خانه > خبر اول > ایران > انتقاد شاکیان دلآرا از رسانهها | |||
انتقاد شاکیان دلآرا از رسانههاهمزمان با تعلیق حکم اعدام دلآرا دارابی، شاکیان وی با انتشار نامهای به شدت از برخی رسانهها، نهادهای حقوق بشری، وکیل و پدر وی انتقاد کردند. در نامه سه تن از فرزندان مهین دارابی حقیقی که دادگاه، دلآرا دارابی را مسئول قتل وی دانسته است، آمده که آنها بیش از پنج سال است که به خاطر عملکرد جامعه روزنامهنگاری و برخی فعالان حقوق بشری «فروخورده» شدهاند. در این نامه سرگشاده که بخشهایی از آن در شماره امروز روزنامه اعتماد منتشر شده، همچنین آمده است که برخورد رسانهها و برخی فعالان حقوق بشری به خصوص عبدالصمد خرمشاهی وکیل دلآرا دارابی با این پرونده «دردناکتر از مرگ مادرمان» است. فرزندان مهین دارابی حقیقی در نامه خود آوردهاند که برای فعالان حقوق بشری و جامعه مطبوعات «احترام زیادی» قائل هستند، اما «چنان وانمود میشود که گویی ما درصدد اعدام یک هنرمند بیگناه هستیم.» در این نامه اضافه شده است که برخورد رسانهها و برخی فعالان حقوق بشری باعث شده تا «یک بار جان مادرمان را از دست رفته» بینیم و «یک بار حیثیت خودمان را.» شاکیان دلآرا همچنین در بخش دیگری از نامه خود آوردهاند که «متاسفانه شیوه رفتار وکیل و خانواده دلآرا که سهم زیادی در رفتار دلآرا داشته و دارد و شما رسانهها و بعضی از مدعیان حقوق بشر در نصح حقوق مقتول و بازماندگان شرایطی را ایجاد کرد که ما هیچ مخالفتی با اجرای حکم نداشته باشیم.» خلاصهای از نامه در روزنامه اعتماد فرزندان مهین دارابی حقیقی در پایان نامه خود آوردهاند که نحوه برخورد «وکیل و پدر دلآرا»، «رفتار غیرعادلانه» رسانهها و برخی نهادهای حقوق بشری و « تادیب نشدن و گستاخی دلآرا در زندان» باعث شد تا «راهی جز اجرای حکم دادگاه باقی نماند.» دل آرا دارابی متهم است در آبان ماه سال ۱۳۸۲ در حالی که ۱۷ سال داشت به همراه دوست پسرش، یکی از بستگان پدرش را به قتل رسانده است. طبق اقرار دل آرا، دادگاه وی را به عنوان متهم ردیف اول پرونده معرفی کرد که بعدها وی اعترافات اولیه خود را انکار کرد، اما این انکار از سوی دادگاه پذیرفته نشد و وی به اعدام محکوم شد. نامه شاکیان دلآرا دارابی در شرایطی منتشر میشود که درخواستها برای لغو حکم اعدام وی افزایش یافته است. دادگاه، دلآرا را متهم اصلی این پرونده میداند، اما وکیل وی معتقد است که موکلش متهم ردیف اول این پرونده نیست و به خاطر چپ دست بودن نمیتوانسته است ضربات مرگباری به سمت راست بدن مقتول وارد کرده باشد. عبدالصمد خرمشاهی به روزنامه اعتماد گفته است که «ايرادهای زيادی در پرونده وجود دارد و مدارک موجود در پرونده نشان میدهد اين دختر قاتل نيست.»
در همین رابطه: • افزایش درخواستها برای توقف اعدام دارابی |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
جدا سخن شاکیان پرونده دردناک است:
-- Ali ، Apr 20, 2009«متاسفانه شیوه رفتار وکیل و خانواده دلآرا که سهم زیادی در رفتار دلآرا داشته و دارد و شما رسانهها و بعضی از مدعیان حقوق بشر در نصح حقوق مقتول و بازماندگان شرایطی را ایجاد کرد که ما هیچ مخالفتی با اجرای حکم نداشته باشیم.»
اولا اولیای دم درخواست اجرای اعدام میدهند و نه عدم مخالفت با حکم اعدام. یعنی انان به عنوان اولیای دم صاحب اختیار اعدام کردن و یا نکردن هستند.
