حال میتواند احمدی نژاد درآمد نفت را بدون کنترل فرمایشی مجلس, خرج گارد ریاست جمهورییش, اراذل و اوباش و چماقداران, چاوز, .....بکند.
افسوس, افسوس
نه تنها احمدی نژاد, بلکه باید تک تک این نماینده (نماها) در مقابل دادگاه پاسخگو باشند.

و این یعنی سپردن افسار مجلس بدست رهبر که دولت گماشته و نمایندگان گماشته گان اویند. و این یعنی همان حلول نه تنها روح که خود امام زمان عج در شخص شخیص احمدی نژاد که از نژاد خود احمد است و تک تک نماـ ینده ها برای اینکه بقول فخرالدین حجازی که در حضور خمینی گفت : آقا بگو خودشی، بگو که امام زمانی!! و خمینی که از بلاهت آن بقول خودش آخوند بی عمامه ی ملای فلکی و حتا به اذن رهبری ریش تراش، خجالت کشیده بود، گفت آقا این حرفها به من نمی آید! اگر چه خمینی زرنگتر از آن بود که در چاهی چنین آلوده و متخمر سقوط کند، اما او پنهانی هم بدروغین بودن امام زمان عج واقف بود، و هم پنهانی تر به اینکه اگر امام زمانی هم بوده بوده باشد همان خود اوست، اما همین خمینی با حکومتی که بر پا کرد تمامی دامها را هم سر راهش گسترد، از جمله همین یوم الله ها و همین روزهایی چون روز قدس و فلان که او علم کرد تا برای ستون خمیه ی ولایت از آن استفاده شود، اما اینک آنهمه ستونهایی که خمینی و روحانیت با عدم آگاهی دست کم، و با خیانت مستمر و هر روزی بنا به شهادت تاریخ این سی ساله ، آری همه ی این روزها را که بر استحکام خود ساختند و از آن چنا بهره بردند که کیسه ی بهره دهی را سوراخ کردند و حالا همین روزها تبدیل شده به روزهای عزای رهبری و سپاه سرکوبش و بسیج اوباشش و عمله جنایتش و ... آری این حکومت بنا بر مطلقیتش نمی تواند اصلاح شود، زیرا یا می ماند و یا می رود، راه سومی وجود ندارد، زیرا ولایت مطلقه معنیش در خودش است یعنی عدم پذیرش اصلاح! بنا بر همین اصل ساده این حکومت و این نظام در تمامیتش نابودی را در بطن و متن خود دارد! این حکومت رفتنی ست ... این دادن صد در صد اختیار یعنی یعنی همان قانون همه یا هیچ که گفتم! تا حالا «همه» بوده و از حالا «هیچ» بودنی قافل گیر کننده دامان پاک روحانیت و ولی فقیه و حتا امام زمان و در نهایت حتا خود اسلام را گرفته است! بد ـ بختی، بد فرجامی و عاقبت به شری این حکومت همه از مطلق بودنش بوده که باعث شرایط تمامی شر، و تمامی خباثت، و تمامی فساد، و تمامی جنایت در جامعه ی مدعی پاکی و شرفت ایران شده! این حکومت راهی جز خودکشی ندارد، و هر روز سم و سموم بیشتری را وارد بدن خود می کند و این خودکشی حتمی ست و راهی بی برگشت! البته اینها را همه روحانیت و ملایان و مداحان علائم ظهور می دانند، چنانکه آن فرقه ی مهدی گرای آمریکایی همگی خود کشی کردند و خامنه ای بی آنکه خود بداند در روز نماز جمعه ی وحشتش آنرا عنوان کرد و البته آن خودکشی جمعی را که تمامی شواهد دیداری و شنیداری حکایت از خودکش جمعی می کند آنرا بگردن دولت آمریکا انداخت، ولی روانشناسی حرفهای خامنه ای بسیار تا بسیار آموزنده است و نشان میدهد این مرد و به تبع او تمامی روحانیت در چه درجه ای ار بیماری لاعلاج دچارند. این بیماری آنها را خواهد کشت، زیرا آنها خود تصمیم به خودکشی گرفته اند. و این ضربان و این کشش غریب و قریب آنها را حکما و حتما خواهد کشت، هر تجاوز، هر تجاوز با باتوم، هر تجاوز با باتوم آلوده به سیانور، هر تجاوز جنسی توسط سپاه و بسیج، نیروهای انتظامی، خود طلبه ها، حزب الله لبنان، حماس فلسطین و هر سنگسار، و هر اعدام در ملع عام، تمامی شلاق هایی که در ملع عام زده اند، تمامی کشتارها، تمامی تروهای داخلی و خارجی، تمامی اذیت و آزاری که گشت های گشتاپوی ارشاد بر مردم صبور و نجیب ایران روا داشته اند، تمامی قتلهای ذنجیره ای، بریدن سینه پروانه ی فرهر و سر او با بیشتر از صد ضربه کارد و گفتن یازهرا، بریدن سر داریوش فروهر، تجاوز با شیاء آلوده به سیانتور به علی اکبر سیرجانی، قتل عامهای سالهای شصت و هفتاد و این سی ساله، تجاوز سیتماتیک به دختران و پسران و حتا مردان و زنان سن و سال دار و بیشمار تجاوزات و جنایات و کشتارها همه و همه راه برگشت را بر این حکومت ...