تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

کشف جد جدیدی برای انسان

نویسنده: Rex DaltonM
برگردان: احسان سنایی

تابستان ۲۰۰۸ بود که پژوهش‌گران روس از اعماق غار دوردستی در سرزمین سیبری، تکه‌استخوانی متعلق به انگشت یک انسان را کشف نمودند. این استخوان، به‌منظور اِعمال بررسی‌های فراتر و با فرض تعلق به یکی از غارنشینانی که مابین ۳۰ تا ۴۸‌هزار سال پیش در این غار آثاری از خود به جای نهاده بودند، بایگانی گردید. با نگاهی گذرا، هیچ حقیقت شگفتی در این تکه‌استخوان افشا نشد؛ اما مواد ژنتیکی محفوظ در این کپسول ریز زمان، حکایت متفاوتی را برایمان تعریف کرد؛ حکایتی از خویشاوندان کهن و نامکشوف ما.

پژوهش‌گران آلمانی، پس از استخراج و ردیف‌گذاری DNA موجود در این فسیل باستانی، با کمال شگفتی هیچگونه مشابهتی میان این موجود و سایر انسان‌های متأخری که در همان زمان و مکان روزگار می‌گذرانده‌اند (انسان نئاندرتال)، نیافتند. داده‌ها، حاکی از تعلق این تکه‌استخوان به گونه‌ا‌ی ناشناخته و طبقه‌بندی‌نشده‌ از انسان‌ها بود که مدت‌ها پیش‌تر از اجداد دیرین‌مان، پا از آفریقا به بیرون نهاده‌ بودند.

دکتر «سوانت پابو»، سرپرست نویسندگان مقاله‌ٔ مزبور و مدیر شاخه‌ی ژنتیک «انیستیتو انسان‌شناسی فرگشتی ماکس پلانک» در لایپ‌زیک آلمان می‌گوید: «این – کشف – حقیقتاً فراتر از انتظارات‌مان بود. تقریباً نمی‌توانم باور کنم؛ بسیار خارق‌العاده‌تر از یک حقیقت است».


نشستی با حضور دانشمندان در غار دنیزووا / عکس از: آسوشیتدپرس

دانشمندانی که خود مستقیماً حضوری در این پژوهش نداشته‌اند، دست به تحسین چنین کشفی زده‌اند؛ اما در برابر استنتاج فرضیات بسیار از طریق تنها یک پژوهش خاص، موضع‌گیری نموده‌اند. دکتر «اسکه ویلرسلف»؛ زیست‌شناس فرگشتی و سرپرست مرکز ژئوژنتیک دانشگاه کپنهاک می‌گوید: «با اطلاعاتی که هم‌اکنون در اختیار است، نمی‌توان ادعای کشف گونه‌ای جدید را داشت».

اگرچنانچه مطالعات فراتر، فرضیات اولیه حاصل‌آمده از این کشف را به تأیید رسانند؛ آنگاه این نه‌تنها نخستین باری خواهد بود که آنالیز داده‌های ژنتیکی به کشف خویشاوند منسوخی از انسان خواهد انجامید؛ بلکه نشان خواهد داد انسان عصر یخبندان، بسیار بیشتر از آنچه تاکنون تصورش می‌رفت از تیره‌های متفاوتی بوذه است.

از اوخر قرن نوزده میلادی، پژوهش‌گران به دودستگی و در عین حال همزیستی انسان‌های متعلق به آخرین عصر یخبندان، شامل هومونئاندرتال‌ها و انسان پیشرفته، واقف بوده‌اند. در سال ۲۰۰۳، گونه سومی موسوم به «هومو فلورسینسیس» (مرد فلورسی) در جزیره‌ی «فلورس» اندونزی کشف گردید؛ اما نشانه‌های آن در هیچ‌کجای دیگر از زمین یافت نشد. گونه‌ای که هم‌اکنون در سیبری یافت شده، با این وجود احتمال گستردگی چندین گونه‌ از «هومو»ها در اروپا و آسیای باستان که با نیاکان انسانِ پیشرفته در ارتباط مستقیم‌ بوده‌اند را افزایش می‌دهد.

