پرسه‌نگار


به بهانه‌ی سالگرد انقلاب اکتبر
اضطراب لنین

آرمین مالکی: اضطراب لنین، اضطراب کسیست که تصمیمی کلیدی می‌گیرد. او تاریخ را به صورت عمارت عظیمی که هم اکنون بر سرش آوار می‌شود نمی‌بیند. مواد منفجره می‌آورد تا خود، عمارت تاریخ را منفجر کند. در لحظه‌ای که در‌های سرنوشت را گشاده می‌یابد، دست به انتخاب می‌زند. مضطرب است، تا عمق وجودش از دشواری این تصمیم گیری لرزیده، اما از تصمیم گرفتن باز نمی‌ماند



بخش دوم و پایانی
فرایند تشکیل شورای انقلاب

سحاب سپهری: بلافاصله بعد از بازگشت به ایران، آقای خمینی در روز ۱۶ بهمن سال ۱۳۵۷ آقای بازرگان را به نخست‌وزیری منصوب و او را مامور تشکیل دولت موقت کرد. در آن زمان متن حکم نخست‌وزیری آقای بازرگان در تلویزیون خوانده شد و ویدئوی آن در یوتیوب وجود دارد. آیت‌الله خمینی در ابتدای متن حکم نخست‌وزیری مهندس بازرگان نوشت: «بنا به پیشنهاد شورای انقلاب و بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران ... جنابعالی را ... مامور تشکیل دولت موقت می‌نمایم.»



بخش نخست
فرایند تشکیل شورای انقلاب

سحاب سپهری: شورای انقلاب در تاریخ نزدیک ایران نقشی کلیدی بازی کرد. با این همه، روند تشکیل و عملکرد این شورا و تاثیر آن در سیر حوادث تاریخ اخیر ایران کمتر مورد توجه متناسب قرار گرفته است. نوشته‌ی حاضر یک بررسی کلی از تشکیل شورای انقلاب و روابط کلی در داخل ساختار قدرت را ارائه می‌دهد تا بتوان به شناخت بهتری از روابط بین آقایان بنی‌صدر و خمینی در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ دست یافت.



نگاهی دیگر به حملات انتحاری فلسطینیان
چه کسی دوست دارد «خود» را منفجر کند؟

لیلا رهنما: مگر کودکان بی گناه اسراییلی چه خطری متوجه مبارزان فلسطینی می‌کنند که باید قربانی این انفجارها شوند؟ پاسخ این است که غیرنظامیان به ظاهر خطری برای مبارزان فلسطینی ندارند. آنها هرگز سلاحی به دست نمی‌گیرند، آنها هرگز علیه فلسطینیان نمی‌جنگند و فقط به زندگی صلح‌آمیز مشغولند. ولی یک فلسطینی یا به عبارت بهتر یک مبارز فلسطینی هرگز به یک شهروند اسراییلی به این چشم نگاه نمی‌کند. برای او زندگی صلح‌آمیز شهروندان اسراییلی فقط یک تقسیم وظایف در راستای هدف نابودی وطن وی است.



خوانشی از عکس‌‌‌های جنگ مهدی منعم - بخش دوم
قربانیان غیرنظامی‌ مین

لی‌لی اکبری: علی‌رغم تلاش‌‌‌های جهانی انجام شده پیرامون مشکل مین، مناطق بسیاری هم‌چنان آلوده به مین‌‌‌های زمینی هستند به طوری که تخمین زده می‌شود حدود ۴۵ تا ۵۰ میلیون مین در زمین‌‌‌های حداقل ۷۰ کشور دنیا وجود دارد. ایران با داشتن حدود ۱۸ میلیون مین، یکی از کشورهای آلوده به مین دنیا محسوب می‌شود. گزارش‌‌‌ها نشان می‌دهد که همچنان سالیانه مین‌‌‌ها ۱۰ هزار غیرنظامی ‌را کشته یا مجروح می‌کنند.



خوانشی از عکس‌‌‌های جنگ مهدی منعم - بخش دوم
خیره در چشمان جنگ

لی‌لی اکبری: مهدی منعم در سال ۱۳۶۲ عکاس خبرگزاری ایرنا بود. آن زمان یک گروه از کارشناسان سازمان ملل متحد برای بررسی حملات هوایی رژیم عراق به مناطق مسکونی، به ایران آمده بودند که شهر بانه توسط هواپیماهای عراقی به شدت بمباران شد. منعم به بانه سفر می‌کند و اجساد بی‌شماری از کشته‌شدگان غیر نظامی را می‌بیند که مردم مشغول دفن آن‌‌‌ها بودند. در گوشه‌ای از شهر مردم پوکه‌‌‌های زیادی را جمع کرده و منتظر رسیدن کارشناسان سازمان ملل بودند.



