حاج مهدی، نگران نباش! نوبت به پلمپ مجمع تشخیص، خبرگان، شورای نگهبان، دیگر دفاتر و نهادهای وابسته به حکومت و دفتر بیت ولی فقیه هم می رسد! این داستان کمدی تراژیک حکومت اسلامی است! که خود آنرا به رهبری خمینی نوشتید، کارگردانی کردید و سپس، آنرا به صحنه آوردید، و در معرض تماشای جهانیان قرار دادید. و چهره واقعی اسلام ناب محمدی را به نمایش گذاردید. و بدین ترتیب آبرویی برای اسلام و حکومت اسلامی باقی نگذاشتید! هیچ کس مانند شماها نمی توانست، اینگونه آبرو ریزی کند! و به قول رهبر فقیه، حاج سید علی، همگی روفوزه و بی آبرو شدیم. صلوات
جبهه پلمپ حکومت اسلامی،

اقایان مهدی کروبی ومیر حسین موسوی باید حواس شان جمع باشد که در مسیری که قرار گرفته اند به مردم متوسل شوندتا به توانند تعادل را بچرخانند در غیر اینصورت باد سرکوب با سرعت به طرف انها وزیدن خواهد کرد ونباید مثل خاتمی شعارهای پوچ مبنی بر اینکه اگر خامنه ای راه حلی برای شرایط جدید نداشته باشد جامعه به سمت جریانات دیگر خارج از نظا م کشیده میشود ندهند زیرا خامنه ای از این بابت فکرش راحت است.جریانات خارج از نظام درحال حاضر پایگاه چندانی در کشور ندارند و مردم خودشان باید دست به کار به شوند.

همان گفته سه پیش یکی ازکاربران زمانه: انقلاب راستی راستی دارد فرزندان خودش را می خورد. ......

تمام اینها روشهای تکراری دولتهای کودتا ودیکتاتوردر طول تاریخ بوده است وخواهد بود.حتماً شنیده اید کسی که دریک دریای متلاطم در حال غرق شدن است درآن لحظه حتی چوب کیرتی را هم وسیله نجات خودش میدونه وبه امید فرار از غرق شدن به آن چنگ می اندازد.هم اکنون رژیم دیکتاتوری ناجمهوری (اسلامی )خودش رو در باتلاقی عمیق میبینه که مشغول دست وپازدن بیهوده برای نجات خودش میباشد.از اینکه به ستاد آقای موسوی حمله کرده اند و یادفتر آقای کروبی را بسته اند چندان ناراحت نیستم بسا که خوشحال هم میباشم چرا که میدانم مرگ این(نظام)نزدیک میباشد.واین نفس های آخرشان میباشد.زنده بادملت بزرگ ایران........

آقای جبهه پلمپ حکومت اسلامی،
لطفا دست از شعار دادان و انتقاد کردن بردارید. و راه حلی ارائه دهید.
خسته نشدید از این همه غر زدن ها

این حرکت دقیقا ثابت کننده این مسئله هست که تمام ادعاهای کروبی کاملا درست است زیرا هرجا که این ....تکذیب میکنند یک سند جدید رو میشود بنا بر این اراذل واوباش بدنبال معدوم کردن سند وتکذیبند تاشاید بشود مثل همه دروغهائی در طول این مدت گفتند با مظلوم نمائی این را هم رفع رجوع کنند اکنون نوبت همه هموطنان خارج از کشور است تا بااطلاع رسانی به مردم دنیا اجازه ندهند با دستگیری الویری وبستن دفتر این اسناد معدوم شود ما به صراحت اعلام میکنیم رژیم فاسد مبتذل بداند با انجام این حرکت از نظر ما تمام گفته های کروبی درست است بعلاوه اینکه همیشه اصلاح طلبها بخشی از حقایق را به مردم میگو یند وهمه انها را افشا نمیکنندبنابر این انچه که کروبی گفت به عنوان گوشه ای از جنایات رژیم اثبات شده است

همانطور که alibaba نیز اشاره کرده، این بگیر و ببندها، حتی از "خودی ها"، تکراری و تجربه شده در همه حکومتهای دیکتاتوری است همانطور که در اواخر زمان شاه نیز به اشکالی تقریباً مشابه دیده شد.

