خانه > انديشه زمانه > اندیشه سیاسی > دانشگاهها را زندان میکنیم | |||
دانشگاهها را زندان میکنیماکبر گنجیآیتالله خمینی در اوایل انقلاب طی یک سخنرانی گفته بود: زندانها را دانشگاه خواهیم کرد. سه دهه بعد، این پروژه فارغ التحصیلان خود را بیرون میدهد: حجاریان، ابطحی، عطریانفر، شریعتی و... که واحدهای درسی نوشته شده به وسیلهی سلطان را «پاس» کردهاند، در سیمای جمهوری اسلامی، امتحان پس میدهند و علوم اجتماعی مدرن را از زوایای گوناگون نقد و رد میکنند. وضعیت بسیار خوب دانشگاه اوین (بازداشتگاه ۲ الف سپاه) را به تصویر میکشند، از رابطهی انسانی اساتید (بازجویان سپاه) با دانشجویان (زندانیها) سخن میگویند، از اینکه زمامداری آیتالله خامنهای ادامهی زمامداری پیامبر گرامی اسلام است، از این که اعترافکنندگان به خطا و توبهکنندگان از تحصیل در علوم اجتماعی شجاعترین افرادند،اما بقیهی بازداشتشدگان حتی شجاعت اعتراف به خطا و توبه از گناهان را هم ندارند. کلاسی که سعید حجاریان پاس کرد تا به این نتایج درخشان رسید، به شرح زیر بود: از همسر او چند جلسه امتحان گرفتند (چند جلسه بازجویی کردند) و او در امتحانها رد شد (او را به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق متهم کردند)، پسر جوان او را هم امتحان کردند (در ماشین او چند کیلوگرم مواد مخدر جاسازی کردند)، اما او هم در این امتحان رفوزه شد (او را به قاچاق مواد مخدر متهم کردند که حکماش اعدام بود). وقتی سعید حجاریان نتایج باورنکردنی امتحانات همسر و فرزندش را دید، چارهای جز آن نداشت که برای قبولی همسر و فرزندش (رفع اتهام ساخته شده به وسیلهی بازجویان سلطان)، خود را رفوزه کند (حاضر بود هزینهی نظریهپردازیاش را بپردازد، اما حاضر نبود که همسر و فرزندش هزینهی نظریهپردازیهای او را بپردازند).
تنها پروژهای که ناتمام باقی مانده است، پروژهی تبدیل دانشگاهها به زندان است که فاز سوماش در حال انجام است. بسیج دانشجویی، بسیج استاتید، دفاتر نمایندگی ولی فقیه، رؤسای دانشگاه که قبلاً معاون وزیر اطلاعات بودند؛ همه و همه وظیفه دارند که به بهترین نحو ممکن، دانشگاهها را به زندان تبدیل کنند. تولیدات این زندانها چیزی خواهد بود از قبیل، «دکتر سعید مرتضوی»، «دکتر حسین اللهکرم»، «دکتر محمود احمدینژاد»، «دکتر علی کردان»، «دکتر رحیمی» معاون اول احمدی نژاد، «دکتر عباسی» استراتژیست بزرگ. یکی از مهمترین روشهای زندان کردن دانشگاهها، دو حملهی شبانه به کوی دانشگاه تهران بود. در زندانها، هر ماه یک بار نیروهای حفاظت اطلاعات به بندها حملهور میشوند و همه چیز را ویران میکنند و میروند. حمله به دانشگاههای اصفهان، شیراز، تبریز و... هم بخشی از همین پروژه بود. قرار است در ماههای آینده اردوهای تنویر افکار برای دانشجویان برگزار کنند. نتیجه: تمامی رویدادهای ذکر شده، اثبات میکنند که رژیم جمهوری اسلامی، «نظام سلطانی» نیست. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خب مبارک است. سرانجام آقای گنجی هم از این واژه آزاردهنده "سلطان" و تشویق دیکتاتور دست برداشت. یه شله زر نذر کرده بودم بروم نذر خود را ادا کنم :)
-- آرش ، Sep 25, 2009جناب گنجی
-- آرام ، Sep 26, 2009با این همه آگاهی و دانشی که دارید از شما بعید است که امروز به این نتیجه برسید که این رژیم سلطانی نیست.
از سی سال قبل هم معلوم بود این رژیم نظام "اسلامی" بوده و هست نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.
به آرام:
دانستن اينكه يك نظام سياسي، كدام شق از انواع ديكتاتوري است، به حصول و اختيار روش مناسبتر كمك ميكند. چرا كه هريك از انواع ديكتاتوري حزبي، حكومت نظامي و ديكتاتوري فردي(نظام سلطاني) روش هاي خويش را ميطلبند
-- محسن ، Sep 26, 2009خمینی همچنین یکبار گفته بود که «مستکبر باید مستتضعف شود و مستضعف مستکبر.» تربیت نا اهل (نظام) را نگیرد چونکه بنیادش بد است -- تربیت نااهل (نظام) را چون گردکان بر گنبد است.
-- بدون نام ، Sep 26, 2009خب منظور از اين مقاله چيست؟لطفا كمي توضيح بدهيد
-- بدون نام ، Sep 27, 2009