خانه > گفتگوي خودموني > Nov 2007 | |
Nov 2007گفتگو از سگهای گارد احمدی نژاد موجب دستگیری است؟گفته می شود که رضا ولی زاده وبلاگ نویس ایرانی که از نمونه های خوب یک شهروند روزنامه نگار است به دلیل انتشار مطلبی در باره سگهای گارد سایت جمهوری بازداشت شده است. ولی زاده در مطلبی که در وبلاگ خود نوشت برای اولین بار از موضوعی یاد کرد که بسیاری از روزنامه نگاران و کسانی که در مراسم هایی با حضور رئیس جمهوری شرکت داشته اند از آن باخبر بودند ولی ترجیح می دادند از آن سخنی نگویند. زمانه ضمن بازنشر مطلب او امیدوار است در اولین فرصت از سلامت و امنیت نویسنده مطلع شود و مخاطبان زمانه را در جریان بگذارد. گفتگو با نویسنده وبلاگ «تلخ مثل عسل» یک قدم به سمت رواداری و تساهلامیر، نویسنده وبلاگ «تلخ مثل عسل» در گفتگو با رادیو زمانه در مورد تأثیر وبلاگ بر جامعه ایرانی میگوید: «در واقع ما هنوز یک جامعهی محدودیم. بعضی وقتها این توهم به من دست میداد که ما یک جامعهی بزرگ و تأثیرگذاریم. ولی دو سه واقعهی اجتماعی ظرف مثلاً سه سال گذشته نشان داد که نه؛ ما آنقدرها هم که فکر میکنیم در جامعه تأثیرگذار نیستیم. اصلا شاید نمادی که از کل جامعهی ایرانی نباشیم.» برخورد با اراذل و اوباش: پوپولیستی یا علمی؟پليس مواد فروشها، اراذل، اوباش، هتاكان گفتگو با محمدعلی ابطحی به مناسبت چهارساله شدن وبلاگش «وبلاگ را ابزار شیک کردن میز کارشان میدانند»امروز (یکشنبه) چهارمین سالگرد تولد وبنوشت، وبلاگ محمدعلی ابطحی است. به همین مناسبت با او در مورد وبلاگش، خانوادهاش، سیاست، رادیو زمانه و موضوعات دیگر صحبت کردیم. او در مورد نگاه اغلب سیاستمداران ایرانی به وبلاگ میگوید: «شما اگر روی میزهای اداری را ببینید، خیلی از کسانی که با اینترنت یا با کامپیوتر هیچ نوع آشنایی ندارند؛ اما مثل چسبی که روی میز است یا از این کاغذخردکن یا خودکاری که روی میز گذارند، حتماً یک کامپیوتر وصل به اینترنت میگذارند. وبلاگ هم یک چنین هدفی پیدا کرده» ساتگین، جامی از شرابنام مستعاری که با آن در ویلاگم «میکده کوهستانی» مینویسم، ریشهی ترکی دارد. ساتگین به جامهای فلزی شراب در قدیم میگفتند. فکر کردم یک چیزهایی هست که در واقع یک شراب میتواند برای مردم انجام بدهد؛ یعنی یک طورهایی آن دید متفاوت و خارج شدن از روزمرگی. پایین اسم میکده کوهستانی نوشتهام: «ما آن چیزی هستیم که در نهایت میتوانستیم باشیم». گفتگو با نویسنده وبلاگ «فرانکواچر» برنده جایزه بهترین وبلاگ هلندی دویچهوله «حقایق را باید از مردم شنید»فرانک یانسن، نویسنده وبلاگ «فرانک واچر» است که امسال، برنده جایزه بهترین وبلاگ هلندی در مسابقه «بهترین وبلاگ سال دویچهوله» شد. او در مورد دلیل اقبال وبلاگها در جامعه هلند میگوید: «در واقع سایت شرکتها یا احزاب سیاسی دیوار زیبایی هستند؛ ولی همهی واقعیت نیستند. برای شنیدن داستان واقعی در هلند هم باید سراغ وبلاگها و تالارهای گفتگو یا سایتهای نظرسنجی برویم.» رادیوی شخصی شما در زمانهاگر تاكنون از بلاگتاك در وبلاگستان فارسي كمتر سخني به ميان آمده بدين دليل است كه استفاده از اين سرويس در وبلاگستان فارسي مشكلات