خانه > خبر اول > ایران > انتقاد خاتمی از برخورد فاشیستی با لیبرالیسم | |||
انتقاد خاتمی از برخورد فاشیستی با لیبرالیسممحمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین ایران میگوید با کسانی که قصد دارند از پایگاه «فاشیسم و ایدههای توتالیتاریسم»، مردم را به زور به راهی که «راه سعادت» میدانند، ببرند، مخالف است. آقای خاتمی امروز یکشنبه در دیدار با شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها افزود که این افراد و جریانها به نام مقابله با لیبرالیسم غرب میخواهند مردم را به زور به راهی که آن را راه «سعادت» میدانند، ببرند. اظهارات رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها یک هفته پس از آنکه آیتالله علی خامنهای از حضور گسترده دانشجویان علوم انسانی در دانشگاهها ابراز نگرانی کرد، ایراد میشود. آقای خامنهای هشتم شهریور ماه در جمع گروهی از استادان دانشگاه گفت که آموزش علوم انسانی «منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانى دینى و اعتقادى» میشود. او اظهار داشت که «بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفههایی است که مبانی آنها مادیگری و بیاعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است.» این برای نخستینبار است که رهبر جمهوری اسلامی به صورت علنی از تدریس علوم انسانی در دانشگاهها انتقاد کرده و از تاثیرات این دروس ابراز نگرانی کرده است. محمد خاتمی با انتقاد از برخی برخوردها با اندیشههای غربی در ایران گفت: «بعضیها امروز با لیبرالیسم مخالفت میکنند، اما در این مخالفت، رویکرد فاشیستی و توتالیتری دارند.»
رئیس جمهور پیشین ایران: «ما نگران افراطگراییهایی هستیم که زمینه را برای رادیکالیسم و عبور از همه مرزهای اعتقادی و سیاسی فراهم میآورد»
رئیس جمهوری پیشین ایران اظهار داشت که «حمله به وجهی از تفکر و تجربه غربی با تکیه بر وجه بدتر و خطرناکتر آن، محکوم است، به خصوص که اینگونه برخورد، عین اسلام و انقلاب هم معرفی شود.» آقای خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود به مقامهای مسئول هشدار داد که تا فرصت از دست نرفته است، اعتماد عمومی را «بازسازی» کنند. به گزارش وبسایت پارلماننیوز، وی گفت که نگران است نارضایتیهای موجود با با تداوم روشهای سرکوبگرانه ادامه یابد و با افزوده شدن «مشکلات و پیامدهای ناکارآمدیها و ضعف عملکردها» در ماههای آینده «زمان برای تجدیدنظر و اصلاح امور دیر باشد.» برخی مراجع تقلید شیعه، احزاب اصلاحطلب و مقامهای فعلی و پیشین جمهوری اسلامی پس از حوادثی که با اعلام پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات رخ داد، بارها نسبت به عواقب نادیده گرفته شدن نظر مردم از سوی طبقه حاکم هشدار دادهاند.
خاتمی میگوید که «حمله به وجهی از تفکر و تجربه غربی با تکیه بر وجه بدتر و خطرناکتر آن، محکوم است، به خصوص که اینگونه برخورد، عین اسلام و انقلاب هم معرفی شود»
در مقابل، فرماندهان سپاه و گروهی از محافظهکاران، اصلاحطلبان را به توطئه برای راهاندازی «کودتای مخملی» علیه جمهوری اسلامی و ولایت فقیه متهم کرده و خواستار بازداشت رهبران آن شدهاند. فرماندهان میگویند که مانع از شکل گرفتن انقلاب مخملی در ایران شدهاند و با «چنگ و دندان» از نظام جمهوری اسلامی حفاظت خواهند کرد. آقای خاتمی در واکنش به این موضعگیریها و برخوردها گفت که «۳۰۰ میلیارد دلار سرمایه ملی را با ندانمکاریها از بین میبرند، ولی به استناد اعترافاتی که اساس آنها زیر سؤال است، ما را متهم میکنند.» رئیس جمهور پیشین ایران همچنین اظهار داشت: «ما نگران افراطگراییهایی هستیم که زمینه را برای رادیکالیسم و عبور از همه مرزهای اعتقادی و سیاسی فراهم میآورد.» |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