و همانطور که دیگران هم اشاره کرده اند و همگی می دانیم، بالاخره این حکومت رفتنی است حتی اگر به این زودی نباشد. یا دست کم تغییرات اساسی خواهد کرد حتی اگر قرار باشد این تغییرات در آینده دور اتفاق بیفتد.

اینک به نظر من موضوع اصلی این است: گیریم که واقعاً (و امیدوارم!) که این جنبش سبز هر چه زودتر به نتیجه برسد و ما همگی شاهد سقوط و نابودی این رژیم و جایگزین شدن آن با یک سامانه ی مردمسالار و آزاد واقعی باشیم. تضمین آنکه چنان سامانه ای به راستی دوام آورد و پا بر جای بماند چه خواهد بود؟ برنامه مردم برای بر پایی و از آن مهم تر، برای پاسداری از یک *دولت خدمتگزار و مردمی* و نه یک "حکومت زورگو و غاصب" چیست؟

آیا باز هم فرصت طلبان و متعصبین و گمراهان و قدرت پرستان و خودکامگان و انحصارگرایان و فاشیستها و مافیاهای بازار داخلی و خارجی و جهانی بر ایران و مردم ایران مسلط شده و حکومت خواهند کرد؟

اگر برنامه ای درست و روشن برای برپایی و نگهداری از یک دولت و یک سامانه ی مستقل و آزاد و مردمی از هم اکنون موجود نباشد، ادامه دار بودن چنان وضعیتی، حتی در صورت تحقق نیز تضمین شده نخواهد بود. در واقع، اگر یک "برنامه"ی مدون و محکم اما مبتنی بر "استقلال، آزادی، مردمسالاری، جمهوری ایرانی" موجود نباشد، بر این جنبش و نتایج آن نیز همان خواهد رفت که بر انقلاب سال 57 رفت هر چند که ممکن است به جای عمامه و آخوند، کلاه خود و سرهنگ یا هر چیز دیگری به ملت زور بگوید.

آیا می خواهیم همانطور که سی سال پیش جای شاه را با امام عوض کردیم اما دیکتاتوری بر جای ماند و حتی بدتر هم شد، این بار نیز جای امام و خلیفه را با یک چیز دیگر که از آن بدتر است عوض کنیم؟

خلاصه ای از آنچه که تاکنون پیشنهاد شده:
تحریم سیاسی و اقتصادی از خارج
بایکوت کالاهای وارداتی سپاه
بایکوت کالاهایی که در رسانه های نظام آگهی میدهند
شروع اعتصابات با کمک مالی ایرانیان خارج نشین (مرزهای ایران با کشورهای همسایه بسیار پهناور هستند)
ادامه تضاهرات پراکنده و نافرمانی های مدنی
گسترش شیوه های خبر رسانی و تماس دانشجویان، کارگران و صنف های گوناگون با یکدیگر
تشدید و گسترش فعالیت های سیاسی ایرانیان خارج نشین
توجه به هدف اصلی (سرنگون کردن رژیم) و خوداری از درگیری باهمسنگران
همبستگی بیشتر و بیشتر
و...

مردم اگر به این حضر ات موسوی وکروبی دل بسته اند نه بخاطر خودشان است فقط می خواهند از دست این رژیم خلاص شوند

هم میهن گرامی : دو صد گفته چون نیم کردار نیست . از سخن گفتن دست برداریم و بپا خیزیم برای مبارزه سراسزی در برابر دشمن اشغالگر .
1-اعتصاب آرام را شروع کنیم (در سر کار حاضر شده و کارها را بر اساس مقررات و آرام انجام دهید ) بویژه دز شبکه حمل و نقل . تاسیسات نفت وگاز . بنادر و گمرکات. سیسنم بانکی کارهای دولت .
2- اخلال و تاخیر در پرداخت و وصول درامدهای دولتی مانند مالیات و عوارض و پول آب و برق و ..... -
3- اقشاگری های بانکی و دولتی و اسناد فساد مالی مسئولان و سران رژیم.
4-کار شکنی در سرویس رسانی به سپاه و بسیج و نیروی سرکوبگر پلیس
5- اعتصاب گسترده در ضنایع نفت وگاز پیش از شروغ فصل سرما(پیشگیری از آسیب به مردم)

