تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با صدیق شباب، درباره‌ی آهنگ‌اش «چه زیباست پارسی!»

که چه زیباست پارسی

شهزاده سمرقندی
shahzoda@radiozamaneh.com

امروز هنرمندی میهمان برنامه‏ی «همسایگان» است که کار اخیرش در میان فارسی‏زبانان دست به دست می‏گردد و طرف‏داران زیادی پیدا کرده است؛ منظورم ترانه‏ی «چه زیباست پارسی!» است که آهنگ‏ساز آن صدیق شباب، هنرمند افغان مقیم آلمان است.

Download it Here!

این ترانه در اینترنت و فیس‏بوک در میان فارسی‏زبانان، به عنوان هدیه‏ی نوروزی، دست به دست می‏گردد و پای آن پیام‏های بهاری و پرمحبت فارسی‏زبانان را هم می‏شود خواند که اشاره‏هایی به پیوند فرهنگی خود دارند و نسبت به زبان فارسی چه امروز و چه قدیم، ابراز افتخار می‏کنند.

ترانه‏ای که چنین شروع می‏شود: گل نیست، ماه نیست، دل ماست پارسی! و بر اساس شعری از شاعر افغان، عبدالقهار عاصی ساخته شده است. شعری که به پهنای مرزهای زبان فارسی اشاره دارد.

عبدالقهار عاصی که در میان فارسی‏زبانان به عنوان «سراینده‏ی آزادی» شناخته می‏شود، شاعر نوگوی افغان است که در دهه‏ی ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ به شهرت رسیده و زاده‏ی پنجشیر افغانستان است.

عبدالقهار عاصی به خاطر جنگ‏های داخلی در افغانستان، به مشهد ایران مهاجرت می‏کند، اما پس از مدت کوتاهی به وطن خود افغانستان بازمی‏گردد و در آن‏جا بر اثر اصابت راکت به خانه‏اش، کشته می‏شود.

اما به موضوع برنامه‏ی امروز برگردیم؛ در گفت‏وگویی که با آهنگ‏ساز ترانه‏ی «چه زیباست پارسی!» صدیق شباب، آهنگ‏ساز افغان مقیم آلمان داشتم، او از علت اجرای این ترانه سخن گفت. وی می‏گوید که انتظار نداشته است این ترانه مانند شعر آن، طرف‏دار زیادی پیدا کند.

آقای شباب هم‏چنین می‏گوید این شعر را توانسته تنها در سبک حماسی روی نُت پیاده کند. او برای اجرای این ترانه، از برداران خود کمک گرفته که آن‏ها نیز در عرصه‏ی موسیقی و آوازخوانی، در افغانستان کسب نام کرده‏اند.

هر انسانی زاده‏ی محیط و فرهنگ خود است. ما هرچه هستیم، از فرهنگ و عنعنه‏ها و تاریخ خود برآمده‏ایم و به آن هم افتخار می‏کنیم. به این شعر که سروده‏ی هنرمند محترم، شهید عبدالقهار عاصی است، بسیار علاقه داشتم و زمان زیادی بود که می‏خواستم بر روی آن آهنگی بسازم. همان‏طور که می‏دانید، عبدالقهار عاصی را در ایران «شاعر آزادی» نام نهادند.

برای من همیشه این سؤال مطرح است که چرا ما نباید مانند دیگر انسان‏های دنیا زیست مشترک نداشته باشیم؟ چرا سیاست‏های دنیا ما را که زبان مشترک، فرهنگ و تاریخ مشترک داریم، در جغرافیاهای جداگانه‏ای تقسیم کرده است؟ به همین خاطر روی این شعر که بسیار آن را دوست دارم، آهنگی ساختم و هدف‏ام این بود که این سرود پیامی برای کل پارسی‏زبانان باشد؛ برای کسانی که تاریخ و فرهنگ مشترک دارند.


