تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

موسوی: جنبش سبز مستقل و خردگرا است

میرحسین موسوی اعلام کرد که «جنبش سبز»، جنبشی «جوان، مستقل و خردگرا» است و تحت تاثیر موضع‌گیری‌ها و فشار‌ها، «منفعل» نمی‌شود و براساس «منافع ملی» حرکت می‌کند.

به گزارش وب‌سایت کلمه، آقای موسوی امروز دوشنبه در جمع گروهی از دانشجویان گفت که فشار‌ها و اتهام‌ها علیه «جنبش سبز»، با هدف تحت تاثیر قرار دادن «مراجع، روحانیت و متدینین» صورت می‌گیرد.


این رهبر مخالفان دولت اظهار داشت که «جنبش سبز» نه تنها به خارج وابستگی ندارد، بلکه «اجازه دخالت بیگانگان در امور خود» را هم نمی‌دهد.

به گفته موسوی، حملات، «جنبش سبز» را «دچار عدم تعادل» نخواهد کرد، چرا که «خردگرایی» در بدنه آن، بسیار قوی است.

موسوی به طرفداران «جنبش سبز» توصیه کرد که در برابر «تلخی‌ها» صبور باشند و همچنان از موضع «ناصحانه و دلسوزی»، با نظام برخورد کنند

وی در عین حال گفت: «جنبش سبز با همه دوست است. با کارگران، معلمان، جنبش زنان دوست است. حتی با کسانی که عقاید ما را ندارند، دوست است. چون بخشی از ملت ما هستند.»

وی در بخش دیگری از اظهارات خود به طرفداران «جنبش سبز» توصیه کرد که در برابر «تلخی‌ها» صبور باشند و همچنان از موضع «ناصحانه و دلسوزی»، با نظام برخورد کنند.

دعوت به شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن
آقای موسوی همچنین از طرفداران «جنبش سبز» خواست با «حفظ هویت» در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنند.

این رهبر مخالفان افزود حضور در این‌گونه مراسم‌ها در «سطح ملی، آثار خوبی» خواهد داشت.

«این‌که ما هم مثل شما، سیاستی ماجراجویانه داشته باشیم، یک روز ناسزا بگوییم، یک روز بخندیم و روزی نامه فدایت شوم بنویسیم، را نمی‌پذیریم»

مهدی کروبی و محمد خاتمی نیز پیش‌تر، از طرفداران جنبش سبز خواسته‌اند در راهپیمایی این روز حضور گسترده‌ای داشته باشند.

شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که متشکل از ۱۷ حزب و تشکل سیاسی است نیز در بیانیه‌ای از معترضان دعوت کرده‌ تا در مراسم این روز شرکت کنند.

انتقاد از مواضع مسئولان دولت
نخست‌وزیر پیشین ایران در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از سیاست‌های داخلی و خارجی حاکمان جمهوری اسلامی، به آنها توصیه کرد «سیاست متعادلی» را در پیش بگیرند و تلاش کنند تا در جهان «دوست» پیدا کنند.

موسوی، تلاش برای حل و فصل مسائلی که در خیابان‌ها رخ می‌دهد به وسیله «توپ و تفنگ» را یکی از مشکلات اساسی کشور دانست و گفت که ریشه این مسائل، وجود فاصله میان تغییرات جامعه با تغییرات حاکمیت است.

به گفته این رهبر مخالفان دولت، در حال حاضر کسانی که «صاحب مال، امکانات و منافعی» شده‌اند، براساس منافع خود قانون اساسی را تفسیر می‌کنند

وی از اینکه عده‌ای با «دوقطبی‌ کردن» جامعه قصد دارند «مردم را بهتر سرکوب» کنند، اظهار تاسف کرد و افزود: «منافع عده‌ای در دو قطبی کردن جامعه است.»

رئیس سابق فرهنگستان هنر در بخش دیگری از اظهارات خود گفت که مسئولان جمهوری اسلامی با عنوان «مدیریت جهانی»، سران کشورهای مختلف را به اسلام دعوت می‌کنند، در حالی که حتی «یک دوست نزدیک و صمیمی در منطقه و جهان نداریم.»

