تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گالیله و تاریخ نگاه بشر به آسمان

و بشر چشم گشود

احسان سنایی

۴۰۰ سال پیش و در شبی آرام و پرستاره از این هفته بود که فیزیک‌دان ۴۵ ساله ایتالیایی گالیلئو گالیله، تلسکوپ دست‌ساز و ساده‌اش را به سمت آسمان شب نشانه رفت و بنیان تفکر دو هزاران ساله زمین - مرکزی و آرامش دیرینه بشر از فتح آخرین مرزهای درک کائنات را بر هم آشفت.


تصویری از دهانه یکی از تلسکوپ‌های ساده گالیله

شاید عجیب باشد اما تلسکوپی که گالیله رصدهای اولیه‌اش را با آن به ثبت رساند، تنها دوربین تک چشمی ساده‌ای با بزرگنمایی ۹ برابر بود و حتی ویژگی‌های خاص ساده‌ترین تلسکوپ‌های آماتوری امروز را نیز نداشت.

با این حال، بسیاری به غلط بر این باورند که گالیله مبدع تلسکوپ بود. در حقیقت این ابزار، برای نخستین بار و هم‌زمان توسط سه عدسی‌ساز هلندی به نام‌های «هانس لیپرشی»، «زاخاری جانسن» و «یاکوب متیوس» اختراع گردید و گالیله نخستین کسی بود که آن را برای مطالعه علمی و دقیق آسمان به کار برد.

او در ابتدا تلسکوپش را به میان جمعی از نجیب‌زادگان و اشراف ونیزی برد و آن‌ها با مشاهده کشتی‌هایی که کیلومترها آن‌طرف تر به سمت بندرگاه ونیز در حرکت بودند، شدیداً به آن علاقه‌مند شده و حتی دستمزد گالیله را دو برابر کرده و مجوز تدریس در معتبرترین دانشگاه شهر را برای وی صادر کردند.

گالیله اما چندین شب بعد و در اواخر اکتبر سال ۱۶۰۹ میلادی، برای نخستین بار با کنجکاوی بسیار به تماشای آسمان نشست. پروفسور رابرت جوزف از دانشگاه هاوایی می‌گوید:

«او بلافاصله موفق به کشفیات شگفت‌انگیزی شد که به تضعیف بنیان کیهان‌شناسی زمین - مرکز که برای دو هزار سال تفکر غرب را تحت سلطه خود قرار داده بود؛ کمک می‌کرد».

گالیله با بکارگیری تلسکوپ‌های قوی‌تری در سال بعد، دریافت که سطح ماه آن‌گونه که ارسطو توصیفش را کرده بود؛ نه تنها صاف و یک‌دست نیست که پر از گودال‌های ژرف و کوهستان‌های پراکنده است.

او از دریچه چشمان جدیدش، به وجود صدها و هزاران ستاره‌ای پی برد که تا پیش از آن به چشم هیچ انسانی نیامده بودند. مهم‌تر از همه، او چهار قمر بزرگ مشتری که امروزه به «قمرهای گالیله‌ای» موسومند را کشف کرد و دریافت که نزدیک‌ترین سیاره به ما یعنی زهره، همچون ماه ما دارای چرخه‌های هلالی است.

گالیله با نتیجه‌گیری از این رصدهای گران‌بها دریافت که آن‌چه او دیده، در تطابق کامل با نظریه خورشید - مرکزی کوپرنیک است.

به‌عنوان مثال او با انجام رصدهای پی‌گیر از چهار قمر درخشان مشتری متوجه شد که آن‌ها نه به دور زمین، که به گرد مشتری در حال چرخشند؛ در حالی‌که این بر خلاف نظریه زمین - مرکزی بود. او برای رد این نظریه دیرپا دلایل بسیار جامع و قانع کننده‌ای به دست آورده بود اما کلیسای کاتولیک رم، حاضر به پذیرش این تمرد از عقایدی که رفته‌رفته بنیان مذهبی یافته بودند؛ آن‌هم از جانب یک استاد ساده ریاضیات نبود.


گالیله (سمت راست) در دادگاه تفتیش عقاید – اثری از کریستیانو بانتی به سال ۱۸۵۷

جالب است بدانید سرانجام در سال ۲۰۰۰ میلادی بود که کلیسای جامع واتیکان، رسماً محاکمه گالیله در سال ۱۶۳۳ و اعمال فشار بر وی با هدف برگشت از عقاید مستدلش را نادرست شمرده و پاپ ژان پل دوم از جامعه جهانی پوزش طلبید.

