تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

حمایت 300 شخصیت جهانی از نامه گنجی به سازمان ملل

اکبر گنجی، روزنامه نگار ایرانی با ارسال نامه ای سرگشاده به بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل نسبت به "نقض حقوق بشر" در ایران و نیز "خطر حمله نظامی آمریکا" به ایران ابراز نگرانی کرد.

در این نامه که به امضای 300 نفر از اندیشمندان و استادهای برجسته دانشگاه های جهان رسیده، آمده است:

"مردم ایران از نظر موقعیت بین المللی و وضعیت داخلی در شرایط ویژه ای به سر می برند. از نظر بین المللی خطر حمله نظامی آمریکا و تحریم های گسترده شورای امنیت آنان را تهدید می کند و از نظر داخلی ، یک حکومت خودکامه، از طریق سرکوب سازمان یافته ، گسترده و مداوم آنها را در شرایط مرگ و زندگی زندانی کرده است."

اکبر گنجی در ادامه این نامه سیاست های ایالات متحده در برابر ایران را به باد انتقاد گرفته و می نویسد: "دولت آمریکا طی نیم قرن گذشته نه تنها هیچگاه به رشد دموکراسی در ایران کمک نکرده است، بلکه در تمام طول این سالها تمام سیاست ها و اقداماتش به زیان نیروهای دموکرات و آزادیخواه ایرانی بوده است. کودتا علیه دولت ملی مصدق، و حمایت بی دریغ از رژیم خودکامه شاه به عنوان ژاندارم آمریکا در خلیج فارس تنها گوشه ای از آن سیاست نادرست است. رویارویی دولت های آمریکا و ایران طی سه دهه گذشته، شرایط را برای نیروهای آزادیخواه و مدافع حقوق بشر ایرانی بسیار دشوار کرده است. رژیم ایران در این شرایط به بهانه خطرات ناشی از اقدامات دولت آمریکا ، نیروهای نظامی – امنیتی را بر سر کار آورده ، تمامی منابع اطلاع رسانی مستقل داخلی را تعطیل نموده ، و فعالان حوزه حقوق بشر را به نام عوامل دشمن سرکوب می نماید. دولت آمریکا با تصویب بودجه ای برای کمک به دموکراسی در ایران که در واقع صرف هزینه های مربوط به نهادها و رسانه های رسمی وابسته به دولت آمریکا شده است، این فرصت را برای دولت ایران فراهم آورده است که مخالفان خود را مزدور دولت آمریکا بخواند و با دستان گشوده آنها را سرکوب نماید. از سوی دیگر، حتی سخن گفتن از "احتمال" حمله نظامی به ایران هم کار را بر آزادیخواهان و مدافعان حقوق بشر در ایران دشوار می کند. هیچ ایرانی ای حاضر نیست شرایطی مشابه عراق یا افغانستان برای ایران پیش آید. همچنین نیروهای دموکرات ایرانی با نگرانی عمیقی حمایت برخی محافل آمریکایی را در حمایت از حرکتهای تجزیه طلبانه در ایران شاهدند. حفظ تمامیت ارضی ایران، برای تمامی مبارزان دموکراسی و حقوق بشر در ایران مهّم است. ما دموکراسی را برای ایران و تمام مردم ایران می خواهیم. و در عین حال بر این باوریم که تجزیه کشورهای منطقه خاورمیانه به آشوب های گسترده و طولانی مدّت منطقه ای دامن خواهد زد. دولت آمریکا برای کمک به فرایند دموکراتیک شدن منطقه خاورمیانه می تواند به برقراری صلحی عادلانه میان اعراب واسراییل کمک نماید و امکان تشکیل یک دولت واقعاً مستقل فلسطینی را در کنار دولت مستقل اسراییل فراهم آورد. حلّ عادلانه مسئله اعراب و اسراییل و تشکیل دولت مستقل فلسطینی، بزرگترین ضربه را به بنیاد گرایی و تروریسم در منطقه خاورمیانه وارد خواهد آورد."

