تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
نگاهی به کاریکاتورهای نیک‌آهنگ کوثر

کاریکاتورهای نیک‌آهنگ علیه استبداد

ف. م. سخن

نقش موثر کاریکاتوریست‌هایی چون نیک‌‌آهنگ کوثر که در این مقطع از تاریخ کشور به نشان دادن وجوه زشت استبداد و زورگویی و خفقان می‌پردازند انکار‌ناپذیر است. در این زمانه استبدادی که اعتراض به حکومت، مساوی با سر بر باد دادن است، هنر انتقادی و اعتراضی نیک‌آهنگ کوثر شایسته ارج نهادن است.

نیک‌‌آهنگ کوثر هنرمندی است خلاق و نوآور با دامنه‌ی کاری وسیع و گسترده. این وسعت و گستردگی گاه بر کیفیت آثارش تأثیر منفی می‌گذارد ولی این کاهش کیفیت ربطی به خلاقیت و نوآوری او ندارد. کاریکاتورهای نیک‌‌آهنگ قطع‌نظر از شیوه‌ی اجرا، اصیل است و از کار دیگران تأثیر نپذیرفته است. بر این ویژگی مهم باید تاکید کرد و برای آن امتیازی جداگانه قایل شد.

اساس آن‌چه کاریکاتور نام دارد و امروزه بیشتر کارتون خوانده می‌شود بر اغراق است. واژه کاریکاتور به لحاظ همین معنا بر کارتون ارجحیت دارد. این کلمه‌ی فرانسوی که بر‌گرفته از کلمه‌ی ایتالیایی caricatura و از ریشه‌ی caricare به معنای اغراق و غلو است، حامل بار معنایی معینی است. کاریکاتور به مفهوم امروزی خود نخستین بار در سال ۱۷۴۰ مورد استفاده قرار گرفت.

فعل caricaturer به معنی کسی یا چیزی به شکل‌ ِ‌ کاریکاتور کشیدن در سال ۱۸۰۱ و نام «کاریکاتوریست» در سال ۱۸۱۴ وارد عرصه‌ی زبان فرانسه شد و به‌خاطر نفوذ زبان فرانسه در میان روشنفکران دوران قاجار و پهلوی عیناً پا به دایره‌ی لغات فارسی گذاشت.

ورود به بحث ریشه‌شناسی لغت تنها از آن روست که بر مساله‌ی اغراق و غلو در کاریکاتور و اصالت لغوی و بار ِ معنایی لغت مزبور تاکید کنیم؛ اغراق و غلوّی که اساس کار نیک‌آهنگ کوثر است. او در قسمت بیستم آموزش کاریکاتور در ماهنامه‌ی گل‌آقا (شماره ۵۹، تیرماه ۱۳۷۵) می‌نویسد:

«بهتر است هر هنرمند کاریکاتوریست، روش و سبک و سیاق خاص خودش را داشته باشد. در حقیقت امضای او باید مبین طرز تفکر خاصی باشد، و کسی هم که طرز تفکر خاصی دارد، «الهام»هایی را دریافت می‌کند که خاص خود اوست.»


ابراهیم نبوی و نیک‌آهنگ کوثر (عکس: وبلاگ نیک‌آهنگ کوثر)

نیک‌آهنگ روش و سبک و سیاق خاص خودش را دارد و طرز تفکر او در طول سالیان اخیر، به‌خصوص بعد از ارایه‌ی کاریکاتورهای روزانه در نشریه اینترنتی «روزآنلاین» برای بینندگان آثارش مشخص شده است.

اما به غیر از روش و سبک و سیاق می‌توان به یک نکته‌ی دیگر در کار او اشاره کرد. شارل بودلر - نویسنده‌ی نامدار فرانسوی - از نخستین کسانی است که به موضوع تفاوت‌های کاریکاتور و چگونگی تأثیر آن بر بیننده پرداخته است.

او اولین کسی است که میان کاریکاتوریست تاریخی با کاریکاتوریست هنری‌، وَ کاریکاتور فرّار با کاریکاتور ماندگار در طول زمان تفاوت قایل شده است. این تفاوت از درک همگانی و تأثیر یک‌سان اثر بر بیننده و مجزا بودن آن از رویدادهای تاریخی و روزمره سرچشمه می‌گیرد.

نکته‌ای که در کاریکاتور توجه نظریه‌پردازان را جلب کرده، شناخت اغراق و درک و تعبیر یک‌سان از محتوای کاریکاتور توسط همگان و در تمام زمان‌ها بوده است.

