May 2010


سوپر استار تلویزیون امارات

الاهه نجفی: هیسا الهلال از عرب‌های وهابی عربستان سعودی و طبعاً محجبه است. با وجود حجاب کامل اسلامی او در میان کاندیداها تنها زنی است که اشعار اجتماعی می‌سراید و در شعرهایش از آزادی بیان و حقوق مدنی زنان دفاع می‌کند. هیسا الهلال که نقاب به چهره دارد و یکسر سیاهپوش است، در شعرهایش اشخاص متعصب را به «سگان کف به دهان آورده» و «مارهای زهرآگین» تشبیه می‌کند.



نزدیک به صفر

میترا داودی: «نزدیک به صفر» نام رمانی است نوشته‌ی یک نویسنده‌ی روس که این روزها کلی هیاهو به پا کرده و با این حال معلوم نیست نویسنده‌‌اش دقیقاً چه کسی است. این یک رمان جنایی و در همان حال یک رمان سیاسی است. یعنی دقیقاً مرکز قدرت سیاسی در کرملین را نشانه گرفته است و غیر از جذابیت داستان و ارزش ادبی‌اش، منتقدان آن را افشاگر روابط سیاسی پنهان در مسکو هم دانسته‌اند.



کلاغ نه، پرستو

ناصر غیاثی: کتاب «کلاغ و گل سرخ»، خاطرات زندان مهدی اصلانی، در طول فقط دو ماه به چاپ دوم رسید، آن هم با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و در خارج از کشور. این در حالی است که شمارگان کتاب در خارج از کشور به زحمت به ۵۰۰نسخه می‌رسد و فروش آن در بیش‌تر موارد گاهی سال‌ها طول می‌کشد. گذشته از این در داخل ایران هم، جز در موارد نادر، شمارگان کتاب از وضعیت بهتری برخوردار نیست. یادداشت حاضر تورقی است در صفحات این کتاب.



یک افسانه‌ی ترکی از مجموعه‌ی فرهنگ شفاهی ایران
افسانه‌ی «توفارقان» یا قورخان ممد

صمد حكیمی: افسانه‌ی توفارقان از افسانه‌های ترکی است که در سال ۱۳۴۵ یک پیرمرد بی‌سواد که حدود دو هزار بیت شعر ترکی از بر داشته برای نویسنده‌ی این افسانه روایت کرده و او نیز آن را به فارسی برگردانده و همان سال در نشریه‌ی هنر و مردم منتشر کرده است. این پیرمرد برزگر توفارقانی خوش‌ذوق اکنون دیگر در میان ما نیست. با این حال آنچه که در حافظه‌ی او بوده و بی‌تردید بخشی از فرهنگ شفاهی ایرانیان است، خوشبختانه هم به فارسی و هم به ترکی ثبت شده است.



عشق و ادبیات زیر نظر مأموران سانسور

ناصر غیاثی: به تازگی ترجمه‌ی آلمانی رمان شهریار مندنی‌پور، «سانسور یک داستان عاشقانه‌ی ایرانی» منتشر شد. این ترجمه از روی ترجمه‌ی انگلیسی رمان که پیش از این در آمریکا انتشار یافته بود، انجام شده است. منتقد روزنامه‌ی «فرانکفورته آلگماینه»، در دهم آوریل نقدی بر این کتاب نوشته است که ترجمه‌ی فارسی آن را در ادامه می‌خوانید. این منتقد می‌نویسد: «نویسنده‌ی ایرانی شهریار مندنی‌پور تصویری ظریف و زشت از رسم و رسوم دیکتاتوری اسلامی رسم می‌کند.»



مبارزه با تعصب و سرکوب در رمانی جدید
عشق به سبک ایرانی

ترجمه‌ی‌ امیدرضا محمود: شهریار مندنی‌پور، رمان­‌نویس و داستان کوتاه­‌نویس برجسته‌ی ایرانی، بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷ از انتشار آثارش در سرزمین مادری خود منع شده بود. در سال ۲۰۰۶ به عنوان نویسنده­‌ا‌ی جهانی به دعوت دانشگاه براون به آمریکا آمد و در این کشور ماند. رمان «سانسور یک داستان عاشقانه‌ی ایرانی»، اولین اثر حجیم اوست که به انگلیسی ترجمه می‌شود. این رمان به فارسی نوشته شده، اما نمی‌توان آن را در ایران عرضه کرد.