آقای موسوی افزود:‌ «با آنها نامه‌نگاری می‌کنند، به ما می‌گویند بیایید و به این کشورها ناسزا بگویید و با آنها مقابله کنید.»

این رهبران مخالفان، خطاب به حاکمان جمهوری اسلامی گفت که «این‌که ما هم مثل شما، سیاستی ماجراجویانه داشته باشیم، یک روز ناسزا بگوییم، یک روز بخندیم و روزی نامه فدایت شوم بنویسیم، را نمی‌پذیریم.»

نفی خشونت و هشدار به روحانیون
میرحسین موسوی در ادامه اظهارات خود به «مغفول ماندن» هفت اصل قانون اساسی اشاره کرد که مربوط به تشکیل شوراها است.

موسوی گفت اگر این اصول به اجرا گذاشته شود، «سایه دیکتاتوری، استبداد، حاکمیت نظرهای شخصی و منافع گروهی را از نظام» دور می‌کند.

به گفته این رهبر مخالفان دولت، در حال حاضر کسانی که «صاحب مال، امکانات و منافعی» شده‌اند، براساس منافع خود قانون اساسی را تفسیر می‌کنند.

«زدن، گرفتن و بستن چه ربطی به اسلام دارد. جستجو در احوال شخصی مردم چه ربطی به اسلام دارد. وارسی ایمیل‌های مردم چه ربطی به اسلام دارد. این مسائل با اعتقادات دینی و اصول قانون اساسی منافات دارد»

وی افزود که «باید دید که چه کسانی از بسته شدن روزنامه‌ها و رسانه‌ها سود می‌برند.»

آقای موسوی اظهار داشت که نهاد‌هایی همچون پلیس، سپاه و بسیج، «محترم» هستند، اما «ما با خشونت، زدن، سرشکستن و کشتن مخالفیم.»

وی خطاب به روحانیون و معتقدان به دین گفت: «زندانی کردن، ضرب و شتم، گرفتن‌ و بستن‌ها، چون به نام اسلام و حکومت اسلامی صورت می‌گیرد، ضرر آن به اسلام بازمی‌گردد و باید همه تلاش کنیم که این حالت از بین برود.»

نخست وزیر سابق ایران افزود: «زدن، گرفتن و بستن چه ربطی به اسلام دارد و یا جلوی برهان و گفتگو را گرفتن چه ربطی به اسلام دارد. جستجو در احوال شخصی مردم چه ربطی به اسلام دارد. وارسی ایمیل‌های مردم چه ربطی به اسلام دارد. این مسائل با اعتقادات دینی و اصول قانون اساسی منافات دارد.»

وی در پایان اظهار داشت:‌ «ما از آزادی، اعتماد به ملت و گردش آزاد اطلاعات لطمه نمی‌بینیم.»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

شاید اسلام خوب باشد ولی نه ان اسلامی که کودتاچیان دارند و نه ان اسلامی که اقای موسوی و کروبی گرفتارش هستند.
حتی اگر اسلام مهندس موسوی دین عشق و محبت و برهان و غیره باشد چه تضمینی داریم که ده یا بیست یا سی سال دیگر به همین هیولای سیاه و بیرحمی که کشور ما را به ویرانی و تباهی کشانده تبدیل نشود؟!!
اری اسلام و هر دین دیگری خوب است به شرطی که نه کاری با سیاست داشته باشد و نه کاری با قدرت و حکومت.
تنها راه دمکراسی واقعی و دراز مدت جدایی دین و حکومت است.
زنده باد ازادی و دمکراسی برای ایران و ایرانیان
زنده باد جمهوری