تعریف بودلر و تقسیم انواع کاریکاتورها از آن رو بوده که همه‌ی کاریکاتورها در همه‌ی زمان‌ها برای همگان معنا و مفهوم و طنز برابری نداشته و این از نوع کاریکاتور و شیوه‌ی کار کاریکاتوریست ناشی می‌شده است.

تأکید بر اجزایی از چهره یا بدن سوژه یا تغییر شکل دادن آن به طرز اغراق‌آمیز، خارج از چارچوب تاریخی، معنایی برای بیننده ندارد و نمی‌تواند باعث انبساط خاطر او گردد. ضمناً این سؤال می‌تواند مطرح شود که آن‌چه باعث انبساط خاطر می‌شود، در خودِ کاریکاتور نهفته یا این‌که عواملی مانند حس شوخ‌طبعی بیننده عامل اصلی در این خصوص است.

کاریکاتور‌های نیک‌آهنگ - اگر قایل به دسته‌بندی‌های فوق باشیم - جزو کاریکاتورهای فرّار و متعلق به یک دوره‌ی خاص تاریخی است (خواننده توجه دارد که مقصود، آن کاریکاتورهایی است که در نشریات اینترنتی و غیر‌اینترنتی ایرانی و بعضاً خارجی منتشر می‌شود و در دسترس نگارنده است.)

اغراق در چهره‌ی احمدی‌نژاد و یا حسین شریعتمداری، تنها برای کسانی که دوره‌ی حاضر را تجربه کرده‌اند، حاوی معنا و طنز خواهد بود. این‌گونه کاریکاتورها در آینده نه به‌طور قائم به ذات، بلکه به یاری شرح کامل وضعیت تاریخی معنا خواهند یافت.


از کارهای نیک‌آهنگ کوثر

نیک‌آهنگ در آموزش کاریکاتور می‌نویسد:
«از مناسب‌ترین روش‌ها، ایجاد حالت تعجب در مخاطب است. یعنی باید طرز تفکر و تلقی‌تان از موضوعات مختلف در جهت متعجب کردن طرف مقابل باشد...»

و ۱۷ راه برای ایجاد تعجب در خواننده بر‌می‌شمارد از جمله: مبالغه و اغراق، انجام عملی توسط کاراکتر که به هیچ وجه با ظاهر او نمی‌خواند، قرار دادن اشیاء یا اشخاص در موقعیت‌های نامتجانس، استفاده از پارادوکس ...

نیک‌آهنگ در کاریکاتورهایش برخی از این روش‌ها را -مشخصاً به‌طور ناخودآگاه - به کار می‌گیرد. برای من مشخص نیست که سوژه در ذهن او ابتدا به صورت کلمه شکل می‌گیرد یا به صورت تصویر.

اشاره به این نکته از آن رو اهمیت دارد که نیک‌آهنگ در کنار کاریکاتور، مطالب طنز نیز می‌نویسد. اساس طنزنوشته‌های او چون برای پخش از رادیو تهیه می‌شود نه نوشتنی - خواندنی، که گفتنی - شنیدنی است. به این موضوع بعداً باز می‌گردیم.

اما مفهوم کاریکاتور تنها در این چهارچوب خلاصه نمی‌شود. از تغییر شکل دادن اشخاص و اشیاء برای خنداندن بیننده تا در کنار هم قرار دادن نامتعارف اشخاص و اشیا بدون تغییر شکل اساسی در آن‌ها، به منظور تأیید یا رد یک اندیشه و نظر سیاسی یا اجتماعی و ده‌ها شیوه‌ی برانگیختن اعجاب بیننده، هر یک می‌تواند شاخه‌های متعددی به تعریف کاریکاتور اضافه کند.

کاریکاتورهای نیک‌آهنگ موضوعات سیاسی و اجتماعی را مطرح می‌‌کند و آن‌ها را به نحوی اغراق‌آمیز مورد نقد قرار می‌دهد. نقد اغراق‌آمیز شاید منصفانه نباشد، اما مؤثر است.

حاکم می‌تواند خود را در آینه‌ی آن ببیند و محکوم می‌تواند با شنیدن هشدار آن بیدار شود. کاریکاتور مثل یک سیلی به گوش حاکم و محکوم می‌خورد. هر دو چهره‌ی اغراق‌شده‌ی خود را در خطوط ترسیمی می‌بینند و چه بسا به خود می‌خندند. این خنده هرگاه به تفکر و تحرک اندیشه منتهی شود، کاریکاتوریست به هدف خود دست یافته است.