گنجی که خود چند سالی را در زندان گذرانده است وضعیت حقوق بشر را برای دبیر کل سازمان ملل این گونه تشریح می کند: "موقعیت خطرناک بین المللی ایران و پیامد های نزاع دولت ایران با دنیای غرب، توجه جهانی ، خصوصاً سازمان ملل را از شرایط غیر قابل تحملی که رژیم ایران برای مردم ایران پدید آورده، به کلی منحرف کرده است. نزاع بر سر تعلیق غنی سازی اورانیوم نباید موجب فراموشی این نکته شود که انقلاب مردم ایران در سال 1979 اگرچه انقلابی مردمی بود اما به هیچ وجه به شکل گیری نظامی دموکراتیک و ملتزم به حقوق بشر نینجامید. دولت ایران، یک دولت بنیاد گرای مذهبی است که حوزه خصوصی را به رسمیت نمی شناسد ، جامعه مدنی را سرکوب و حقوق بشر را پایمال کرده و می کند. هزاران زندانی سیاسی در دهه اول انقلاب بدون حق دسترسی به دادرسی عادلانه اعدام شدند و دهها دگراندیش و دگرباش طی دهه دوم پس از انقلاب اسلامی ترور گردیدند. مطبوعات مستقل بی وقفه توقیف و روزنامه نگاران راهی زندانها می شوند. تمام سایت های اطلاع رسانی فیلتر می شود و کتاب ها یا اجازه انتشار نمی یابد یا پیش از انتشار به تیغ سانسور شدید سپرده می شود. زنان ایرانی در شرایط کاملاً نابرابر با مردان قرار دارند، و هنگامی که برابری حقوقی خود را مطالبه می کنند، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به انواع فشارها و مجازاتهای غیر قانونی از جمله زندان محکوم می شوند. در دهه آغازین قرن بیست و یکم هنوز مجازات سنگسار(بدترین نوع شکنجه توأم با مرگ) از جمله مجازاتهایی است که مطابق قانون در حقّ پاره ای شهروندان ایرانی اعمال می شود. گروهی از معلمان ایرانی که برای بهبود وضعیت معیشتی خود دست به اعتراضاتی مدنی و مسالمت آمیز زده بوده اند، از کار اخراج شده اند، و شماری از آنها به مناطق دورافتاده تبعید و یا مظلومانه به زندان افکنده شده اند. کارگران ایرانی ازحق تشکیل اتحادیه های کارگری مستقل از دولت محروم اند. کارگرانی که برای احقاق حقوق صنفی خود تقاضای تأسیس اتحادیه های کارگری را دارند مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و به زندان افکنده می شوند. دانشجویان ایرانی طی سالهای گذشته بیشترین هزینه ها را راه دفاع از آزادی و حقوق بشر پرداخته اند. دستگاههای امنیتی وابسته به دولت از ورود جوانانی که منتقد عقاید رسمی حکومت اند به دانشگاهها جلوگیری می کند، و دانشجویانی که از صافی گزینشهای عقیدتی و سیاسی به سختی عبور می کنند و به دانشگاه راه می یابند حقّ هیچ گونه فعالیت ناقدانه مسالمت آمیز علیه دولت را ندارند، و در صورتی که فعالیتهای آنها مورد پسند صاحبان قدرت قرار نگیرد، از دانشگاه اخراج می شوند، و حتّی در بسیاری موارد به زندان افکنده می شوند. همچنین جمهوری اسلامی قریب به یک ربع قرن است که اساتید دگراندیش را از دانشگاهها اخراج کرده و همچنان می کند. از سوی دیگر، در زندانهای جمهوری اسلامی مخالفان را وادار می کنند که به جرائم ناکرده اعتراف و از آنها ابراز ندامت نمایند، و آن اعترافات ساختگی را که تحت فشار انجام پذیرفته است به شیوه های استالینیستی در رسانه های عمومی به نمایش می گذارند. در ایران انتخابات رقابتی ، عادلانه و منصفانه وجود ندارد، و به جای آن انتخاباتی فرمایشی و سرشار از تقلب برگزار می شود. و حتّی کسانی هم که به این شیوه فرمایشی به پارلمان و قوّه مجریه راه می یابند امکان و اختیاری برای تغییر و تحول ندارند. تمام اختیارات قانونی و فراقانونی در دست رهبر است که به شیوه سلاطین خودکامه بر حکومت حکم می راند."

گنجی در ادامه با اشاره به بندهایی از قانون مجازات اسلامی و نیز قانون مطبوعات می نویسد:
"آیا جنابعالی مطلع اید که در ایران منتقدان و دگراندیشان و دگرباشان قانوناً از " حق حیات " محروم هستند؟ مطابق ماده 226 قانون مجازات اسلامی و تبصره 2 ذیل بند ج قسمت ب ماده 295 همان قانون هر کس هر شهروندی را مهدورالدم تشخیص دهد حق دارد او را به قتل برساند. طی سالیان گذشته دگراندیشان و دگرباشان بسیاری با استناد به این ماده به قتل رسیده اند و جنایتکاران در دادگاهها تبرئه شده اند. در این شرایط هیچ دگرباش و دگراندیشی در ایران حق حیات ندارد. چون مطابق احکام فقهی و قوانین جمهوری اسلامی دایره " مهدور الدم" بسیار وسیع است.

