خانه > دانش و فناوری > فیزیک > جهان، قهوهای روشن است! | |||
جهان، قهوهای روشن است!احسان سناییجهان ما با خوشههای ستارهای جواهر مانند و کهکشانهای فرفرهای و موزونش از زیباترین جلوههای هنری آفرینش است؛ جهانی آکنده از تودههای رنگ و نقشهای شگفت که تماماً در آسمان سیاه و خاموش شباهنگام جا خوش کردهاند. اما این جهان چه رنگی است؟ اگر سیاهی آسمان شب را حذف کنیم، چه خواهیم دید؟
این سؤال جذاب در حین مطالعه درصد فراوانی ستارگان موجود در کهکشانهای نزدیک برای دانشمندان مطرح شد و برای رسیدن به پاسخی جذابتر آنها را واداشت تا به بررسی نور متوسط تابش شده از مجموع ۲۳۲ هزار و ۱۵۵ کهکشانی بپردازند که اطلاعات طیفی آنها در خلال سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ در جریان بزرگترین پروژه نقشه برداری کهکشانی آسمان موسوم به 2dF جمعآوری شده بود. سرانجام تیمی متشکل از ۲۸ اخترشناس به سرپرستی دکتر «کارل گلازدبروک» و دکتر «ایوان بالدری» هر دو از دانشگاه جان هاپکینز ایالت مریلند، با انجام چنین کار طاقت فرسایی نهایتاً موفق به تعیین رنگ جهانمان شدند. هر چند طیف نوری به دست آمده شامل تمامی اجزای یک طیف الکترومغناطیس میشد؛ اما مجموعاً کد رنگی جهان ما FFF8E7# است یا به عبارتی قهوه ای روشن. دکتر بالدری که چنین پژوهشی را تا حدی یک سرگرمی میداند میگوید: «ما معتقدیم که نقشه برداری (2dF) که تا چندین میلیارد سال نوری قد میدهد؛ به اندازه کافی بزرگ است تا الگوی خوبی (برای این پژوهش) باشد. جواب در واقع به سفید خیلی نزدیک است. هدف اصلی ما از محاسبه طیف کیهانی در واقع چیزی بسیار بیشتر از ارائه یک رنگ بود. این رنگ جذاب است اما طیف کیهانی پر از جزییات است و اطلاعات بسیاری را در خصوص تاریخ تشکیل ستارگان جهان به ما میدهد.»
بر اساس نتایج این تحقیق، جهان ما با ته رنگی از آبی تشکیل شد اما نسلی از ستارگان سرخ آنچنان رشد کردند که جهان سرختر و سرختر شد. از آن پس به مدت شش میلیارد سال جهان ما از فیروزهای کمرنگ به قهوهای روشن تغییر رنگ داد و امروزه رنگ آن همانند آسمان آفتاب غروب است؛ یعنی چیزی مابین صورتی، شیری و فیروزهای روشن که بسته به سازگاری چشم هر کس با نور دریافتی، تغییر میکند. اما برای آنهایی که قصد بازسازی جهان در خانهشان را دارند، رنگ جهان ما چیزی مابین این سه رنگ است، یعنی قهوهای روشن. منبع: • Daily telegraph
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
"جهان ما با خوشههای ستارهای جواهر مانند و کهکشانهای فرفرهای و موزونش از زیباترین جلوههای هنری آفرینش است"
آقای سنائی واژه " آفرینش " در کتابها و در مقالات کیهان شناسی یافت نمیشود. در مقاله دیلی تلگراف نیز نیست.
شاد باشید .
-- بدون نام ، Nov 4, 2009س.ر.
1- در فارسی به این رنگ "کِرم" میگویند.