آیا کاریکاتورهای سیاسی و اجتماعی نیک‌آهنگ در تأثیر بر مخاطب موفق است و می‌تواند در آگاهی و بیداری آن‌ها مؤثر باشد؟ به اعتقاد من که یک مخاطب معمولی و بدون تخصص هستم بله، بسیار موفق است و اگر از برخی اجراهای سرسری و عجولانه بگذریم، اکثریت کارها، تأثیر کوبنده و بیدارگر دارد.

کاریکاتور سیاسی از همان بدو پیدایش، با ممنوعیت و محدودیت و کاریکاتوریست سیاسی با زندان و حبس رو‌به‌رو بوده است. حکومت‌های مستبد هرگز با کاریکاتور سیاسی و کاریکاتوریست سیاسی میانه‌ی خوبی نداشته‌اند و همواره در صدد محدود کردن آن بوده‌اند.

نیک‌آهنگ کوثر به خاطر کشیدن کاریکاتور سیاسی، مزه‌ی زندان و حبس را چشیده و تأثیر کاریکاتور سیاسی بر دستگاه حکومتی و واکنش خشن آن را تجربه کرده است.


از کارهای نیک‌آهنگ کوثر

همان‌گونه که قبلاً اشاره شد نیک‌آهنگ علاوه بر کشیدن کاریکاتور، مطالب طنز نیز می‌نویسد. طنزنوشته‌های او در دو قالب شنیدنی و خواندنی منتشر می‌شود. سؤالی که قبلاً مطرح کردم به این بحث مربوط می‌شود:

کلمه با خط و رنگ فرق دارد. هر دو وسیله‌ی انتقال پیام‌اند؛ اما شیوه‌ی رفتار با آن‌ها متفاوت است. تصویر همه چیز را در یک لحظه نشان می‌دهد؛ اما کلمه با پیوستن سریالی به هم و بسته به طول جمله در چند ثانیه یا چند دقیقه مفهوم را به خواننده منتقل می‌کند.

کلمه، به کلمات غیرفعال در ذهن و احساسات درونی مخاطب ضربه می‌زند و آن‌ها را به بازی می‌گیرد. هر‌گاه تصویر را شرح دهیم و آن را عیناً به کلمه تبدیل کنیم، تأثیر مشاهده‌ی تصویر را نخواهد داشت.

انباشتن جمله از کلماتی که قرار است منظور ما را به خواننده منتقل کند، الزاماً به درک مخاطب منجر نخواهد شد. برخی از این کلمات باید در ذهن مخاطب آفریده شوند و نویسنده باید از نگارش آن‌ها خودداری کند. هنرمندِ تصویری، بیشتر خواهان ثبت جزییات در حین نگارش است و این به نوشته‌ی او آسیب می‌زند.

اگر جمله را با کلماتی که خود خواننده باید به آن‌ها برسد سنگین کنیم، ذهن خسته می‌شود و چون ذهن به خاطر فقدان جای خالی به بازی گرفته نمی‌‌شود، تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد. سنگینی جمله، موقع خواندن بیشتر نمود پیدا می‌کند تا موقع شنیدن.

طنز نیک‌آهنگ هر‌گاه شنیده شود، به‌خاطر عواملی که در موقع خواندن وجود ندارد مثل لحن و افت و خیز کلمات، و لهجه و موسیقی فواصل، بر قدرت طنز و تأثیرگذاری‌اش افزوده می‌شود. متنی که موقع خوانده شدن، تأثیر طنزآمیز اندکی بر خواننده می‌گذارد، همان متن موقع شنیده شدن تأثیرش بیشتر می‌شود، و این تفاوت گاه آن‌قدر زیاد است که مخاطب نمی‌تواند تشخیص دهد که هر دوی این‌ها ارائه‌های متفاوت از یک متن واحد بوده است.

به طور خلاصه، تأثیر کوبنده‌ی یک برش کوچک از یک رویداد در چارچوب یک کاریکاتور، نمی‌تواند مشابه تأثیر محتوای همان کاریکاتور در قالب کلمات باشد.

از قرن ۱۶ به بعد کاریکاتور در غرب به‌عنوان سلاح سیاسی به کار گرفته شد و استفاده سیاسی از این سلاح تا امروز و در همه‌ی کشورهای جهان ادامه دارد.

محدودیت‌های امروز کاریکاتوریست‌ها در ایران به‌خاطر خطر بالقوه‌ای است که این هنر در بیدار کردن مردم و برانگیختن حس اعتراض در آن‌ها دارد.