آیا جنابعالی مطلع اید که در ایران نویسندگان قانوناً ممنوع القلم می شوند. مطابق تبصره 8 بند 2 ماده 9 قانون مطبوعات، نویسندگانی که به اتهام "تبلیغ علیه نظام" متهم شود ، تا آخر عمر "حق هیچ گونه فعالیت مطبوعاتی را ندارند". طی سالهای گذشته تعداد زیادی از نویسندگان و روزنامه نگاران در دادگاهها به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم شده اند. احکام دادگاهها حاکی از آن است که هرگونه انتقاد از نهادهای حکومتی تبلیغ علیه نظام محسوب می شود."

اکبر گنجی در پایان از دبیر کل طلب حمایت اخلاقی و معنوی از "آزادی" مردم ایران و کوشش برای جلوگیری از "حمله نظامی" به ایران می کند و می آورد: "مردم ایران و نیروهای آزادیخواه ایرانی در شرایط دشواری زندگی می کنند. آنها به حمایت اخلاقی – معنوی آزادیخواهان جهان و دخالت مؤثر سازمان ملل نیاز دارند. ما حمله نظامی به ایران ، به هر دلیل و بهانه ای ، را رد می کنیم. و در عین حال، از شما و تمام روشنفکران و آزادیخواهان جهان تقاضا و انتظار داریم که حکومت ناقض حقوق بشر در ایران را اخلاقاً محکوم نمایید، و خصوصاً از شخص جنابعالی به عنوان دبیرکل سازمان ملل متوقعیم که در جهت ایفای وظیفه قانونی خود حکومت ایران را به واسطه نقض گسترده مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر، و نیز سایر تعهدات بین المللی اش در رابطه با حقوق بشر مورد شماتت و توبیخ قرار دهید. ما خصوصاً امیدواریم که با دخالت سریع جنابعالی تمام زندانیان سیاسی – عقیدتی ایران که روز به روز در شرایط دشوارتر و مصیبت باری تری قرار می گیرند از زندانها آزاد شوند . ملّت ایران از خود می پرسند که آیا شورای امنیت سازمان ملل فقط برای تعلیق غنی سازی اورانیوم قاطعیت و کارآیی دارد، اما زندگی مردم ایران که حقوق اساسی آنها روز به روز به نحو فزاینده مورد تعرض قرار می گیرد از منظر آن شورا مهم تلقی نمی شود؟ آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر حق مسلم مردم ایران است. ما ایرانیان امیدواریم که سازمان ملل و نیز تمام نهادها و افراد مدافع دموکراسی و حقوق بشر حمایت خود را از جنبش آزادیخواهی و دمکراسی طلبی مردم ایران دریغ نکنند."

این نامه را اندیشمندان برجسته ای چون یورگن هابرماس، چارلز تیلور،نوام چامسکی، رونالددورکین، السدر مک اینتایر به امضا رسانده اند.