حتی در همین ماه نیز کلیسای واتیکان مراسمی با هدف تجلیل و ستایش از گالیله برگزار کرد. اما حمایت از تفکر جهان زمین - مرکز، صرفاً منحصر به عقاید دینی نبود.

تصور جهانی با مرکزیت زمین که ریشه در عقاید دیرین یونانیان باستان داشت آن‌چنان در جوامع علمی غرب پذیرفته شده بود که متقاعد ساختن برخی از دانشمندان، چندین دهه به طول انجامید. طبق گفته‌های ژروم لامی، تاریخدان علم در رصدخانه پاریس، حتی اظهار این گفته که «ما می‌توانیم با تقویت مشاهداتمان، به ارتقای ادراک خود نیز بپردازیم»، ممنوع بود.

چگونگی تحول چنین عقایدی را توماس کوهن، در سال ۱۹۶۲ و با انتشار کتابی به نام «ساز و کار انقلاب‌های علمی» بیان کرد.

او در این کتاب آورده است: وقوع یک تحول فکری، نه تنها مستلزم واژگونی یک اصل علمی است؛ بل‌که به ایجاد نگرشی کاملاً نوین نسبت به جهان نیز، نیازمند است.

اتحادیه بین المللی نجوم، به پاس‌داشت تحولی که ۴۰۰ سال پیش گالیله در نگرش ما نسبت به کیهان ایجاد کرد، سال ۲۰۰۹ را سال جهانی نچوم نامید.


طرح‌هایی از ماه به قلم گالیله آن‌گونه که از پشت تلسکوپ کوچکش در شب‌های مختلف می‌دیده است.

تحولات شگرفی از این دست، بار دیگر در اویل قرن بیستم رخ داد؛ درست چند سال بعد از آن‌که فیزیک‌دان اسکاتلندی، لرد کلوین مدعی شد که چیز جدید دیگری برای کشف در حوزه علم فیزیک وجود ندارد. اما آثار لرزش‌های بنیان این گفته را چندی بعد، در جملات مقاله کوتاهی به قلم یکی از کارمندان دفتر ثبت اختراعات شهر برن، می‌شد دید؛ کسی که آلبرت اینشتین نام داشت. ایده‌های انقلابی اینشتین جوان، نهایتاً به واژگونی برخی از باورهای علمی سیصد ساله در علم فیزیک انجامید.

به اعتقاد برخی از دانشمندان، امروز نیز در آستانه تحولی شگرفیم؛ تحولی که به دست بزرگترین شتاب‌دهنده ذرات در جهان یعنی LHC و با هدف توضیح ماهیت ماده صورت خواهد پذیرفت. از طرفی ۹۶% از جهان ما را نه ماده معمولی، که ماده و انرژی تاریک تشکیل می‌دهد. اگر LHC به چنین سؤالاتی پاسخ بگوید، آن‌گاه باید گفت تحول دیگری به وقوع پیوسته است.

فیزیک‌دان آلمانی، ماکس پلانک اما فهمیده بود که نظریات کهن به سختی می‌میرند. او در جایی نوشته است:

«موفقیت یک حقیقت علمی نوین، به دلیل متقاعد ساختن مخالفان و راهنمایی آن‌ها نیست؛ بل‌که به این دلیل است که مخالفانش نهایتاً می‌میرند!».

Share/Save/Bookmark

برگرفته از:
ای بی سی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

مقاله ی کوتاه ،روان و خوبی است .

-- sadegh ، Oct 26, 2009

کسی كه نظریه خورشید مرکزی را پش نهاد گالیله نبود کپرنیک بود. گالیله فکرمیکرد دلیل علمی پدیده جذر و مد را فهمیده است ومیکوشید از آن برای اثبات نظریه کوپرنیک استفاده کند.
هم توصیف علمی اواز جذرومد نادرست بود هم کار برد این توصیف در اثبات نظریه خورشید مرکزی . جنگ گالیله با کلیسا سر همین داستان بود. آتش بیار این معرکه نیز تا اندازه ای خود گالیله بوده است.

