خانه > خارج از سیاست > رسانه > هابرماس و خوب و بد اینترنت | |||
هابرماس و خوب و بد اینترنتاواخر ژوييه گذشته "يورگن هابرماس"، فيلسوف و جامعهشناس معاصر آلمانی، در اجلاس سالانه " کانون ارتباطات بينالمللی " (International Communication Association (ICA) که در شهر درسدن آلمان برگزار شده بود در باره نقش رسانهها در شکلگيری گستره عمومی و تفاوت اينترنت با رسانههای متعارف در اين زمينه، سخنانی ايراد کرد. گزارشی که ترجمه آن را در زير میخوانيد حاوی جنبهها و فرازهايی از اين سخنرانی است. اصل اين گزارش در شماره ۲۳ ژوئن روزنامه آلمانی "تاگس اشپيگل" انتشار يافته است. از نگاه يورگن هابرماس جانمايه دمکراسی چيزی نيست جز فرآيند شکلگيری اراده و خواست شهروندان بر مبنای مباحثه و مشاوره عمومی. به عبارت سادهتر، هابرماس دموکراسی رامشارکت تا حد ممکن فعال شهروندان در گفتمانها و فرآيندهای سياسی میداند. حالت ايدهآل از نظراين فيلسوف ۷۷ ساله آلمانی آن است که تبادل خودجوش يا سازمانيافتهای از استدلالها که بر گستردهترين دادهها و اطلاعات متکی باشد روندهای منتهی به اتخاذ تصميم از سوی مردم در باره مهمترين موضوعها را همراهی و بدرقه کند. باور هابرماس به نيروی اجماعساز منطق و استدلاهای قویتر را بسياری از منتقدان او تخيلی و بيگانه با واقعيت میدانند. به عقيده اين منتقدان دستيابی به تفاهم پيرامون مسائل مهم و غيرمهم اجتماعی و سياسی از طريق گفتمانها و مباحثات گسترده وقت بسيار زيادی میطلبد و از اين رو به کارگيری اين شيوه شايد بتواند حداکثر در نشست شورای محلات و مناطق سودمند باشد. ولی آيا به راستی، اين شيوه و رويکرد در سپهر و گستره عمومی و در يک مقياس ملی هم کارآيی دارد؟ "علیالاصول آری". اين پاسخی است که هابرماس در سخنرانی خود در اجلاس سالانه "کانون ارتباطات بینالمللی" در درسدن آلمان، به سوال فوق داد. نکات بنيادينی را که هابرماس در اين سخنرانی با زبان انگليسی با حاضران در ميان گذاشت عمدتا معطوف به آن بود که دستاندرکاران مطالعات مربوط به حوزه عملی ارتباطات را به سودمندی يک تئوری اجتماعی کاربردی رهنمون شود. به گفته هابرماس روند شکلگيری افکار عمومی از طريق رسانههای جمعی اساسا با روندی که حاصل بحث و مباحثه عمومی و دوطرفه يا چندطرفه باشد متفاوت است، چرا که در حالت اول متکلم و مخاطب ديدار رودررويی با يکديگر ندارند و جای آنها هم نمیتواند عوض بشود. با اين همه، از نظر هابرماس، میتوان ارتباطات از راه رسانههای عمومی را به رغم ناآشنايی و عدمتقارن طرفهای آن ( متکلم و مخاطب) کماکان با مبانی گفتمان مبتنی بر بحث و مشاوره قابل جمع دانست، منتهی نبايد انتظار داشت که پيامد اين نوع ارتباطات الزاما واکنشی خردمندانه و معطوف به آری يا نه شفاف و قاطع از سوی شهروندان در باره مسئله مورد بحث باشد. هابرماس همچنين افزود که يک گستره عمومی شکلگرفته از سوی رسانههای جمعی به دو شرط میتواند ظرفيتهای دموکراتيک خود را تمام و کمال متحقق کند: نخست اين که ژورناليسم سياسی بتواند استقلال خود را در برابر دستاندازی حکومت و اقتصاد محفوظ بدارد. رويکرد رسانهای دولت برلسکونی در ايتاليا و کارزار اشاعه اطلاعات نادرست توسط دولت بوش در آستانه حمله آمريکا به عراق مثالهايی بودند که هابرماس بر آنها دست گذاشت تا بگويد که چنين شرطی حتی در دمکراسیهای غربی هم هميشه تامين نيست. از نظر او شرط دوم برای شکلگيری يک افکار عمومی خردگرا و قادر به تميز و تامل ، يعنی وجود آزادی مطبوعات برای بازتاب دادن منويات و خواستهای جامعه مدنی نيز، اينک در معرض خطر قرار گرفته است. به عقيده هابرماس ، در حال حاضر نمايندگان ابتکارات مردمی، جنبشهای اجتماعی و سازمانهای غيرانتفاعی در قياس با حاميان صنايع و سرمايه دسترسی محدودتر و دشوارتری به تريبونها و امکانات رسانههای عمومی دارند، امری که .