البته نمی‏دانم کار چگونه از آب درآمده است. در این مورد شنوندگان آهنگ و هم‏زبانانی که آن را می‏شوند، باید قضاوت کنند. من صرفاً به خاطر علاقه‏ای که به تاریخ و فرهنگ‏مان دارم، این سرود را ساختم.

دلیل بسیار مهمی هم هست. آقای شباب، ممکن است از پشت صحنه‏ی این کار، شرایط انجام آن و هم‏چنین کسانی که در این زمینه با شما همکاری کرده‏اند، برای‏مان بگویید؟

واقعیت این است که این سرود قصه‏ی شخصی خودم است. آهنگ‏های بسیاری بر روی این شعر به ذهن‏ام رسید، اما هیچ‏کدام را نپسندیدم تا این که روزی که سر کیبورد نشسته بودم، فکر کردم این ترانه باید به شکل یک سرود حماسی دربیاید. طبعا ترانه‏ی حماسی را که با ضربات و احساسات زیادی باید اجرا شود، یک نفر به تنهایی نمی‏تواند بخواند.

به این خاطر برادر بزرگ‏ترم، طاهر شباب که او نیز از هنرمندان خوب و معروف افغانستان است و دوست دیگرمان، عارف کیهان که او نیز از هنرمندان بسیار باسابقه‏ی افغانستان است با من همکاری کردند. این دو هنرمند از جمله بنیان‏گذاران موسیقی پاپ در افغانستان هستند.

هم‏چنین خالد کیهان که پسر عارف کیهان است و افغان‏ها هم او را به خوبی می‏شناسند با ما همکاری کرد. او که یکی از تنظیم‏ کننده‏های خوب افغان است، تنظیم این آهنگ را نیز بر عهده داشت.

من خواستم که این دوستان هم در این افتخار شریک باشند و مشترکاً این آهنگ را بخوانیم تا وزن آهنگ هم بالا برود. چون آهنگ، آهنگی حماسی و مانند یک سرود ملی و یا حماسی خوانده می‏شود و نمی‏توان آن را یک نفره اجرا کرد. من از این عزیزان بسیار تشکر می‏کنم که این آهنگ را بسیار زیبا و جذاب همراه من اجرا کردند.

این آهنگ در اینترنت و فیس‏بوک نیز در میان فارسی‏زبانان دست به دست می‏گردد و طرف‏داران زیادی پیدا کرده است. فکر می‏کردید تا این حد از آن استقبال شود؟


طبعاً هر انسانی وقتی کاری تولید و عرضه می‏کند، انتظار توجه به آن را دارد. ولی به این شکل نه! من اصلاً انتظار نداشتم که این آهنگ تا این حد مورد استقبال قرار بگیرد.

می‏خواهم به نکته‏ای هم اشاره کنم و آن این که بعضا مردم به‏خصوص در وطن ما، افغانستان، نظر به احساسات قومی‏ای که دارند موضع‏گیری‏های مشخصی دارند، این پیام را بدهم که این تاریخ مشترک همه‏ی آریایی‏ها است. افتخار تمام غنایم فرهنگی‏ای که در این منطقه است، متعلق به همه‏ی ساکنان آن است.

بعضا ملیت‏های دیگری که در افغانستان زندگی می‏کنند، این حساسیت را دارند که ما انحصارطلبی کرده‏ایم. اما هر زبان و ملیت دیگری که چه در ایران، افغانستان و یا تاجیکستان موجود است، افتخار این مردم هستند و پیام این سرود هم برای کل این مردم و برای هرکسی که در این منطقه زندگی می‏کند؛ اعم از تاجیک، ازبک، ترکمن، فارسی زبان و … است.

درست است که این شعر به زبان فارسی خوانده شده، ولی افتخار آن برای همه‏ی مردم است. خدای‏ناخواسته برای مردم پیامی نباشد که گویا ما فارسی‏زبانان را جدا می‏کنیم. خیر؛ ما غنایم فرهنگی و قدمت فرهنگی خود را زنده می‏کنیم. دنیا باید بفهمد که ما فرهنگی داشته‏ایم. امروز رودکی پدر فارسی است که در سال‏های دوری زندگی می‏کرد، یا مولانا، لاهوری، عبدالقادر بیدل و حافظ شیرازی، شاعرانی هستند که امروز دنیا به آنان افتخار می‏کند و در مقابل آنان سر تعظیم فرود می‏آورد. چرا ما تاریخ خود زنده نسازیم و به آن افتخار نکنیم. هدف من صرفاً همین بوده است.