2- آفرینش؟ پس لطف فرموده بگویید کی آفریده؟ اشکال در فیزیکتان است یا ترجمه؟
-- اورینب ، Nov 4, 2009...یکی از زیباترین جلوه های "آفرینش" است. آفرینش در زبان فارسی یعنی کنشی که دارای کنش گر است، و دراین مورد یعنی جهان آفریده ی یک آفریننده است. این جاست که کار در این متن علمی دشوار می شود. آیا نویسنده از این آفریننده چه تصوری دارد؟ پس به تر نیست دراین جا برای پرهیز از هرگونه کژفهمی به جای آفرینش بنویسیم جهان هستی؟ م.خردیار
-- بدون نام ، Nov 5, 2009ان نورهایی که دانشمندان دیده اند ممکن است مربوط به ١٣ میلیارد سال قبل باشد و ممکن است که رنگی را هم که ارائه کرده اند مربوط به هزاران و یا میلیونها سال قبل باشد لذا به این رویاها توجه نکنید
-- farhad ، Nov 5, 2009با تشکر از نظرات دوستان؛
اکثراً در مقالات ترجمه ای منتشر شده از بنده در این وبسایت، نخستین پاراگراف مطلب مستقیماً نگارش خود بنده است و پاراگراف های بعدی به ترجمه متن اصلی اختصاص پیدا کرده است. این پاراگراف ها صرفاً قصد انتقال کل مفهوم گنجانده شده در ادامه متن را نداشته و بیشتر با هدف جلب نظر خواننده به ادامه مطالعه مطلب مربوطه در نظرگرفته می شوند. اگر چنانچه پاراگراف نخست این متن از قول برخی دوستان تخطی از اصول و متون علمی انگاشته شده، پوزش می خواهم اما در اینجا توضیح چند نکته را ضروری می دانم تا در خصوص آینده مطالب علمی این وبسایت نیز رفع ابهامی صورت گرفته باشد.
اگرچنانچه وفاداری متن به اصول علمی مدنظر است، پیش از پرداختن به کلمه "آفرینش" بهتر است عبارت "کهکشان های فرفره ای" را اصلاح کنم که کسی اشاره ای به انواع دیگر کهکشان های موجود در جهان و علت عدم توجه به آنها در این متن، نکرده بود. ضمناً در توضیح علت استعمال کلمه "آفرینش" در این متن از مترادف منتخب جناب خردیار برای این کلمه استفاده می کنم؛ یعنی آفرینش=کنشی که دارای کنش گر است. نگارش نظرارسالی جناب خردیار را اگر کنشی بدانیم که کنش گر آن خود ایشان هستند؛ می توان این مسأله را به مفاهیم بزرگ-مقیاس کیهانی نیز تعمیم داد. به این صورت که تشکیل زمین، خورشید و نسل های پیشین خورشید، کنشی است که کنش گر آن به طور کاملاً خلاصه ای گرانش حاکم بر ساختارهای داخلی ابرهای غول پیکر ماده اولیه است (ابرهای غول پیکر مولکولی). تشکیل کهکشان ما نیز کنشی است که کنش گر آن هنوز به طور دقیق مشخص نیست.
بعضی کنش گر آن را برخوردهای مستقیم و کند کهکشان های کوتوله اولیه و نهایتاً تشکیل راه شیری می دانند و برخی فشردگی کند گازهای اولیه موجود در شبکه های اولیه کیهانی را کنش گر تشکیل کهکشان ما قلمداد می کنند. در هر صورت چه در خصوص تشکیل مستقیم کهکشان ما و چه در خصوص تشکیل غیرمستقیم از راه برخورد تدریجی کهکشان های کوتوله، اتفاق نظر این است که هر دو از ساختارهایی به نام "شبکه های کیهانی" تغذیه کرده اند. اما شبکه های کیهانی نیز خود از فشردگی موادی بوجود آمده اند که الگوی اولیه چینش آنها را کنش گری به نام "نوسانات کوانتومی نفطه تکینگی اولیه" تعیین کرده است که خود، تحت فرمان کنش گری به نام "میدان تورمی" در کسری از ثانیه ابعاد آن از حدود کوانتومی به چندین برابر گسترش یافته است (به عبارت دقیق تر حجم نقطه تکینگی اولیه 10 به توان 78 برابر شده است).
