمین سالگرد وبلاگستان میگوید: «الان اصلاً نسبت به آن زمان قابل مقایسه نیست. آن موقع برای هر کسی باید توضیح میدادیم. الان هر روزنامهای را که باز میکنیم، میخوانیم فلان شخصیت در وبلاگ شخصیاش نوشته بود...» سیزده بهدر با وبلاگنویسانروز سیزده بهدر معمولاً رسم بر این است که همه همراه با خانواده یا دوستان خود به دامن طبیعت میروند، سبزهای گره میزنند، غذایی میخورند، بازی میکنند و خلاصه خوش میگذرانند. البته همهی همه هم نه! لیدا حسینینژاد به بهانه سیزده بهدر سراغ چند وبلاگنویس رفته و با آنها در مورد سیزده بهدر یک گپ خیلی خودمانی زده است. گفتگو از سگهای گارد احمدی نژاد موجب دستگیری است؟گفته می شود که رضا ولی زاده وبلاگ نویس ایرانی که از نمونه های خوب یک شهروند روزنامه نگار است به دلیل انتشار مطلبی در باره سگهای گارد سایت جمهوری بازداشت شده است. ولی زاده در مطلبی که در وبلاگ خود نوشت برای اولین بار از موضوعی یاد کرد که بسیاری از روزنامه نگاران و کسانی که در مراسم هایی با حضور رئیس جمهوری شرکت داشته اند از آن باخبر بودند ولی ترجیح می دادند از آن سخنی نگویند. زمانه ضمن بازنشر مطلب او امیدوار است در اولین فرصت از سلامت و امنیت نویسنده مطلع شود و مخاطبان زمانه را در جریان بگذارد. گفتگو با نویسنده وبلاگ «تلخ مثل عسل» یک قدم به سمت رواداری و تساهلامیر، نویسنده وبلاگ «تلخ مثل عسل» در گفتگو با رادیو زمانه در مورد تأثیر وبلاگ بر جامعه ایرانی میگوید: «در واقع ما هنوز یک جامعهی محدودیم. بعضی وقتها این توهم به من دست میداد که ما یک جامعهی بزرگ و تأثیرگذاریم. ولی دو سه واقعهی اجتماعی ظرف مثلاً سه سال گذشته نشان داد که نه؛ ما آنقدرها هم که فکر میکنیم در جامعه تأثیرگذار نیستیم. اصلا شاید نمادی که از کل جامعهی ایرانی نباشیم.» گفتگو با محمدعلی ابطحی به مناسبت چهارساله شدن وبلاگش «وبلاگ را ابزار شیک کردن میز کارشان میدانند»امروز (یکشنبه) چهارمین سالگرد تولد وبنوشت، وبلاگ محمدعلی ابطحی است. به همین مناسبت با او در مورد وبلاگش، خانوادهاش، سیاست، رادیو زمانه و موضوعات دیگر صحبت کردیم. او در مورد نگاه اغلب سیاستمداران ایرانی به وبلاگ میگوید: «شما اگر روی میزهای اداری را ببینید، خیلی از کسانی که با اینترنت یا با کامپیوتر هیچ نوع آشنایی ندارند؛ اما مثل چسبی که روی میز است یا از این کاغذخردکن یا خودکاری که روی میز گذارند، حتماً یک کامپیوتر وصل به اینترنت میگذارند. وبلاگ هم یک چنین هدفی پیدا کرده» ساتگین، جامی از شرابنام مستعاری که با آن در ویلاگم «میکده کوهستانی» مینویسم، ریشهی ترکی دارد. ساتگین به جامهای فلزی شراب در قدیم میگفتند. فکر کردم یک چیزهایی هست که در واقع یک شراب میتواند برای مردم انجام بدهد؛ یعنی یک طورهایی آن دید متفاوت و خارج شدن از روزمرگی. پایین اسم میکده کوهستانی نوشتهام: «ما آن چیزی هستیم که در نهایت میتوانستیم باشیم». گفتگو با نویسنده وبلاگ «فرانکواچر» برنده جایزه بهترین وبلاگ هلندی دویچهوله «حقایق