خانه > انديشه زمانه > Mar 2009 | |
Mar 2009اخلاق در جهان «پس از اخلاق»اکبر کرمی: گفتمان پس از اخلاق، همچون گفتمان آزادی، به واسطهی هوچیگریهای سرسام آور کودکانی که برای ایستادن بر روی پاهای خود، بیتابی و شوقی و برای پریدن رویایی و ذوقی ندارند، به گفتمانی تیره، تار و مشوش تبدیل شده است؛ از این رو، برای بسیاری که رویای جامعهای انسانیتر و خانهای سبزتر را در سر میپرورانند، رماننده و دلهرهانگیز مینماید. اما این پهنه، به واقع، جولانگاه خدایگانی است که برگزیدهاند طبیعت تصادفی طبیعت را درهم ریزند و «طرحی نو» دراندازند. قرآن محمدی - ۲۱ اخلاق سلوکی دین و دنیای جدید (۱۵-۱۳)اکبر گنجی: پذیرش حجیت عقلانیت پیشینی (عقل فلسفی) و عقلانیت پسینی (علوم تجربی)، کار را بر دینداران جهان مدرن بسیار سخت کرده است. طی چند قرن اخیر، دینداران گام به گام از مدعیات جهان شناسانهی متون مقدس دینی عقب نشینی کردهاند. ادیان که متعلق به جهان گذشتهاند، به طور طبیعی اسطورهای و رازآلود هستند. اسطورهزدایی متون مقدس دینی و تفسیر ناواقع گرایانهی داستانهای تاریخی آن متون، قلمرو دین را بسیار محدود خواهد کرد. اما، آیا دینداران راه و چارهی دیگری برای انتخاب در پیش رو دارند؟ اسطورهی وحدتاکبر کرمی: من بر این باورم که چیزی به نام درخت وجود خارجی ندارد؛ در واقع، آن چه وجود خارجی دارد درختها هستند، یعنی مصادیق درخت. درخت، نامی است مشترک، ذهنی و انتزاعی بر همهی درختها. تصور کنید بخواهیم تعریف جامع و مانعی از درخت پیش بگذاریم، به گونهای که بتواند همهی درختهای موجود، یا درختهایی را که تا کنون بودهاند، یا خواهند بود، یا میتوانند باشند، یا حتی درختهایی را که میتوان تصور کرد را شامل شود؛ روشن است، چنین تعریفی ممکن نیست یا حداقل بسیار دشوار و مبهم مینماید. در واقع، به نظر میرسد تعریف و تحدید مفاهیم کلی و نامهای انتزاعی با مشکلات نظری جدی بسیاری همراه خواهد بود. قرآن محمدی - ۲۱ اخلاق سلوکی دین و دنیای جدید (۱۲ - ۱۱)اکبر گنجی: اگر در جهان کهن، موجود اسطورهای به نام شیطان در ذهن و ضمیر سالکان و مومنان شک و شبهه ایجاد میکرد، دوران مدرن، شیاطینی چون: فوئر باخ، مارکس، فروید، نیچه، هایدگر، سارتر، دورکهایم، فوکو، وبر، و دهها چون اینان آفرید و به آنها امکان داد تا ذهن و نفس و جسم آدمیان را در سیطرهی خود بگیرند. مسائلی که اینها برای خدا و تجربهی دینی در دوران مدرن آفریدهاند، دیندران قائل به وجود خدای متشخص انسانوار را به عقب نشینی بسیار مهمی واداشته است. قرآن محمدی - ۲۱ اخلاق سلوکی دین و دنیای جدید (۱۰- ۶)اکبر گنجی: فرایند بیپایان «تغییر» و «نفی» مدرنیزاسیون، دشمنان خاص خود را آفریده است: رومانتیسم، فاشیسم، توتالیتاریسم، بنیادگرایی، سنتگرایی و غیره، برخی از نهضتهای ضد مدرنیته هستند. اخلاقی که به تغییر و نفی مداوم راه میدهد، اخلاقی که نقد هر چیز را مجاز میشمارد، مطلوب بسیاری از آدمیان نیست. تعارض این اخلاق، با اخلاق سلوکی دین، روشن است. حال چه باید کرد؟ آیا به دنبال آباد کردن دنیا دویدن (فرایند مدرنیزاسیون)، با هدف رسیدن به «تجربهی دینی» سازگار است؟ آیا انتخاب سلوکی که به «تجربهی دینی» منتهی میشود، با آباد کردن دنیا و مشارکت در تغییر دائمی همه چیز سازگار است؟ قرآن محمدی - ۲۱ اخلاق سلوکی دین و دنیای جدید (۵ ـ ۳)اکبر گنجی: دینداری؛ فریاد دفاع از دین، تکفیر و تسفیق کردن، به دنبال دنیا دویدن، بر سر دنیا جنگ به راه انداختن و غیره نیست. هر کس به دفاع از دین برخاست، به شیوهی زندگیاش بنگرید که: نشان مرد خدا عاشقی است. به زمامداران رژیم جمهوری اسلامی بنگرید، آیا هیچ نشانی از اخلاق سلوکی دین در آنها دیده میشود؟ آنان فقط به دنبال دنیا نمیدوند، فقط برای حفظ قدرت دنیوی، مردم مسلمان را سرکوب نمیکنند؛ بلکه در چنبرهی فسادهای عظیمی که خود آفریدهاند، زندانی شدهاند. قرآن محمدی - ۲۱ اخلاق سلوکی دین و دنیای جدید (۲- ۱)اکبر گنجی: باید اعتراف کرد که فرهنگ بازرگانی اعراب در قرآن کاملا بازتاب یافته است. مفاهیمی چون خسر، ربح، تجارت، قرض، ربا، بیع، شراء، اجر و امثال آنها، به وفور در آیات قرآن قابل مشاهده است. ولی اخلاق سلوکی قرآن، تجارت دنیوی مردم با یکدیگر را، به تجارت مومنان با خدا تبدیل کرده است. به عنوان مثال، رباخواری از نظر قرآن حرام است و در حکم جنگ با خدا و رسول به شمار میآید. ولی معاملهی ربوی با خداوند جایز به شمار آمده است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|