خانه > خارج از سیاست > ویژه نامه گلشیری | |
ویژه نامه گلشیریتفسیری بر رمان «جننامه» - بخش چهارم و پایانی گذری در گورستانهای اندیشه و تاریخ انسان ایرانیکاظم امیری: ندیدن دوگانگی مدرنیته و علم جدید اغلب سبب شده که روشنفکران ما یا مفتون فتوحات غرب شوند و یا تمدن و اندیشهی غربی را بیچون و چرا طرد کنند و مدرنیته را با شر همسان دانند و این بلایی است که به سر رمان «جننامه» که میتوانست شاهکاری در ادب معاصر شود، آمده است. باید پرسید چه اتفاقی افتاده که حتی گلشیری، نویسندهی لائیک ما، که تا به حال ادبیاتش کمتر به عرفان آغشته بود، امروز مجذوب عرفان و تصوف شده است؟ تفسیری بر رمان «جننامه» - بخش سوم تلاش برای دستیابی به عالم مثالکاظم امیری: ورود به عالم خیالی، یا به قول سهروردی «عالم صور معلق»، آرزوی راوی جننامه است و به گمان من تحقق هنری آن مقصود گلشیری حداقل پس از «آینههای دردار» است. این طرز نگرش نتایج زیرین را در بردارد: رابطهی جادوئی که واقعیت صورت بخشنده را به صورت بخشنده میپیوندد، این امر را مقدور میسازد که یک واقعیت واحد بتواند در سطوح مختلف پیاپی متجلی شود. در وهلهی دوم طبق این تفکر، طبیعت کل، مظهر تجلیات وجود است. تفسیری بر رمان «جننامه« - بخش دوم آغوش گشوده بر هر چه هرزکاظم امیری: «جننامه» نوشتهی هوشنگ گلشیری با وصف یک موقعیت برزخی شروع میشود: بازنشستگی پدر. پدر بازنشسته شده و پسر مجبور است فردیت خودش را بیآغازد. همین نکته این رمان را شبیه رمانهای رشد و ترقی میکند. راوی پس از آنکه پدرش بیکار شده، به زادگاه اجدادی برمیگردد. تماس او با خانهی پدری مایهی آرامش او میشود. به ویژه از وقتی که «صندوقخانه» مال او میشود، توالی وقایع منظمتر میشود و داستان پیوستگی بیشتری پیدا میکند. تفسیری بر رمان «جننامه» در سرزمین جنزندگانجستاری که در چهار بخش در آخرین روز یادنامهی زندهیاد هوشنگ گلشیری در نقد «جننامه» میخوانید، دوازده سال پیش به قلم کاظم امیری در فصلنامهی «سنگ» در خارج از ایران منتشر شد و بعدها توسط آقای گلشیری در ماهنامهی کارنامه، چاپ ایران هم انتشار یافت. اکنون نه گلشیری در میان ماست و نه نویسندهی این جستار. کاظم امیری که به گوشهگیری و متانت اشتهار داشت، چندی پیش در آپارتمان محقرش در برلین خودکشی کرد. آقای هوشنگ گلشیری عزیز سلامعمران صلاحی: آقای گلشیری عزیز! میبخشید اگر نامه کمی غیرجدی شد. شما خودتان هم با ما شوخی کردهاید. آخر چه معنی دارد که به این زودی بگذارید بروید. ما تازه چای دم کردهایم و منتظریم بچهها داستان بخوانند. اهل قلم از ترس شما جرئت نمیکردند بد بنویسند. ما مطمئنیم بعد از این هم جرئت نخواهند کرد. چون شما همچنان حضور دارید و با خشم مهربانتان نگران و مراقب کار آنها هستید. شما بیشتر از آنکه خودتان بنویسید، گذاشتید دیگران بنویسند. هستش هنوز و نیستش حالا کاتبسیمین بهبهانی: کارمان که تمام شد، دوستانم مرا واگذاشتند و به دیدارش رفتند. هرچه گفتم «صبرکنید که جمع و جوری کنم و با شما بیایم»، گوش نکردند و با شتاب رفتند. اما بعد دانستم که بهتر همان شتابِ ایشان بود: از راه نرسیده او را به بیمارستان بُرده بودند. هوشنگ بیدار همیشه هوشیار، در آن هنگام، بیخبر از جهان، به خواب رفته بود. فردای آن روز که حالش را پرسیدم، گفتند: «به ورم پردهی مغز دچار شده است.» بهتر است درباره ی چیستی و چگونگی صحبت نکنم. پیامدهای انتخاب صناعت نگارش در شازده احتجابمحمد رفیع محمودیان: شازده احتجاب هوشنگ گلشیری یکی از داستانهای مطرح ادبیات مدرن فارسی است. ایجازِ کلام، تصویرپردازی مخیلانه، اما دقیق، و چفت و بستِ محکم کل اجزاء به یک دیگر، رمانی آفریده که روح و جان خواننده را مشحون میسازد. در این رمان