خانه > وبلاگ زمانه > Aug 2007 | |
Aug 2007مخاطب سازنده رسانه استرسانهها در دورهی گذار جامعهی جوان امروز ایران، به دو بخش سنتی و مدرن قابل تقسیماند. من اما به این تقسیمبندی کاری ندارم، آنچه که مرا پیش از خبرنگار شدن برای رادیو تحت تاثیر قرار داد این شعار رادیو بود که عمیقا به آن باور دارم: «مخاطب سازندهی رسانه است». سازنده نه به معنای برنامهساز «که این هم البته جزء خط و مشیهای رادیو عنوان شده» که به معنای تغییر دهنده، جهتدهنده و اثرگذار. کسی که به عنوان غنیترین سرمایهی رسانه تلقی شود. این، رسانه را نزد مخاطب جذاب میکند. روزنامه نگاری آماتوری را باور كنيممهمترين نكته براي هر رسانهاي شخصيت و جايگاهي است كه به آن در ميان مردم و متخصصين مشهور ميشود. به طور مثال كسي كه روزنامه «سان» ميخواند با كسي كه روزنامه گاردين تفاوت سليقه و عقيده دارد. اين در مورد... حرفه ای بودن در دنیای دیجیتالحرفه ای بودن در دنیای دیجیتال معنای تازه ای یاقته است و معیارهای ارزشگذاری تغییر کرده است. به دیگر سخن هدف یک کار حرفه ای همچنان پابرجاست اما روشهای دسترسی به آن هدف تغییر کرده اند. هدف تمامی ابرازهای رسانه ای ( از آغاز تا کنون) ایجاد پل ارتباطی برای ارسال پیام به مخاطب بوده است. در دنیای دیجیتال روشهای دسترسی به ابزار رسانه ای سهل شده است اما علیرغم کثرت تولید در تمامی جوانب و شئونات رسانه ای تنها مواردی «حرفه ای» محسوب می شوند که بتوانند پل ارتباطی بین مخاطب و پیام را به درستی ایجاد کنند. اینکه چه کسی، با چه دانشی، و با چه ابزاری پیام را منتقل کرده است دیگر مورد نظر نیست. ایدهات را بگذار روی میز!اگر مخاطب، پیچ رادیو را برای شنیدنتان بچرخاند، در اینترنت روی اسمتان کلیک کند یا صدای شما را به صورت پادکست با خودش اینور و آنور ببرد شما برندهاید وگرنه در اولین فرصت یا باید تغییر کنید یا سرتان را توی دیوار بکوبید. زمانه؛ فرصتی برای حوزهی عمومی جایگزیناکنون به مددِ رسانههای ترازِ جدید ـ مثل وبلاگها ـ حوزههای خصوصی و عمومی دیگر مرزهای سفت و سختِ قبلی را ندارند. مرزها به کمکِ رسانههای نو، شکسته. وبلاگها، مانندِ برنامههای خانوادهی تلهویزیون، تقلیدی تصنّعی از فضای واقعی خانه نیستند: آنها خانههای واقعی وبلاگنویسانند و به تَبَعِ وبلاگستان، «زمانه» هم با ضبطِ «خانگی»، آمده تا حدود و ثغورِ فضای عمومی و خصوصی را به هم بریزد و این بار، آدمهای واقعی را در مکانهای واقعی، جایگزینِ آدمهای مقلّدی سازد که در مکانهای مصنوعی سعی در تولید صمیمیّتی میکردند که هدفش «پذیرش» در مکانهای خصوصی بود. زمانه مجری «حرفهای» نداردهمیشه از رادیو بدم می آمد؛ فرقی نمیکرد، رادیوی فارسی زبان آنسوی مرزها هم آزارم میداد. دلیلش غیر از محتوا و سبکهای کلاسیک برنامهسازی، مجریانی بودند که توجهی به شعور شنونده نداشتند و از خودشان حالات و صداهایی درمیآوردند که در شرایط حرف زدن عادی از آن نشانهها خبری نبود. اینکه رادیوی ماشین را وسط ترافیک و بین چهار تا چراغ قرمز روشن کنی تا وقتت بگذرد بیشتر باعث عذاب میشد تا در سکوت، دود و شلوغی را پشت سر بگذاری. حداقل در سکوت، خبری از آن "ر" و "ش" های غلیظ و لحن کشدار و ملون مجری نیست. زمانهی ما و رادیو زمانهرادیو زمانه تجلی ظهور یک رسانهی بدون مرز است. رسانهای که گر چه در ذاتش ایرانیست و تاکید بر ایرانیت را در مناسبتهای مختلف نشان داده، اما به رسانهای بدون مرز تبدیل شده که در هر گوشهی دنیا خبرنگاری دارد. کسانی که برنامه تولید میکنند خودشان به یک رسانه تبدیل