یعنی ترغیب و یا توصیف زبان فارسی، به معنای آن نیست که زبان‏های دیگر را نادیده و یا دست‏کم بگیریم.

بله دقیقا. بعضاً کسانی هستند که موضوع را طور دیگری جلوه می‏دهند و همیشه می‏خواهند منفی‏گرایی کنند. اما این‏طور نیست، بگذار ما نیز مانند دیگران سرحد نداشته باشیم و یک آریانای کبیر باشیم. یک حکومت بدون سرحد باشیم. ایرانی‏ها، افغانی‏ها و تاجیک‏ها بتوانند بدون سرحد به دیدار هم بروند.

بگذار که این کینه‏ها و عداوت‏ها از میان برداشته شود و ما هم مانند انسان‏های دیگر دنیا، سرفراز و سربلند، همان‏طور که می‏گوید: «ما را فضیلتی که ما راست پارسی»، با این فضیلت زندگی کنیم.

آقای صدیق، می‏توانم از شما خواهش کنم که پاره‏ای از این ترانه را برای‏مان بخوانید؟

من در جایی هستم که نمی‏توانم ترانه را برای‏تان بخوانم، اما اگر هدف شعر باشد، می‏توانم آن را دکلمه کنم.

بله حتما.

اما آقای شباب قسمتی از ترانه را برای‏مان می‏خواند:

گل نیست، ماه نیست، دل ماست پارسی
غوغای کُه، ترنم دریاست پارسی
از آفتاب معجزه بر دوش می‏کشد
رو بر مُراد و روی به فرداست پارسی
از شام تا به کاشغَر، از سِند تا خُجند
آیینه دارِ عالم بالاست پارسی
تاریخ را، وثیقه‏ی سبز و شکوه را
خون من و کلام مُطلاست پارسی
روحِ بزرگ وطبلِ خراسانیانِ پاک
چترِ شرف، چراغ مسیحاست پارسی
تصویر را، مُغازله را و ترانه را
جغرافیای معنوی ماست پارسی
سرسخت در حماسه و هموار در سرود
پیدا بود از این، که چه زیباست پارسی
بانگ سپیده، عرصه‏ی بیدارباش مرد
پیغمبر هنر، سخنِ راست پارسی
دنیا بگو مباش، بزرگی بگو برو
ما را فضیلتی است که ما راست پارسی

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

درود بر شهزاده و صديق شباب عزيز
اميدوارم تمام مردمان از هر زبان در كشورهاي منطقه دست دوستي به همدگر بدهند.همانطور كه اين خواننده عزيز اشاره كرده است پيام عشق و دوستي بيان همه هست و اگر وي عشق خود را به زبان فارسي بيان مي دارد به معني نفي ديگر زبان ها نيست و همه اين مردمان و زبان آنها مورد احترام مي باشد

-- پيام ، Apr 15, 2010

با عرض سلام
مطلب خوبی بود تمام فارسی زبانان باید زبان خود را دوست داشته باشند.ولی سئوال من این است چرا ما آذربایجانیها وقتی صحبت از زبان مادریمان می کنیم پانترکیست نامیده میشویم.من یکی زبان فارسی را دوست دارم اما عاشق مادرم و بلطبع زبان او نیز هستم.پس احترام همدیگر را داشته باشیم.