پس معنای این سخن انها این است که چون ما از وکیل و پدر دل ارا شاکی هستیم درخواست اعدام دل ارا را میدهیم.
همانقدر که یک سیستم قضایی غیر انسانی در انجام این احکام مسئول است انهایی که بر اجرای ان صحه مینهند نیز مسئولند. داستان مانند مردانی است که در سخن گفتن در برابری زن و مرد گلو جر میدهند اما در زمان دریافت ارثیه پدری از حکم اسلام برای سهمیه 2 برابر برای مردان بسیار خوشحالند و با خود نمی گویند اگر سیستم ارث مذهبی خواهران من را به اندازه من انسان نمی پندارد خوب من میتوانم این کار را انجام دهم و برای همه ورثه سهم ارث برابر قایل شوم.
جدای از ایرادات پرونده حتی فرض بر انجام قتل توسط دل ارا کمی فکر کنیم که ایا اعدام کسی که در زمان ارتکاب جرم 17 سال داشته ایا دلمان را خنک میکند؟ ایا بر گورش دست افشانی خواهیم کرد؟ استدلالهای تهوع اور در این باره که اعدام از میزان جرایم میکاهد انقدر نخ نما شده که حتی سینه چاکان ان هم ساکت شده اند.
من هم درد و رنج این خانواده را حرمت میدارم اما کمی به مرگ هر روزه دل ارا و اانتظار برای اعدام هم بیندیشید.
-- farhad ، Apr 20, 2009احکام اسلامی قصاص نشان می دهد که حتی در صدر اسلام نیز احکامی غیر انسانی بوده اند در همین پرونده انتشار افکار شاکیان نشان می دهد اینگونه اعمال نه تنها باعث کاهش کینه ی خانواده ها نمی شود بلکه این کینه ها را مثل زخمی عمیق کهنه می کند و در صدر اسلام هم قبائل را به جان یکدیگر می انداخته است . از اینرو ما با احترام به خانواده ی شاکیان که در مرگ عزیزشان غمگین هستند . از روش انسانی استفاده کرده و از مثل قدیمی خود ایرانیان که خون را با خون نمی شویند نسبت به سرنوشت یک جوان با کینه برخورد نکنند حتی اگر اطرافیان این دختر جوان برخورد نامناسبی با شما داشته اند با عفو و بخشندگی و بزرگی خودتان آنان را تنبیه کنید . مرگ یک جوان چیزی را حل نمی کند بلکه کابوسی برای شما خواهد شد اما بخشش لذتی ابدی برای شما می آفریند . همه ی ما چه در شادیها و چه در غمها قربانی نظامی بدوی شده ایم لذا این وحشی گری تنها با همت و اتحاد خود ما باید به سرانجام برسد . در عفو لذتی ست که در انتقام نیست
من ١٧ سالگی درس نخواندم.الان ١٢ سال دارم تاولن میدم.
-- azhi ، Apr 21, 2009١٧ ساله که طفل یا کودک نیست...
بهتره بجای این حرفها از خانواده مقتول دلجویی بشه.به امید خدا که رضایت میدن.
کاش این خانم هنرمند یه تابلو را تقدیم به خانواده مقتول میکرد...
سلام! به نظر من هیچ کسی نمیتواند که خود را به جای هر دوی این خانواده ها بگذارد و احساس فرزندانی را درک کند که در غم از دست دادن مادرشان هستند و دختری که اظهار بی گناهی میکند. اما در آخر باید فقط گوش به فرمان قانون بود.پس بهتر است که هر چه زودتر مقامات قضایی تصمیم نهایی خود را گرفته و آرامش که نمیتوان گفت ولی این دوخانواده رااز سردرگمی و پریشانی بیرون بیاورد.تصمیم نهایی را هر چه زودتر باید محکمه بگیرد .به امید برپایی عدالت.موسکان از کابل
-- موسکان رحیمی ، Apr 26, 2009در کامنت های پس از خواندن روبدادهای کشورمان مدتهاست که مینویسیم : متاسفیم
-- بدون نام ، May 2, 2009واقعا برای خودمون که اسم شیعه رو روی خودمون گذاشتیم
-- بدون نام ، May 8, 2009ما شیعه ها ... بشریت هستیم
یعنی اسلام اینه هر روز اعدام هر روز ....
یعنی هنوز لحظه ی موعود فرا نرسیده ؟؟؟؟؟؟؟؟!