خانه > بیژن روحانی > فرهنگ و هنر > مفهوم «خانه» در ضیافت وبلاگهای معماری | |||
مفهوم «خانه» در ضیافت وبلاگهای معماریبیژن روحانیrohani@radiozamaneh.comاین برنامه را از اینجا بشنوید. خانه شاید یکی از ابتداییترین و اصلیترین گونههای معماری باشد. شاید بتوان پذیرفت معماری با «خانه» و سرپناه آغاز شده است. جستجو برای یافتن و سپس تلاش برای شکل دادن و ساختن سرپناه، از بسیاری از فرمهای دیگر معماری قدیمیتر و حیاتیتر است. پیش از آن که معماری نیایشگاهی یا معماری آرامگاهی به وجود آید؛ یا پیش از آن که انسانها مکانهایی را برای داد و ستد کالاهایشان طراحی کنند و فضاهای دیگری را به امور آموزشی اختصاص دهند و سپس به طراحی فضاهای شهری و عمومی بپردازند، «خانه» بوده است.
کوروش رفیعی معمار در وبلاگ خود به نام «اثر» ضیافتی را برای معماران و یا آنها که به پژوهش در زمینه معماری علاقهمندند، ترتیب داده است. او از وبلاگنویسان حوزه معماری دعوت کرده تا از «خانه» و مفهوم آن بنویسند. پیشنهاد او با استقبال مناسبی از طرف وبلاگنویسان روبهرو شد. این گفتار را به انتخاب و انعکاس نوشته بعضی شرکتکنندگان در این ضیافت وبلاگی با موضوع خانه اختصاص دادهایم: خود کوروش رفیعی در مطلب کوتاهی با نام «خانه، خانه است» مینویسد: «الگوی اصلی و بنیادین کلیه فضاها در طراحی، همان خانه است. موزه، خانهی اشیا است، بیمارستان خانهی بیماران، مسجد خانهی خدا، مدرسه خانهی بچهها و شهر خانهی مردم است. به همین ترتیب خانههای بیشماری وجود دارند. و اما خانهی واقعی، خانهای است که تکفضایی باشد. خانههای اولیه تک فضایی بودهاند. به همین دلیل برخی از معماران، ایاصوفیه را برجستهترین اثر معماری جهان میدانند.» کمال یوسفپور نویسنده وبلاگ زروان در مطلبی با عنوان «معماری خانه در صلاحیت معماران نیست» مینویسد: «جای شگفتی فراوان است که بسیاری معتقدند شرایط جهان امروز و کوچک و متراکم شدن اقامتگاه و رواج آپارتماننشینی موجب به خطر افتادن مفهوم خانه و حتی از بین رفتن آن شده است.
در حالی که به هیچ وجه چنین نیست. چه بسا احساس هویت و آرامشی که یک آپارتماننشین در آپارتمان خویش بدان دست مییابد، برای فردی که در خانهای مجلل و با اتاقهای تو در تو زندگی میکند، آرزویی دستنیافتنی باشد. در واقع تغییر ساختار فیزیکی اقامتگاهها با توجه به شرایط زمانه، نمیتواند خللی بر مفهوم خانه وارد کند؛ چرا که سکونت و داشتن خانه، نیاز ذاتی، روانی و همیشگی بشر است» محمد رضا شیرازی در وبلاگش با نام «طرح سوم» دو مفهوم مقیم شدن و منزل کردن را در برابر هم قرار داده است و معتقد است که: «بیخانمانی ما انسانهای معاصر، ریشه در همین ناتوانی ما در خانه کردن دارد. ما در خانههایمان اتراق میکنیم، شب را سحر میکنیم، تا دوباره در جادهی بیانتهای روزمان طی مسیر کنیم. ما مقیم خانهمان نیستیم. ما توان اقامت را از دست دادهایم. خانههای ما به واقع کاشانههایی بیرمقاند. کالبدهایی مسطح و بیعمق.» سارا ثابت در وبلاگ «کتام» مینویسد که «اینجا در گیلان چند تا روستا داریم که هنوز میشود خانههای باشخصیت را در آن پیدا کرد» بعد با اشاره به این که نمیشود به گذشته بازگشت و از مردم خواست که در خانههای روستایی زندگی کنند، مینویسد: «صد سال و اندی پیش با غوغای دیگران فهمیدم آن طرف دنیا چیزهای دیگری هم هست و شیفته شدم ... مدرنیزاسیون که به من رسید، زبان و فرهنگم را دور انداختم تا بلکه «جهانی شوم.» دیدم خانههای قشنگی هم دارند... باور میکنید هنوز نمیدانم به جای خانه سابقم، چه ساختهام؟» سیاوش کرباسی نیز در مطلبی دیگر در وبلاگ «اخبار معماری» به سادگی و در عین حال پیچیدگی طراحی خانه برای معماران اشاره میکند و مینویسد: «اما هر خانهای برای ما خانه نیست. به جرأت میگویم که کالبد معماری خانه، تنها بخش کوچکی از یک خانه است که امکان خانه شدن اثر معمار را فراهم میکند.