حال اگر پروسه تشکیل ساختارهای کیهانی را بخواهیم در یک پاراگراف از یک خبر علمی خلاصه کنیم، مطمئناً به توضیحات بسیاری بیشتری از آنچه در این متن آمده نیاز است و تمامی این توضیحات نیز طبیعتاً در حد یک خبر ساده نخواهند گنجید. پس در بُعد ادبی، چاره کار استفاده از مصدر کلمه "کنش کردن" است که می توان به کلماتی چون تشکیل، خلقت و آفرینش اشاره کرد. از اینرو به جای استفاده از تمامی جزئیات مفهوم تشکیل ساختارهای کیهانی، از کلمه "آفرینش" استفاده شده که در خصوص تمامی این فرآیندها صدق می کند. متأسفانه برداشت بسیاری از دوستان از استعمال این کلمه، وجود موجودی خارجی و ایزوله است که تمامی این پروسه ها را موجب می شود و مطمئناً نظر دوستان مفهوم "خدا" بوده است. به نظر من حتی اگر در این متن از کلمه ای چون "خدا" بعنوان فاعل مصدر "آفرینش" استفاده شده بود نیز مشکلی وجود نداشت. البته به آن شرط که پیش از آن با منظور اهل از استعمال چنین کلماتی آشنا شده باشیم.
در واقع دانشمندان در برخی موارد با استفاده از این کلمات، در صدد انتقال مفهوم اصلی منظور خود برمی آیند. نمونه بارز آن ذره هیگز بوزون است که برخی آن را God particle به معنای "ذره خدا" نیز می نامند. در واقع ذره هیگز بوزون که زیربنای نیرویی جهانی به نام گرانش است و در متن بالا بسیار از کلمه "گرانش" استفاده شد، ذره ای است که می توان بطور غیرمستقیم آن را فاعل تشکیل ساختارهای کیهانی نامید و از همین روست که دانشمندان نیز مخالفتی با استعمال عبارت "ذره خدا" به جای عبارت نسبتاً دشوار و نامفهوم هیگز بوزون ندارند تا اهمیت آن در ذهن عامه مردم چندین برابر شود.
استفاده معکوس از چنین عباراتی نیز در علم امروز که هر چه بیشتر به گوشه های ناشناخته دانش دسترسی پیدا می کند نیز ترویج یافته و نمونه آن منطقه ای موسوم به Axis of evil یا "محور شرارت" است که اخیراً در نقشه های سراسری ماهواره WMAP از "تابش پس زمینه کیهانی" تشخیص داده شده است و در اینجا به منظور اجتناب از پراکندگی مطلب، شما را به مقاله "The Axis of Evil revisited" ارجاع می دهم که از نشانی
http://arxiv.org/abs/arXiv:astro-ph/0611518 قابل دریافت است. این عبارت نیز در نگاه اول از هیچ مفهوم صرفاً علمی برخوردار نیست و به منظور گنجاندن نقش منفی آن در نظریات کنونی، از این کنایه استفاده شده است.