-- Nam ، Feb 8, 2010

** آقای موسوی همچنین از طرفداران «جنبش سبز» خواست با «حفظ هویت» در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنند.**
این تصمیم به هیچ وجه خردمندانه نیست و به نفع نظام و دولت کودتا تمام خواهدشد. هما نطوری که رای شرکت ٤٥ میلیونی ملت در انتخابات را رهبر معظم به تایید از خود و رییس جمهور از پیش منتخب خود تلقی کرد و بارها و بارها آنرا تکرار کرد این بار هم شرکت عامه مردم و تشویق کردن آنها به سکوت و با «حفظ هویت»؟؟؟؟ بدون شک از طرف نظام بعنوان مشت محکمی به مخالفین تلقی خواهد شد. تنها راه خردمندانه بی اعتبار کردن دولت کودتا در افکار عامه است. تعداد شرکت کندگان در مراسم ٢٢ بهمن هر چه کمتر بهتر. تظا هرات مستقل در ٢٤ بهمن شاید مشت محکمتری باشد به تقلب و دروغ و بازیهای دیگر دولت و نظام حاکم و اگز نه این راه جنبش سبز راه به بیراهه بردن جوانان است.

-- بدون نام ، Feb 8, 2010

پیش به روی دمکراسی ------- سبزها ایستاده اند

-- سبز ، Feb 8, 2010

ما در آستانه برگزرای راهپیمایی 22 بهمن هستیم. کوتاچیان مشغول نصب صد ها بلندگو در مسیر چند کیلومتری از میدان آزادی تا انقلاب هستند.

تازه از دیروز از خیابان ازادی داربست های را در مسیر ویژه اتوبوس های تندرو، از میدان آزادی تا انقلاب و به فاصله هر 50 متر زده اند، که البته حتا برای خودشان هم مشکوک بود . اما از دیروز بر روی این داربست ها بلندگو گذاری کرده اند. آنها می خواهند صدا مردم را باصدای بوغ و کرنا خفه کنند. این همان کاری ست که استالین و لنین و خصوصا بپیروی از این دو امام مهرورز چائشسکو می کرد. آنها بر فراز جمعیت آزادیخواه با هیکوپتر با ارتفاع پایین صدای جمعیت را در صدای هلیکوپتر ها خفه می کردند. در رومانی وقتی یک شاعر آزادیخواه مرد آیت الله چائشسکو دستور تا گل فروشی ها تعطیل شوند تا کسی نتواند گلی بر پیکر آن شاعر آزده نثار کند، در گورستان که شبهت زیادی به بهشت زهرا داشت هیکوپترهای ها سپاه پاسداران چائشسکو با ارتفاع کم پرواز کردند و چنان خاک و گرد بر هوا کردند که مردم از راه گن کردن در قبر ها افتادند، و چه عجیب است این همانندی خامنه ای و چائشسکو، این سپاه و آن سپاه، آن بسیجی و این بسیجی فقط یک فرق هست و آن سبزی ماست که سبزینه ای ست از شرفهای رنگارنگ ایران و ایرانیت. و اما فقط شش ماه بعد از این ماجرا چائشسکو آمد ایران، من رفته بودم بهشت زهرا، آنجا راهبندان عجیبی بود، چاشسکو آمده بود تا بر قبر بنیان گذار یکی از قصی القلب ترین حکومتهای خونآشام جهان خمینی ایران شکن گل نثار کند، او آمده بود تا پنج روز بماند، اما همان موقع که چائشسکو بر قبر خمینی گل می گذاشت مجسمه ی پلیدش را آزادیخواهان بزیر کشیدند، در گورستان آئمه ی کمونیست رومانی قبر پدرش را ویران کردند، مقبره ی او را تخریب کردند، چائشسکو سفرش را نیمه تما گذاشت ، بجای پنج روز سه روز در تهران نزد همتای خود و همانند خود خامنه ای بیشتر نماند. به رومانی برگشت! البته او این شجاعت، و این شرافت را داشت تا بر گردد، و وقتی آمد در حالی که هزاران بلند گو برای پوشاندن سخنرانی چائشسکو بر پا کرده بودند آمد در جایگاه و صدای ملیونها رومانیایی را شنید که می گفتند مرگ بر چائشسکو! و او می گفت: این منم که دستور می دهم :خفه شوید! و مردم از خنده و گریه روده بر شده بودند! چائشسکو میگفت : بیغیرتها این منم! چائشسکو، خفه شوید! و مردم از جایگاه او بالا رفتند، از پشت سرش آمدند بلندگوهای او را قطع کردند و گریبانش را گرفتند و او را با خود بردند، هشت روز بعد او را و زنش را تیرباران کردند و فیلمش را به جهانیان نشان دادند...و چه کار بد و زشت و نامردانه ای بود!!!
اما ما بلندگوهای شما را قطع خواهیم کرد! اگر اینرا می گوییم چون درستکار و صادقانه ایم، شما را خلع ید خواهیم کرد! اما بر عکس آزادیخواهان رومانیایی ما طرفدار حکم اعدام نیستیم!!! انقلاب سبز ما انقلابی بدون خونریزی دشمن است! ما حاضریم فقط کشته شویم! ما شما را نخواهیم کشت! خامنه ای زنده خواهد ماند، مجتبی او زنده خواهد ماند، جنتی زنده خواهد ماند، رفسنجانی زنده خواهد ماند، روحانیت در تمامیتش آنها که فتوای ازاله بکارت داده، آنها که فتوای تجاوز داده اند، آنها که کشته اند، آنها که سنگسار کرده، آنها ترور کرده اند، آنها که اعدام در ملع عام کرده اند، آنها که گشت گشتاپو راه انداخته ، آنها که مردم را اسلامی کش کرده اند، آنها که مردم را شیعی کش کرده اند، روحانیتی که سی سال تمام بر مال و جان و ناموس و تاریخ و تمدن و هنر و فرهنگ رسم و رسوم و رقص و آواز و دار و ندار ما یغماگری کرده. باید بخشیده شود، باید او نیز بازسازی شود، فرهنگ سبز فرهنگ سبز شدن است، فرهنگ باوری و دوباره روییدن است. میر حسین سبز ایرانی ست، میرحسین ایرانی ایرانی ست، میر حسین سی سال تجربه ی بیشرفی و نامردی و نابخردی و خیانت و جنایت و آنهمه که بر شمردم را در سایه ی حکومت روحانیت دیده است. بر همه ی کسانی که تا کنون خاموش بوده اند، بر همه کسانی که تا کنون به تظاهرات نیامده اند، بر همه کسانی که تا کنون فکر می کردند که جنبش سبز از آن آنها نیست واجب است که باور کنند که این جنبش خود آنها ست باید بیست و دوم بهمن از خانه هاشان بیرون شوند، باید هر طور شده بلندگوهای نظام ولایت قطع شود، باید مردم چنان عمل کنند که میکروفن از دست کوتاچیان نامرد معاویه بگیرند و سخنران واقعی مردم، و سخن گوی واقعی خود را، موسوی را جانشین آن ناپاک کنند.
زنده باد جمهوری ایرانی
زنده باد میر حسین موسوی
زنده باد انقلاب سبز ایران،
و مرگ بر هیچ کس!