با رشد بورژوازی در انگلستان، کاریکاتور سلاحی شد علیه آریستوکراسی. در فرانسه کاریکاتور نقش بزرگی در مبارزه علیه لویی شانزدهم و شارل دهم ایفا کرد.

جمهوری‌خواهان از کاریکاتور برای پیش‌برد اهداف خود علیه نظام سلطنت بهره گرفتند. تأثیر کاریکاتور بر روی مردم آن‌قدر بود که در اواخر سال ۱۸۳۰ در فرانسه مجله‌ی هفتگی به نام «لا‌کاریکاتور» تأسیس شود و در جهت اهداف جمهوری‌خواهانه تلاش کند.

از دید حاکمِ زمان، کاریکاتور به مراتب «مخرب‌تر» از نوشته و متن بود و همین دید منفی حاکمیت موجب وضع قوانین به منظور جلوگیری از انتشار آن شد1. قوانین بازدارنده و ممنوع‌کننده نه نشانه‌ی قدرت حکام مستبد که نمایانگر قدرت کاریکاتور است.


از کارهای نیک‌آهنگ کوثر

امروز که ما در اواخر دوره‌ی قرون وسطا و اوایل دوران نوزایی ایران زندگی می‌کنیم و مفاهیمی مانند دموکراسی و آزادی و حقوق بشر آرام آرام در دلِ فرهنگ ایرانی جا باز می‌کنند، حکام مستبد ایرانی مانند حکام قرون پیشِ اروپا به نقش «تأثیرگذار و عامه فهم» کاریکاتور - که پایه‌های پوسیده‌ی نظام استبدادی را هدف قرار داده - پی برده‌اند و از طریق تصویب قوانین و ایجاد محدودیت برای نشریات مانع انتشار آن می‌شوند.

نقش مؤثر کاریکاتوریست‌هایی چون نیک‌آهنگ کوثر که در این مقطع از تاریخ کشور به نشان دادن وجوه زشت استبداد و زورگویی و خفقان می‌پردازند انکار‌ناپذیر است. امروز به کمک رسانه‌های اینترنتی، می‌توان حاصل تلاش هنرمندانی چون او را ملاحظه کرد. در این زمانه استبدادی که اعتراض به حکومت، مساوی با سر بر باد دادن است، هنر انتقادی و اعتراضی نیک‌آهنگ کوثر شایسته‌ی ارج نهادن است.

Share/Save/Bookmark

۱- اُنُره دُمی‌یه (Honoré Daumier)، کسی که بودلر در‌باره‌ی او می‌گوید: «یکی از مردان مهم، نه تنها در زمینه کاریکاتور که حتی در زمینه‌ی هنر مدرن»، و بالزاک نشانه‌هایی از میکل آنژ در او می‌بیند در سال ۱۸۳۲ به خاطر کشیدن کاریکاتوری که در آن لویی فیلیپ پادشاه فرانسه را هجو کرده بود به شش ماه زندان محکوم شد. این زندان رفتن البته باعث افزایش شهرت او به‌عنوان کاریکاتوریستِ منتقدِ حکومت شد. سه سال بعد، مجله «لا‌کاریکاتور» توقیف شد و هم‌زمان با آن انتشار هر‌نوع هجو سیاسی ممنوع گردید. هنرمندان مسوولی چون دُمی‌یه، اجداد کاریکاتوریست‌های منتقد امروز ما به شمار می‌روند که برای خلق و انتشار آثارشان کماکان با مشقت‌های بسیار رو‌به‌رو هستند.
برگرفته از:
سایت گویا، نگاهی به کاریکاتورهای نیک‌آهنگ کوثر
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

به رغم زحمتی که نویسنده برای نگارش این متن ارزنده متحمل شده، به نظر می رسد که حاصل کار، اندکی دچار تشتت و پراکنده گویی باشد. تقریباً هفتاد هشتاد درصد نوشته را می توان درباره هر کارتونیست مطبوعاتی دیگری جز کوثر به کار برد و اتفاقی هم نیفتد. بخشی هم به کارهای شنیداری و کلامی کوثر می پردازد که اساساً به کاریکاتورهای ایشان بی ربط است.
در ضمن، البته کار هنرمندانی چون کوثر و سایر دوستان خارج از کشور ارزنده و شایان ارج نهادن است اما به نظر نمی آید خطر سر بر باد دادن، دیگر تهدیدشان کند که البته از این بابت بسیار خوشحالم.

-- م ، Aug 5, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)