من فکر می کنم که این دین اسلام فاشیسم نیست! دین اسلام فقط اسلام است نه یک کلمه بیش و نه کم! و حرف خمینی نیز درست بود، همچنانکه خامنه ای هم درست می گوید. حرفهای کسانی چون خاتمی و دیگر اصلاحطلبان، که خود بنده امروز از آنها بشدت دفاع می کنم، نیز همین طور یک بدعت است. یک بدعت و یک مخلوط نا همچسب و غیر قابل فراهم آمدن در یک مکان و در یک مقوله و یک بقول خود اینها نظام. جمهوری اسلامی نشان داده که نمی تواند و در جوهره ذات نمی تواند با دموکراسی و حقوق بشر و حقوق انسان و علم و دانش و هنر کنار بیاید. وقتی هنر اسلامی شد و وقتی علم اسلامی شد و... ماجرا به همین جا ختم می شود که دارد ختم می شود. شما نگاه کنید، چنانکه کس دیگری در یکی از نظر ها نوشته شده ما با تجربه ی انقلاب اسلامی و انتخابات امروز ایران به این نتیجه رسیده ایم که یزد و شمر اگر چه به عنوان بدخیم و مظهر شر به ما معرفی کرده اند، ولی کشتن امام حسین و یارانش اولا یک مسئله ی بسیار سیاسی بوده و چنانکه خودشان در تاریخشان نوشته اند، هم علی و هم امام حسین و تمامی امامان و حتا آن امامی که خواهد آمد به مراتب آدمکش تر و خونخوارتر و خونریز تر از رقیبشان بوده اند. شما توجه داشته باشید همین مثلی که کس دیگری نیز زده، که در آن گرماگرمی که خود مورخین می نویسند که امام حسین و هفتاد دوتن چنان کفار را کشتند که دشت کربلا را خون گرفته بود، و تا شکم اسب امام حسین و یارانش خون موج می زد، بعد خب امام حسین کشته می شود، زینب را به اسیری می برند ولی یزید زینب را برای شام دعوت می کند، غذا برای او می آورند، یزید خودش به دختر امام حسین و به خواهر امام حسین شفقت می کند، اگر چه روحانین با نخوت این شفقت را از طرف زینب رد شده اعلام می کنند اما در اینکه یزید با انسانیت تمام به آنها شفقت می کند حرفی نیست، بعد به خواهر امام حسین زینب اجازه ی سخنرانی می دهد، حتا امیران غضب یزید با کرامت با حسینیان برخورد می کنند! و سرانجام زینب آن « نطق غرا » را بقول خود روحانیت ایراد می کند، و خود روحانیت می گوید که یزید را زینب تحت تاثیر قرار داد!! خوب توجه کنید که هیچ کشته ای و هیچ فاجعه ای نه امام خمینی و نه امام خامنه ای و نه حتا امام حسین ... دیگران را تحت تاثیر قرار نخواهد داد. امروز برای ایرانیان باید روشن تر از روز باشد که یزید و یزیدیان به مراتب انسانتر و شریفتر و با وجدانتر و آزدیخواه تر از امام حسین و امام خمینی و امام خامنه ای بوده و هستند. تاریخ را دوباره بخوانیم. کی یزید و شمر و معاویه با اسرای خود چنین کردند که اینان می کنند؟ کی یزید و معاویه به بچه های امام حسین، به دو طفلان مسلم تجاوز جنسی کردند، کی به علی اکبر و تجاوز جنسی شده، کی به رقیه تجاوز جنسی شده، برادران خواهران ایرانی این دین ایمان، این اسلام، این روحانیت، این تشیع نامردپرور است، و این نامردی مزر ،هموطن و غیر هموطن و نظامی و ارتشی و شخصی و حتا پدر و پسری و پدر و فرزندی نمی شناسد. چقدر آخوندانی بوده اند که فرزندان خود را جلو آستان مسجد و حسینه و خمینی سربریده اند. روح الامینی نه اولین آن است و نه آخرین آنها. چه مادران مومنه ای که فرزندان خود را، چه خواهرانی که برادران خود را ووو به خمینی ....معرفی کردند تا او فرزندان سرباز گمنام خودش و امام زمانش به آنها تجاوز کنند و سپس ذبح شرعشان کنند. آری برادر اسلام این چنین نامرد و نامرد پرور است. این برای مردکی چون روح الامینی ارزش است! ارزش سرسپردگیش به رهبر و بله اسلام و به محمد و به امام عج حتا اگر به فرزندش توسط سربازان امام عج بکرات تجاوز شده باشد و چوب جارو در مقعد او شکسته شده باشد و پزشکی قانونی بر وجو چنین شیئی در مقعد او گواهی داده باشد. اما حضرت دکتر روح الامینی روحش در امنیت کامل است زیرا فرزندش نمی بایست خود را برابر امام زمان قرار دهد حالا که قرار داده باید کفاره ی گناهش را بپردازد. ایرانیان باید دین خود را دوباره تعریف کنند و ببینند برای چه مسلمانند. من خواهش می کنم پاسخ مرا در همین صفحه بدهید، خواهش دیگر من این است که دوستانی که مطالبی را در بخش نظرها می بینند و خوب تشخیص می دهند را برای دیگران کپی کرده بفرستند.
