تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

گردشگری ملی و آثار توسعه‌بخش آن

کیومرث مسعودی، جامعه‌شناس و پژوهشگر شهری

گردشگری ملی در بیشتر موارد صرفا از جنبه‌ی فراغتی مورد توجه قرار گرفته و به آثار توسعه‌بخش آن در سایر عرصه‌ها کمتر پرداخته شده است. بر این اساس، در این مقاله تلاش شده است که آثار و پیامدهای توسعه‌آفرین روند گردشگری در حیطه‌ی ملی شناسایی و در حد مقدور تشریح شود.

آثار «توسعه‌بخش» گردشگری در عرصه‌های اساسی زیر تشریح و بررسی شده است:

۱ـ گردشگری به مثابه گزینه‌ی جدید توسعه‌ی اقتصادی
۲ـ آثار اقتصادی توسعه‌ی گردشگری (یکپارچگی اقتصاد ملی)
۳ـ گردشگری به مثابه گزینه‌ی جدید توسعه‌ی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی (وحدت ملی)
۴ـ گردشگری به مثابه گزینه‌ی جدید توسعه‌ی کالبدی – فضایی و آمایش سرزمین


در مناطقی که فاقد بنیان‌ها و توان‌های لازم برای شکل‌گیری اقتصادی کشاورزی، صنعتی و خدماتی هستند، گردشگری قادر است زمینه‌های جدیدی برای توسعه و رشد اقتصادی منطقه ایجاد کند.
این گونه مناطق معمولا از بنیان‌های شناخته شده‌ی اقتصادی محروم و با مشکلات زیر دست به گریبان‌اند:

ـ نداشتن اراضی گسترده و مناسب کشاورزی یا فراهم نبودن شرایط بهینه‌ی کشاورزی (آب – خاک)
ـ نبود زیر ساخت‌های صنعتی
ـ دورافتادگی از مراکز اصلی توسعه
ـ پایین بودن سطح جمعیت و شکل نگرفتن خدمات مورد نیاز
ـ نبود مزیت نسبی اقتصادی و در نتیجه جذب نکردن سرمایه، فناوری و نیروی کار

این مناطق معمولا از ویژگی‌هایی برخوردارند که برای توسعه‌ی کلاسیک اقتصادی عامل منفی، لیکن برای ایجاد بخش دوم توسعه، یعنی گردشگری، عامل مثبت محسوب می‌شوند.

بعضی از این ویژگی‌ها عبارتند از:
ـ شاخص وجودهای بارز و غالب طبیعی (کوه ، کویر ، برجستگی‌های اقلیمی و...) که برای توسعه عامل منفی محسوب می‌شوند
ـ دوری از مراکز و مظاهر تمدن و ماشینی معاصر
ـ وجود فرهنگ‌ها و شیوه‌های بکر معیشتی – زیستی به دلیل برکنار ماندن جامعه از تغییرات و دگرگونی‌های اجتماعی و اقتصادی شتاب‌ناک عصر مدرنیته

به این ترتیب، در این مناطق قابلیت‌ها و ویژگی‌های بارزی برای ایجاد بنیان‌های گردشگری طبیعی و فرهنگی وجود دارد.
در حقیقت، در این مناطق نبود عوامل لازم برای شکل‌گیری اقتصاد برتر مبتنی بر کشاورزی، صنعت یا خدمات، به عنوان عوامل منفی توسعه‌ی اقتصادی چون موارد زیر، دقیقا به عنوان مزیت نسبی و شرایط لازم برای گسترش گردشگری عمل می‌کنند:

ـ طبیعت بکر، آرام و دور از هیاهوهای شهری
ـ وجود فرهنگ‌های کمتر تغییر شکل یافته‌ی معیشتی و زیستی، اجتماعی و ... با جذابیت‌های ویژه برای گردشگران فرهنگی
ـ پایین بودن سطح هزینه و در نتیجه کاهش هزینه‌های سرمایه‌گذاری برای ایجاد بنیان‌های گردشگری و کاهش هزینه‌های آن