-- pinar ، Apr 15, 2010

درود بر شهزاده سمرقندی و شباب پنجشيری به خاطر ارجی که به زبان مادری شان گذاشته اند

-- داور ، Apr 15, 2010

بسیار زیبا بود من که بسیار گریستم

-- کورش ، Apr 15, 2010

عجیب بیظر میرسد که شاعری که میخواهد از زبان پارسی سرود پارسی بودن بخواند از این همه کلمه عربی امیخته به پارسی استفاده میکند مثل تصویر:ترنم:عالم:وثیقه:مغازله:فضیلت:به نظر شما عجیب نیست یا فقط هر چه ببینید بدون فکر احسنت میگویید به عادت ایرانی بودن

-- arash parsi ، Apr 15, 2010

عجیب بیظر میرسد که شاعری که میخواهد از زبان پارسی سرود پارسی بودن بخواند از این همه کلمه عربی امیخته به پارسی استفاده میکند مثل تصویر:ترنم:عالم:وثیقه:مغازله:فضیلت:به نظر شما عجیب نیست یا فقط هر چه ببینید بدون فکر احسنت میگویید به عادت ایرانی بودن

-- arash parsi ، Apr 15, 2010

زیبا بود، اما با آرش موافقم. سراینده به استفاده از کلمه های فارسی دقت کافی نکرده است.

-- بدون نام ، Apr 15, 2010

Afarin

-- Faramarz ، Apr 15, 2010

اگر این غزل را یک ایرانی گفته بود تا کنون صدها مقاله توسط پان تورکیستها نوشته شده بود که ای فریاد ای هوار! فارس ها فاشیست هستند. پرسش این است که آیا این مرد افغانی هم از همان ایرانی‌زبانانی است که پان تورکها نام «قومِ فارس» برایش اختراع کرده‌اند؟؟؟؟ آیا افغانها هم «فارس» هستند؟؟

-- ذوالفقار ، Apr 15, 2010

درود بر شهزاده گرامی و آفرین بر ایشان.

آهنگ پارسی‌ بیگمان یکی از شاهکار‌های است تاا اکنون خنیاگران پارسی‌ گو انجام داده است.

و در باره اینکه افغان‌ها پارس هستند یا نه باید گفت نه. افغان‌ها تاجیک‌ها و ... همه ایرانی‌ هستند مانند دگر ایرانی‌‌ها ( سپاهنی، نیشاپری، یزدی تهرانی‌، آذری، ) و پارس تنها پارس‌ها اند.

-- balkhi ، Apr 16, 2010

بنده نیز با نظر pinar موافقم در ایران حال حاضر بایستی به زبان دیگر ملتهای ساکن در آن مانند کوردی و تورکی بها داده شود . من کورد اگه بخواهم ابتدائی ترین حق خودم که استفاده از زبان مادریم در سیستم آموزشی رو بگیرم متهم به تجزیه طلبی میشم . اگه این سیاست برقار در ایران کنونی ادامه پیدا کنه مطمئنا نامی از اون نمیونه حالا دیر یا زود

-- کاردو ، Apr 16, 2010

دوست های کرد و ترک شما هم ترانه سرایی کنید و در اینجا یا یک وبلاگ هم زبان خودتان نمایش بدهید.
اشکال شما دوستان عزیز اینه که فقط ایراد می گیرید. همین و بس.
در ضمن زبان این وبلاگ فارسی است، خوب طبیعتا در باره زبان فارسی هم در آن نوشته می شود که قابل خواندن و فهمیدن برای همه باشد.
خدا را شکر که هم وبلاگ های ترکی هست هم کردی.
تا حالا شده یه فارس بنویسه شما که همه ایرانی هستید چرا تو وبلاگ هاتون فارسی نمی نویسین؟!؟!!؟!!؟!
شما رو به خدا انصاف و منطق داشته باشید.
در ضمن خواب تجزیه ایران رو ببینید.

-- بدون نام ، Apr 16, 2010


"فغان‌ها تاجیک‌ها و ... همه ایرانی‌ هستند "!!!!!!!
من نمی دونستم افغان ها و تاجیک ها خودشون رو ایرانی میدونن. جالبه!!