پاپی كه در زمان او گالیله محاکمه میشود از زمان کاردینالی اش یکی از پشتیبانان او بوده است. با پاپ شدن او کار گالیله رو نق میگیرد و موقعیت او در برابر دشمنانش بهتر میشود ولی غرور گالیله کاردستش میدهد. گالیله برای گرفتن اجازه چاپ کتابش پیش پاپ میرود. پاپ به او اجازه میدهد و توصیه هایی نیز به او میکند. گالیله در کتابش توصیه های پاپ را از زبان سیمپلشیس ساده لوح و ریشخند آمیز نقل میکند. با این کار او پاپ را دست می اندازد و مسخره میکند. از آن پس دشمنان گالیله نیرومند تر میشوند و از پاپ اجازه محاکمه او را میگیرند.
کشف اقمار مریخ یکی از کشفیات مهم گالیله است ولی از نظر علمی آزمایش معروف او(پاین آمدن هم زمان دو چیز با جرم ها ی مختلف از برج پیزا) ارزش بنیادین دارد

-- س.ر .د ، Oct 26, 2009

توماس کوهن درست نیست. درستش توماس کون است.

-- بدون نام ، Oct 26, 2009

سپاسگزار برای نوشته های خوب علمی. لطفا بیشتر در این موارد بنویسید مثلا همین LHC را بشناسانید.

-- کتایون ، Oct 27, 2009

دوست عزیز؛
از لحاظ تاریخی باید گفت آنکه نظریه خورشید مرکزی را برای نخستین بار رسماً معرفی کرد؛ ستاره شناسی یونانی به نام آریستارخوس بود که بعدها کوپرنیک این ایده را در کتاب "درباره دوران" بسط داده و آن را بار دیگر در قرون میانه زنده کرد. اما پس از او، تیکوبراهه دانمارکی با رصد یک انفجار ستاره ای و فاصله سنجی تقریبی که از آن داشت؛ دریافت که این انفجار نه در جو زمین که در اعماق فضا روی داده و بنابراین نخستین ضربه علمی بر نظریات ارسطو اینچنین وارد شد؛ چراکه ارسطو عالم بالا را لایتغیر و کامل می پنداشت. با این حال، شاگرد آلمانی تبار تیکوبراهه یعنی کپلر نیز بعدها انفجار ستاره ای دیگری را مشاهده کرد و به این واقعیت پی برد. اما کپلر را بیشتر به دلیل فرمول بندی قوانین سه گانه اش می شناسند که همگی بر خلاف نظریات ارسطو بود؛ با این حال به دلیل دوری او از قطب متعصب مسیحیت یعنی ایتالیا، تا حدی او را از عواقب ناخوشایند اندیشه هایش مصون داشت. گالیله نیز همچون دیگران یکی از طرفداران نظریه خورشید مرکزی بود و برای نخستین بار آشکارا در کتاب "پیام آور ستارگان" به طرفداری از نظریات کوپرنیک پرداخت. با این حال این رصدهای تلسکوپی او بود که به نظریاتش اعتبار می بخشید. زبان نمادین و نیش دار وی نیز در کتاب "گفتگو درباره دو منظومه بزرگ جهانی" تنها با هدف برملا ساختن حقیقت بوده و اگر به این کتاب نگاهی انداخته باشید، قهرمانان کتاب هرگز همدیگر را مستقیماً به سخره نمی گیرند؛ بلکه "سالویاتی" که مدافع اندیشه های کوپرنیکی است، سعی در توجیه "سیمپلیسیو" (نماینده نگرش ارسطویی) با همان قوانین ارسطویی دارد.
ضمناً گالیله قمرهای مشتری را کشف کرد. کاشف دو قمر مریخ، "آسف هال" بود. البته ذکر این نکته نیز بد نیست که ابوریحان بیرونی در حدود نیم قرن پیش از گالیله، در کتاب "آثار الباقیه عن القرون الخالیه"، به بسط و توصیف نظریه خورشید مرکزی پرداخته بود.

-- احسان ، Oct 28, 2009

آقای سنایی با سپا س از پاسخ شما به کامنت من. چند نکته برای روشن شدن داستان گالیله :
این درست هست كه اندیشه خورشید مرکزی از فیثا غورسی هاست واریستوخورس نامدارترین اسم در این باره است. با ید به یادداشت كه کارکوپرنیک بیش ازگذاشتن خورشید درمرکزجهان است. او نظام تازه ای را پی ریخت. کپرنیک کشیش بود و کتابش را به پاپ پاول سوم پیشکش کرده است. کلیسا کاری باکتاب او نداشت . این درست است كه او در آن هنگا می كه کتابش از چاپ بیرون آمد از این جهان رفت. دیگران دردرون کلیسای کاتو لیک کار او را پی گرفتند.