فهرست 300 امضاکننده این نامه را ببینید

Share

نظرهای خوانندگان

ما ایرانیان وطن دوست از اشخاص فرصت طلبی مانند اکبر گنجی که موقع را مغتنم شمرده و برای ارائه خودبعنوان "احمد چلبی"، " کنعان مکیه" ،" ایاد علاوی" و امثالهم که امروز بوسیله اکثر مردم بخون نشتسه عراق به عناوینی نظیر غارتگر و آدمکش و همدست جنایتکاران امپریالیسم و صیهونیسم در سرانه های بین المللی مزین می گردند ارائه داده و گوی سبقت را از فرصت طلبان وخدمتکاران دیگر مانند سازگارا، میلانی ، مهرانگیز کارو صدهانفردیگر که بوسیله مراکز جاسوسی و اطلاعاتی غرب مانند " مرکز دموکراسی" ، "خانه آزادی " سازمانهای مربوط به جنبش کارگری نظیر" همبستگی" ........... و " جامعه باز" و دول دیگر نظیر هلندحمایت می شوند و "جایزه" می گیرند رابرباید. گنجی نادان و فرصت طلب با عکس گرفتن با "روشنفکرمردم" یعنی نوام چامسکی ، صیهونیست موذی ؛ که امروز بوسیله اغلب آمریکاییان آزادیخواه مانند جفری بلانکفورد، پتراس و.... افراد
دیگر در سرانه های بین المللی بعنوان صیهونیست معرفی شده و به او لقب " صیهونیستی که بالاترین
ضربه را به جنبش فلسطینی وارد آورده است" داده اند درکنار او و با کمک صیهونیستهای دیگر که جنگهای امپراطوری آمریکا را ترتیب و به اجرا در می آوردند قرارگرفته و ورق پاره پراز شکایت از ج. ا را به بارگاه صییهونیستها و امپریالیستها یعنی "سازمان ملل" برده و تسلیم رییس نوکرصفت آن می کند. اگر سازمان ملل محللی بود که مطابق قوانین بین المللی که خود طرح کرده و بر دیگران حقنه کرده است عمل می کرد این شکایتنامه ها میبایستی در مورد کشورهای غارتگر و همدستانشان که همگی کشورهای سلطه گرو نژاد پرست که به داشتن تاریخ استعماری و تروریستی مزین هستند ورصدخانه هایشان مملو از بمب های هسته ای و شیمیایی و سایر اسلحه های کشتار جمعی است که درگذشته و حال مورد استفاده قرارگرفته و میلیون ها نفر را به هلاکت رسانده اند و دیگر همدستانشان مانند سران ارتجاعی عرب که با آمریکا درکشتار مردم منطقه دست دارند -وزنانشان حتی با نقاب هم اجازه رانندگی ماشین شخصی خود را ندارند - و بعنوان " جامعه بین المللی" به افراد نادانی مانند گنجی و دارودسته فروخته می شوند تهیه شود. این کشورها با داشتن هزاران بمب اتمی دست بالا راگرفته و می خواهند با محاصره اقتصادی و تهدید به کشتار دسته جمعی کشورهایی که نمی خواهند زیر بار زور این کشورها که چشم طمع به منابع طبیعی آنها بسته و با زورمی خواهند آنهارا به همکاری با سیستم "برده داری نوین" وادارند واین کشورهارا به کشورهای فقط مصرفی تقلیل دهند. گنجی فرصت طلب و صیهونیستهای درنده
به این فکرنمی کنند که نمی توانند برای کشورها از طریق تهدید به مرگ و زیر فشار شدید محاصره اقتصادی
"دموکراسی" بیاورند زیرا دموکراسی ، شارلاتان ها باید بدانند، احتیاج به مراکز و سازمانهای خود را دارد که
سالیان دراز کار و کوشش می طلبد. کسی با شکم گرسنه نمی تواند "دموکراسی" بسازد. این فرصت طلبان و صیهونیستها باید بدانند که بجای زور وتهدید چرا از متجاوزین درنده نمی خواهند که به محاصره اقتصادی ایران پایان دهندد. آیا مثال عراق را فراموش کرده اند؟ نظری به عراق پشت هرفرد بشردوست را می لرزاند. آیا این افراد فرصت طلب درصددند که عراقی دیگربسازند؟ از تحریم های اقصادی که غرب غارتگر و متجاوزبه مردم بخون نشتسه عراق تحمیل کرد چه نیتجه ای گرفته شد بجز اینکه کشور را تضعیف کرده و میلیونها نفر ، بخصوص کودکان، را کشته و کشور را با کمک فرصت طلبان برپایی " قبیله کرد" و افراد جنایتکاری مانند چلبی ، مکیه .... و علاوی برای تجاوز و پیاده کردن نقشه صیهونیستها که همان تقسیم کشورهای بزرگتر از اسراییل به تیکه های کوچکتر و ساختن کشورهای قلابی دوست و یاراسراییل مانند قبیله کرد در منطقه به اجرا درآورد و اسراییل را به آرزوی دیرنیه خود یعنی "اسراییل بزرگتر" که آنرا از موریتانیا تا افغانستان در خواب دیده اند را که درخواب دیده اند به حقیقت نزدیکتر
کند. چامسکی صیهونیست هم اکنون با جایگزین کردن اسم اسراییل با " ابر قدرت منطقه" سعی می کند به این فانتزی جامعه عمل بپوشاند و ایران که در طول تاریخ، قدرت منطقه بوده و مسلما" در آینده هم خواهد بود
برای افراد کم ظرفیت و بدون اعتماد بنفس به خود و تاریخ خود نظیر گنجی و امثالهم را تحت تاثیر قراردهد.