6-کم کاری و کارشکنی در صدا و سیما-
7- اطلاع رسانی و جبوگیری از مسافرت و ملاقات و زدبندهای رژیم در خارچ از کشور.
8-اعلام جرم ئر دادگاههای خارج بر علیه مزدوران رژیم در خارج .
9-مکاتبه با دولتها و مقامات کشورهای دیگر و افشاگری در مورد رژیم
10- افشاگری شرکتهای همکار با رژیم درفروش وسائل سرکوب مردم در داخل و خارج
11-زوشن کردن خانواده مامران سرکوب و تذکر به آنها در همکاری بستگانشان با رژیم .
12پخش گسترده عکس ماموران سرکوب در محلات شهر و سکونتو کار آنها
13- ایجاد شبکه های کوچک جمع آوری و کمک رسانی به اعتصاب کنندگان .
14- از کا انداختن لا مصادره موقت اموال دولتی در اختیار دولت (اتومبیلهای دولتی و....)
15-خارج نشدن همگانی مردم بمدت چند روز پشت سرهم از خانه ها

راه حل های سنتی و کلاسیک مثل اعتصابات و تظاهرات و کم کاری و مانند آن خوب است اما دیگر به تنهایی کارساز نیست!

چاره ای دیگر باید.

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

درود بر کروبی که دارد تاوان دفاع تمام عیارش از حقوق ملت را می پردازد. در ضمن منتقدین بی منطق کروبی هم به این نکته توجه کنند که اگر کروبی به دنبال قدرت بود، به جای افشاگری و دفاع تمام عیار از حقوق مردم، به دنبال کارهای دیگری می رفت.

مردم ایران شجاعتهای و پایمردیهای شیخ بزرگ و شجاع را فراموش نخواهند کرد. درود بر او در این لحظات بسیار سخت.

کار خارج نشینان مجاهد خلق و کمونیست و سلطنت طلب (البته با درود به اکثریت هموطنان مقیم خارج که دغدغه آزادی و دموکراسی و حمایت از جنبش مردم ایران را دارند) فقط شده غر زدن و حمله عصبی و کورکورانه و طوطی وار به کسانی که در راه دفاع از ملت قدم بر می دارند. آنها با دیکتاتور و کودتاگران کاری ندارند، بلکه با حمله به موسوی و کروبی و اصلاح طلبانی که به جرم همراهی با مردم اکنون در بدترین وضعیت به سر می برند، ذات واقعی خود را علیرغم ادعاهای پوچشان به همگان نشان می دهند.

شیخ با افشاگریهایش دو گروه را روسیاه می کند: جنایتکاران دیکتاتور کودتاگر و مدعیان بی عمل که 30 سال است در خارج در راحتی نشسته اند و در توهمات خود ادعای رهبری مردم را دارند و به جز ایراد گرفتن از رهبران واقعی جنبش مردم و حمله به آنان و سکوت در مقابل کودتاگران هنر دیگری ندارند.

واقعا شیخ اثبات کرد که در صف مردم است و برای احقاق حقوق آنان گام بر می دارد.

صدریان عزیز، حرفت کاملاً درست است اما اینگونه که این اوضاع دارد پیش می رود، اگر هم که این جنبش پیروز شود (که خوشبختانه ظاهراً چنان نیز خواهد شد) وضعیت ایران چیزی شبیه به وضعیت روسیه پس از سقوط کمونیزم در سال 1990 خواهد بود: ادامه تسلط کامل گروههای مافیایی بر اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور و تحت رهبری ماموران و سران سابق KGB که اینک در پوشش لیبرالیزم یا هر چیز دیگر بر آن مردم حکومت می کنند.

درست است که مردم روسیه از شر کمونیزم راحت شده اند اما چیزی هم که به دست آورده اند و جایگزین آن کرده اند اگر بدتر نباشد الزاماً خیلی بهتر نیست!

