خانه > خاک > برنامه رادیویی خاک > در جستجوی زبان پاک | |||
در جستجوی زبان پاکحسین نوشآذر
۳۵ سال پیش، در شب اول به دوم نوامبر پیر پائولو پازولینی، شاعر، نویسنده و فیلمساز و روشنفکر ایتالیایی به قتل رسید. در آن شب بارانی پازولینی با اتوموبیلش در ساحل اوستیا که در آن زمان محلهی بدنامی بود، حرکت میکرد. کنار او یک نوجوان خودفروش هفده ساله که به او «پینو قورباغه» میگفتند نشسته بود. فردای آن روز جنازهی له شده و از ریخت افتادهی شاعر را در ساحل دریا یافتند. پازولینی را نهتنها به قتل رسانده بودند، بلکه با اتوموبیل چندین بار از روی او رد شده بودند. پینو را بازداشت کردند، اما معلوم شد که او پازولینی را به قتل نرسانده.
۳۵سال از این جنایت میگذرد و تا امروز هیچگونه نشانی از قاتل بهدست نیامده است. به مناسبت سی و پنجمین سال به قتل رسیدن پازولینی اکنون مجموعهای از تأملات، داستانها و اشعار او با نام «رم، آن شهر دیگر» منتشر شده است. برنامهی این هفتهی رادیویی خاک به این مناسبت به پیر پائولو پازولینی، روشنفکر دگراندیش و مبارز سیاسی و هنرمند بزرگ ایتالیا اختصاص دارد. این نخستین بار نبود که پازولینی به قتل میرسید. او را بارها در زندگی کشته بودند و او هر بار یک گام به مرگ و به هنر مرگکامی که به آخرالزمان نظر دارد نزدیکتر شده بود. پازولینی را در ایتالیای آن زمان ۳۳ بار به جرم ارتداد و فساد و انحراف جنسی، اما در واقع بهخاطر عقاید انقلابی و تحولآفرینش محاکمه کردند. نخستین بار وقتی که در ۲۲ سالگی به همراه مادرش از روستای فیولان به رم مهاجرت کرد و تأملاتش را که برآمده از نگاه او به این شهر بود به چاپ سپرد، دادستان رم از او به جرم تشویش اذهان عمومی شکایت کرد و کار او را به محکمه کشاند. نوشتهها و اشعار پازولینی از هر نظر مصداق این سخن است که هیچ شعری غیر از عمل وجود ندارد.
عمل سیاسی پازولینی اما در زبان اتفاق میافتد. او در سالهایی که آلمانیها و ایتالیاییها تلاش میکردند با بازنگری در تاریخ، کثافت فاشیسم را از دامن خود پاک کنند، به جستجوی زبانی بود که از مفاهیم پدرسالارانه و از فاشیسم پاک باشد. برای همین او که با مادرش پیوندی تنگاتنگ داشت، زبان و لهجهی فیولانی مادرش را ملاک قرار داد. او میخواست از زبان مادرش نوعی زبان بهشتی و پاک، زبانی که یکسر به کار بیان کردن عواطف عاشقانه بیاید بسازد و بپردازد.
پازولینی ابتدا از واژگان زبان فیولانی لغتنامهای پرداخت و تلاش کرد که با کمک این لغتنامه شعر بگوید. پازولینی در شاعرانگی زبان مادری را از نو آموخت و خود را از واژههای زبان پدری پاک کرد. پدر در نظر او نمایانگر ظلم و کلیت نظمی فاشیستی بود که امپراطوری رم بر آن بنا شده بود. او در نامهای مینویسد: «مادرم اعتقاد داشت که من یک شاعرم.» سوزانا، مادر پازولینی یک زن سادهی روستایی و پدر او یک مرد متجدد شهری بود. در نظر پازولینی مادر به معنای سادگی زندگی در روستا بود. پازولینی در شعرش تلاش میکند به پاکی زندگی روستا دست یابد و با اینحال همینکه آخرین کلمه را مینویسد و نقطهی آخر را میگذارد و از روی دفترش سر بلند میکند، میبیند آن سادگی و آن پاکی که در شعر میجسته، ناگهان با به پایان رسیدن شعر از دست رفته است. این تلاش دردناک برای یافتن زبان بهشتی در شعر و رسیدن به پاکی به این معناست که انسان همهی سنتهای بهجامانده از پدر را به چالش بکشد؛ از خودش زاییده شود و به یک معنا خدای خودش شود. این اسطوره در اشعار پازولینی دیده میشود.