آیا چامسکی موذی موقعی که کوبا تحت فشارو تهدید شدید از طرف امپریالیسم آمریکا بود وکوبا مجبور شد که عده ای را دستگیر کرده و حتی برای مدت طولانی به زندان بیاندازد اینگونه رفتارکرد؟ آیا امضای خود را به هیچ شکایتنامه ای علیه کوبا قرض داد؟ جواب منفی است. درحقیقت همانموقع چامسکی به کوبا رفت و دست کاسترورا فشاردادو بااوعکس گرفت. ایران با همین کاسترو و کوبا روابط خوبی دارد. چرا چامسکی نمی فهمد که کشورهای مورد هدف مجبور می شوند یکسری کارهایی انجام بدهند که در شرایط عادی مورد آن ضرورتی ندارد. امروز جنبش های زنان، کارگران، جوانان بوسیله آن. جی. او های کشورهای سلطه گر زیر نفوذقرارگرفته و با منابع سرشار مالی خود اینگونه جنبش ها را هدایت می کنند. درمورد نفوذ مراکز جاسوسی که از طریق سازمانها و موسساتی که در بالا ذکر شد میتوانید در صدها مقاله که در اینترنت بچاپ رسیده است کسب اطلاع کنید.
ایرانیان وطن دوست میبایستی این فرصت طلبان و در حقیقت دشمنان مردم ایران را بطور وسیع افشا کرده و ازهرگونه همکاری که ملغی کردن محاصره اقتصادی ایران رادرصدر تقاضاهای خود قرار نمی دهد خودداری کنند.
امروز چامسکی که بطور موذیگرانه به برنامه صیهونیستها کمک میرساند در یک ویدئوکه در اینترنت موجود است در مقابل سئوال یکی از حضار که می پرسد: آیا آمریکا دلیل محکمی برای حمله نظامی دارد؟ این صیهونیست موذی بجای اینکه جواب منفی دهد میگوید: بهتر است سئوال کنید که آیا کشورها دلیل محکمی برای حمله نظامی دارند؟ جواب مثبت است ؛ البته که دارند. منظور چامسکی راکتورها است. چامسکی اول اذهان را تیره کرده و بعد اضافه می کند که : این فعلا" به حقیقت نپیوسته است. بنابراین ما باید دنبال دلائلی باشیم که اکنون به حقیقت پیوسته است. او هیچ اشاره ای به بمب های اسراییل نمی کند و حتی وقتی صحبت از اسراییل می کند از "ابرقدرت منطقه " نام می برد چون چامسکی و سایر صیهونیستها تا آنجا که ممکنست می خواهند اسراییل مورد بحث واقع نشودو درضمن با تکرار "ابرقدرت منطقه" بجای اسراییل این را بر مغزهای کوچک حک کنند. برای همین است که مرتب شعار " خون برای نفت" راسر داده اند که امروزه بسیاری از آمریکاییان آزادیخواه آنرا به
جدل کشیده اند. چامسکی حتی به لابی اسراییل هم اعتقادی ندارد و آنرا در سیاستهای امپراطوری آمریکا تاثیر گذار نمی داند برای همین است که مورد حمله قرارمی گیرد. او همیچنین امضای خود را زیر هیچ نامه ای که
تحریم اقتصادی یا اکادمیکی اسراییل بخاطر سیاستهای نژادپرستانه و اشغال گرانه اش تجویز میکند را امضا نکرده و نمی کند. او حتی هیچ حمایتی از ونونو که برنامه بمب هسته ای اسراییل را لو داد نکرده است. ونونو معتقد است که بمب های اسراییل صلح دنیا را از بین برده نه برنامه صلح آمیز انرژی هسته ای ایران. در ضمن حتی ژنرالهای بازنشسته آمریکا هم برنامه هسته ای ایران را مسئله ای نمی دانند. ژنرال " ویلیام اودن" در تلویزیون عنوان کرد که " داشتن بمب هسته ای برای ایران قابل فهم است زیرا ایران بوسیله کشورهایی که دارای بمب اتم هستند محاصره شده است." حتی ژنرال ابی زید هم این موضوع را اخیرا" یادآوری کرده است که ما با شوروی و چین اتمی کنار آمدیم حتما" قادر خواهیم بودایران اتمی را هم قبول کرده زیر نظر داشته باشیم. او ترسیده که نام اسراییل یا بقول چامسکی " ابرقدرت منطقه" را ببرد. دقت می کنید دوستان. برنامه هسته ای ایران فقط مسئله بزرگی است برای اسراییل و روسیه. اسراییل چون نمی خواهد "ابرقدرت منطقه" را به کس دیگری واگذار کند و دست از فانتزی خود یعنی "اسراییل بزرگ" بردارد وبا بوجود آوردن جنگ های صیهونیستی برای امپراطوری آمریکا نظرها را از فلسطین به کشورهای دیگر معطوف دارد. روسیه چون ایران را رقیب خود در آسیای مرکزی می بیند. روسیه موافق تمام سیاستهای تجاوزگرانه غرب به ایران است چون روسیه همانند اسراییل خواهان ایرانی بسیار ضعیف است. بهمین دلیل اسراییل و روسیه روابط نزدیکی با هم دارند و این دو کشور از موقعیت کنونی حداکثر استفاده را کرده و مایلند که این وضع ادامه داشته باشد. به حرفهای گمراه کننده روسیه هیچ کس نباید اهمیتی بدهد. صیهونیستها از جمله چامسکی موذی مرتب اسراییل را بعنوان یک کشور کمک کننده و مثبت به امپراطوری آمریکا نزد آمریکاییان بیسواد عرضه می کنند. درحقیقت اسراییل یک مانع بزرگ بر سر راه منافع امپراطوری آمریکاست که صیهونیستها فعالانه آنرا ازدید آمریکاییان دور نگه داشته اند. فقط ایران است که میتواند به آمریکاییان کمک کند البته نه با زور بلکه با برسیمیت شناختن منافع ایران در منطقه و دنیا. تا کی بوش می خواهد به این سیاست احمقانه که فقط منافع اسراییل و روسیه را تامین می کند ادامه دهد حتما" باید از لابی اسراییل پرسید.
گنجی فرصت طلب باید بداند که هیچ ایرانی وطن دوست از او و یاران صیهونیستی اش حمایت نکرده و نخواهند کرد.

