خانه > خاک > Sep 2010 | |
Sep 2010فروبستگیها و گشودگیها در نقد ادبی معاصرعلی نگهبان: انقلاب فرهنگی مأمور شد تا علم و فرهنگ را به جايگاه و مفهوم خاصی ارجاع دهد و معنیها و تعريفهای انحرافی را از آن باز گیرد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزهی هنری سازمان تبليغات اسلامی و چندين بنياد دیگر مأمور شدند تا فرهنگ و هنر را معنیدار كنند. پس واژههايی كه سركش شده بودند و از معنیهای آموختهشدهی پيش از انقلاب آزادی يافته بودند، اکنون با تمهيدها و شگردهای زبان به دستگاه معنايی ويژهای تن در داد. برنامه رادیویی خاک وقتی سوسکها عاشق میشوندحسین نوشآذر: یک مرد لبنانی که در جنگهای داخلی لبنان از نظر روحی آسیب دیده در مونترآل ِ کانادا، تحت درمان است. این مرد در اثر آزارها و خشونتهای جنگ در آستانهی جنون قرار دارد، آنقدر که حتی به توهمهای تصویری مبتلا شده و گاهی اوقات خودش را به شکل یک سوسک میبیند. یعنی واقعاً خیال میکند و حتی اطمینان دارد که سوسک شده است. او در این شرایط مثل یک سوسک فکر میکند و مثل یک سوسک دنیا را میبیند. از انقلاب به ادبیات، از ادبیات به انقلابپرهام شهرجردی: «موریس بلانشو، نویسنده و منتقد، زندهگیاش به تمامی وقف ادبیات و سکوتی شده که مخصوص اوست.» بلانشو که با چاپ عکس و تصویرش یکسره مخالف بود و از گفتوگو با مطبوعات خودداری میکرد، تصویری که از خود به دست داده اینگونه است: نویسندهای مرموز، دور افتاده، خلوت نشین و عزلت گزیده.متن زیر برای آشنایی خوانندهی فارسی زبان با اندیشهی انقلابی بلانشو ارائه میشود. نگاهی به آثار چند نویسندهی مستقل به مناسبت سیامین سالگرد آغاز جنگ عراق با ایران روایت انسانهای آسیبدیده از جنگحسین نوشآذر: جنگ هشت ساله نوعی از ادبیات داستانی را پدید آورد که در ایران به ادبیات دفاع مقدس معروف شد با نویسندگانی که به نویسندگان اسلامینویس اشتهار پیدا کردند.نگاه اسلامینویسان به جنگ، نگاهیست حماسی و ادبیاتی که پدید آوردند، از قلمرو ادبیات تبلیغی میآید. اما نویسندگان مستقل هم داستانهایی دربارهی جنگ نوشتند. روایت نویسندگان دولتی روایت پیروزی و اتحاد و روایت دیگری روایت شکست و انشقاق است. ویس و هزار سال تنهاییماریا صبای مقدم: ویس در ادبیات ایران تنهاست. هیچ زنی در ادبیات فارسی به صراحت ویس از خواسته خود سخن نگفته، که جوان است و می خواهد جوانی کند. که حاضر نیست جوانیش را به پای مردی پیر و فرتوت و خودکام، حتی اگر شاه مملکت هم باشد، بریزد. نه تاج و تخت میخواهد، نه زر و زیور و نه در قید نام و ننگ است. در تمامی ادبیات ایران، هیچ زنی به اندازهی ویس از «زن بودن» خود اگاه نیست. در نقد سلام مترسک، نوشتهی منیرالدین بیروتی یک رمان متمایزرامین کریمی: حجم یک رمان به خودی خود فاقد هرگونه ارزش انتقادی است؛ اما اگر رمان را در متن موقعیت عام رماننویسی امروز در نظر بگیریم، موقعیتی که مهمترین عامل تأثیرگذار آن سازوکار بازار است، انتشار یک رمان ۳۸۰ صفحهای، رمانی که از جنس رمانهای تیپیک عامهپسند هم نباشد، آن هم توسط ناشر معتبری مثل نیلوفر، مسئلهای تأملبرانگیز است.