محل کشف اخیر، «غار دنیزووا» در کوهستان آلتای سیبری است که تاکنون به‌عنوان منبع گرانبهایی برای کشف ابزارآلات سنگی سبک «موسترین» (Mousterian) و «لوالوا» (Levallois)، متعلق به انسان نئاندرتال شناخته‌ می‌شده است. برای بیش از یک دهه، دانشمندان روس از انیستیتو باستان‌شناسی و نژادشناسی نووسیبیرسک، در جست‌و‌جوی استخوان‌ خود ابزارسازان بوده‌اند. آنها تاکنون چندین نمونه استخوان را کشف کرده و با ممانعت از برخوردشان با پوست انسان و آلودگی‌شان به ژنوم انسان پیشرفته، راه را برای استخراج و آنالیز نمونه‌های ژنتیکی باستانی گشوده‌اند.


چهره‌ی شبیه‌سازی‌شده‌ٔ نوجوانی متعلق به ۱.۶ میلیون سال پیش. دندان‌ها و جمجمه‌ٔ این شخص، با انسان‌های راست‌قامتی که در آسیا دیده‌ شده‌اند؛ تشابه بسیاری دارد / عکس از رویترز

دکتر «میخائیل شانکوف» از باستان‌شناسان انیستیتو نووسیبیرسک تصریح می‌کند که هنگام کشف استخوان مزبور، هیچ‌گونه توجه خاصی به آن نشده است؛ اما پابو، سال‌ها پیش از گردآوری مواد اولیه‌ی ژنتیکی برای کنکاش پیرامون انسان عصر یخبندان، با گروه روسی در ارتباط بوده است.

پس از این کشف، تیم آلمانی دست به استخراج مواد وراثتی و ردیف‌گذاری DNA میتوکوندریایی (mtDNA) – فراوان‌ترین، و بهترین نمونه‌ی DNA برای آنالیز بافت‌های باستانی – زدند. پس از ۱۵۶ بار بازخوانی ردیف‌های mtDNA به‌منظور حصول اطمینان کامل از دقت آنالیز؛ پژوهش‌گران داده‌های به‌دست‌آمده را با mtDNA ژنوم ۵۴ انسان پیشرفته؛ یک انسان ۳۰‌هزار ساله و ۶ نئاندرتال مقایسه نمودند.

DNA نمونه‌ٔ تازه‌کشف‌شده، فقط با ویژگی‌های خودش سازگار بود! هرچند mtDNA متعلق به ژنوم انسان نئاندرتال، به‌طور متوسط در ۲۰۲ نوکلئوتید با نمونه‌ی ژنتیکی انسان پیشرفته تفاوت داشت؛ اما تفاوت‌های ژنتیکی انسان غار دنیزووا، به‌طور متوسط در ۳۸۵ نوکلئوتید دیده شد که بسیار غیرمعمول است.

این تفاوت فاحش، نشان از انشعاب اجداد سیبریایی ما از درخت انسانی‌شان، در حدود یک میلیون سال پیش می‌دهد؛ زمانی بسیار پیش‌تر از انشعاب انسان هوشمند و نئاندرتال از ساقه‌ی واحد این درخت. اگر اینچنین باشد، انسان‌های متعلق به گونه‌ٔ تازه‌کشف‌شده، آفریقا را روزگارانی دور ترک گفته‌اند؛ زمانی بسیار پیش‌تر از ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار سال پیش که «انسان‌های هایدلبرگی» (Homo heidelbergensis)؛ و ۱.۹ میلیون سال پیش که «انسان‌های راست‌قامت» (Homo erectus)؛ چنین کرده بودند.

«یوهانس کراونز» از دیگر نویسندگان این مقاله از انیستیتو ماکس پلانک، با اشاره به تلاش کنونی پژوهش‌گران برای ایجاد ردیف‌های ژنتیکی هسته‌ای DNA از استخوان مزبور، امیدشان را به ردیف‌گذاری نهایی تمامی ژنوم این تیره از انسان‌ها، تشریح می‌کند. اگرچنانچه موفق شوند، رکورد دیرینه‌ترین ردیف ژنتیکی تاریخ که تاکنون متعلق به اسکیمویی چهارهزارساله از سرزمین گرینلند بوده، شکسته خواهد شد.


