خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > سفیر ایرانی یونیسف در راه لبنان | |||
سفیر ایرانی یونیسف در راه لبناناردوان روزبهardavan.roozbeh@gmail.comبرای شنیدن فابل صوتی «اینجا» را کلیک کنبد.
مهتاب کرامتی متولد سال 1349است و کارشناسی میکروبیولوژیک دارد. بازیگری را در کلاسهای آزاد امین تارخ یادگرفته است.در حالی که 28 سال داشت اولین بار با سریال تلویزیونی مردان آنجلس که مروری بر داستان تاریخی اصحاب کهف بود جلوی دوربین ظاهر شد. او در همان بازی اول مورد توجه بسیاری از صاحبنظران قرار گرفت. بعد از آن بود که از این جعبه جادو پا را فراتر گذاشت و وارد عرصه سینما شد. مردی ازجنس بلور با کارگردانی سعید سهیلی، مومیایی3 محمد رضا هنرمند، مرد بارانی ابوالحسن داوودی، مریم مقدس که نسخه سینمایی یک سریال از شهریار بحرانی و چند فیلم دیگر که آخرین آن رستگاری در هشت و بیست دقیقه محسوب میشود،در کارنامه مهتاب به چشم می خورد. او برای مرد بارانی کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره فیلم فجر شد و در سریال خاک سرخ ابراهیم حاتمیکیا هم بازی متفاوتی را از خود ارائه کرد که پاسخ بسیاری از نقدهایی بود که درباره او می کردند. منتقدان او را به نوعی سانتیمانتالیزم متهم میکردند. در خاک سرخ کرامتی زنی جنگزده با چهرهای آفتاب سوخته بود که در پس کوچههای خرمشهر خاطراتش را مرور میکرد. اما مهتاب این روزها با چهرهای متفاوت شناخته میشود. او به خاطر فعالیت و تلاشی که در چند سال گذشته برای حمایت و همیاری با کودکان داشته به عنوان سفیر حسن نیت یونیسف انتخاب شده تا بتواند این تلاشها را سامان دهد و قدمهایش را با حمایت آن سازمان محکمتر بردارد. این حادثه کوچکی برای ما نیست اگرچه که در کشور، فقط چند رسانه اینترنتی و مجله به خبری کوتاه راجع به همکاریش با یونیسف (صندوق حمایت از کودکان) پرداختند. همکاری با نهضت جهانی مبارزه با ایدز،کمک به آموزش دختران در بم در خصوص بیماریهای واگیر و مشایعت در اجرای برنامههای یونیسف از جمله کارهایی است که در این دوسال اخیر مهتاب درگیر آن بوده. حالا کرامتی سفیر حسن نیت یونیسف شده تا با استفاده از نام و شهرتش توجه جهانی را به خود جلب کند و این فرصت را برای بهبود وضعیت کودکان به کار بگیرد. این کاری است که تقریبا در50 سال گذشته توسط یونیسف برای جلب کمکها و همیاریهای جهانی و مردم انجام میشود. اینک مهتاب در کنار دیگر سفرای حسن نیت مانند سر راجر مور،جکی چان و آنجلیا جولی می رود تا برای آدمهای فردا تلاش کند. کریستین سالازار فولکمن نماینده یونیسف در ایران است. وقتی از وی راجع به مهتاب میپرسیم میگوید: «او با تعهدی مشتاقانه ایمان به کارش را ثابت کرده و ما از اینکه کرامتی را به عنوان جدیدترین سفیر یونیسف معرفی میکنیم خرسندیم.» مهتاب بعد از امضای قراردادش با یونیسف پیشنهاد سفری به لبنان را داد تا جزء کسانی باشد که حرفهایی راجع به کودکان جنگ دارند. او اشاره می کند که این سفر را خواهد رفت تا به عنوان سفیر یونیسف از نزدیک با مشکلات و درد های آنان آشنا شود، گزارشی از روند بازسازی و تامین نیازهای اولیه بچههای لبنانی داشته باشد