-- ماندانا ، Sep 25, 2007

گنجي عزيز حرف دل يك ملت زدي،كو فرياد رسي

-- فرياد امين ، Sep 25, 2007

آقاي گنجي کلي ما را خوشحال کردند. ايشان که تا ديروز با پديده همجنسگرايي مخالف بودند، حالا صحبت از «دگرباشان» مي کنند. خب، همين يکسال دوري از وطن چقدر روشون تأثير گذاشته. از قديم گفتند گر صبر کني ز غوره حلوا سازم. آقاي گنجي هم طرفدار حقوق دگرباشان شدند. خدا را چه ديدي، شايد يکروز احمدي نژاد هم وجود همجنسگرايان را در ايران قبول کرد.

-- محمد ، Sep 25, 2007

چرا عقایدی را که دوست ندارید سانسور می کنید و بعد حرف ازدموکراسی می زنید. شما فقط عقایدی را که به آوردن اجرتان از دولت هلند کمک بیشتر می کند اینجا چاپ می کنید و به آن نام دموکراسی می نهید. شما چه چیزی بیشتر از ج.ا دارید؟ شرم آوراست.

-- شادی ، Sep 25, 2007

نقص حقوق بشر در حکومت خود کامه ج.ا. همواره از هدف های اولیه اش بوده. و هر زمان و بخصوص همزمان با تشکیل جلسه سازمان ملل میتواند اندکی افق دید جهانیان را که معطوف به انرژی هسته ای است به سوی دیگری جلب کند. در نوشته آقای گنجی بسی جای خوشحالی است که ایشان نظری هم هرچند گذرا به کشتار ابتدای قدرت این رژیم افکنده. امیدوارم که در آینده قدم پیشتر نهاده و از اطلاعاتی که از آن سالها دارد به دلیل همسو و هم گام بودن خود با رژیم در آن سال ها پرده از روی حقایق بردارد تا دست جنایت کاران رو شود. به امید آن روز!!!!

-- bibi ، Sep 25, 2007

ادم نمیدونه چی بگه با این ماندانا هاییکه خیلی بی خبرند ویا سشتشوی مغزی شدهاند......