جورج اورول و میراث هندی‌اش

ترجمه‌‌ی ناصر غیاثی: جورج اورول، نویسنده، مقاله‌نویس و روزنامه‌نگار انگلیسی در هندوستان متولد شد. وقتی یک سالش بود، مادرش او و خواهرش را با خود به انگلستان بود. پدر اورول در تشکیلات استعماری مسئول کشت تریاک در هندوستان بود و تا آخر عمر نتوانست از هندوستان دل بکند. برای ارج نهادن به تلاش‌های ضداستعماری و آزادیخواهانه‌ی جورج اورول امروز خانه‌‌ای که او در آن در شمال هندوستان به دنیا آمد، مرمت می‌شود.



از رمانتیسم انقلابی تا نواندیشی دینی

نشر باران به تازگی سه کتاب منتشر کرده است: مصطفی شعاعیان و رمانتیسم انقلابی نوشته‌ی انوش صالحی، شناخت‌شناسی نواندیشی دینی در ایران نوشته‌ی احمد علوی و اندیشیدن فلسفی و اندیشیدن الهی/عرفانی نوشته‌ی محمد رضا فشاهی. نشر باران سال‌های دراز است که کتاب‌هایی را که در ایران به دلیل سلطه‌ی ممیزی غیرقابل‌انتشار است، منتشر می‌کند. در این نوشتار نگاهی به هر سه‌ی این کتاب‌ها داریم.



داستان‌خوانی‌های محمود فلکی در آلمان

میترا داودی: محمود فلکی با انتشار رُمان تازه‌اش با عنوان ِ "مرگ ِ دیگر ِ کارولا" به زبان آلمانی، در چند شهر ِ آلمان به داستان‌خوانی پرداخت. ازجمله در ۱۸ دسامبر در خانه‌ی فرهنگ گونتر گراس در برمن، ۲۱ مارس در نمایشگاه کتاب ِ لایپزیگ، ۲۴ مارس در کتابخانه‌ی مرکزی برمن، اول آوریل در ‏مرکز اتحادیه‌ی سراسری آلمان در هامبورگ و آخرین داستان‌خوانی ِ او در ۲۶ آوریل در خانه‌ی ‏ادبیات هامبورگ انجام گرفت که با استقبال خوبی مواجه شد.



گزارش فستیوال ادبی بزرگ‌داشت جان کوتزی در آمستردام
این نویسنده‌‌ی آفریقایی انزوا‌طلب

فروغ.ن.تمیمی: وقتی که من کتاب «فصل تابستان» را با احتیاط برای امضا کردن به جان کوتزی می‌دهم، نگاه معذب، صورت استخوانی و درهم کشیده‌اش نظرم را جلب می‌کند. او باریک و بلند است، با موهای سفید و چهره‌ای گرفته! این نویسنده‌ی اهل آفریقای جنوبی تا‌کنون دو‌ بار جایزه‌ی مهم ادبی بوکر و هم‌چنین جایزه‌ی نوبل ادبی سال (۲۰۰۳) را دریافت کرده.



نویسندگی در غیاب زبان مادری

ناصر غیاثی: آن‌هایی که در سنین جوانی و همراه با موج نخست مهاجرت پس از انقلاب ایران را ترک گفتند، اکنون بیش از نیمی از عمر خود را در کشور میزبان گذرانده‌اند و از میان این‌ها هستند شاعران و نویسندگانی که به نوشتن به زبان کشور میزبان‌شان روی آورده‌اند. سالم خلفانی یکی از آن‌هاست. او که متولد روستایی در استان بوشهر است، ۲۴ سال است در آلمان زندگی می‌کند، در دانشگاه »یوهانس گوتنبرگ» ماینتس آلمان ادبیات تطبیقی خوانده و کارمند موزه است.



وقتی منتقدین ادبیات رودست می‌خورند

ناصر غیاثی: روزهای اول ژانویه‌ی امسال منتقدین ادبی روزنامه‌های معتبر آلمانی در صفحه‌ی ادبیات‌شان جشنی به پا کردند و از حضور و ظهور نابغه‌ی جوان بی‌بدیل در ادبیات آلمان نوشتند: پدیده‌ای که بزرگ‌ترین رمان نسل‌اش را نوشته است، نابغه‌ای هفده ساله که در رمان‌اش گم‌گشتگی نسلی بی‌درد را در جامعه‌ای مرفه به تصویر می‌کشد. از درخشش قلم او گفتند و تحسین‌ها نثار او کردند. او دختری هفده ساله به نام هلنه‌ هگه‌مان است و کتاب او Axolotl Roadkil نام دارد.