از کلامپردازی و پرگوییهای معمول در داستانهای فارسی خبری نیست و آنچه میبایست گفته شود، مستقیماً و بدون حاشیهپردازی بیان میشود. دریغ آن سایهی همتشهریار مندنیپور: این طورهاست. همیشه همینطور است و حالا رسمش هم همین جورهاست که بعد از مرگ هر سورمرگ حرفها بگوییم و آهها برانیم. چون همیشه، مثل همیشه همین طورهاست مرگ. و همینطورها مرگ خوب است، خیلی خوب است، چون خوبیهای آن که را که مرده است، بزرگوارانه و سخاوتمندانه میبینیم و میستاییم. و خوب میشویم برای او و بازماندهها و بازماندگانش. اینطورها، به راستی که چقدر خیلی خوب است مرگ، چرا که این همه کلام داریم برای مرگ. گفتگو با منصور کوشان «گلشیری هرگز نخواست قصهگو باشد»منصور کوشان: «جنگ اصفهان»، بیش از آن که نقشی تأثیرگذار در داستان و داستاننویسی داشته باشد، در چگونگی نگرش شاعران و نویسندگان به ادبیات تأثیر داشت. شاید بتوان به جرأت گفت که تا پیش از انتشار جنگ اصفهان (از شمارهی ۴ به بعد)، هنوز ادبیات متعهد، ادبیاتی مستقل از تبلیغ ایدئولوژی یا بیرون از چرخهی «ادبیات ژدانفی»، در ایران شهرت نداشت و نویسندگان کمی از ادبیات متعهد آگاه بودند. نوگرایی در ادبیات داستانیصفدر تقیزاده: مهمترین ویژگی هوشنگ گلشیری، رماننویسی، داستان کوتاهنویسی و منتقد ادبی که روز ۱۶خرداد ماه ۱۳۷۹ در ۶۳سالگی براثر عفونت ریه چشم از جهان فرو بست، نواندیشی بود. او میخواست در ادبیات امروزی ما، در راههای ناگشودنی و نیازمودهای گام نهد و با پشت سرگذراندن شیوههای قدیمی و قراردادی به ادبیات داستانی ما جلوههای نوینی ببخشد. این رسالت نوگرایی در آفرینش رمان و داستان کوتاه را او تا پایان عمر ادامه داد. آیا توانستهام تو را بنویسم؟محمد علی سپانلو: تصویرهایی که از گلشیری دیدهایم، آنچه خود در ارائه آن مصرّ است و آنچه دیگران میسازند، چه اندازه اهمیت تاریخی دارد یا چقدر ارزش یادگاری؟ اگر از اسارت تصویر بیرون آییم و بخشی از زمان را که همان مکان باشد از فراگرد زندگی هر سازندهای حذف کنیم، به حاصل جمعی میرسیم که میتوانیم نامش را نقش تاریخی او بگذاریم. گلشیری در اذهان معاصر نویسندهای مبدع شناخته شده است. بحث دربارهی او همیشه در یک کلمه کلیدی تظاهر میکرد: تکنیک. نقشبندان گلشیریسیمین دانشور: تا نام هوشنگ گلشیری به میان میآید، اهل بخیه سرتکان میدهند و با دلسوزی و شاید اندکی حسد میگویند: ساختارگراست. راست است. گلشیری ساختارگرا هم هست. اما ساختارگرایی که به معنای فرمالیسم به طور مطلق نیست. در آثار گلشیری تا آنجا که من خواندهام، شکل و محتوا درهم تنیدهاند. ارزش کار او در این است که به کشفها و نوآوریهای خود یک حالت زیبایی شناختی عینی میبخشد و به توالی سادهی وقایع اکتفا نمیکند. چشم در راهابوالحسن نجفی: ساعتی مینشستی و از اوضاع ادبی ایران و از کوششهایت برای راه انداختن «کانون نویسندگان ایران» و از چیزهای خوبی که خوانده بودی و از شاعران و نویسندگان جوانی که کشف کرده بودی برایم تعریف میکردی. گاهی دستنوشتهی شعر یا داستانی را از کسانی که من نمیشناختم همراه خود میآوردی و میخواندی. از کارهای خود میگفتی و از کارهای من میپرسیدی و میرفتی. کاش بیشتر میماند و بیشتر مینوشت۱۰سال از درگذشت هوشنگ گلشیری میگذرد. به همین مناسبت، رادیو زمانه به مدت ۱۰ روز، هر روز به نشانهی یک سال در ویژهنامهی هوشنگ گلشیری، مقالات و مصاحبههایی را منتشر میکند. نخستین گفتوگو را با خانم فرزانه طاهری، همسر زندهیاد گلشیری انجام دادهایم. خانم طاهری در این گفتوگو دربارهی بنیاد گلشیری و جایزهی ادبی او و نیز دربارهی بسیاری از مسائل دیگر سخن گفته است. این گفتوگو را در ادامه بخوانید. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|