و بتواند با انتقال آن به جهانیان کمکهای دنیا را برای آنان جلب کند. از سویی سالازار نیز اشاره میکند: «این سفر فقط بررسی وضعیت مکانهای تحصیلی کودکان لبنانی نیست بلکه برای ایجاد این فضاها و یاری به آنان است که میتواند باعث ثبات روحی و روانی آنها باشد.» به هر حال مهتاب بیآنکه نفع مادی از این همکاری ببرد به قول خودش بیشتر به آسمان آبی بچهها فکر میکند و عطوفت دریغ شده از آنها. خوب! انتخاب مهتاب به عنوان سفیر حسن نیت، سفرش به لبنان و دانستن این که درطول دو سال آینده چه کار هایی را میخواهد برای کودکان انجام دهد برای یک مصاحبه دلایل منطقی است. پیشنهاد کردیم. پذیرفت با اینکه این روز ها سرش خیلی شلوغ است. اما این قرار چند بار با مدیر برنامههایش "سمیرا" تغییر کرد. دیدار ما در محل مزون لباس مهتاب که وسط شهرک غرب است، انجام شد. و نتیجهاش این شد. چند عکس و یک مصاحبه اختصاصی با "مهتاب کرامتی شیخالاسلامی". چطور شد مهتاب کرامتی با کارشناسی میکرو بیولوژیک سر از سینما در آورد؟ این غیر طبیعی نیست چون من اشتیاق بازیگری را از ابتدا داشتم. تحصیل علم، علاقه خانوادگی من بود. من این رشته را دوست داشتم اما به هر حال به بازی هم فکر میکردم. به همین دلیل رفتم سراغ امین تارخ و از او یاد گرفتم که چطور جلوی دوربین بیایم و این آرزو را عملی کنم. اولین باری که جلوی دوربین رفتی چه احساسی داشتی و حالا فکر میکنی بازیگر موفقی هستی؟ این برمیگردد به سریال مردان آنجلس. مهمترین حالتی که داشتم دلهره بود. حسی که همین الان هم اگرجلوی دوربین باشم خواهم داشت. دلهره برای یک بازی خوب. فکر میکنم این برای یک بازیگر طبیعی باشد. اما در مورد بازیام باید دیگران نظر بدهند. من سعی خودم را کردهام چون دوست داشتم هر کاری که ارائه میکنم متفاوت باشد. برای من این مهمترین قسمت بازیگری بوده: ارائه توانمندانه یک نقش. در دو سال گذشته ما مهتاب کرامتی را متفاوت با چهره هنریاش دیدیم. بچهها، مبارزه با ایدز، آموزش کودکان و همیاری دختران در بم. چه موضوعی باعث این تغییر شد؟ من فکر میکنم همیشه خداوند در زندگیام قدمهای بعدی مرا مهیاکرده و اتفاقهای خوبی را در پیش پای من گذارده که مسیر زندگیام را تغییر میدهد. البته این به این معنا نیست که من گذشته و کارهای دیگرم را رها میکنم بلکه شاید بشود آنها را جمعبندی کرد و به یک نتیجه مناسب برای شیوه زندگی رسید. زمانی که من رشته میکروبیولوژی میخواندم یکی از بحثهای مورد توجه من ویروسشناسی بود. همیشه برای من در مورد ایدز یک علامت سوال بزرگ توام با ترس و نگرانی وجود داشت. خوب خبرهایی می شنیدیم در مورد درمان ایدز اما اتفاق قطعی نبود. به مرور زمان احساس کردم کشورمان بیشتر از گذشته با این مسئله درگیر شده. از طرفی هم مطلع شدم یونیسف طی یک برنامه پنج ساله در ایران قصد آموزش برای کودکان و نوجوان را در این زمینه دارد. این موقعیت بهترین فرصت بود چون احساس کردم آگاهسازی کودکان و نوجوان درآینده میتواند مثبت باشد. کمی درگیر کار که شدم،فهمیدم متاسفانه نوجوانان ما علی الخصوص دختران هیچگونه آگاهی در این زمینه ندارند و این برای من بسیار وحشتناک بود. احساس کردم به عنوان کسی که مردم دوستش دارند وظیفه دارم قدمی در این راه بردارم. از طرفی مقوله اعتیاد هم از دیگر مسائلی بود که همه خانوادهها تشویش و نگرانی آن را دارند، چیزی که راه مبتلا شدن به ایدز را کوتاهتر میکند. با خودم فکر کردم اگر بتوانم پیام متخصصین را برای مردم با زبانی سادهتر بیان کنم توانستهام بخش کوچکی از دینم را به کسانی که به من محبت داشتهاند ادا کنم. این احساس دقیقا باعث چه خدماتی به مردم شد؟ یونیسف برنامهریزیهایی پنجساله دارد. در طول برنامهای که برای ایران تدارک دیده شده می خواهد آموزشهایی را در مورد ایدز برای کودکان و نوجوانان مناطق مرزی، محروم و یا احیانا آسیب دیده از بلایای طبیعی بگذارد. چون این مناطق به دلیل مشکلاتی که مردم با آن دست به گریبان هستند، آمادگی بیشتری برای آلودگی به مواد مخدر و در نتیجه بیماری ایدز دارند. خوب پس من هم در یک برنامه درازمدت در کنار این سازمان خواهم بود. قدم اول را در باشگاه آرارات با برگزاری یک جشن با حضور هنرمندان برداشتیم که ورزشکاران و هنرمندان مطرحی در آن شرکت کردند. استقبال خوبی شد. بچههای مدارس دعوت شدند و ارتباط مناسبی هم برقرار شد. بعد از آن با فیلمهای کوتاه در مورد ایدز یک جشنواره برگزار کردیم که در نوع خودش منحصر به فرد بود و درحرکت بعدی سفر به بم را داشتیم. در این سفر هم به دختران جوان راههای گسترش بیماری ایدز و نحوه جلوگیری از آن را گفتیم. جالب اینکه موضوع از استقبال خوبی هم برخوردار شد. برگردیم به سینما. بعد از رستگاری در هشت و بیست دقیقه از سال 83 دیگر کاری روی اکران ندارید. چرا؟ من دوست دارم کاری که انجام میدهم دیده بشود و مورد نقد و ارزیابی درست قرار بگیرد. واقعیت آن است که در کارهای آخرم برخوردهای درستی را ندیدم. خوب دو نظر در برابرم بود. از یک طرف نمیخواستم کارهای بد را بپذیرم، از طرفی دیگر یک بازیگر نمیتواند بازی نکند. من ترجیح دادم راه اول را انتخاب کنم و منتظر یک نقش خوب باشم. بعد از رستگاری در هشت و بیست دقیقه فرصتی فراهم شد تا یک سفر به آمریکا داشته باشم. احساس کردم این شرایط مناسبی است که از جنجالها دور بوده و ارزیابی از بیرون روی کار خودم داشته باشم .بعد از بازگشت از سفر هم که یکباره کارهای مختلفی درگیرم کرد. من بهجز بازیگری و همکاری با یونیسف کار انتشار کتاب و طراحی مدل لباس هم انجام میدهم. برای همین بعد از سال 83 درگیرتر از قبل شدم. در مورد بازیگری کمی صبر کردم. عید امسال یک مستند داستانی در مورد ایدز پیشنهاد شد که برای خودم هم جالب بود، چون در کنار بازی به نوعی انجام وظیفه بود. در زمینه سینما هم کاری در کنار کارگردان جوان عبدالرضا کاهانی با عنوان "آدم" کردم که به نظرم با کارهای قبلی متفاوت است و مردم می توانند آنرا را در جشنواره فیلم فجر امسال ببینند. حالا که اسم شما در کنار دیگر سفرای مطرح یونیسف میآید چه احساسی دارید؟ افتخار! توام باکمی ترس، چون این موضوع بار مسوولیتم را بیشتر میکند. برای چه به لبنان می روید؟ یونیسف به دنبال کشورهایی است که در بحران به کمکهای بیشتری نیاز دارد. ما بررسی کردیم و دیدیم با توجه به جنگ لبنان و شرایط بدی که برای بچههای لبنانی بهوجود آمده، الان بهترین موقع برای همراهی آنها است. قبلا لبنان رفتهاید. فکر میکنید با چه کشوری مواجه میشوید؟ نه!نرفتهام اما در این مدت سعی کردم تا بیشتر بشناسمش. اول شنیدم که یک روزی لبنان عروس خاورمیانه بوده. اما بعد عکسهایی را که دیدم همهاش خرابی بود. ریسک این سفر را میپذیرید؟ به هر حال وقتی کاری را پذیرفتید، ریسکش را هم باید بپذیرید. نمیشود فقط کنار ایستاد و افتخار کرد. باید درگیر شد و قدم برداشت. البته قرار نیست هیجانزده عمل کنم وبرای صرفا یک حرکت ژورنالیستی به این سفر بروم. می خواهم برای بچه های لبنان کاری کنم. به نظر مهتاب سیاست یعنی چه؟ من دوستش ندارم! سعی میکنم درگیرش نشوم. اگرچه در پسزمینه ذهنی همه ما ایرانیها همیشه هست . در خیلی از صحبتها اشاره به "عطوفت دریغ شده" از کودکان کردید. فکر میکنید چرا این عطوفت دریغ شده؟ در ایران ما، با اینکه مردم مهربانند اما در خیلی از مناطق کودکان مورد ظلم قرار می گیرند. بچه های کار یا آنهایی که مورد آزار جنسی قرار دارند از این دسته هستند. چه دختر یا پسر و این تکان دهنده است. خوب ما چه کاری می توانیم انجام بدهیم تا این عطوفت دریغ شده دنیای بزرگتر ها به آنها برسد؟ حرف من این است . رفتارهای امروز مهتاب کرامتی حتما پس زمینهای در کودکی هایش دارد. بچگیهای مهتاب چگونه بوده؟ بچه شری بودم اما کودکی خیلی خوبی داشتم. الهی شکر! از آتش زدن خانه بگیرید تا یک عالمه تخس بازی دیگر، تنبیه هم میشدم اما روی هم رفته بچه بدی نبودم. همیشه دوست داشتم تو بازیها مامان باشم. مادرم میگفت وقتی یک جا بچهها بازی می کردند، اگر صدای گریهای در میآمد، میدانستم مهتابه. چون اون میخواست مامان باشه و بچهها زیر بار نمیرفتند.
رنگ به رنگ. بر اساس حس و حال تغییر می کنه. گاهی سفید، گاهی بنفش خیلی خوشرنگ یا سیاه و بعضی مواقع که نا امیدم خاکستری. کار مزون هم یک جورهایی سرو کارش با رنگ است. در لباسهایی که طراحی میکنید رنگها چطورند؟ اینجا سرکار من با خانمهایی است که در رنگ لباسهایشان آخرش میرسیم به مشکی و قهوهای و نمیشود حرکت دیگری کرد. رنگ میتواند روحیه آدم را عوض کند. من امیدوارم رنگ توی زندگی مردم بیاید و جهان مارا خوشرنگ تر کند. بدترین کاری که بشر تا بهحال انجام داده؟ جنگ یک خاطره قشنگ ؟ آخرین خاطره قشنگم روزی بود که قراردادم را با یونیسف عقد کردم واحساس کردم باعث افتخار مردمم شدم. و بدترین خاطره ؟ میتوانم بگویم نامردی اذیتم می کند. اما به هر حال من در مورد خاطرات بد فراموش کارم. نقدی که نسبت به کرامتی هست این است که خیلیها می گویند پیش از این که کرامتی بازیگر توانمندی باشد یک بازیگر زیبا است وبیشتر از آن بهره میبرد، نظر خودت چیست؟ به نظر من زیبایی یک موهبت الهی است که خدا به من داده،الهی شکر. اما هر بازیگری دوست دارد تا دیگران با نگاه عمیقتری به تواناییهایش نگاه کنند و به خوبی بازیاش نظر بدهند. مثلا در تجربه با حاتمیکیا فرصت این شد که فقط زیبایی مطرح نباشد. سینما جایی است که ما باید پیامها را به شکل مناسبی به بیننده منتقل کنیم. چه حرفی برای بچههای لبنانی دارید؟ میدانم که آنها بامشکلات زیادی دست به گریبانند. می روم تا ببینم و به دیگران هم بگویم. من برای بچهای که پدر و مادرش را از دست داده واقعا نمی توانم کاری انجام دهم تا این غم را از خاطر ببرد، اما حداقل میتوانم به او بگویم که تنها نیست. من میخواهم بگویم :بیایید دستهایمان را به یکدیگر بدهیم تا بتوانیم کار های بزرگی انجام دهیم. حرف آخر... مهتاب کرامتی دارد ادعا میکند که برای بچهها میخواهد کار هایی بکند. امیدوارم بتوانم ثابت کنم که این فقط یک سمت نبوده و شرمنده آنها نباشم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
نوشتهايد «او در همان بازی اول مورد توجه بسیاری از صاحبنظران قرار گرفت». تنها اگر منظور از «صاحبنظران» آقايان زيبايیشناس باشد اين جمله درست است، چرا که تا به حال نديدهام کسی از بازی خانم کرامتی در آن سريال تعريف کرده باشد؛ يا آن سريال را واجد ارزش قابل قبولی دانسته باشد.
-- امين ، Oct 10, 2006in besyar aaliye ke ye khanom khoob az irran be in eftekhar berese
-- reza ، Oct 10, 2006movafagh bashi mahtab joon
همیشه نیمه خالی برای ما شده عادت این برای آقای امین مهمه که این خانم صاحب نظراش کی هستند اما مهم نیست که یک ایرانی در این جایگاه قرار گرفته امان آدم گرفتار بد بین
-- آرش همت ، Oct 11, 2006اسم ایرانی حضور ایرانی .. همه برای ما افتخاره ... مهتاب جدی باش همین قدر که تلاش می کنی خودش ارزش داره ... زنده باد ایرانی و فخر ایرانی
-- صفا نیازی ، Oct 11, 2006این اردوان روزبه فکر کنم از روزی که ما می شناسیم چیز می نویسه .. امضا : دوست دوران مهد کودک !
-- سمیرا ، Oct 11, 2006ba salam be safire unisef . in ke shoma be fekre kodakan hastid arzeshe ziydi darad vali az shoma khahesh mikonam avval be fekre kodakan be khosos dokhtrane irani bashid ke bishtar az in be forosh naravand ba tashakor az shoma
-- sahar ، Oct 11, 2006sahar
man ham age betonam az hich komaki baraye dokhtarane irani darigh nadaram
خيليخري
-- بدون نام ، Oct 12, 2006برادر! "کارشناسی میکروبیولوژی" درستشه نه "کارشناسی میکروبیولوژیک"
-- مجید ، Oct 12, 2006khanoome keramatee sabet koneed ke zane iranee hasteed
-- saman ، Oct 12, 2006baece eftekhare mast ke yek mahtab dar shabe tari betabad.
-- malihe ، Oct 12, 2006...من بازی زیبا رو ستایش می کنم نه چهره زیبا...
-- بدون نام ، Oct 12, 2006movafagh bashiiiiiiiiiii
-- eliiiiiiiiiiii ، Oct 14, 2006omid varm hamishe toye kareton movafagh bashid
-- farzaneh ، Oct 14, 2006نظرات دوستان رو خوندم. من هم به خانوم کرامتی که اتفاقا" یه نسبت خیلی خیلی دوریم با ما دارن تبریک می گم و براشون آرزوی موفقیت می کنم. راستی چرا هیچکی نگفت که هر کدوم از ما میتونیم یه سفیر کوچولو برای محبت و دوستی باشیم...؟ احتیاجی به امضای قرارداد نیست دوستان... فقط کافیه یه نگاهی به دورو برتون بندازین
-- پسری زیر آسمون آبی ، Oct 15, 2006خوبه - خوشگلم هست
-- jj ، Oct 17, 2006با درود.از این افتخار خرسندم. هیچ فرق نمیکند که آن کودک ایرانیست یا خیر ولی یادتان نرود کودکان و انسانهای این سرزمین نیز غریب و تنها هستند.
