کرم دراکونکولوس؛ حقیقیترین افسانهی آفریقا
Debora MacKenzie برگردان: احسان سنایی
شروعاش با تاولی دردناک؛ شدیداً دردناک است. گفتهاند آنچه احساس میشود، بیشباهت به درد زخم حاصل از برخورد با یک سوزن گدازان نیست.
تاول که ترکید، سر کرمی سفید، لاغر و صراحتاً زنده نمایان میشود. این موجود، شاید حقیقیترین عفریت افسانههای دروغینی است که طبیعت همیشه برای این فرزند فراموشکارش؛ انسان، نقل کرده تا بترسیم از فاجعهای که در هیاهوی عصر ارتباطات بدون مرز، هنوز آفریقای فقیر را رها نکرده است.
استخراج آهسته و محتاطانهی یک کرم گینه
پس از شکفتن کرم از پوست، باقیماندهاش به درازای حدود یک متر در بدن میماند. دو ماه طول میکشد تا سانتیمتر به سانتیمتر بتوان این اژدهای کوچک را با درد فراوان از بدن خارج نمود؛ دو ماهی که در آن راه رفتن حتی برای فرد مبتلا ناممکن است.
در نمونههای حاد، بدن یک انسان بالغ، تا ۶۰ کرم انگلی را در گوشهگوشهاش جای میدهد؛ کرمهایی که هرکدام عاملی برای ظهور عفونتهای باکتریایی فلجکننده یا مهلک خواهند بود و حتی اگر هیچ صدمهای هم نبینید، زمینه را برای وقوع مجدد این داستان در سال آینده فراهم میکنند.
«کرم گینه» یا دراکونکولوس (به معنای اژدهای کوچک) روزگاری در آفریقا، خاورمیانه و جایجای آسیا پراکنده بود؛ آنچنانکه در ۱۹۸۶ میلادی، حدود چهار میلیون انسان در ۲۰ کشور آفریقا و آمریکای جنوبی را طعمهی خود ساخت. این آمار در سال گذشته به ۳۱۴۲ نفر در چهار کشور آفریقایی کاهش یافت و انتظار میرود تا سال ۲۰۱۲ بعنوان دومین بیماری مهلک تاریخ پس از آبله، بهکلی از میان برود.
سرآغاز این کابوس همانگونه که انتظارش میرود آبهای راکد است؛ آبهای آلوده به کک «سیکلوپس» (Cyclops) که با جثهی میلیمتریشان، لارو این کرمها را درون خود دارند و با مصرف آب تالابها، ماندابهای حاصل از باران و یا چاههای کمعمق، به بدن قربانیان راه مییابند.
اسید معده، پوست سخت ککها را حل میکند؛ اما لاروها آسیبی ندیده و با نقب زدن در دیوارهی معده و دیگر اعضای گوارشی، راه خود را به قفسهی سینه یا جدار شکمی، که محل جفتگیریشان است باز میکنند. نرها نهایتاً میمیرند؛ اما کرمهای ماده پنهان از چشممان راه خود را به زیر پوست میگشایند.
حتی مادامیکه مادهها آهسته تا یک متر رشد میکنند، هیچ احساس خاصی به فرد قربانی دست نمیدهد؛ چراکه کرمها با استفاده از مواد مسکن مرموز و نیز قرارگیری در غلافی از پروتئینهای انسانی، مانع از ظهور درد در اعضای داخلی بدن میشوند.
در این مرحله از حمله، با نبود هیچ نشانهی بارزی در احساس فرد، طبعاً نمیتوان از وجود کرم در بدن آگاه شد. با گذشت یک سال از شرب آب آلوده، کرمهای گینه تغییر روش داده و با ترشح اسیدی سوزان از خود، تاولی را ایجاد کرده و از آن روزنه به بیرون راه مییابند؛ روزنهای که غالباً بر پاها ظاهر میشود، اما ظهورش در هر نقطهی دیگر از بدن غیرممکن نیست. واکنش سریع سیستم ایمنی بدن در پی ترشح اسید، موجب تورم بافتهای آسیبدیده و اعمال فشار بر کرم میشود که در نتیجه وسعت درد افزایش چشمگیری مییابد.