یگانه نکته‌ی منفی در این گونه مناطق، به عنوان مناطق حاشیه‌ای و کمتر توسعه یافته، نبود زیرساخت‌های کالبدی و اجتماعی، از جمله شبکه‌های ارتباطی، برق و گاز، مخابرات، بهداشت و درمان یا نبود تسهیلات مورد نیاز گردشگران است. البته این وضعیت از عدم توسعه‌ی کشاورزی، صنعت و خدمات ناشی می‌شود و بدیهی به نظر می‌رسد. در اینجا به منظور اثبات نظریه‌ی جایگزینی گردشگری به عنوان بنیان توسعه‌ی اقتصادی – اجتماعی، دو دسته از مناطق حاشیه‌ای مورد بررسی قرار گرفته‌اند. این مناطق حاشیه‌ای کمتر توسعه یافته، که اتفاقا به دلیل عدم شرایط بایسته برای توسعه‌ی کشاورزی یا صنعت و خدمات، مستعد شکل‌گیری نظام اقتصاد گردشگری هستند، عبارتند از : شمال تهران و دامنه‌ی زاگرس.

شمال تهران

در محدوده‌ی تهران، بخش‌های جنوب، غرب و جنوب شرقی، به دلایل مختلف تبدیل به مراکز و نواحی توسعه یافته‌ی صنعتی و تجاری و مسکونی شده‌اند؛ ولی در ناحیه‌ی نعلی‌شکل شمال غربی به شمال شرقی که از طریق دو دره‌ی جاجرود و چالوس، ارتفاعات تهران را در برگرفته، هیچ یک از بنیان‌های کلاسیک توسعه‌ی اقتصادی غلبه نیافته است. نبود اراضی گسترده برای کشاورزی، نبود زیرساخت‌های صنعتی و نیز شکل نگرفتن کانون‌های مهم جمعیتی که خود از عوامل پیش‌گفته ناشی شده، باعث عدم توسعه‌ی اقتصادی به معنای پیدایش شکل‌های قدرت‌مند و کلاسیک آن در ناحیه شده است. در حالی‌که درست به همین دلایل منفی، این نواحی به مهم‌ترین و جذاب‌ترین نواحی گردشگری طبیعی و کوهستانی کشور بدل شده‌اند.

ـ وجود سکونت‌های روستایی و شبه‌روستایی با جمعیت اندک و جذابیت‌های خاطره‌انگیز معماری
ـ دوری از هیاهو و آلودگی شهر تهران، به عنوان مهم‌ترین مرکز خدماتی، اداری، صنعتی و...
ـ طبیعت زیبا و آرام، دره‌های سرسبز، کوهستان، رودخانه و آبشار
ـ باغ‌های پایکوهی و میان‌دره‌ای زیبا، اراضی بلند پر گل و گیاه، آب و هوای معتدل تابستانی و زمستان پر برف و باران


این موارد از مهم‌ترین ویژگی‌های ناحیه‌ی شمالی تهران به حساب می‌آیند، که این نواحی را مستعد توسعه‌ی گرشگری کرده‌اند. البته نزدیکی این نواحی به کلانشهر تهران و دسترسی آسان و مناسب مهم‌ترین ویژگی آن و عامل بسیار مؤثری در تبدیل به ناحیه‌ی گردشگاهی پررونق به شمار می‌آید. مراکز مسکونی کم‌جمعیت در این نواحی به دلیل نزدیکی با تهران و درآمیختگی فرهنگی، شغلی و... ساکنان آن به شهروندان تهرانی کمتر جایی برای فرهنگ ویژه و بکر و جذابیت‌های معیشتی، اجتماعی و آیینی باقی گذاشته است؛ در حالی‌که در سایر نواحی مشابه کشور، این جذابیت‌ها به وفور وجود دارند و عامل بسیار مهمی در جذب گردشگران هستند.