بخش زیادی از خانه را خاطرات و آن چیزی که حال و هوای خانه مینامیم، برای ما میسازد ( لحظهای به خانه مادربزرگ - پدربزرگ خود یا خانهای که از آن دور هستید، فکر کنید. شاید با همه زشتیهایش، فقط برای شما زیبا باشد) به نظر من، معماری خانه را ساکنان آن انجام میدهند ( با توجه به این که همه ما معمار دنیا آمدهایم و بعد فراموش کردیم) و بخش عمده این معماری، معماری داخلی است.» زهرا غیور در وبلاگ «گالری معمار» از مقیاس خانه در دنیای امروز صحبت کرده است: «با توجه به جامعه امروزی، به نظر من خانه صرفاً شامل تعبیر قدیمی نیست! مقیاس خانه وسیعتر شده! خانهی من، شهر من! ما بیشتر وقتمون رو در طی روز در شهرمون سپری میکنیم، نه در خانهی شهریمون! شهری که فاقد فضاهای شهری است، فاقد حس، فاقد روح و فاقد جریان زندگیه ... اگر هم میدانی باشه به چهارراه تبدیل میشه که مبادا مکانی بشه برای برخورد آدمها، اندیشهها. چون میدونن تمام وقایع مهم تاریخی در همین میادین و فضاهای شهری اتفاق افتاده!» فرهاد خندان نیز در وبلاگ «نوستالژیا» خانه را جایگاه فردیت انسانها میداند و کنترل حریم خصوصی خانه توسط حکومتها را مخوفترین وجه آنها به حساب میآورد. او مینویسد: «خانه به عقیده من مظهر فردیت است. هیچ جانداری به اندازه انسان نگران نگاه همنوعان خویش بر خویش نیست. خانه، مرز پایان این دغدغه همیشگی است ... به همین دلیل است که مخوفترین حکومتها آنهایی نیستند که تا دم در خانه مواظبت هستند؛ وحشت واقعی از آنهایی است که اتاق خوابت را جزو حریم عمومی میدانند.»
ضیافت معمارانه برای نوشتن از خانه در وبلاگ اثر پایان یافته؛ اما وبلاگهای معماری ضیافت دیگری را برای نوشتن در مورد «خلاقیت - معماری» تدارک دیدهاند که در برنامههای آینده به آن نیز خواهیم پرداخت. برای آگاهی از پاسخ سایر وبلاگنویسان به دعوت وبلاگ اثر، به اینجا مراجعه کنید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
من با مفهوم تک فضایی از خانه موافق و مانوس ترم . خانه ای از این دست در حقیقت تن خاکی است که در اثر آسیب های محیطی فیزیکی و آسیب های اجتماعی انسانی بسیار متورم شده است .
-- فرزاد ، Nov 30, 2007كمتر ميبينيم كه طراحي خانه دچار دغدغه هاي معماري هايي كه كاوشگر همگام بودن با تكنولوژي و خلق فضايي تجربه نشده باشد.
-- سحر فرزانفر ، Dec 1, 2007بازی قشنگی با واژه های هم خانواده با خانه در متن رفیعی صورت گرفته است. خوب بود در آخر دنیا را هم خانه جسم و آن دنیا را خانه روح مینامیدند که متن تکمیل میشد.
-- حسین ، Dec 1, 2007house has lost its meaning when it becam more private than public. we had chanc to live in the houses that has its public and private space. but next generation haven't this opportunity... Iranian houses had space for guest, for others but now it is going to be changed to be modern and it is a shame..
-- mahtab ، Dec 1, 2007حرکت بسیار خوبی بود که مهندس رفیعی آغاز کردند و روح تازه ای در وبلاگهای معماری دمیدند .
-- وحید ، Dec 9, 2007سلام، اگه می شه خانه های ویلایی جدید مدرن 2008 با پلان هاشون رو روی سایت بزارین.ممنون
-- روشنک ، Apr 20, 2008خانه اولین جایی است که ادمی زندگی کردن را از ان شروع کرده است.پس می توان گفت اولین بنای معماری غارها بوده اند.ای کاش به جای در گیر بودن بیهوده در فرم و رنگها به راحتی و امنیت انها در هنگام طراحیشان توجه می شد.شاید یک معمار خوب بتواند خانه ای راحت طراحی کند ولی این وجود یک خانواده گرم و صمیمی است که خانه را خانه می کند.
-- م.ص.م ، Aug 3, 2008