من به نادرست به جا ی مشتری مریخ نوشتم . سپا س گذارم از یادآوری! برا ی برآورد درست ارزش این کشف گالیله باید بیاد آورد كه یکی از پرسش هایی كه در پیش او می گذاشتند این بود كه زمین چگونه میتواند به دور خورشید به چرخد و همگام با آن ما ه به دو ر زمین؟ با دیدن ما ه های مشتری گالیله نشان داد كه همین پرسش در باره چرخش مشتری به دور زمین نیز به جا خواهد بود. اگر مشری می تواند به دور زمین به چرخد و ما ه های مشتری به دور آن، زمین نیز می تواند به دور خورشید به چرخد و ما ه به دو ر زمین.

دا ستان محاکمه گالیله بسیا ر پیچده تر از آن است كه در زبان ها جاری است. باید دانست كه این دا ستان یک شبه رخ نداد و در ۱۷-۱۸ سال طول کشید. گالیله تنها نبود. او پشتیبا نان بسیار پر زور در تمام لایه های قدرت داشت هم در درون کلیسا هم در میان سیاستمداران. پر زورترین پشتیبان او کاردینال بل آرمینو بود كه سپس ترشد پاپ اوربانوهشتم و پس از پاپ شدن چندین بار گالیله را به حضور پذیرفت. با پاپ شدن بل آرمینو پایگاه گالیله ای ها در رم و فلورانس نیروی بیشتری گرفت. کاردینال های بسیار پر قدرت دیگر نیز به پشتیبانی از گالیله در این داستان وارد بودند. همچنین سفیر دوک بزرگ مدیچی و خود دوک تا گام های آغازین محاکمه. دا شتن این دو ستان زورمند در اطمینان به خود و گستاخی گالیله بی تاثیر نبود. گالیله یک مسیحی مومن بود و دلش نمیخواست با کلیسا در بیفتد. از طرف دیگر نویسنده آی بود چیره دست كه میتوانست زبانی نیشدار به کار گیرد. نمونه های زیادی از آن در دست است. و این کار را در چند جا ی کتاب جنجالی اش ، "گفتگو ها " ، به ویژه در روز چا رم در باز گویی دیدگاه پاپ اوربان هشتم از زبان سیمپلیچو به کار می گیرد. با ید پس زمینه داستان را دانست تا به این "شیرین کاری های" او پی برد. این پس زمینه با رافرانس های زیاد در رفرنس دوم كه در پایین داده ام آورده شده است. چکیده آن این است : اوربان هشتم هم خود و هم از راه کاردینال ریکاردو به او گفته بود كه در آخر کتابش بنویسد كه "حقیقت وحیا نی بالاترین حقیقت است و این توضیحات فقط برا ی شرح ظاهر حرکت ا جرا م سماویست" (ترجمه به مضمون). این جمله ایست كه گالیله از زبان سیمپلیچو می گوید و پشت سر آن یک برداشت خطر ناک از زبا ن سالویاتی می آورد كه گو هر این ماجراست و آن نقل به مضمون این جمله است كه خدا به انسان توانا یی فهم ساختار جهان را داده است. این گناه بخشودنی نبود و پاپ سرسختانه دنبال کار محاکمه او را میگیرد! بیشتر به این دلیل بود كه از این پس دوستان پر زورگالیله از او کنار میگیرند.

یکی از پژوهش های بسیاردقیق در این باره را فیزیکدان ایتالیایی - فرانسوی با نام فستا در کتاب تازه زیر(۲) به انجام رسانیده است.

رفرا نسها:
۱. کار کوپرنیک و تاثیر او

Hans Blumenberg
Die Genesis di Kopernikanischen Welt( I,II,III)
Surkamp taschenbuch wissenschft
4.Aufl.-2007


. ۲دا ستان گالیله

Egidio Festa
Galileo
La lotta per la scienza
Editori Laterza
2007 Roma- Bari Italia

یک کتا ب پر باردیگر کارالکساندرکو یره است گو این كه کهنه است این کتاب دیدگاه های جالبی در باره پیدایش ایده های نو در ستاره شناسی و کیهان شناسی دارد.

Alxandre Koyre'
From the closed world to infinite universe
Baltimore John Hopkins Press. 1957




-- بدون نام ، Oct 31, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)