-- astyak ، Sep 25, 2007

جناب ماندانا شما که ملتی نزدیک به چهل میلیون نفرکرد را که اتفاقا ایرانی هستند حتی انهایی که خارج از مرزهای ایران زندگی میکنند را قبیله مینامید از ادبیات نوشته تان معلوم است هم بیسواد هستید هم بدون معلومات واطلاعات کافی لطفا درمورد کردها بیشتر سعی کنید بخوانید وتحقیق کنید

-- astyak ، Sep 25, 2007

آقاي گنجي خراب کردي داري ميشي مثه گروه رجوي که از خارجي ها براي خودش تاييديه ميگيره اگه با ملت باشي ملت تاييدت ميکنه و احتياج به 4 تا ...خارجي نيست.

-- بدون نام ، Sep 25, 2007

آخر چرا چنین ترجمه‌ی غلطی را این‌جا می‌گذارد. در متن ۴ بار از «دگرباشان» نام برده شده که معادل فارسی queer است. در متن اصلی نامه هیچی اثری از این واژه نیست. البته این مورد خیلی توی ذوق می‌زد، ولی ترجمه‌ی بالا بسیار ضعیف است.

-- پسر فهمیده ، Sep 25, 2007

چون نظر مرا جائی که باید نگذاشته اید، سه باره میفرستم.
نقص حقوق بشر در حکومت خود کامه ج.ا. همواره از هدف های اولیه اش بوده. و هر زمان و بخصوص همزمان با تشکیل نشست سازمان ملل میتواند اندکی افق دید جهانیان را که معطوف به انرژی هسته ای است به سوی دیگری جلب کند. والبته در نوشته آقای گنجی بسی جای خوشحالی است که ایشان نظری هم هرچند گذرا به کشتار مخالفان این رژیم افکنده. امید است که در آینده قدم پیشتر نهاده و از اطلاعاتی که از آن سالها دارد به دلیل همسو بودن و همگام بودنش با رژیم در آن سال ها پرده از روی حقایق بردارد تا دست جنایت کاران رو شود. به امید آن روز!!!!

-- بی بی ، Sep 25, 2007

مانداناي عزيز ( روح حسين شريعتمداري ) اين همه آمريكا و اسراييل و صهيونيست كردي كه بگي گنجي نبايد از حقوق بشري كه تو ايران داره لگدمال ميشه دفاع كنه ! !!! فكر نميكني اين ادبياتي كه همه چيزو با ربط و بي ربط به هم ببافي ديگه براي همه شناخته شده . اگر ميخواي گنجي رو خوار كني و بهش توهين كني اشكالي نداره چون اتفاقا امثال اون دارن واسه همين كار مبارزه ميكنن كه امثال من و شما آزاد حرفمون رو بزنيم و چه خوب كردي كه حرفت رو زدي چون تمرين گفتن و شنيدن از يه همچين جاهايي بايد شروع بشه پس حالا كه گفتي بشنو تا با تو سخن بگويم . اگر وطن دوست هستي احتمالا مردم وطن و فرهنگ و تاريخ وتن ات را هم دوست داري حال خودت قضاوت كن كه اين حكومت فاشيستي مذهبي كه برايش سينه چاك ميكني اكنون چه دستاوردي برايمان داشته ؟ آيا هيچ كاري را كه بتوان آن را جزو افتخارات ايران بيان كرد داشته ؟ آري 1-تاسيس يك نظام مستبد ديني كه سبب دهه ها عقب افتادگي شد 2- تبديل ديگران به دشمن و ايجاد يك جنگ 8 ساله و نابودي منابع ايران 3 - كشتار زندانيان سياسي دست بسته 4- ايجاد حلقه ايي از چاپلوسان رانت خوار دور چاهاي نفت 5- فراري دادن استادان و تحصيلكردگان با انقلاب فرهنگي 6- تحريم هاي تجاري و ضربه به اقتصاد ملي 7- ايجاد انشقاق در ملتي كه در چند هزار سال با هم بوده ( كرد و ترك و پارس و بلوچ و آذري و گيلكي و مازني و لر و تركمن و .... ) 8- كاهش منزلت ايران و ايراني تا حد يه مشت تروريست 9 - توهين به مردم با تحميل انديشه و طرز پوشش و گفتار و.... 10 - حبس و شكنجه فرهيختگان و دانشگاهيان و روزنامه نگاران و نويسندگان و ...11- حبس كارگران و معلمان كه زحمتكشترين و محرومترين اقشار جامعه اند 12 - حبس و آزار زنان و محروم كردن آنان از همان نيمچه حقوق انساني نداشته مردان 13- غير شيعه ها را ديگر نمي گويم كه بايد تا صبح بنويسم و ..... حالا بازم اگه ميخواي به آمريكا و اسرائيل و نوام چامسكي و هر كس ديگه ايي فحش بده ولي جواب اعمال اين حكومت رو چطور ميدي و آيا بازم ميگي وطن دوست هستي و اين نظام براي ايران كاري انجام داده اگه داده بگو تا ما هم باخبر شويم فقط خواهش ميكنم آنچه را مثال ميزني مشخصا مربوط به تصميمات حكومت باشد نه آنچه را كه مردم جداي از اين حكومت انجام ميدهند و وقتي حكومت ميخواهد براي خودش كارنامه ارائه كند آن را جزو افتخارات خود سند ميزند . چون وطن ات را دوست داري يك مثال مشخص ميزنم آن هم اقدام كوروش در حمايت از حقوق بشر در 2500 سال پيش .