نواحی دامنه‌ای ارتفاعات زاگرس

ارتفاعات زاگرس که از شمال غربی کشور تا جنوب و مرکز کشور کشیده شده، به دلیل وجود رودخانه‌های پر آب و خاک حاصلخیز ظاهرا برای شکل‌گیری یک کشاورزی پرقدرت کم و کاستی ندارد. ولی نبود اراضی مسطح و گسترده، عملا کشاورزی را به اقتصادی کم‌بنیه و معیشتی بدل کرده است. در این نواحی که از گستردگی آب و هوایی کم‌نظیری برخوردار است و به ویژه در نواحی بن‌بست مرزی در غرب و جنوب غربی، به دلیل نداشتن شبکه‌ی دسترسی مناسب و سایر زیرساخت‌های صنعتی رشد صنعتی چندانی نیز در منطقه مشاهده نمی‌شود. به این ترتیب، میزان جمعیت‌پذیری در این ناحیه با تعادل شناختی همراه بوده و کانون‌های جمعیتی در سطحی متناسب با توان اشتغال‌زایی بخش‌های خدماتی و کشاورزی رشد می‌یابند.

از جمله نواحی‌ای که دارای این ویژگی‌ها هستند، یعنی مناطق حاشیه‌ای کمتر توسعه یافته با پتانسیل‌های یادشده‌ی توسعه‌ی گرشگری، می‌توان به مناطق زیر اشاره کرد:
ـ منطقه‌ی مهاباد، سردشت و آلوت در استان آذربایجان غربی
ـ منطقه‌ی مریوان، بانه، سقز و نوسود در استان کردستان
ـ منطقه‌ی پاوه، جوانرود، کرند و گیلان غربی در استان کرمانشاه
ـ منطقه‌ی پل‌دختر، کوهدشت، الیگودرز، ازنا و نورآباد در استان لرستان

این مناطق نه از بنیان قوی کشاورزی برخوردارند و نه شالوده‌ی صنعتی و موقعیت خدماتی معتبری دارند. به همین دلیل نیز کانون‌های جمعیتی در این مناطق رشد چندانی نداشته و در حد روستا – شهر باقی مانده‌اند. به این ترتیب، می‌توان نتیجه گرفت که:
ارزیابی قابلیت‌ها و محدودیت‌های موجود در راه ایجاد بنیان‌های اقتصادی، در مناطق حاشیه‌ای باید مورد تجدید نظر قرار گیرد و عوامل و ویژگی‌هایی که برای ایجاد اقتصاد سنتی منفی ارزیابی شده بودند، این بار از دیدگاه توسعه‌ی گردشگری و به عنوان زیرساخت توسعه مورد بازبینی و ارزیابی قرار گیرند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

مقاله جالبی بود ، واقعا حیف از این طبیعت که افتاده به دست مشتی ... . چه می شود گفت

-- شیما ، Jul 15, 2007

مقاله خوبی است ، اگر آقای مسعودی این همه تکرار نمی کرد یکسری مسائل را ، ولی به طور کلی مقاله خوب و شسته رفته ای بود. به خصوص مثال هایشان که عینی و ملموس بود./

-- شریفی ، Jul 15, 2007

خیلی خوش خیالیه بابا ، آخه جمهوری اسلامی چه می فهمه توریسم یعنی چی
گردشگری یعنی چی ، این مناطق که میگید هم پاش بیفته و داره هم می افته ، تبدیل می کنه به مسجد و مجتمع تحاری

-- بدون نام ، Jul 16, 2007

زبان مقاله خیلی سنگین است ، ولی موضوعات تازه و بکری مطرح شده ، و واقعا هم باید فکری به حال طبیعت در حال انقراضمان کنیم ، در دنیا ارث لیو برگزار می کنند و در ایران همه چیز نابود می شود. کار پژوهشگر قابل تحسین است ، که در این شرایط خفقان هنوز به فکر طبیعت های ماست.

-- سهیلا ، Jul 16, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)