خاص خود را دارد. اما اكنون راديو زمانه دموکراسی بالاترین و لینکهای ضد زنبسياری مواقع لينكهايي در بالاترين ديده ميشود كه به ظاهر جذاب است اما در لايههای پنهان خود، ضد زن است. مخالفت با اين دسته از نوشتهها و گفتهها از نظر بسياری صرفا افراط گرايي فمينيستي ارزيابي ميشود. به همين دليل مثلا اعتراض به لينكهايي چون “رانندگی زنان را ببینید” برای بسياری، افراطی بنظر خواهد آمد. دستنوشتههایم، مثل زندگیام شلوغ اندگفتوگوی هفتگی زمانه با وبلاگنویسان، اینبار ویژه ارنواز صفری، نویسنده وبلاگ «حنجره» است. ارنواز صفری در گفتوگو با سارا، از وبلاگ نویسی و تاثیر این کار بر زندگی شخصی خودش گفته است. رادیو فردا و آفت تکراراخبار سیاسی، طبیعتاً و به ضرورت ماهوی مرتبا به روزرسانی میشوند و پس از چند نوبت پخش از گردونه بیرون میروند، اما تنوع و خانه تکانی هر روزه، صرفا به همین جا ختم میشود و مشکل رادیو فردا هم درست از همین جا آغاز میشود. تکرار همچون آفتی بزرگ به جان این رادیو افتاده، و به طرزی غیر قابل توجیه در مورد خبر های غیر سیاسی در دو بعد زمانی متفاوت صورت میگیرد. یکی در طول روز، که غالبا به 6 تا 8 بار میرسد و دیگری در طول یک دوره زمانی حداقل یک ماهه. گفت و گو با نویسندهی وبلاگ «شبنویس» «زندگی را نمیشود اختراع کرد»حسین، نویسنده وبلاگ «شبنویس» در گفتگو با زمانه در مورد دلیل انتخاب این نام برای وبلاگش میگوید: «یکی از این کارهای دوران دانشجوییام که دو سال پیش شروع شد و از همه هم بیشتر طول کشید، این بود که راننده آژانس شدم. شبها میرفتم؛ از ۱۰:۳۰ شب تا هفت صبح. غیر از زندگی روزانهام که یا توی دانشگاه بودم یا خواب بودم، زندگی شبانهای هم داشتم که این طور بود و شبها مینوشتم.» گفتگو با نویسندهی وبلاگ «دلتنگیهای یک کرم دندون» کرم دندون، همراه همه است و هیچکس دوستش نداردامیر، نویسندهی وبلاگ «دلتنگیهای یک کرم دندون» در گفتوگو با زمانه از خود و وبلاگش میگوید: «من اوایل که این وبلاگ را راه انداختم، به خاطر تعداد زیاد وبلاگهایی که بود و من یک وبلاگ کوچک داشتم، خیلی دور افتاده و مجهول بودم و کسی زیاد به من توجهی نمیکرد. برای همین اسمی انتخاب کردم که همراه همه است و کسی دوستش ندارد و به آن توجه نمیکند. خلاصه یک دلتنگی عجیبی در اسم آن بود.» گفتگو با نویسندهی وبلاگ «در این مکان چلوکباب حرف اول را میزند» «تأثیر وبلاگ روی جامعه خیلی کم است»این بار به پیشنهاد آقای اوحدی، نویسندهی وبلاگ «نامههای ایرونی» به سراغ وبلاگ لیمبوسیس رفتیم. او یک سال است که از استرالیا در وبلاگ «در این مکان چلوکباب حرف اول را میزند» مطلب مینویسد. او در مورد تأثیر وبلاگها معتقد است: «راستش تأثیرش روی جامعه خیلی کم است. به خاطر این که برد وبلاگ خیلی محدود است. یک تعداد زیادی هم خود وبلاگرها هستند. یعنی از جامعهی بیرون کسی نمیآید. به خاطر همین یک حالت مثل کلونی بسته پیدا کرده است.» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
از دست ندهید | ||||
نقد نیکفر بر آرامش دوستدار |
دوستم بدار! |
شبکهای برای اقتصاد زنان |
خطاهای جبرانناپذیر |
سیستانی و ولایت در امور حسبیه |