-- احسان ، Sep 26, 2007

Mashalah Mr. Ganji looks wel fed and "Topol Mopol" these days:-) ha ha

-- Azadeh ، Sep 27, 2007

در بین مرام های احزاب منگر که صد اختلاف جاریست
آنها همه یک مرام دارند آن هم مرام خر سواریست

-- ali ، Sep 27, 2007

احسان گرامی خوب نوشتی وحق مطلب را کاملا رسانده ای دست مریزاد.........

-- astyak ، Sep 27, 2007

مطمئنا در انتخابات پیش رو بار دیگر این ملت حماسه ای دیگر خواهد آفرید و انشاالله فارغ از اینکه چه کسی از صندوقهای رای بیرون بیاید خروجی آن هموار کننده راه این مردم صبور در تحقق آرزوهای تاریخی خویش که همانا عزت و سربلندی میهن عزیزمان ایران است باشد


آزادى ايجاد تشکلهاى مستقل معلمان, مسکن٬ رفاه اجتماعى, برابرى زن و مرد در تمام سطوح, استخدام رسمى معلمين حق التدريسى, يک نظام آموزشى آزاد و مدرن, معلم- دانش آموز- اتحاد عليه تبعيض معلمان کشور اتحاد اتحاد معلم ميرزمد٬ سازش نميپذيرد!

من اميدوارم تمام ملت ايران دست به دست هم دهيم و با استفاده از موقعيت دولت اصلاحات دهم ، كشور را به مسير خود هدايت نماييم . به اميد ربقراري دموكراسي واقعي در ايران عزيز !


مي خواهم معلم بمانم و خود را در خدمت ارتقاي انديشگي دانشجويان عزيز ميهن مان قرار دهم.


می‌خواهم معلم بمانم حتی اگر از گرسنگی بمیرم حاضر نیستم جوانان ما بی‌سواد بمانند. من خواهشی که از هموطنان عزیزم دارم اینه که حالا که انتخابات دوباره نزدیک است به یکی‌ری بدهند که میلیونها همشهریهمون رو از فقر نجات بدهد این همه نفت تولید می‌کنیم و اینهمه بدبختیم میگن دورهٔ شاه هم همین رو میگفتند پس این انقلاب برای چی‌بود . من فکر می‌کنم نکنه ما ملت ایران یه گناهی کردیم که اینهمه جزاش رو اینهمه سال پس میدیم.

من کاری ندارم رئیس جمهور کی‌خواهد بود تنها دعا که دارم این است که‌ای کاش وضع ملت بهتر بشه و بجای اینکه اینقدر با دنیا در بیوفتیم به داد این ملت گرسنه که یک کیلو گوشت نمیتونن بخرند برسیم.

می‌خواد آخوند باشه،احمدی باشه یا هر کی‌دیگه خدا الهی ازش نگذر اگر به نجات این مردم بی‌چاره نرسه.

خودشون توی قصرها نشستند و مردم حتی نمی‌تونن اجارهٔ یه اتاق کوچک رو بدهند.آخه انصاف کجاست.

دوستان تو را بخدا من بد میگم، خوشحال میشم یه خط برام ایمیل بفرستین و من معلم خسته را یه صفای بدین.

فدای هموطن و به امید روزی که رهبران ما به فکر ما بیفتند.

http://www.youtube.com/watch?v=3hW049-6PRs&feature=PlayList&p=3BAFA955500BFFEF&playnext=1&playnext_from=PL&index=23

-- jahandar ، Apr 20, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)