-- منصوره ، Oct 18, 2006خدا نگهدار.
منصوره .یکی از کسانی که دل نگران مردم این تکه از دنیا هم هست.
کاش در مصاحبه تان کمی موضوع را بازتر در نظر میگرفتید . مثلا در مورد کارهای سینمایی و تلویزیونی مهتاب هم گفتگو میکردید.
-- عزیز ، Oct 28, 2006یه مصاحبه هم با بریتنی بزارید.
-- هه ، Oct 28, 2006شاید بازیگریش به اندازه ی مریل استریپ نباشد اما زیبایش کافی است و عشقی که از آن می گوید برای کمک کردن و آگاهی دادن اما امیدوارم که مقطعی نباشد و مثل مد لباس که هرسال عوض می شود تغییر نکند مثل تب بچه های افریقایی را به سرپرستی گرفتن که این روزها بین هالیوودی ها رایج شده اما برایم افتخار آمیز است که یک ایرانی اصیل نماینده ی ما می تواند باشد
-- ليلا ، Oct 29, 2006من که خیلی دوستش دارم . زیبایی چهره امروز یک فاکتور اساسی برای معروفیت های اینچنینی است. مثلا آنجلینا جولی هم با همین عنوان مشغول فعالیت است. به هر حال خوشحالم از اینکه بازیگران خارجی که با هزار فوت و فن چهره شان را زیبا میکنند باید شاهد خوشگلی یک ایرانی باشند.
-- yavar ، Oct 30, 2006متاسفم که فکرکردید فقط به خاطر چهره زیبای ایشان بوده که برای این منظور انتخاب شده.
-- abed ، Nov 1, 2006البته کتمان نمیکنم که یونیسف و کلا سازمانهای جهانی از اشخاصی در این موارد استفاده میکنند که دارای وجهه شناخته شده ای در داخل کشورشان داشته باشند . که ملاکهایی هم برای ثابت شدن معروفیت برای خودشان دارند. که یکی از این ملاکها زیبایی چهره است.
تعداد بازیهای آن شخص ، تحصیلات ، نحوه گفتگو ، (حتی جایی شنیدم تن صدا) ، و چیزی که خیلی روی آن نظر داشتند اندام شخص بود.
اندام زیبا باعث جذبه روانی برای مخاطب است.
مطمئنا شما نمیتوانید در بین افرادی که برای این کارها انتخاب میشوند شخص قدکوتاه یا فردی با شکم بزرگ یا با سینه ها یا باسن غیر استاندارد پیدا کنید.
نکته دیگر بلد بودن زبان انگلیسی و توانایی مکالمه است.
اینکه این انتخاب را صرفا به خاطر قشنگی بدانیم جالب نیست.
چراکه در همین ایران از مهتاب جان زیباتر فراوان است که حتی به درد مدل شدن هم بخورند.
منتها بحث تحصیلات و توانایی های گفتاری کرداری و ... در اینجا کاربرد بیشتری داشته .
کلا با نظر عابد موافقم با این توضیح که اساسا ایشان جزو بازیگران خیلی خوش چهره هم قرار نمیگیرند.
-- بهنوش ، Nov 7, 2006پس دلیل انتخاب ایشان لابد چیزی غیر از ظاهر باید باشد.
سلام مهتاب جون امید وارم تو کارات موفق باشی
-- نسیم ، Nov 11, 2006از اینکه زیبایی ایشان در انتخاب شدنشان تاثیر داشته بگذریم ولی باعث افتخار ما ایرانیانند
-- setare ، Nov 14, 2006خانم كرامتي برگزيده شدن شما را به عنوان نماينده يونيسف تبريك ميگويم . پيروز و سربلند باشيد.
-- راحله ، Dec 11, 2006امیدوارم خانم کرامتی در رسیدن به چنین هدفی موفق باشن
-- مریم ، Mar 14, 2007