استخراج یک کرم از بدن فرد مبتلا / عکس از بنیاد کارتر
افزایش نابههنگام درد، آنهم پس از گذشت روزها بیخبری، تصادفی نیست؛ چراکه فرد بیمار در واکنش به سوزش وصفناپذیر زخم، ناگزیر از آب سرد برای تسکیناش استفاده میکند و این امر انقباض شدید بدن کرم و فوران لارو از بدنش را موجب میشود. حال اگر این آّب سرد باز حاوی کک باشد، این چرخه بار دیگر از سر گرفته میشود. بدینترتیب ظهور مجدد این کرمهای خونآشام، پس از یکسال در بدن قربانی، پدیدهی شگفتی نیست.
حداکثر فراوانی ککها در آب، مستقیماً با وفور منابع آبی راکد در ارتباط است؛ بهعبارتی در فصول گرم سرزمینهای مرطوبی چون کشور غنا و یا فصول مرطوب سرزمینهای گرمی همانند سودان. بههرترتیب چرخههای یکساله، شانس لاروها را برای یافتن ککهای آبی میزبان، افزایش میدهد.
دامنهی مشکلات ایجادشده توسط کرمهای گینه از آنچه گفته شد فراتر است. برخی کرمها، راه خود را درون بدن گم میکنند و با حمله به قلب یا نخاع قربانی، وی را فلج؛ و یا حتی پیش از ظهور علائم دردناک کرمزدگی نابود میکنند.
از سویی تاولها ممکن است آماج حملات باکتریایی قرار گرفته و دملهای چرکین ایجاد کنند و یا فرد به بیماری کزاز مبتلا شود. اگر مسیر کرم از کنار یک مفصل عبور کند، فرد احساس کوفتگی در آن نقطه میکند و یا حتی ممکن است با حملهی کرم، آن عضو برای همیشه در جای خود خشک شود.
بدتر از همه، تأثیرات سوء اقتصادی این موجود بر یک خانوادهی فقیر است؛ چراکه غالباً این کرمها بههنگام کشت محصول، قربانیانشان را عاجز از انجام کار روزمره میکنند و بهگفتهی دکتر «ماکوی ساموئل»؛ سرپرست پروژهی براندازی کرم گینه در دولت سودان جنوبی، «خانوادهای که بهسبب ظهور کرمها، قادر به کشت محصول نباشد؛ طبعاً آن را – بعدها – برداشت نیز نخواهد کرد. هر روستا برای خودش داستانهایی از مردمی دارد که پس از فاجعهی کرم گینه از میان رفتهاند.»
دارو، واکسن و یا سامانههای مصونسازی مختلف، همگی در برابر این موجود ریزچثه رنگ میبازند؛ اما با این وجود، دو راه ساده برای پیشگیری از ورود لاروها به بدن وجود دارد: ممانعت از بهکاربری آب آلوده برای فروکش ساختن التهاب پوست؛ و پیشگیری از شرب آب آلوده به ککها، یا با استحصال آب از چاههای بهداشتی، و یا با تصفیهسازی آب آلوده.
با توجه به جثهی نسبتاً بزرگ ککها، سادهترین فیلترهای تصفیه نیز آنها را متوقف میکنند. با همین دو راه ساده، کرمهای گینه در چندین کشور آفریقایی طی صدسالهی اخیر بهکلی از میان رفتند.
سرانجام در ۱۹۸۶ میلادی بود که سازمان بهداشت جهانی (WHO)، ریشهکنسازی این کرم را رسماً در دستور کار خود قرار داد و نهایتاً «بنیاد کارتر» که توسط رئیسجمهوری وقت ایالات متحده، «جیمز کارتر» بنانهاده شد؛ اجرای این هدف را تقبل نمود. هماکنون نیز پس از گذشت سالها، براندازی انگل کرم گینه در کنار فلج اطفال، از پشتیبانی مستقیم WHO برخوردار است.