را باید از مردم شنید»فرانک یانسن، نویسنده وبلاگ «فرانک واچر» است که امسال، برنده جایزه بهترین وبلاگ هلندی در مسابقه «بهترین وبلاگ سال دویچهوله» شد. او در مورد دلیل اقبال وبلاگها در جامعه هلند میگوید: «در واقع سایت شرکتها یا احزاب سیاسی دیوار زیبایی هستند؛ ولی همهی واقعیت نیستند. برای شنیدن داستان واقعی در هلند هم باید سراغ وبلاگها و تالارهای گفتگو یا سایتهای نظرسنجی برویم.» دستنوشتههایم، مثل زندگیام شلوغ اندگفتوگوی هفتگی زمانه با وبلاگنویسان، اینبار ویژه ارنواز صفری، نویسنده وبلاگ «حنجره» است. ارنواز صفری در گفتوگو با سارا، از وبلاگ نویسی و تاثیر این کار بر زندگی شخصی خودش گفته است. گفت و گو با نویسندهی وبلاگ «شبنویس» «زندگی را نمیشود اختراع کرد»حسین، نویسنده وبلاگ «شبنویس» در گفتگو با زمانه در مورد دلیل انتخاب این نام برای وبلاگش میگوید: «یکی از این کارهای دوران دانشجوییام که دو سال پیش شروع شد و از همه هم بیشتر طول کشید، این بود که راننده آژانس شدم. شبها میرفتم؛ از ۱۰:۳۰ شب تا هفت صبح. غیر از زندگی روزانهام که یا توی دانشگاه بودم یا خواب بودم، زندگی شبانهای هم داشتم که این طور بود و شبها مینوشتم.» گفتگو با نویسندهی وبلاگ «دلتنگیهای یک کرم دندون» کرم دندون، همراه همه است و هیچکس دوستش نداردامیر، نویسندهی وبلاگ «دلتنگیهای یک کرم دندون» در گفتوگو با زمانه از خود و وبلاگش میگوید: «من اوایل که این وبلاگ را راه انداختم، به خاطر تعداد زیاد وبلاگهایی که بود و من یک وبلاگ کوچک داشتم، خیلی دور افتاده و مجهول بودم و کسی زیاد به من توجهی نمیکرد. برای همین اسمی انتخاب کردم که همراه همه است و کسی دوستش ندارد و به آن توجه نمیکند. خلاصه یک دلتنگی عجیبی در اسم آن بود.» گفتگو با نویسندهی وبلاگ «در این مکان چلوکباب حرف اول را میزند» «تأثیر وبلاگ روی جامعه خیلی کم است»این بار به پیشنهاد آقای اوحدی، نویسندهی وبلاگ «نامههای ایرونی» به سراغ وبلاگ لیمبوسیس رفتیم. او یک سال است که از استرالیا در وبلاگ «در این مکان چلوکباب حرف اول را میزند» مطلب مینویسد. او در مورد تأثیر وبلاگها معتقد است: «راستش تأثیرش روی جامعه خیلی کم است. به خاطر این که برد وبلاگ خیلی محدود است. یک تعداد زیادی هم خود وبلاگرها هستند. یعنی از جامعهی بیرون کسی نمیآید. به خاطر همین یک حالت مثل کلونی بسته پیدا کرده است.» گفتگو با علی اوحدی، نویسنده وبلاگ «نامههای ایرونی» ما وبلاگ را هم جدی نمیگیریمبه درخواست غزل، وبلاگنویس «فارنهایت ۱۹۷۹» به سراغ علی اوحدی، نویسندهی وبلاگ «نامههای ایرانی» رفتیم. او در گفتوگو با زمانه چنین میگوید: «ما وبلاگ را هم مثل همه چیزهای دیگرمان توی زندگی جدی نمیگیریم، برنامه برایش نداریم. یک چیزی هست که پنج دقیقه درستش کنیم، یک چیزهایی هم بگوییم. برنامهریزی و هدف تویاش نیست و به این دلیل از این رسانه که به این خوبی میتواند یک کلامش، جنجالی بهپا کند و یک رژیم نامتعادل وغیرمنطقی را بلرزند استفاده نمیشود.» گفتگو