تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

محوطه‌های آیینی و دشواری حفاظت از آنها

بیژن روحانی
rohani@radiozamaneh.com

گرچه به نظر می‌رسد حفاظت و مرمت آثار تاریخی مقوله‌ای است که کمابیش در بسیاری از نقاط جهان در مورد مفهوم آن اتفاق نظر وجود دارد، اما واقعیت آن است که تنوع و گوناگونی فرهنگ‌های بشری، دیدگاه‌های کاملاً متفاوتی را در این خصوص به وجود آورده است. نه تنها چگونگی و چرایی حفاظت از میراث فرهنگی و تاریخی نزد فرهنگ‌های گوناگون ممکن است متفاوت باشد، بلکه مفهوم میراث یا ثروت‌های فرهنگی نیز تفاوت‌هایی کرده است.

Download it Here!

زمانی که پیمان‌ها و منشورهای جهانی در خصوص حفاظت و مرمت میراث فرهنگی در سده‌ی بیستم شکل گرفتند، در ابتدا بیشترین اشارات و توجه‌ها منحصر به بناها و یادمان‌هایی بود که نشانگر نبوغ معماری و هنری انسان در سده‌های مختلف بودند، اما آرام آرام این دیدگاه معطوف و منحصر به بنا و یادمان به سمت دیدگاه جامع‌تری رفت که اشکال متنوع‌تری از میراث فرهنگی را نیز شامل شدند. تا اینکه سرانجام و در سده‌ی بیست و یکم، «میراث ناملموس» نیز به عنوان بخش مهمی از میراث فرهنگی انسان به رسمیت شناخته شد و هم‌چنین یونسکو نیز تعریف گسترده‌تری را برای شمول آثار دارای ارزش فرهنگی و تاریخی پذیرفت.

با این حال هنوز در بسیاری نقاط جهان دشواری‌های فراوانی برای حفاظت از مناطق و محوطه‌های با ارزش که دارای بنا یا آثار و بقایای چشمگیر معماری نیستند، وجود دارد. دشواری‌هایی که منشورها و توصیه‌نامه‌های جهانی نتوانسته است تمام آنها را برطرف کند. این دشواری‌ها زمانی چند برابر می‌شود که بدانیم اصولاً در برخی از فرهنگ‌های محلی و نزد بومیان برخی مناطق اهمیت یک مکان تنها به واسطه‌ی وجود معماری خیره‌کننده یا اشکال به «رسمیت» شناخته شده هنری نیست.


محوطه‌ای مقدس مربوط به بومیان ناواهو از بزرگ‌ترین قبایل سرخپوست در آمریکا

این مکان‌ها می‌تواند شامل گورستانی کهن یا غاری ساده باشد که شاهدی است بر ‌به وجود آمدن یکی از زبان‌های از میان رفته، و یا کوهستانی که در اعتقادات بومیان، مکان فرود آمدن ارواح و روان‌هایی است که با خود برکت و افزونی را به طبیعت می‌آورند. یا از آن هم ساده‌تر، محوطه‌ای بی‌هیچ اثر و بقایایی از معماری که طی سده‌ها و حتی هزاره‌ها، محل تجمع مردمان و برگزاری مراسمی ویژه بوده است.

در بخش‌های زیادی از قاره‌ی آمریکا، آفریقا، اقیانوسیه و آسیا چنین مکان‌هایی فراوان یافت می‌شوند: محل‌هایی که گرچه از ارزش‌های فرهنگی و آیینی برخوردارند، اما فاقد نشانه‌های بارز معماری هستند. حفاظت از چنین مکان‌هایی در عمل با دشواری‌های فراوانی رو به روست. زیرا بسیاری اوقات در جریان طرح‌های توسعه‌ی این محوطه‌ها که نشانه‌های چشمگیر معماری، هنری و یا سکونتی ندارند به راحتی قربانی می‌شوند.

اکنون ده‌ها محوطه‌ی بسیار با ارزش و متعلق به بومیان در کانادا و آمریکا در معرض خطر نابودی قرار گرفته‌اند. یکی از این محوطه‌ها که سر و صدای بسیاری نیز در خصوص آن برخاسته، محلی است به نام گلن کاو (Glen Cove) در ایالت کالیفرنیای آمریکا که از بیش از سه هزار و پانصدسال پیش محل گردهمایی بیش از صد قوم و قبیله مختلف از بومیان منطقه بوده و محل تدفین بسیاری از آنان آنجا قرار دارد.