دلبستگی پازولینی به این زبان پاک که او در لهجهی مادرش میجست تا آن حد بود که به زبان فیولانی نشریهای منتشر کرد و برای این زبان، فرهنگستانی تأسیس کرد. دلبستگی پازولینی به زبان مادرش از نیاز او به رسیدن به سرآغاز زندگی و به منشأ هستی نشان دارد. اما از سوی دیگر او که نمیتوانست دور باطل زندگی روزانهی ساده در روستا را تحمل کند، و از پیوند تنگاتنگ با مادرش در رنج بود، تلاش میکرد با شعر گفتن به زبان مادر، خودش را از او و از روستا دور کند و با رم، این کلانشهر به جایمانده از نظم فئودالی ارتباط برقرار کند. اشعار پازولینی در گرهگاه این کشش و کوشش دردناک و علاجناپذیر رخ میدهد. پازولینی نوشته بود: «مادرم اعتقاد داشت که من یک شاعرم.» در «رم، آن شهر دیگر» مجموعهای از تأملات، داستانها و اشعار پازولینی ما با شاعری آشنا میشویم که خودش را با کل زبان و کل ریشهها و تمامیت فرهنگ پدرسالار و ظالمانه و فاشیستی درمیاندازد، با این قصد که بهشت خودش را با زبانی پاک در روی همین زمین بنا کند. پازولینی به ما میآموزد که برای رهایی از ظلم و فروبستگی ابتدا باید زبانمان را از کلمات ظالمانه و فرومایه پاک کنیم. در همین زمینه • بازگشایی پرونده قتل پازولینی، بیژن روحانی، رادیو زمانه |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
تمام کلماتی را که در متن به صورت فیولانی نوشته شده باید به صورت فریولانی تغییر دهید. فریولانی در ایتالیایی یعنی اهالی فریولی و بهتر است ما در فارسی به جای آن بگذاریم لهجه ی فریولیایی لهجه ی فریولیایی لهجه ی اهالی فریولی است که خود در استان ونتزیا جولیا ی ایتالیا یعنی در شمال شرقی ایتالیا ، با مرکزیت تریسته قرار گرفته است. در ضمن مادر پازولینی اهل کازارسا است و هم اکنون نیز گور پازولینی در همین شهر واقع شده. علاوه بر اینها یک نکته را باید به نویسنده ی این مقاله گوشزد کرد. پازولینی غیر از کتاب شعرهایش به زبان فریولیایی چهار پنج کتاب شعر دیگر هم به زبان ایتالیایی رسمی دارد . خاکستر جسد گرامشی، شعری به نام گل سرخ و ..... نمونه هایی از این کتاب هایند. جدای از این ها پازولینی رمان هایش را هم به زبان ایتالیایی و حتا با لهجه های رمی می نوشت، البته این نکته ی درستی است که پازولینی بر اوتوریته ی زیانی ایتالیایی رسمی / فلورانسی می شورد ولی نگاه او تنها به لهجه ی فریولیایی نیست. به همه ی لهجه هاست. کوششهای او در بازآفرینی لهجه ی رمی در رمانها و فیلمنامه هایش کاملا مشهود است.
-- مهدی فتوحی ، Nov 9, 2010البته اواین شورش را بر روح پدرانه در اواخر عمرش به شدت تلطیف می کند حتا در یکی از آخرین مصاحبه هایش به این نکته اشاره می کند که من دارم به شناخت دقیقی از پدرم دست می یابم با این حال این سخن خالی از واقعیت نیست که تاثیر روح مادر بر رفتار هنری و اجتماعی پازولینی تاثیری به غایت موثر بوده است
متاسفانه آدرس فایل صوتی اشتباه است و به دایرکتوری پادکستها میرود. رسیدگی کنید.
-- samad ، Nov 10, 2010با تشکر بابت برنامه ای که تهیه کردید. به نظر من بد نبود اگر به دلیل قتل پازولینی هم اشاره ای میشد و همچنین به پازولینی فیلمساز و مقاله نویس. چون دلیل مرگ او نه شعرهایش بلکه تابوشکنی در فیلمها و مقالاتش بود.
-- بهزاد ، Nov 10, 2010من با اين كه به شهامت پازوليني ارج مي نهم و با وجودي كه اورا در حوزه شاعري و نيز نظريه پردازي والا مي دانم، اما بايد بگويم دوستدار فيلم هاي او نيستم؛ هرچند از اولين آنها(آكاتونه) تا آخرينشان(سالو) را ديده ام.اما بايد بگويم پازوليني برخلاف نظريه هايش در تحقق سينماي شاعرانه در آثارش موفق نبوده. شايد تا حدودي در اديپ شهريار به آن رسيده باشد،اما نه در سه گانه زندگي (دكامرون، قصه هاي كانتربري، هزار و يك شب) و نه در سالو، كه به باور من در حد توان رمان صد و بيست روز سودوم دوساد ، اين ميوه سياه ادبيات قرن هجده فرانسه نيست.
-- علي ، Nov 16, 2010