خوانشی از عکس‌‌‌های جنگ مهدی منعم - بخش اول
قربانیان جنگ، سفیران صلح

لی‌لی اکبری: به مناسبت روز جهانی صلح، نمایشگاهی از عکس‌‌‌های «مهدی منعم» در تالار پاییز خانه هنرمندان به نمایش در آمد. این نمایشگاه جایی برای دیدن آدم‌هایی است که بعد از جنگ کمتر دیده شده‌اند. جنگ قربانیان خود را فراموش می‌کند تا نفسی تازه کند و جامعه‌‌‌ها و انسان‌‌‌های دیگری را در کام خود بسوزاند. منعم طی ۲۰ سال پس از پایان جنگ به سراغ قربانیان آن رفته تا با دوربینش با نسیانی که در ذات بی‌رحم همه جنگ‌ها نهفته است مقابله کند.



دهه شصت ما و دوران طلایی آن‌ها

بهنام امینی: از آن روزی که میرحسین موسوی در لابه‌لای اظهارنظرش تعبیر «دوران طلایی امام راحل» را به کار برد باب جدیدی در مباحثه درباره دوره زمام‌داری آیت الله خمینی و بویژه دهه شصت گشوده شده است. با وجود نوشته‌ها وگفته‌‌های فراوانی که درباره دهه شصت موجوداست همچنان نیازبه توصیف وتحلیل فضای عمومی آن سال‌ها کاملا محسوس و ملموس است.



بر سنگ گوری سبز

آرمین مالکی: بیایید دو مورد متمایز را کنار هم بگذاریم. به خیابان آوردن مردم جهت نمایش سیاسی، گرچه همیشه به نوعی تهدید کاربرد زور را با خود به همراه دارد، ولی می‌تواند تاکتیک سیاسی‌ای کاملا متفاوت از خود کاربرد زور باشد. دوم آن که در عمل، شرایط کنش سیاسی، یعنی طبیعت نظم حاکم، است که رابطه‌ی این دو پدیده‌ی متمایز را تعیین می‌کند. اگر در شرایط حاکمیت رژیمی سرکوبگر، دست به نمایش سیاسی بزنید، با سرکوب روبرو می‌شوید و حالا برای این که زنده بمانید یا باید فرار کنید و یا باید زور به کار ببرید.



اصالت مرگ در جنگ هشت‌ساله

فرهاد سلمانیان: مفهوم «شهادت‌طلبی» و کاربرد آن در جنگ هشت‌ساله‌ی ایران با عراق گستره‌ای انکارناپذیر داشت. اگر جنگی به کشوری «تحمیل» شده باشد، دفاع در برابر دشمن نیز هم‌زمان به آن تحمیل شده است. این نوشته با چشم‌پوشی بر ساده‌سازیهایی مانند میهن‌دوستی و محوریت ارزش‌ها در موضوع مرگ در جنگ، نگاهی به شهادت‌طلبی و عملیات استشهادی دارد.



من، برزخ پوست هندوانه، و همایش برلین

مهشید راستی: دوستی تعریف می‌کرد که در زمان کودکی وقتی هندوانه می‌خریدند گل هندوانه مال پدر بود که بزرگ خانه بود و آن‌چه برای ما باقی می‌‌ماند، پوست هندوانه بود و هنر تراشیدنش با قاشق. وقتی بچه‌دار شدیم و بچه‌هایمان بزرگ شدند به حقوق کودک‌ آشنا شدیم و گل هندوانه نسیب بچه‌های‌مان شد باز ما ماندیم و قاشقی و پوست هندوانه. به یاد این دوست افتادم وقتی که از طرف دوستی به همایش گفت‌وگو در برلین دعوت شدم.



تله‌ای به نام «طبقه‌ی متوسط»

آرمین مالکی: درست کردن جعبه سیاه طبقه‌ی متوسط، فراموش کردن پیچیدگی‌های ساختار طبقاتی جامعه، و در کنار آن وارد نشدن به بحث ترکیب طبقاتی واقعی «سبز»‌ها می‌تواند در خدمت مقاصد درست و نادرست زیادی قرار گیرد. یکی از این مقاصد، همان است که معمولا سیاست‌مداران با انکار و کم‌رنگ جلوه دادن تفاوت‌ها مطرح می‌کنند: مسئله‌ی خطیر و پراهمیت حفظ وحدت جنش سبز.



گمشده در ترجمه

مهشید راستی: روز جمعه ۱۲ شهریور معادل با سوم سپتامبر در استکهلم جلسه‌ای با شرکت آقای محمد مصطفایی، به دعوت انجمن حق زن و شبکه مبارزه با خشونت ناموسی برگزار شد. این جلسه که در رابطه با پرونده‌ی سکینه‌ آشتیانی و به منظور برجسته کردن این پرونده و درخواست از دولت سوئد در رابطه با برخورد با این معضل حقوق بشری برگزار شده بود. مسئله‌ی حقوق بشر در ایران مسئله‌ی حساسی است، و چنین جلسه‌ای با توجه به حساسیت پرونده و حساسیت وضعیت ایران، جای دارد که جدی برگزار شود و جدی گرفته شود. که متاسفانه این‌گونه نبود.