مقایسه‌ای مابین چهره و جمجمه‌ٔ انسان نئاندرتال (بالا) و انسان هوشمند

به‌علاوه؛ یک ردیف کامل ژنتیکی، به پژوهش‌گران در نام‌گذاری رسمی این تیره از انسان‌های ناشناخته کمک خواهد نمود؛ هدفی که هم‌اکنون با بررسی داده‌های حاصل‌آمده از بررسی mtDNA دنبال می‌شود. با این وجود آنها مایلند تا کشف استخوان‌های بیشتر و یا ترسیم تصویری دقیق‌تر از ارتباط مابین انسان‌ هوشمند و نئاندرتال به‌وسیله‌ی داده‌های ژنتیکی؛ صبر کنند. ویلرسلف بر این نکته تأکید دارد که از دید وی، مدارک حاصل از بررسی mtDNA، گویای تأیید جایگاه انسان سیبریایی، به‌عنوان تیره‌ٔ مجزایی از درخت انسانی نیست؛ چراکه این اطلاعات تنها از طریق مادر به فرزند منتقل می‌شود.

ممکن‌ است شماری از انسان‌های هوشمند یا نئاندرتال با خواص ژنتیکی غیرمتعارفی که از نیاکان‌شان به ارث برده بودند، در حدود ۴۰هزار سال پیش در این نقطه می‌زیسته‌اند. تنها شواهد حاصل از بررسی هسته‌ی DNA است که به‌درستی جایگاه نیاکان سیبریایی ما را در انبوه شاخه‌های درخت انسانی مشخص خواهد نمود.

انسان‌شناسان از سویی نیازمند تاریخ‌گذاری دقیق‌تر رسوبات، و ارائه‌ٔ توصیفات بیشتری از ماهیت این استخوان انگشت‌اند. «اوون لاوه‌ژوی»؛ از انسان‌شناسان دانشگاه کنت در اوهایو می‌گوید: «با وجود اشتیاقم، هنوز تصویری از – این – استخوان ندیده‌ام. سن چینه‌شناختی استخوان، ۳۰ تا ۴۸‌هزار سال است؛ اما سن mtDNA می‌تواند به درازای انسان راست‌قامت باشد. این – نمونه – به ما در خصوص فرگشت انسان هیچ نخواهد گفت؛ مگراینکه صادقانه معرف یک تیره‌ی باستانی از انسان‌ها باشد» و این طبیعتاً نیازمند بررسی‌های بیشتر است.

این غار، خود اطلاعات اندکی را در خصوص فرهنگ انسان سیبریایی به ما داده است؛ هرچند قطعه‌ای از یک دست‌بند صیقلی با سوراخی در میان، پیش‌ترها در همان لایه‌ای که استخوان در آن کشف شده، دیده شده بود. پابو مدعی است مادامی‌که نسل‌شناسان، استخوان‌های باستانی بیشتری را با هدف ردیف‌گذاری ژنتیکی حمع‌آوری می‌کنند؛ اجداد دیگری از انسان و رازهای بیشتری از آن دوران مطرح می‌شود. او می‌گویذ: «بسیار جذاب است که هنگامی‌که اطلاعات اندکی از ریخت‌شناسی – این موجود – در دسترس است؛ مطالعات مولکولی است که به دیرینه‌شناسان کمک می‌کند. روشن است که ما هنوز در آغاز پیشرفت‌های جذاب هستیم».

نتایج این پژوهش در شماره‌ی ۲۴ مارس نشریه‌ی نیچر به چاپ رسیده است.

Share/Save/Bookmark

منبع: Nature
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

پژوهش‌گران آلمانی، پس از استخراج و ردیف‌گذاری DNA موجود در این فسیل باستانی، با کمال شگفتی هیچگونه مشابهتی میان این موجود و سایر انسان‌های متأخری که در همان زمان و مکان روزگار می‌گذرانده‌اند (انسان نئاندرتال)، نیافتند


این سایت زمانه هم به چرتو پرت نویسی افتاده. بابا وقتی‌ تفاوت ژنتیکی انسان با میمون کمتر از یک درصد است چگونه میتوانند دو نژاد مختلف انسان با هم " هیچ شباهتی‌" ژنتیکی نداشته باشند.

-- بدون نام ، Mar 26, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)