-- بدون نام ، Apr 16, 2010

سلام بر شهزاده و هنرمند محبوب صدیق شباب هنرمند خوش صدا این جواب صدیق شباب برای ما الګو است درست است که این شعر به زبان فارسی خوانده شده، ولی افتخار آن برای همه‏ی مردم است. خدای‏ناخواسته برای مردم پیامی نباشد که گویا ما فارسی‏زبانان را جدا می‏کنیم. خیر؛ ما غنایم فرهنگی و قدمت فرهنگی خود را زنده می‏کنیم. دنیا باید بفهمد که ما فرهنگی داشته‏ایم. امروز رودکی پدر فارسی است که در سال‏های دوری زندگی می‏کرد، یا مولانا، لاهوری، عبدالقادر بیدل و حافظ شیرازی، شاعرانی هستند که امروز دنیا به آنان افتخار می‏کند و در مقابل آنان سر تعظیم فرود می‏آورد. چرا ما تاریخ خود زنده نسازیم و به آن افتخار نکنیم. هدف من صرفاً همین بوده است.

-- کمال اعتمادی ، Apr 16, 2010

امیدوارم روزی برسه که همه ی فارس زبان ها آنقدر با شعور و فهمیده شوند که بدانند مرزهای سیاسی بسیار بی اهمیت تر از اتحاد آنهاست و با همبستگی و بها دادن به اینکه سه ملت بزرگ ایران افغانستان و تاجیکستان بسیار قدرتمندتر خواهند بود اگر باهم باشند و متحد. به این همبستگی هر روز پیوندی اضافه کنند تا در برابر قدرت هایی که جز تجزیه و دوری ما راهی برای سواستفاده از ممالکمان ندارند، نشان دهیم که فهم ما و اتحاد مانع ضربه زدن به کشورهای دوست است.
من خودم را یک فارسی زبان می دانم و به این زبان عشق می ورزم، و لازم به ذکر است که خودم ایرانی هم نیستم تنها مادر و پدرم ایرانی هستند اما عشقم به زبان فارسی مرا به سرزمین های این زبان پیوند زده.
مرسی از شاعر، خواننده و تهیه کننده ی گزارش.

-- تینا ، Apr 16, 2010

به مهر زبان پارسی می‌زنم ساغری از می ناب.

-- یکی از دلدادگان زبان پارسی ، Apr 17, 2010

روحت شاد شادروان قهار عاصی که شاد ما کردی با این غزل و درودی نثار صدیق شباب که خوب خوانده، چی بگویم که چی زیباست پارسی دری، دوستان افغان ها یا افغانستانی ها متشکل از چندین نژاد هستند که یکی آن به همان نژادی ختم می شود که ایرانی ها ختم می شود نژاد شان آریایی، البته هیچ افغانستانی خودش را ایرانی نمی گوید ما همه آریایی یا آریانا یی هستم نه ایرانی چرا که از ایرانی بودن بوی تعصب و خود بزرگ بینی و بوی سلطه گرایی می آید همانند آخوندیسم اگر ما( افغانستانی ها) خود مان را ایرانی بگویم. هر چی می گوید بگوید ما را فضیلتی است که ماراست پارسی

-- فرادیس ، Apr 17, 2010

به به، بنازم به این ترانه ساز نازنین مان و درود بفرستم به روان شاد شاعر شهیر و شهید مان عاصی دردمند .
به شهزاده با احساس و شیرین زبان نیز آفرین میگویم که خیلی دلچسپ این گفتگو را تهیه کرده است و باور کامل دارم که خود تلاشی است برای بهبود همزیستی و هم شناسی این همزبانان که مرز های اجباری سیاسی و جغرافیای آنها را از هم دور ساخته است.
میرزاد

-- ج.میرزاد ، Apr 22, 2010

بسيار زيبا بود متشكرم بحث بر سر زبان فارسي و تركي ويا كردي و يا هر نوع زبان ديگري نيست زبان فقط يك وسيله ارتباطي مابين انسان ها است البته من خودم يك كرد هستم و به زبان مادريم خيلي افتخار ميكنم ولي انسانها بسيار زيباتر خواهند بود كه تعصبات را كنار گذاشته و با عشق و احترام به يكديگر بنگرند بي شك دنياي تعصب سياه ترين دنيايي است كه انسان ميتواند براي خود بسازد چه تعصب قومي و چه تعصب نژادي و يا هر نوع تعصب ديگر