یک نی مجهز به فیلتر تصفیهکننده؛ خود تفاوت قابل ملاحضهای است / عکس از بنیاد کارتر
انسانها تنها قربانیان این انگلاند و اگرچنانچه تا دو ماه آب آلوده به کک مصرف نشود، لاروها از میان میروند و بدینترتیب عفونت همهگیر ناشی از این بلای ناپیدا بهسرعت فروکش میکند. برنامهی ریشهکنسازی تا پایان سال ۲۰۰۰ در هند و پاکستان موفق بود اما از آن پس اعانات مردمی رو به کاهش نهاد.
چندی بعد، بنیاد «بیل و ملیندا گیتس» با شرکت جستن در این برنامه، به پیشرفتش سرعت بخشید تا آنجاکه نتایج بهدستآمده از تصورات پیشین به دور بود. مثلاً نیجریهای که در سال ۱۹۸۶، با ۷۰۰هزار نفر، بیشترین مورد ابتلا به انگل دراکونکولوس را به خود اختصاص داده بود؛ طی سال گذشته هیچ آماری مبنی بر آلودگی بدن حتی یک نفر به این انگل، گزارش نکرد.
حفر چندین حلقه چاه پهداشتی، شاید آسانترین روش پیش روی دولتها و مؤسسات خیریه برای مقابله با این فاجعه باشد؛ اما اجرای آن – در سطح وسیع – بدون شک موانع مالی فراوانی را به دنبال خواهد داشت. راهبرد نخست بنیاد کارتر، میسرسازی راههای کمخرجتر برای رویارویی با معضل آب آلوده است.
این راهها، شامل توزیع صافیهایی برای تصفیهی منابع آب خانگی، آفتکشهای خاصی برای کشتار ککهای موذی موجود در آبهای راکد منطقه؛ و احداث اتاقهای محدودکننده برای مبتلایانی است که به مرحلهی ظهور کرم رسیدهاند، تا بار دیگر آب آلوده را برای تسکین دردشان استفاده نکنند.
هماکنون دهها هزار اتاق ویژه با تجهیزات پزشکی مجهز و داوطلبین محلی آموزشدیده برای استخراج آگاهانهی کرم از بدن بیماران – با پیچاندن آهستهی بدن کرم به گرد میلههای خاص – در سرتاسر آفریقا تأسیس شده است.
اگرچنانچه کرم، در حین این فرآیند از میان شکاف برداشته و لاروهایش را به گوشت بدن قربانی بپاشاند، آنگاه درد دهشتناکی به وی دست خواهد داد. دکتر «سندی کرنکراس»؛ از مؤسسهی «هیگن» لندن میگوید: «قهرمانان ریشهکنسازی کرم گینه، همان 10هزار داوطلب روستائی هستند.
مهم، سازماندهی نهادها در جوامع شهری و پشتیبانی مداوم از آنهاست». کرنکراس، پیشآهنگ بهرهگیری از سامانههای نقشهبرداری کامپیوتری، جهت پیگیری پیشرفتها و نمایش دسترنج دولتها و اعانهدهندگان به آنهاست.
دکتر «دی. ای. هندرسون» از دانشگاه پیتسبورگ ایالت پنسیلوانیا که سرپرستی مبارزه با آبله را عهدهدار بوده میگوید: «نظارت، از ابتدای امر مهم است؛ چراکه موجب بسیج همگانی رهبران ملتها میشود. عملیات – مبارزه با – کرم گینه نیز در وادارسازی محلیان به درک معضل و همیاریشان در این تلاشها، بسیار عملکرد درخشانی داشته است.»
کشورهای میزبان انگل دراکونکولس. نواحی قرمز رنگ ساده، معرف کشورهایی است که در سال ۱۹۸۶ آلوده به آن بودهاند و مناطق هاشورخورده، کشورهایی است که تا سال ۲۰۰۵ هنوز این انگل در آنجا ریشهکن نشده بود / طرح از بنیاد کارتر
ماکوی معتقد است بخشی از مشکلات، متقاعدسازی محلیان به قبول نقش آب آلوده در همهگیری این معضل است. او میگوید: «آنها معتقدند این – بلا – از سوی خداوند، خوردن گوشت برخی حیوانات و یا جادوگری بر آنها نازل شده است. آنها به تصفیهی آب توجهی نشان نمیدهند.»