-- سبزه زاد، از تهران میدان شاه ، Feb 8, 2010

22/11/88 ما می آییم.
زنده باد مخالف من ؛ نابود باد استبداد
V

-- ایران برای همه ایرانیان ، Feb 8, 2010

تاریخ مرگ و ماتم است
تقوم کهنه روی میز
هر برگ آن را پاره کن
میان شعله ها بریز !
باید قلم گرفت به دست
تقویم تازه ای نوشت
باید که تن نداد و رفت
به جستجوی سرنوشت

هر برگ این تقویم درد
روز دروغ و شیون است
تاریخ ما ، حضور ما
در دست تو ، دست من است
بر ما هر آنچه که گذشت
تاریخ ما نبود و نیست
آغاز ما ، عمر زمین
با خلقت دنیا یکی است

تا کی به فکر معجزه؟
در انتظار حادثه؟
سوار سرنوشت تویی
پشت غبار حادثه
تا کی به ظلمت گم شدن؟
جادو شدن ، زانو زدن؟
خدا ندارد احتیاج
به نذر تو ، نیاز من

تقویم درد و تفرقه
ما را به عصر سنگ برد
این قوم در خود گم شده
از ذات خود شکست خورد
این کهنه تقویم غریب
تکرار تاریخ عزاست
بی ابتدا و انتهاست
نگو که شرح حال ماست

باید جهان را تازه دید
رفت و به فرداها رسید
برای یک آغاز نو
نباید انتظار کشید
به اعتماد دست هم
باید گرفت از نو قلم
دوباره خط زد و نوشت
از ابتدا قدم قدم

تاریخ مرگ و ماتم است
این کهنه تقویم غم است
بی ترس دوزخ یا بهشت
از زندگی باید نوشت !