بسياری از شهروندان را به بيگانگی و فاصلهگيری از سياست سوق داده است. اندکی ديرتر، هابرماس در حالی که سخنرانیاش اوج و کشش لازم را پيدا کرده بود توجه خود را بر نقش رسانهها در ايجاد تفاهم عمومی متمرکز کرد و از جمله گفت: "به لحاظ نظری رسانهها يکی از ستونهای بنيادين تفاهم مبتنی بر عقلانيت هستند، به شرطی که در عرصه عملی به تمکين در برابر اجبار و تحکمات بازار تندرندهند. برای مثال راديو يا تلويزيون خصوصیيی که حيات مالیاش وابسته به وجوه ناشی از پخش تبليغات باشد نمیتواند مدعی ايفای نقش فوق شود. رسانههای عمومی (غيرخصوصی) نيز مادام که در برنامههاسازیهای خود دنبالهرو رسانههای خصوصی شوند و به سادهسازی مسائل دشوار ، دراماتيزهکردن رويدادها و بزرگجلوهدادن نقش شخصيتها در امور سياسی گرايش يابند نمیتوانند از عهده نقش بیطرفانه، تفاهمساز و روشنگرانه خود برآيند. نگاه انتقادی هابرماس به کارکرد رسانههای خصوصی و برخی از رسانههای عمومی به مناظرهها و مباحثههای تلويزيونی (تاک شو) نيز قابل تعميم است. به گفته وی "برای شرکتکنندگان در اين نوع برنامههای تلويزيونی ظاهرا خودنمايی و عرضه خويش به مخاطب مهمتر از توانايی در ارائه استدلالها و بحثهای اقناعی است. شايد به همين خاطر است که روزنامهنگاران، سياستمداران و کارشناسانی که در اين برنامهها شرکت میکنند خود را از تکوتا نمیاندازند و در حضور يک مجری ظاهرا همه فن حريف راجع به همهجوانب مسئله اظهار نظر میکنند، به گونهای که جايی برای دعوت و اظهارنظر روشنفکران باقی نمیماند." ولی آيا به راستی وضع ارتباطات و گفتمانهای سياسی به همين وخامتی است که آخرين بازمانده مکتب فرانکفورت ترسيم میکند؟ دستکم میتوان گفت که در هيچ دورهای شهروندان به ميزان امروز از دسترسی به اطلاعات در باره موضوعات مختلف برخوردار نبودهاند. به علاوه میتوان پرسيد که آيا گسترش اينترنت، کمبودهای دمکراتيک رسانههای قديمی ، يعنی عدم شناخت متکلم و مخاطب نسبت به يکديگر و نيز موقعيت نابرابر و غيرمتقارن آنها را برطرف نخواهد کرد؟ هابرماس در سخنرانی خود در درسدن به اين سوال اين گونه پاسخ داد:" اينترنت قادر است عامل مباحثه و مشورت در رسانه های الکترونيک را ارتقاء و غنای تازهای بخشد. شبکه جهانی اينترنت نه تنها کاربران را قادر میسازد که سانسور و محدوديتهای رژيمهای اقتدارگرا را دور بزنند، بلکه گستره عمومیيی را احياء میکند که نويسندگان و خوانندگان در آن از حقوق و موقعيتی برابر برخوردارند." اين موضع مثبت در مورد اينترنت را هابرماس تا کنون تنها در باره گردهمايی در سالنها، قهوهخانهها و تجمعهای دور ميزی که در قرون ۱۷ و ۱۸برپا میشدهاند ابراز کرده بود. ستايش او در مورد اينترنت اما با يک هشدار هم توام بود: "مباحثات اينترنتی میتواند اين پيامد را هم داشته باشد که گستره عمومی به اجزاء و تکههای متعددی تقسيم شود که هر کدام صرفا سرگرم موضوع مشخص و ويژهای شود و بحث و شور برای اجماع و تفاهم عمومی در مورد مسائل مختلف کمتر عرصه بروز وتحقق يابد." ارتباطات اينترنتی از نظر فيلسوف معاصر آلمانی زمانی میتواند کمک موثری به گفتمانها و مباحث سياسی بکند که با خبررسانی رسانههای جاافتاده و متعارف از در چالش درآيد. به عقيده هابرماس يک نمونه مثبت در اين رابطه سايت اينترنتی "بيلدبلاگ" در آلمان است که تحريريه آن با واکاوی روزانه خبرهای منتشرشده از سوی روزنامه بولوار و پرتيراژ "بيلد"، اين روزنامه را به اصلاح مطالب خبری خود و حتی پرداخت غرامت به خاطر تحريف و بیدقتی در پخش و نشر اخبار وادار میکند. ترجمه احمد سمايی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|