شدهاند. این ویژگی هنگامی بیشتر به چشم میآید که بدانیم تنها یک سال از تأسیس زمانه میگذرد و این همه پیشرفت در کوتاه مدت تأمل برانگیز است نقد بی تعارف اندیشه زمانهتمام خوبیهای زمانه را من يک طرف میبينم و نشان حضور پر رنگ و بلامنازع روشنفکری سکولار (میشود گفت دينستيز؟) را هم يک سوی ديگر. زمانه به هر دليلی که وضعِ امروزیاش چنين باشد، از منظر فکری برای من اعتبار يک رسانهی متکثر را در عرصهی اندیشه ندارد. حداکثر میشود به آن مراجعه کرد برای اينکه ببينی چه کسی احتمالاً انديشهات را به چالش کشيده (يا آن را به تمسخر گرفته است). اما مسئول متکثرتر شدن زمانه کیست؟ مخاطب؟ چه بسا اين پاسخ را از سوی زمانه بشنويم، اما اين پاسخ درستی نيست. در سالگرد زمانه نگاهتان متفاوت استجمشید فاروقی -- نگاه زمانه با نگاهی که توی رادیوهای فارسیزبان دیگر وجود دارد تا حدودی متفاوت است. خیلی از رادیوها نگاهشان به مسایل فرهنگی و اجتماعی نگاهی سیاسیست، شما نگاهتان به سیاست نگاه فرهنگیست. و این یکی از ويژگیهای رادیو زمانه است که فکر میکنم بخاطر همین هم توانسته آن میزان شنوندهای را که الان دارد و مخاطبی که برای سایت دارد، به خود جذب کند. در سالگرد زمانه زمانه، نمایشگاهی با غرفههای متعددفرنگیس حبیبی -- رادیو زمانه در تاریخ روزنامهنگاری ایران یک مورد یگانهست، بخاطر چند پایهای بودنش و کنارهم قرارگرفتن متن و صدا و تصویر. در واقع محل ملاقات عدهی زیادی از کسانیست که حرفی برای زدن دارند. برای من رادیو زمانه [هروقت که سری به آن میزنم] همانند یک نمایشگاه بزرگ است که چندین غرفه دارد و هرکسی بنابر ذوق و نیازش میتواند برود به یکی از غرفهها و یا به چندتا از این غرفهها و آنچه را میخواهد دنبالش بگردد. در سالگرد زمانه بدون باید نباید، بدون جلسه، بدون سیگاراین طبیعی است که در رسانههای مختلف، مثل روزنامه، مسئول هیچ صفحه یا بخشی، بگیرید سینما یا تئاتر، در کار نفر بغل دستیشان، مثلاً ادبیات یا معماری، دخالت نمیکنند یا خط و ربط آن را از پیش مشخص نمیکنند، اما خاصیت هم اتاق بودن، هر روز سلام و علیک و چای خوردن و بحث کردن و احیاناً سیگار کشیدن، در طعم نهایی محصول، اثرگذار است. یعنی به هرحال توافقی بر سر آن چه که باید تولید شود وجود دارد. توافقی که حاصل همان همسو شدن دیدگاهها در جریان همکاری نزدیک و مستمر است. در سالگرد زمانه از اتاق خود به جهان وصل می شویدهنگامى كه به سايت خودم رجوع مى كنم كه رايو زمانه آن را ايجاد كرده است برنامه ديگران را هم كنار آن مى بينم. راديو موفق شده است بخشى از بهترين و ارزشمند ترين شخصيت هاى هنرى، ادبى و سياسى ايران را به خود جلب كند. من طبق معمول آرزومند روابط شترگاوپلنگى هستم! در اسناد دوران قاجار مى خوانيم "نوروز پيروز، رجب المرجب، توشقان ايل..." اين يعنى تركيب حداقل سه فرهنگ مختلف در يكديگر، سه فرهنگ كه از متن سه دسته زبان با ريشه هاى مختلف زبانى نشات گرفته است. اين يعنى ايران. يعنى فرهنگ تحمل و تسامح كه در عرفان خود عشق جهانى را، خيلى پيش تر از تمام سوسياليست هاى جهان تعريف كرده است. من در چهره كارگزاران راديو زمانه مى خوانم كه اين پيام را دريافت كرده اند. درهاى اين راديو به روى تمام افراد با استعداد باز است. عده قابل ملاحظه اى از طريق شبكه تارنما به راديو گوش مى دهند يا برنامه ها را مى خوانند. پس هركس در سياره خود نشسته است و با سيارات ديگر تماس مى گيرد. دنياى شازده كوچولوى سنت اگزوپرى تحقق پيدا كرده است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|