به نظر من دلیل موضع گیری های تند برخی از دوستان در خصوص استفاده از کلماتی چون "خدا" یا "آفرینش" در مطالب علمی، عدم آشنایی آنها با نثر خبری علوم عامه پسند، به خصوص علوم پایه ای همچون کیهان شناسی است؛ بدین صورت که اگر چنانچه مخاطب خبر، شخصی کاملاً پایبند به مسائل دینی باشد، به طور اخص نویسنده را نادان و بی دین می داند و بطور اعم مسأله علم را در تقابل با دین می پندارد و دانشمندان را نادان؛ و اگر شخص مخاطب کاملاً حساب خود را جدا از مسائل دینی بداند، نویسنده را ناآشنا با اصول نویسندگی و بی اطلاع از مسائل علمی می داند. در تعالیم نادرست دینی نیز متأسفانه سعی بر تجسم هر چه بهتر ماهیت مفهومی به نام "خدا" با تظاهر به عدم نزدیکی بیش از حد به این کلمه می شود که نتیجه ناگوار آن تجسم خدا در ذهن شخص، بعنوان "کسی" است که بعنوان مثال فرمانروایی جهان را به عهده دارد و این در حالی است که مفهوم "شخص" بودن خدا از نگاه تمامی ادیان رد شده است. در اینجا قصد گسترش چنین بحثی را ندارم اما در یک کلام می توان گفت که خدا از نگاه یک دانشمند و یک عامی تجسمی متفاوت و ریشه ای مشترک دارد که در مطالعه مطالب علمی (از جمله در این وبسایت) بایستی به این معانی توجه داشت. برای مثال اینشتین با اتکا بر کوهی از دانسته های خود در دنیای فیزیک به گفتن جمله "خدا هیچوقت تاس نمی اندازد" روی آورده و این مطلب بایستی برای مخاطبان نامطلع از برخی واقعیات، مورد بررسی قرار گیرد؛ چراکه این جمله هر چند سعی در پوشش مفهومی علمی را دارد، اما از این مزیت نیز برخوردار است که بواسطه نوع ادبیات خاص آن، به مدت یک قرن از ذهن هیچ قیزیکدانی پاک نشده است.
در خصوص نامگذاری رنگ مربوطه نیز بایستی گفت چون دقت علمی نامگذاری رنگ کیهان در اینجا مطرح است، باید گفت کد رنگی رنگ "کرم" #FFFDD0 است در حالیکه کد رنگی به دست آمده از جهان #FFF8E7 است و از اینرو بایستی نام جدیدی را ابداع کرد. در این خصوص یک نظرسنجی در روزنامه واشنگتن پست انجام گرفت که از میان نظرات دانشمندان شرکت کننده در این نظرسنجی، نام Cappuccino Cosmico یا "کاپوچینوی کیهانی" با 17 رأی برنده شد. از این رو به منظور عدم طولانی شدن مطلب به ذکر عبارت "قهوه ای روشن" در این مطلب اکتفا شده است. در جواب دوستی که این تحقیق علمی را رؤیا قلمداد کرده اند نیز بایستی گفت نقشه برداری 2dF تنها به پوشش کهکشان های نزدیکتر از 3.32 میلیارد سال نوری پرداخته و حتی دورترین تصویر نور مرئی بشر از جهان (تصویر فراژراف هابل)، به بیشتر از 13.1 میلیارد سال نوری نفوذ نکرده است. در واقع اگر قرار بود 2dF کهکشان هایی را تا این فاصله نقشه برداری کند، مدت زمان فعالیتش به هزاران سال می رسید! ضمناً ستاره شناسان برای تعیین رنگ جهان از مدل سازی چگونگی پیشرفت و تحول رنگی جهان استفاده کرده و با تعمیم آن به شرایط کنونی کیهان، رنگ کنونی آن را اعلام کرده اند.
با سپاس دوباره
-- احسان ، Nov 7, 2009آقا ی سینا یی سپا س از توضیح : واژه "پیدایش کیهان"
-- س. ر ، Nov 8, 2009هیچ گونه ابهام " تیو لو ژ یکال " ندا رد و میتوان آن را بجای "آفرینش کیهان" به کار برد .
بیشتر نمونه ها ی دیگری كه آورده اید آشکارا متا فوریک هستند و بار "کلامی" و تاریخی " آفرینش " را ندارند.
همچین نفهمیدم شما چرا بو زن هیگز را مبنا ی گرانش نامیده اید. اگر منظور شما میدانی ست كه توروم کیهانی را به وجود می آورد این میدان بوزون هیگز نیست