بسته است! برای همه ی اینها یا کسانی چون موسوی و کروبی و خاتمی و کل اصلاطلبان و حتا اصولگرایان سنگ خود را با کل نظام وا می کنند و یا رهبری جنبش از دستشان بدر می رود. امروز اکثریت قاطع مردم خواهان انحلال این حکومت سی ساله با توصیفات بالا هستند، آقای موسوی و آقای کروبی از آن خبر دارند، آنها نمی توانند با گفتن حرفهای صد من یک غاز و اینکه حکومت پیشین ستم شاهی بوده و فلان بهمان برای خود اعاده ی حیثیت کنند، آنها باید جنایات خمینی و خامنه ای و کل نظام را برسمیت بشناسند و از آن تبرا جویند، آقای خاتمی بدرستی این خطر را احساس کرده ـ آنجا که می گوید : امام در آخر حیاتش گفته که اعدامها و کشتارها ی مخالفین یک استثنا بوده و برای استحکام نظام و از این به بعد همه باید به قانون برگردیم! ـ ( نقل از حافظه) البته این سخن بسیاز گزاف است و بی مهارت، ولی واضحا نشان می دهد که خاتمی برای مردم سیگنال می فرستد که که جنایات خمینی را برسمیت می شناسد ولی نه شجاعت و نه انصاف آنرا دارد که بی پروا بگوید خمینی آدمکش بوده، خامنه ای آدمکش بوده و تمامی روحانیت از دم در این کشتارها دخالت مستقیم داشته و دارند! تنها انگشت شماری از آنها از این جنایات انتقاد « سازنده » دارند! باید پرسید سازنده برای چه کسی؟؟ آقای منتظری با همه ی کیا و بیایش هنوز نمی گوید که این حکومت سی سال است که جنایت می کند! ایشان هنوز این حکومت ...را و روحانیت بدتر از آنرا مقدس می نامد و می خواهد نجاتش دهد! حتا آقای منتظری و آقای صانعی و آقای خاتمی برای ایران اشک نمی ریزند از اینکه آبروی اسلام رفته شکوه و شکایت می کنند! خاتمی و خامنه ای و منتظری و تمامی روحانیت در یک امر همه با همند و آن خرج ایران است برای اسلام! آنها ایران را و تمامی پول نفتش را فرهنگش را و تمدنش را و مردمش را و خون مردمش را می خواهند خرج درخت اسلام بکنند! در تمامی اعلامیه ها توجه کنید چه اصلاحطلب و چه اصولگرا پیوسته نام ایران بیچاره بعد از این اسلام خونبار و خون طلب و خونریز می آید! آری این حکومت رفتنی ست بنا بر دلایل بالا و هیچ راهی برای باز گشت از این سقوط نیست! من در تهران و اصفهان این دو شهر مهم ایران دیده بودم و اینک از شهری بسیار مهم باز می آیم و آن تبریز است تبریز موتور بزرگ نهضتهای ایران/
زنده باد ایران
زنده باد جمهوری ایرانی

باید دانست آنروزی که نام مجلس شورای ملی به شورای اسلامی برگردان شد و نمایندگان باید غلام درگه ولی باشد به کدام نا کجا آباد و بیراهه میرویم اینها جیره خواران دولتند نه برگزیدگان ملت . چه خواستی جز این میتوان داشت .

جوجه دیکتاتور داره بزرگ می شه و ما هنوز خوابیم. باید مقاومت شدید تر بشه، و الا آینده تاریک تر از اینیه که دارین می بینین. وقتی حتی خامنه ای و سپاه هم جلودار احمدینژاد نباشن. توی آلمان هم همین اتفاق افتاد.

تا اسلام به در نشود، این وطن
وطن نشود.
مجلس شورا یک مجلس اسلامی
است و نوع ملی آن با نوع
اسلامی آن فرق ماهیتی ندارد.
اسلام باید از
حوزه ی قانونگذاری
حوزه ی قوه ی قضائیه
حوزه ی آموزش و پرورش
حوزه ی اقتصاد
حوزه ی نیروهای مسلح برود ، تا
ایران معاصر گردد وگرنه این کشور
همچنان قرون وسطائی باقی
خواهد ماند.