مفهوم میراث فرهنگی دیگر فقط به آثار معماری «باشکوه» اطلاق نمی‌شود

با این حال مدتی است مقامات شهر واله‌یو (Vallejo) با توجیه این که این مکان توسعه نیافته است، قصد دارند آن را به پارک عمومی و به محلی برای پیک‌نیک اهالی شهر تبدیل کنند. طرحی که به عقیده‌ی بومیان، توهین‌آمیز است. جدال حقوقی میان ساکنان بومی و مقامات شهری بیش از یک دهه در جریان بوده اما سرانجام دادگاه به نفع شورای شهر رای داده است. متقاعد کردن مقامات شهری برای آن که این «تکه زمین» را به حال خود رها کنند و در آن تاسیسات جدید به وجود نیاورند، ناممکن بوده است.

مثال دیگری که آن نیز مدتی است خبرساز شده، دریاچه «فیش لیک» یا «تاتان بینی» در استان «بریتیش کلمبیا» در غرب کاناداست. یک شرکت معدنی قصد دارد این دریاچه را تخلیه و آن را به محلی دائمی برای دفع و انباشت ضایعات حاصل از استخراج سنگ‌های معدنی تبدیل کند، اما چنین طرحی تبعات غیر قابل قبول و وحشتناکی برای بومیان منطقه (Tsilhqot'in) دارد.

در حقیقت دریاچه و مناطق اطراف آن دارای ارزش‌های فرهنگی و آیینی برای این قوم است: در طول سده‌ها این دریاچه غذای آنها را تامین کرده و به مکانی برای برگزاری مراسم آیینی‌شان تبدیل شده و مردگان خود را در زمین‌های نزدیک آن دفن کرده‌اند. اینجا هم‌چنین مکانی است که هنوز نیز کودکان خود را برای یاد دادن فرهنگ بومی و روش‌های زندگی به کنار آن می‌آورند و هم‌چنین غذا و گیاهان دارویی را از مناطق اطراف آن جمع‌آوری می‌کنند.


دریاچه‌ی «فیش لیک» یا «تتان بینی» در کانادا برای بومیان بسیار با ارزش است

شرکت معدنی گفته است ماهیان دریاچه را به دریاچه‌ای مصنوعی در محل دیگری انتقال می‌دهد و نخواهد گذاشت تا تنوع زیستی منطقه از میان برود، اما آیا با خشکاندن یک دریاچه و ایجاد دریاچه‌ای مصنوعی در نقطه‌ای دیگر (حتی اگر تنوع حیاتی نیز حفظ شود)، بخش مهمی از گذشته و فرهنگ یک قوم از میان نمی‌رود؟

به این فهرست می‌توان نام ده‌ها محوطه‌ی دیگر را در آمریکا و کانادا و یا دیگر نقاط جهان اضافه کرد. این چالش جدیدی است برای مفهوم «میراث و ثروت‌های فرهنگی»؛ آنجایی که تنها با آثار فاخر معماری، و یا نمونه‌هایی برجسته از سکونتگاه‌های بشری رو به رو نیستیم، حفاظت بسیار دشوارتر می‌شود. چنین محوطه‌هایی که از یک سو به طور عمیقی با طبیعت پیوند دارند و از سوی دیگر با فرهنگ، آیین‌های کهن و روش‌های متفاوت زندگی، تضمینی برای حفظ تنوع فرهنگی در سراسر جهان هستند، اما در همان حال به دلیل خصوصیات‌شان با خطرات بیشتری تهدید می‌شوند.


مناظر اطراف دریاچه

در حالی که کمتر کسی در دنیا می‌تواند از نابودی یک بنای با شکوه معماری همراه با تزیینات خیره‌کننده دفاع کند، اما حفظ محوطه‌هایی این چنین که فاقد آثار ساخته شده هستند در برابر طرح‌های توسعه، به تلاش بیشتری نیاز دارد؛ تلاش هایی که از یک سو نیازمند قوانین جدید و از سوی دیگر نیازمند درک و دریافتی تازه از مفهوم میراث فرهنگی است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)