-- فرداد ، Apr 29, 2010

من به عنوان یک کرد وقتی میگم به زبانم اهمیت داده بشه و حق زبانی خودم رو از اشغالگران میگیرم منظورم پافشاری بر تعصب نیست .زبان شاید برای دیگر ملتهای آزاد و غیر تحت سلطه یک وسیله ارتباطی باشه ولی برای من کرد یا آذری ساکن ایران (فعلی) یک شناسنامه ، هویت و رمز بودن و نبودن ، ماندن و محو شدن ، ... است .

-- بدون نام ، Apr 29, 2010

من هر کس که ایرانی باشد او را دوست میدارم, چه افغانی, چه ترک, چه کرد, بلوچ و یا اصفهانی و یا که مثل من لر باشد. حال زبانش هر چه میخواهد باشد. من شماها را دوست میدارم.

-- دوست ، May 15, 2010

در ايران قوميت هاي گوناگوني زندگي مي کنند که هر کدام زبان ويژه ي خود را دارند. در شمال گيلکي و تبری و تالشي، در غرب کشور لري ، بختياري ،ترکي آذربايجاني و کردی، در جنوب بندري و عربي و در شرق بلوچي..... اگر قرار باشد هر کدام به زبان مادري خود بخوانيم و بنويسيم بسيار مشکل مي شود. بايد بگوييم که زبان فارسی متعلق به هيچ قوم يا نژادی از ايرانيان نيست بلکه يک زبان ملي است که وسيله ارتباط ميان همه ايرانيان است.من خودم ساکن جنوب کشور هستم. در محلي که کار مي کنم از همه گروههاي ايراني هستند. با کمال فروتني مي گويم که اگر اين زبان فارسی وجود نداشت، هيچ کدام از ماها نمي توانسيم به اين راحتي با هم ارتباط برقرار کنيم. تنها وسيله پابرجايي ايران همين زبان فارسی است.بنابراين براي نگهداري آن بايستي تمام تلاش خود را بکنيم

-- علي ، Aug 27, 2010

نام خدا!
من آهنگ را که هنرمندان تاجیک سروده بودند.شنیدم بسیار زیبا و دلنشین بود.آنها افتخار همه ما تاجیک ها هستند.و قهار عاصی که شاعر ورزیده و شخص پر معنی است.این شعر زیبا را سروده است.تشکر

-- سالم ایزدیار ، Sep 27, 2010

باسپاس فراوان از گرداننده ئ برنامه. و درود بی پایان به روان عاصی بزرگ وهمچنان تشکر از آهنگ ساز و آوازخوان جوان پارسی گوی حالا از هر کشوری که هست.
این ترانه را هر کی بشنود حالا هر زبانی که دارد واقعن موی در بدنش ایستاد میشه (از شام تا به کاشغر از سند تا خجند
آیینه دار عالم بالاست پارسی)

-- جاوید کریمی ، Oct 7, 2010

جهان سپاس از زحمات جناب آقای شباب بخاطر تهیه چنین آهنگ پر از تنین و دل شور آفرین پارسیان بزرگ!

-- محمد صابر دقیقی ، Nov 9, 2010

...هردم به روی من، گوید عدوی من: کاین شیوه ی دری تو چون دود میرود، نابود میشود، باور نمیکنم، باور نمیکنم ،باور نمیکنم...
از هنرمندان کشورمان بسیار سپاسگزارم که نشان دادند می توانند چنین آثار حماسی تاثیرگذار بیافرینند. آقایان شباب و کهیان! حالا دیگر چشمداشت ما از شما بسیار بالا رفته است شما ثابت کردید که می توانید، پس نباید دیگر کار ضعیفتر از این ارائه بدهید. دست مریزاد!

-- شجاع الدین ، Nov 23, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)