مدتی است که نمونهی نوعی رمان فارسی، کتابهای لاغر ۱۰۰ تا ۱۵۰ صفحهای است. به مناسبت سیامین سال آغاز جنگ عراق با ایران خواب و دفاع مقدسخواب و تعبیر خواب از موضوعات مهم ادبیات عرفانی ایران است. آنچه که در ادبیات قدیم ایران بارها تکرار شده بود اما از مشروطه تا انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ در ادبیات معاصر ایران جایی نداشت، در زمان جنگ در بسیاری از داستانهای دفاع مقدس به یک مضمون عمده تبدیل شد. برنامهی این هفتهی خاک به مناسبت آغاز هفتهی دفاع مقدس به «خواب» در داستانهای «دفاع مقدس» اختصاص دارد. کلنجار با انقلاب ٥٧منیره برادران: رمان کلنل اثر محمود دولتآبادی به دلیل عدم دریافت مجوز چاپ در ایران، به زبان آلمانی با ترجمهی بهمن نیرومند به چاپ رسیده است. کلنل داستان خانوادهای است که ثمرهاش از انقلاب ٥٧ مرگ و نابودی است. داستان از آنجا آغاز میشود که دو مأمور برای بردن کلنل آمدهاند تا جنازهی دختر نوجوانش، پروانه را تحویلش دهند. سه شب پیش از آن پروانه را برده بودند و کلنل منتظر این خبر بود. پس از رسوم اداری، دو مأمور کلنل و تابوت را تا گورستان همراهی میکنند. ريختشناسی داستانهای مينیماليستی - بخش دوم وقتی که شمعدانیها بوی غم میدهندجواد جزینی در بخش نخست مقالهاش زیباشناسی این نوع ادبی را مشخص کرد. اکنون در بخش دوم این مقاله به بهترین نمونههای داستانهای مینیمالیستی در ادبیات معاصر ایران و جهان اشاره میکند و تفاوت این نوع داستانها را با لطیفه و طرح نشان میدهد. داستان کوتاه «شمعدانیهای غمگین» نوشتهی ولفگانگ بوروشرت، داستان کوتاهی از ماکس فریش و همچنین نخستین داستان مینیمالیستی ایران را به گزینش و ترجمهی جواد جزینی میخوانیم. بخش نخست ريختشناسی داستانهای مينیماليستیجواد جزينی: مينیماليستها را میبايد فرزند خلف جنبش فرماليستها به حساب آورد. فرماليست تجلی روح «صورت» در ساخت اثر هنری بود که در حوزههای مختلف هنر از جمله موسيقی، نقاشی، شعر، داستان و ... نفوذ کرد. مينیماليسم تجلی و بروز تلاش فرماليستها در ايجاد «شکل»های جديد بود. تلاشی در جهت تجربههای نو در پديد آوردن شيوههای تازه که شعار اصلی فرماليستها بود. گرهارد منشینگ بلندگوها نفس نمیکشندترجمه امید نصرتی: «پایان انجمن هنری» مجموعهای است از قطعات ادبی و داستانهای کوتاه اروتیک که از قابلیت نمایشی برخوردارند و بارها همراه با گیتار روی صحنههای تأترهای کوچک در شهرهای مختلف آلمان اجرا شدهاند. «بلندگوها نفس نمیکشند» یکی از داستانهای کوتاه این مجموعه است که پس از وقفهای طولانی اکنون در بخش ادبیات اروتیک خاک منتشر میشود. برنامهرادیویی خاک به مناسبت سالروز درگذشت جلال آلاحمد مشروعیتباختگی حکومت مذهبی در نونالقلمحسین نوشآذر: آل احمد به بازنگری گذشته که اتفاقاً از گفتمانهای امروز روشنفکری ایران است، اعتقاد داشت. او مینویسد: «شکست جبهه ملی و برد کمپانیها سکوت اجباری مجددی پیش آورد که فرصتی بود برای به جد در خویشتن نگریستن و به جستجوی علت آن شکست ها به پیرامون خویش دقیق شدن.» از طرف دیگر آلاحمد تحت تأثیر سارتر آزادی را در توانایی درگیر شدن با عمل برای ساختن آینده میدید و ازین لحاظ با بنیانگذاران نهضت چریکی همسو بود. نگاهی به شعر کورش زندی کن و فیکنساقی قهرمان: راوی شعرهای کورش زندی در مجموعهی حرف اول، مفعول است، اما رفتار منفعل ندارد. این مفعول، قادر است و در صحنههای عاشقانه این قدرت را فراموش نمیکند. در جملهبندیهای شعر نیز فراموش نمیکند که این مفعول، یک مفعول قادر است که دارد مینویسد. صریح مینویسد و صدایش صاف و روشن است. در خطی برابر با عاشق می ایستد و با شیطنتی باهوش به چهرهای که نقش عاشق را بازی میکند، نگاه میکند. گشتی در جهان داستانی به آذینحسن میرعابدینی: تلاش میکند با بازخوانی مختصر آثار داستانی به آذین، به یک داوری عادلانه دربارهی چند و چون آثار داستانی او بهعنوان نویسنده، مترجم و یک شخصیت سیاسی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بهدست دهد. محمود اعتماد زاده (به آذین) در تیر ماه ۱۳۷۰ چند ماهی پس از آزادی از زندان جمهوری اسلامی خاطرات خود را هم روی کاغذ آورد.