-- شهرام از تهران ، Sep 6, 2009بنا بر آنچه نوشتم باید گفت که چون فاشیسم و فاشیستها این کارها را نمی کرده اند بنا بر این ، پیروان این دین را فاشیست دانستن، و مکتب آنان را فاشیسم از عدم درک درست آنها و اینها سرچشمه می گیرد، و در هر حال چون فاشیستها این چنین تجاوزات سیستماتیکی به هموطنان خودشان نکرده اند بنا بر این این یک توهین بزرگ است به فاشیستها، دراینصورت ما باید این اعمال را صد در صد اسلامی بدانیم و مرتکبین این جنایات را مسلمان تمام عیار.
آقای خاتمی، ملت ایران از خمینی .... و پیروانش، ولی فقیه، و دم و دستگاهش، مدتی است که عبور کرده است! و دیگر توجهی به اینگونه دعوا های زرگری برای حفظ نظام اسلامی ندارند. تاریخ مصرف نظام اسلامی به اتمام رسیده و کاملاً فاسد شده است.
-- Bazmandegane Nezame Eslami ، Sep 6, 2009بازماندگان اصلاح طلب و مصلحت گرای کند نظام اسلامی،
با درود فراوان
-- Aydin ، Sep 6, 2009براستی خیلی ازخواندن مطالب اقای خاتمی خوشحال شدم دباره ترس از روند دگر اندیش شدن جامعه جوان ایران و ابراز نگرانی رهبر جمهوری اسلامی ایران . در این زمینه و حتی دیگر اشخاصی که مثل ایشان به سرنوشت نظام میا ندیشند
حال پرسش این است که تا به چه مدت زمانی متوانند به این رویه سنتی که در این سی سال گذشته طی کرده ادامه دهند
. و اینکه با وظع شرایت فعلی حال دنیا نظام که چه از داخل کشور وهمینطور خارج از کشور اسیبهای فراوانی متحمل خواهد شد
و من فکر میکنم که اشخاصی مانند اقای خاتمی در داخل کشور این خطر را بخوبی حس میکنند و نگران از چهار سال اینده هستند که وظعیت خراب تر از ان شود که بتوان ان را حتی به چهارسال قبل برگرداند و نظام با توجه فراوان به نزدیک شدن کشور به دنیای امروز و پیشرفت بیم ان دارد که ایدولوژی جمهوریت اسلامی با اراعه ندادن فرمولی جدید به خطر بیافتد
شهرام جان به باور من ما باید با همان روش روزبهان خراسانی با اینها رفتار کنیم. یعنی برگرداندن موج. هرآنچه آنان با ما میکنند، ما نیز باید با آنان همان کنیم.
-- آرش ، Sep 6, 2009اقای شهرام از تهران اولین کامنت را گذاشته ولی متاسفانه ایشان همه چیز را با هم قاطی کرده و مانند خامنه ای و دارودسته اش اسمان را به ریسمان پیچیده است تا به حال فکر کرده ای که چرا ایرانیان اسلام را پذیرفتند؟ایرانیان از جوانمردی و ازادگی استقبال کردند حالا این اخوندها مثل شما جناب شهرام امدند و در همه ضمینه ها غش زدند و اسلام را با سلایق و اهداف شوم خود مخلوط کردند و دین را اجباری و مخلوط با سیاست کردند. پس مشکل از قامت ناساز ماست امیدوارم روزی خامنه ای و داودسته حقیرش در دادگاهی صالح و منصف محاکمه شوند تا ماهیت واهداف اصلیشان برای ما روشن شود.من نیز خونم از تجاوز به جوانان ایران زمین به جوش امد و لعنت خودم را نثار حکومت و رهبرانش کردم ولی این دلیل نمی شه که هر چیزی از مغزم تراوش کرد بیان کنم البته ما ایرانی ها در همه ضمینه ها تخصص داریم. اقای شهرام اگر پاسخی دارد من گوش خواهم داد.منتظرم.
-- sasan ، Sep 6, 2009اقای شهرام گرامی از تهران اگر بنا را بر ارزش و احترام به زندگی انسان که هدیه عشق خداوند است بگذارید انان که به جان شریف ادمی ارزشی نمینهند را اهریمنی میدیدید همانگونه که ضحاک را فردوسی بزرگ!!!