البته خوشبختانه مردم ایران و معترضین بر این موضوع آگاهی نسبتاً کافی دارند و این را خود سران جنبش سبز نیز می دانند و حتی موسوی خود اذعان داشته که مردم به خاطر این سران نیست که قیام کرده اند بلکه به خاطر آزادی و دمکراسی است.

اینک اگر گاهی بعضی ها، عمدتاً در خارج از ایران و بیشتر از گروههای سازمان یافته قدیمی این مطلب را تکرار کرده و گوشزد می کنند بیشتر به منظور یادآوری است تا سوء استفاده از اوضاع به نفع سازمانهای مورد علاقه خود. (یادمان نرود که حتی سلطنت طلبها و شاه نیز به دنبال استقلال ایران و ایرانی بودند هر چند که روش دستیابی به آن را درست نمی دانستند و اشتباهات زیادی کردند و تاوان آن را هم با سقوط خاندان پهلوی دادند.)

اگر "تغییر" و آنهم به بهای کشته دادن از جوانان و مردم بی گناه به فجیع ترین وضع ممکن، به معنای "بهبود" از هر نظر باشد حتماً درست است وگرنه "تکراری بیهوده" از اشتباهات گذشته هر چند با ظاهری جدید و حتی در پوششی زیبا خواهد بود.

خطر یا "دشمن" که ملت ایران در این لحظه با آن روبرو است، تنها این پلیدان داخلی نیستند بلکه یک خط اقتصادی و سیاسی جهانی است که به هر قیمتی شده باید روشهای خود را بر ملتهای در حال توسعه و حتی پیشرفته تحمیل و اعمال کند. این "خط" گفته شده حتی اگر لازم باشد انقلاب ها و قیام های مردمی را حمایت می کند اما فقط تا آنجا که به صرفش باشد.

اگر ملت ایران به دنبال آزادی و استقلال واقعی است، این بار و پس از پیروزی این جنبش به راستی مردمی، شاید "آزادی"هایی را به دست آورد یا در واقع "باز پس" گیرد، اما موضوع "استقلال" کامل و ملی و به دست ایرانی، چیزی نخواهد بود که سیاست گلوبالیزم جهانی (که کارتلهای نفتی و منابع طبیعی دیگر و میلیتاریزم جهانی تنظیم کننده های اصلی آن هستند) با آن موافقت کند مگر خود خط و خطوط اصلی سناریوی آن را ترسیم کرده باشد و ملت هم آن را بپذیرد و نقش خود را در آن نمایش به خوبی ایفا کند. اگر ملت نخواهد سناریوی تصویب شده از جانب آن منابع را بپذیرد آنگاه آنان برای اجرای آن به زور متوسل خواهند شد همانطور که در سی سال گذشته در ایران این کار را کرده اند و همانطور که در جاهای دیگر نیز مدتها است که این کار را می کنند خواه از طریق برپایی دیکتاتوری و اختناق و خواه از طریق ایجاد جنگ و فشارهای مختلف و البته بیشتر از طریق دوم چرا که هر کدام از این دو شکل یاد شده به هر حال به دیگری منجر خواهد شد و این همان خطری است که در این لحظه ایران و این جنبش سبز را تهدید می کند!

هشیاری و پایداری و اتحاد مردم تنها چیزی است که می تواند در برابر چنان "توطئه"هایی ایستادگی کرده و پیروزی آنان را تضمین کند. یکی از راههای اصلی برای دستیابی به چنان "هشیاری، پایداری و اتحاد واقعی مردمی" آن است که تا حد ممکن از برخوردهای احساساتی سطحی جلوگیری شود که متاسفانه با وجود ضرب و شتم ها و شکنجه و تجاوز و کشتار بی رحمانه ای که بسیج و سپاه در این مدت یا پس از این از مردم می کنند و احتمالاً خواهند کرد، خیلی سخت است که مردم احساساتی نشوند.

سخن کوتاه، در شرایطی بسیار حساس و بحرانی هستیم که همچنان باز هم این مردم و هشیاری و پایداری و رادمردی آنان است که اگر با بکارگیری عقل و منطق کافی نیز توام شود، مسلماً پیروزی کامل و آزادی و استقلال ملی ایران را تضمین خواهد کرد.

افتخار می کنم که به شیخ رای دادم.