نظر حسن میرعابدینی (منتقد و پژوهشگر ادبیات داستانی) را دربارهی آثار داستانی بهآذین میخوانیم. گفتوگو با خشایار پسرخسته، شاعر و داستاننویس همجنسگرای ایرانی پارهشدن نخ تسبیح چهطوری است؟حمید پرنیان: خشایار خسته از سال ۲۰۰۴ در وبلاگ «پسر خسته» مینویسد و در شمار وبلاگنویسان قدیمی است. در سال ۲۰۰۸ مجموعه شعر خود به نام «درست گفتم؟ حرفهای ما همیشه همین بوده» را با نشر افرا، و در سال ۲۰۱۰ داستان بلند «قهوهخانه» را با نشر گیلگمیشان که انتشاراتی متعلق به کتابخانهی دگرباشان است منتشر کرد. در همین زمینه گفتوگویی با خشایار انجام دادهام. بررسی شعر افشین کریمیفرد با نگاهی به دو کتاب «داشت میمیرد» و «سادش» نوشتن بر حبابی به حجم چهل سالاحسان ایمانیان: با نگاهی سطحی به دو مجموعهی «داشت میمیرد» و «سادش» متوجه میشویم که تقاوت مشخصی بین شعرهای دو کتاب به چشم میخورد. هر چند که با دقیق شدن در سطرهای کتابها و با ردیابی عناصر سبکی، خطوط مشترکی در هر دو کتاب پیدا میشود، اما بیرونیترین لایهی ماهیت شعرها به کلی با هم متفاوت است و هر کدام به واسطهی مهمترین خصوصیت جوهریشان به دو دورهی متفاوت شعر فارسی تکیه دادهاند. نگاهی گذرا به «مصطفی شعاعیان و رمانتیسم انقلابی» نوشتهی انوش صالحی، نشر باران، ۲۰۱۰، سوئد در شهر افسانه و فقر و آماس«مصطفی شعاعیان و رومانتیسم انقلابی» اثری است پژوهشی دربارهی مصطفی شعاعیان بنیانگذار «جبههی دموکراتیک خلق» و «جبههی آزادیبخش مردم ایران» که به تازگی توسط نشر باران در سوئد منتشر شده است. این کتاب را انوش صالحی نوشته است. برنامهی رادیویی این هفتهی خاک به کتاب «مصطفی شعاعیان و رومانتیسم انقلابی» نوشتهی انوش صالحی اختصاص دارد. مانیفست برلیناوژن یونسکو، محمد ربوبی:من تآتر نمینویسم که داستانی نقل کنم. تآتر نمیتواند روایی باشد، چون دراماتیک است. برای من، تآتر فقط توصیف واقعه نیست: چون دراین حالت، رمان یا فیلم خواهد شد. یک قطعه تآتر، ساختاری است از چندین موقعیت و وضعیت شعور انسان که دربرگیرندهی همهی آنهاست، اهمیتشان بیشترمیشود، به هم گره میخورند و سرانجام، یا گرهها ازهم بازمیشوند و یا با پیچیدگی غیرقابل تحملی پایان میگیرند. نگاهی به مجموعه شعر «پس از این اگر از هراس خالی بمانم» نوشتهی رباب محب، نشر لاجورد، تهران 1384 اگر از هراس خالی بمانمسهراب رحیمی: بیشک رباب محب یکی از فعالترین چهرههای شعر مهاجرت است که پس از چاپ چندین و چند مجموعه شعر در سوئد، این بار کتابش را در ایران به ناشر سپرده است. در این کتاب با دو مرحله از شاعری روبرو هستیم، یا شاید دوگونه نوشتن. نوع اول که نوشتن با زبانی کلاسیک و مرسوم، و نوع دیگر که نوشتن با زبانی روان و راحت که آمیخته است با بازیگوشیهای زبانی و خطر کردن در عرصههای نو. دیگشکوفه تقی: بیستوپنج سال بعد، یک هفته مانده به چهارم مرداد به تهران رفتم. چهلوهفتمین سال تولد و بیستوپنجمین سال مرگ سهراب بود. میخواستم بالاخره یک قرمهسبزی به سبک مادرم بپزم و این تابوی بیستوپنج ساله را بشکنم. گوشت بره، روغن کرمانشاهی، زعفران فراوان، برنج طاری دمسیاه، همه را به شیوهی گذشتههای مادرم تهیه کردم. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|