-- David ، Sep 7, 2009عجيب ترين وغيرمنطقي ترين ومهمل ترين مطلبي كه دراين مدت بعدازانتخابات را خوانده ام يادداشت شهرام ازتهران است ايشان كه مدعي هستند براي ايرانيان بايد مثل روز روشن باشد كه يزيد انسان تروشريفتراز اما م حسين بوده بفرمايند منظورشان كدام ايرانيان است همان ايرانياني كه سالهاست ياد حسين راگرامي مي دارند؟.اگرحسين خونخواربوده وما قرنهاست كه او را امام خود ميدانيم از ما خونخوران مدافع جنبش سبز كه سبزي خود رابه امامان خودنسبت مي دهيم چه انتظاري بايد داشت كه در بسط اخلاق و انسانيت و كرامت انساني و حقوق بشر تلاش كنيم
-- هادي حسيني ، Sep 7, 2009دین یک احساس شخصیست و ریشه اعتقادات و گرایش های دینی در ترس و ناآگاهیست.
-- ضربه کاری ، Sep 7, 2009ولی هدف اصلی در حال حاضر سرنگونی این رژیم است. در نبرد با دیوها از هرکسی که بر ضد آنهاست باید استفاده کرد ولو اینکه از آنان بدمان بیاید.
کمال شوربختیست که هنوز برخی ازما دلمون رو به این امام و اون امام و زن و بچه های معصومشون خوش کرده ایم. بیدلیل نیست یکمشت لات بی سر و پا شدن آقابالاسر یک ملتی به بزرگی ایران. برویم دنبال علم و دانش امروزی و خرافات را کنار بگذاریم. اسلام از هر نوعش چه تاجی بسر کدوم مملکتی زده که ما باید دائم مداحی آنرا بکنیم و یااینکه بترسیم که ازآن انتقادی ولو جزئی کنیم؟ تا کی باید اجازه داد که عده ای اسلام را به ملتی تحمیل کنند و درعین حال خود را ازهمه بهتران بدانند؟ چهارده قرن توسری خوردن و واپسگرایی کافی نیست؟
-- روراست کوتاهنویس ، Sep 7, 2009جناب شهرام عزیز از تهران
-- ممدآقا ، Sep 7, 2009بنده فکر می کنم بخشی از صحبتهای شما مستدل نیست. بخشی هم جامع نگر نیست. مثلا به نظر من قاطی کردن خمینی با حسین ابن علی کمی ساده انگارانه است. بالاخره گذشت هزار و اندی سال را که نمی توان نادیده گرفت و با معیارهای امروز رفتار آنها نقد کرد. یا مثلا رفتار بسیار مترقی علی را در گفتگو قبل از جنگ ها و یا برخورد وی در مورد نبستن آب بر دشمن در جنگ صفین را در نظر نمی گیرید. نکته دیگر اینکه همانطور که نظام از شخصیتهای تاریخی برای مقدس نمایی حکومت سوء استفاده می کند شما هم برای رد نظام همان کار را می کنید. در حالی که اصل اشکال در این است که حکومت با تعریف امروزی در صالح ترین حد قابل تصور ماهیتا نمی تواند مقدس باشد. به عبارت دیگر، اشکال در یک چیز من درآوردی به اسم اسلام سیاسی است که چون مبانی تئوریک بسیار ضعیفی دارد در عمل به ملغمه ای از فاشیسم و استالینیسم با حفظ ظواهر اسلامی و دموکراتیک گرویده است. حالا شما می خواهید پیشوایان کهن یک دین را بچسبانید به مفاهیم مدرن؟! مثلا وقتی علی خون ریزی می کرده است بقیه دنیا مشغول گل کاری بوده اند؟!!! بسیاری از صاحب نظران معتقدند هیچ دینی تضاد ماهوی با دموکراسی که آرمان مورد توافق ما است ندارد اما این گفته به این معنی نیست که دموکراسی از دل اسلام در بیاید. آنقدر که من اسلام می شناسم این دین و احتمالا هر دین دیگری برنامه قابل توجهی برای حکومت کردن در استاندارد امروز را ندارد.
از بیانات این صفحه بخصوص بر علیه شهرام کاملا پیداست که ملت در چا شرایط ذهنی به سا میبرد. احتمالا ما لایق چیزی بهتر از این جمهوری اسلامکی نیستیم. به قول ایرج میرزا، صد سال دگر چو امسال، بشکاف سر و بکوب دنده ...
-- عالمی ، Sep 7, 2009عصبییتی که برخی کامنتها نشان میدهند حاکی از عدم درک آزادی بیان و دموکراسی در بطن مردم (برخیشان) دارد.