با نویسنده وبلاگ «فارنهایت 1979» تلفنی که هر وقت بخواهید، به سراغش میرویداین بار نویسنده وبلاگ «فارنهایت 1979» میهمان زمانه است. او در مورد وبلاگ میگوید: «این هر روز نوشتن و خواندن مثل این که شما توی یک جزیره هستید؛ ولی در عین حال پست هر روز برایتان نامه بیاورد و نامه ببرد. حس خوبی است. فرقش با تلفن این است که شما هر وقت که کسی بهتان زنگ میزند، گوشی تلفن را بر میدارید؛ ولی این را هر وقت بخواهید میروید سراغش.» من: شهروند شیطان بزرگ، ساکن محور شرارت - بخش دوم و پایانی «وبلاگ مینویسم تا دودستی به هویت آمریکاییام بچسبم»من نمیخواهم به مسائل ایران عادت کنم؛ گرچه عادت کردهام. اما در عین حال نمیخواهم که از این مسائل بیزار هم باشم. من نمیخواهم در دام پروسه رفتار منفعلانه - پرخاشگرانهای بیفتم که این فرهنگ را فرا گرفته است. وبلاگ مرا هوشیار نگه میدارد. وبلاگ مرا از ابتلا به افسردگی که ایرانیان به آن مبتلا هستند و از گم شدن در مشکلات آنان حفظ میکند. وبلاگ اما همچنین مرا بیگانه نگه میدارد. گفتگو با عبدالقادر بلوچ «طنز ضرورتاْ نباید خندهدار باشد»اینبار عبدالقادر بلوچ، از وبلاگنویسان ایرانی مهمان زمانه است. او از چگونگی آشنا شدنش با وبلاگ و سپس وبلاگنويس شدنش برای ما میگويد، از نگاهش به طنز و دست آخر از «وطن» «ایرانیان در اینترنت»روز شنبه، ۲۲ سپتامبر، باشگاه فرهنگی ایرانیان در دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو، میزبان اولین گردهمایی «ایرانیان در اینترنت» بود. این سمینار یکروزه که با هدف آشنایی با ایرانیان وبلاگنويس و ارائهکنندگان خدمات و اطلاعات روی اینترنت طراحی شده بود، وبلاگنویسان عمدتاْ مقیم شمال کالیفرنیا و سایتهای «ایرانیان» و «بالاترین» را به شرکتکنندگان معرفی کرد. من شاعرم و نویسنده، همینمجتبی پورمحسن:«مصاحبه من با خانم ساقی قهرمان منجر به توقیف روزنامه شرق شد. بگذریم که اکثریت قریب به اتفاق معتقدند که این مصاحبه بهانه بودهاست. اما با توجه به اتهاماتی که بعضی رسانههای منتسب به اصولگرایان به نگارنده نسبت دادهاند، ناگزیرم توضیحاتی را ارائه کنم. مصاحبه من با خانم ساقی قهرمان درباره شعر بوده و زبان شاعرانه. مصاحبه کاملا تخصصی و ادبی است و در آن هیچ نشانی از مسایل جنسی نیست.» راديو زمانه و کاربرد جديدي براي حمام منازلپس از کسب تجربه گوش سپاري به اين راديو و آشنايي با برنامه ها و برنامه سازان آن متوجه شدم که طرز تهيه برنامه هاي اين راديو نيز طرحي نوست. بسياري از برنامه سازان اين راديو در شهرهاي مختلف جهان و در قاره هاي مختلف حضور دارند و برنامه هاي خود را پس از ضبط، از طريق اينترنت براي مرکز راديو ارسال مي دارند. از چگونگي ضبط اين برنامه ها (و البته کمي تحقيقات) به خوبي مشخص است که اتاق مخصوص ضبط اصوات در کار نيست و يک گيرنده صدا و يک عدد رايانه مجهز به سخت افزار و نرم افزار مديريت صدا، تنها ابزار برنامه سازان است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|