چیستی کاربرد زور - بخش پایانی
خشونت نهفته در «ثبات»

آرمین مالکی: اعمال مستقیم قهر، و یا جلوگیری از برآورده شدن نیاز‌های انسانی با تحمیل فقر، دو روی سکه‌ی پدیده‌ی واحدی هستند که کاربرد زور نام دارد. تصویر فرشته‌ای که بر دروازه‌های باغ عدن شمشیر‌ش را تکان می‌دهد تا آدم را از دست رسی به مواهب باغ ناامید سازد، تصویر جاودانه‌ی اعمال زور توسط حاکمان است. آنچه در بطن این تصویر از همان دوران‌های نخستین تمدن بشری حک شده است، رابطه‌ی اعمال زور و محرومیت اقتصادی ست.



چیستی کاربرد زور - بخش سوم
توان انقلابی تمایز رنج طبیعی و رنج انسانی

آرمین مالکی: آن‌چه باعث می‌شود مارکس رنج مردمان فرودست نظام سرمایه‌داری را رنجی انسانی بداند، باور او به امکان تحول است. مارکس عمیقا و صمیمانه اعتقاد دارد که با حفظ توانایی‌های تکنولوژیک و دانش علمی موجود، جهان دیگری ممکن است که در آن توزیعی عادلانه‌تر صورت بگیرد، و در نتیجه راه برای شکوفایی استعداد‌های بالقوه‌ی انسان‌ها هموار‌تر گردد.



چیستی کاربرد زور - بخش دوم
تاریخ رنج‌اندیشی و جایگاه زور

آرمین مالکی: انسان موجودی است که از نظر طبیعی مستعد رنج است. تصویر رمانتیک قرن نوزدهمی انسانی که با هماهنگی در دامان طبیعت زندگی می‌کند، تصویری که با فرو نشستن امواج خروشان سیاسی دهه‌ی شصت قرن حاضر تا حدودی در چهارچوب احزاب سبز احیا می‌شود و پتانسیل تحول آفرین نسلی پرشور را سیاست زدوده می‌سازد، حاصل فراموش کردن گرسنگی و بیماری تهدید کننده‌ی زندگی انسان بدوی است.



نوشته‌ای درباره «ممه را لولو برد» و چند چیز خنده‌دار دیگر
حاکم، پوچی و خنده

امین بزرگیان: «ممه را لولو برد»، «انگلستان جزیره‌ای کوچک در غرب آفریقاست»، «ایران، آزادترین کشور دنیاست»، «دانش‌آموزی در زیرزمین خانه‌اش اورانیوم غنی کرده است»، «ندا آقا سلطان با همکاری خودش کشته شده است» و غیره، عباراتی‌اند کافکایی از هیچ، که صبح‌ها تیتر اول روزنامه‌ها و رسانه‌ها می‌شوند. پشت این هیچستان، توهم اداره جهان خوابیده است.



چیستی کاربرد زور - بخش اول
دو فرم خشونت ناب

آرمین مالکی: اگر زور از یک سو امری زیستی (بیولوژیک) است، از سوی دیگر امری اجتماعی است. زور از آن جهت که بدن را دردمند می‌سازد و می‌دراند، برای ناظران پدیده‌ای بیرونی و عینی است. چاقویی که بدن را می‌برد با چاقویی که نان را می‌برد از این دیدگاه فرق چندانی ندارد. مختصات هر دو را می‌توان توصیف و بایگانی کرد. از دید شخص مورد شکنجه، زور را نمی‌توان پدیده‌ای بیرونی دانست که باید به صرافت مطالعه شود آن‌چه او تجربه می‌کند چندان قابل تبدیل به کلام نیست.



تو مثل من نباش!

مهشید راستی: بگذار چیزی را به تو بگویم، ما طرفدار دمکراسی نبودیم. طرفدار آزادی نبودیم. هیچ شناختی از آن نداشتیم. دسته‌ی ما دسته‌ی انسان‌هایی آرمان‌گرا بود،خود را آزادی‌خواه می‌‌دانستیم. من قدم در راه نادانسته‌ای گذاشتم، من بدون شناخت از سران جنبش، آن را حمایت کردم. بدون شناخت از توانایی‌های خودم، فکر کردم که اگر غیر از خواست من شد، تغییرش می‌دهیم. من از اعدام سران رژیم ناراحت نشدم.



تراختور به مثابه امری اجتماعی

بهنام دارایی‌زاده: بی‌تردید حواشی مسابقه‌ی فوتبال هفته‌ی گذشته بین تیم‌های پرسپولیس و تراکتورسازی تبریز، امری بیش از یک رویداد صرفاً ورزشی بود. امری که از جهات مختلف باید به آن نگریست، تحلیلش کرد و به‌طور جدی نسبت به پیامدهای خطرناک آن هشدار داد. واقعیت این است که در این سال‌ها «تراختور» در جامعه‌ی ایران به نمادی از یک هویت اجتماعی که خود را در اقلیت تعریف کرده تبدیل شده است.