اما همینکه برخی خانوادهها امتحان کردند، نتایج آنچنان چشمگیر بود که اندکی بعد، بقیه نیز متقاعد شدند. دکتر «دون هاپکینز»؛ انگلشناس بنیاد کارتر و سرپرست برنامهی ریشهکنسازی کرم گینه میگوید: «مردم به اینکه بیاستفاده از دارو و واکسن میشود کرمهای گینه را ریشهکن ساخت، مظنون بودند. تغییر رفتار مردم، شدیداً دشوار است».
طبق برآوردهای بانک جهانی، هزینهی این عملیات – که هاپکینز آن را رویهمرفته در حدود ۲۵۰ میلیون دلار تخمین میزند – طی چهار سال، فقط با توسل به تولیدات غذایی مازاد، جبران خواهد شد و این شامل دیگر مزایا همانند استمرار تحصیل کودکان نمیشود. مادامیکه مبتلایان، نادر و نادرتر میشوند؛ یافتن و درمانشان نیز دشواتر و پرخرجتر میشود؛ اما پیگیری این حرکت، ضروری است. ماکوی میگوید: «هنوز حتی اگر یک کرم هم باقیمانده باشد؛ تکثیر شده و دوباره در همهجا پراکنده خواهد شد».
با وجود ۴۵۲ مبتلا در مجموع سه کشور غنا، مالی و اتیوپی در سال گذشته، موفقیت این برنامه هماکنون وابسته به جنوب سودان با ۲۶۹۰ نقر؛ یا ۸۶ درصد از کل مبتلایان آفریقاست. ماکوی معتقد است همین امسال از شیوع بیماری جلوگیری خواهد شد؛ اما یک یا دو سال دیگر تا حصول اطمینان کامل از موفقیت عملیات باقی است.
مهمترین دلیل وفور مبتلایان در سودان، حنگ داخلی است که تقریباً از سال ۱۹۵۶ و استقلال سودان، تاکنون بیوقفه بر قوت خود باقیست. هاپکینز میگوید: «میان جنگ و کرمها مسابقه است؛ اما من خوشبینم» و او برای این دلیل هم دارد: در سال ۱۹۹۵، طرفین درگیر برای جلوگیری از مزاحمت برای تیم مقابلهکنندگان با کرم گینه، راضی به برقراری آتشبس موقت شدند.
از سال ۲۰۰۵ تاکنون، قرارداد صلحی میان سودان جنوبی و شمالی برقرار است؛ اما در آستانهی انتخابات ماه آوریل و رفراندوم سال آینده که ممکن است منطقهی نفتخیز سودان جنوبی، اتحادش را با سرزمینهای شمال فسخ کند؛ نمیتوان به بقای آن امیدی بست. ماکوی میگوید:
«ما تیم خوبی داریم و شرایط رو به موفقیت است. تنها چیزی که به آن نیازمندیم، صلح است.»
منبع:
• NewScientist
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
واقعا متن جالبی هست.
-- مهرداد ، Mar 23, 2010ومن یک سوال داشتم.آیا این بیماری انگلی یک زمانی در بلوچستان خودمان شیوع نداشت؟
تا اوایل دوران پهلوی همین کرم و بیماری در نواحی جنوبی ایران همچون روستاهای بندرعباس نیز مشاهده می شده و گویا هنوز هم کاملاً ریشه کن نشده.
در زبان محلی آن نواحی از ایران به این کرم "پیوک" می گویند. ظاهراً تنها راه مبارزه با آن در آن زمان (و چه بسا هم اینک) آن بوده که از یک چوب کبریت استفاده کنند به این شکل که سر بیرون زده کرم را به دور چوب کبریت حلقه کرده و هر روز که خود کرم اندکی به بیرون می آمده، آن را بیشتر به دور همان چوب کبریت حلقه کنند تا بالاخره کاملاً بیرون آید. اگر سر یا بدن جانور در نیمه راه قطع می شده و کرم در بدن باقی می مانده، مرگ بیمار حتمی بوده.
-- بی نام ، Mar 23, 2010یعنی میفرمائید یک بنیاد اهریمنی انسانها را از دست آناهیتا نجات میدهد؟
-- بدون نام ، Mar 24, 2010یک ایرانی