(اردلان سرفراز)


-- 22 بهمن سبز V ، Feb 9, 2010

نزدیک٢ ٢ بهمن شد و ایرانیان دوباره احساساتی شدندو شاعری ومداحی را از سر گرفتند. از خواب بیدار شوید قضیه جدی است با نصایح کروبی و موسوی که میگویند پگید جمهوری اسلامی واقعی میخواهید تنها کسی که برنده است حکومت است. بعد اقای موسوی وکروبی تا سی سال دیگه برایتون مذاکره میکنند که جمهوری اسلامی واقعی را به این دروغگویان حقه باز تحمیل کنند. بزرگترین شانس ما این است که با صدای بلند بگوییم - رفراندم رفراندم این است شعار مردم. ... زندانی سیاسی ازاد باید گردد.
اگر دنیا صدای ما را در بطلان و رد این حکومت نشنود و این حضور به نفع رژیم تمام شود انوقت احمدی نژاد دهن هممون را سرویس میکنه.فکر میکنید چرا رژیم موسوی و کروبی را نگهداشته تا استفاده مطلوب را از انان بکند. همه امیدتان را به موسوی نبندید ایشان ازفک و فامیل رهبر هستند ا ز ما گفتن.

ادم حسابی. کانادا

-- بدون نام ، Feb 9, 2010

hozore gostarde sabze melat dar 22 bahman

-- alirezagh1366@yahoo.com ، Feb 9, 2010

بی‌صبرانه منتظرم که اثر انگشت موسوی و کروبی را در ماه ببینم (دیدن چهره دیگر بیمزه شده). و همچنین با بخشیدن بی‌ حساب و کتاب و حتا عدم سوال از مسئولیت در قبال جنایت همگی‌ همدیگر را ببوسیم و یک صدا بگوییم: نه خانی اومد و نه خانی رفت!! شتر دیدی ندیدی!! و حتا از سر خرد و ایثار و از اینجور جانفشانیهای (البته کاملا) خردمندانه (و بدون احساساتی شدن) بگویم: اصلا زنده باد همه، حتی اونکه مرا کشت. بعد هم همگی‌ با همفکرانم که بسیار اینروزا از اینور و انور و بجا و نابجا نقل قول میاوریم، میشینیم و قلمبه گویانه نقل قولهامان را با هم مقایسه می‌کنیم. آخ که چقدر کیف داره!!

-- Ali ، Feb 9, 2010

دی شـیخ با چراغ همی گشـت گرد شـهر
کـز دیـو و دد ملـولـم و انســانـم آرزوسـت
گـفـتـنـد یـافـت می نشــود، جسـتـه ایـم ما
گفت آنکه یافت می نشـود، آنم آرزوسـت

-- V ، Feb 9, 2010

الگوی جنبش سبز :
ماهاتما گاندی ؛
مارتین لوتر کینگ ؛
نلسون ماندلا
V

-- ایرانی ، Feb 9, 2010

اقای اردلان سرفراز با سلام به شما. شعر بسیار به موقع و عالی بود ما همیشه شما را دوست داشته و داریم و بند بند ان درسی باارزش.
در ضمن اگر نظر ها راخواندید در نظری که بعد از شعر شما گذاشتم منظورم شعر شما نبود بلکه نیمه انتقادی به قسمت اخر نظر سبززاده عزیز از تهران بود. که دیگر داشت مثل نمایشنامه میشد که ناشی از همان افراط و تفریط در سنت ما ایرانیان است و عملا بوسیله فرصت طلبان ازش سواستفاده شده.

ادم حسابی. کانادا

-- بدون نام ، Feb 9, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)