خانه > گفتگوي خودموني > رسانه > رادیو فردا و آفت تکرار | |||
رادیو فردا و آفت تکرارمهدی عبدالله زادهmehdi.abdollahzadeh@gmail.com
اواخر اسفند ماه گذشته، بخش "تازه ها از رادیو فردا" شروع به پخش خبری کرد مبنی بر این که مارتین اسکورسیزی قرار است در جشنواره کن ( که در اردیبهشت برگزار می شود) یک کارگاه آموزشی برگزار کند. فروردین گذشت و این خبر، همچنان روزانه 6 تا 8 نوبت پخش شد. اردیبهشت رسید و جشنواره کن برگزار شد، اما باز این خبر با همان بسامد روزانه روی آنتن رفت. جشنواره کن تمام شد و ماه خرداد فرا رسید، اما "تازه ها از رادیو فردا" کماکان هر روز داشت خبر می داد که اسکورسیزی "قرار" است در اردیبهشت به کن برود. تیرماه شده بود، اما هنوز همان خبر... در رادیو فردا، این یک "اتفاق" نیست. یک رویه ی حیرت انگیز است که از یک سال و اندی پیش به کرات شاهدش بوده ام. این نوشته نقدی است بر عملکرد این رادیو از منظر مخاطب شناسی. رادیو آسیب پذیرترین رسانه در برابر مخاطب است. یک رسانه رادیویی بسیار بیشتر از کانالهای تلویزیونی و روزنامهها و رسانه دیداری، در معرض خطر حذف از گردونه انتخابهای یک مخاطب قرار دارد. بالاگرفتن رقابت رسانهای، افزایش تنوع رسانهها و دشوارتر شدن بقای رادیو در دهه های آخر قرن بیستم باعث شد فرمول موسیقی + خبر در نگاه ایستگاههای رادیویی به راهکاری فراگیر برای جذب مخاطب تبدیل شود. ویژگی این فرمول آن است که به شنونده امکان می دهد به جز دو یا سه نوبت زمانیِ مشخص در طول روز، هر موقع که اراده کند، بلافاصله به ترکیبی از خلاصه خبرهای روز و چند موسیقی انتخابی دست یابد. مهمتر از همه این که مطمئن خواهد بود با باز کردن پیچ رادیو، به ناگاه از وسط یکی از برنامه های غیرخبری و طولانی - که معمولا دایره کوچکتری از مخاطبان را دارد- سر در نخواهد آورد. استفاده از این فرمول بیشتر از جانب رادیوهایی صورت میگیرد که یا ماهیت تجاری دارند و یا با هدف تامین بخشی از نیازهای خود به آگهی های بازرگانی وابستهاند. رادیو فردا، که بودجه سالانه ثابت قابل توجهی دارد، از معدود ایستگاههای رادیویی است که کمابیش این الگو را در ساختار پخش برنامههایش اعمال میکند. ظاهرا دلیل اتخاذ این رویکرد از سوی رادیو فردا، این است که جذب مخاطب در گستردهترین شکل ممکن صورت گیرد. اما عدم پرهیز از تکرار و بی توجهی به گزینش و چیدمان محتوا در ساختار یاد شده، برای این رادیو نتیجه ای عکس به همراه داشته است. صرف نظر از یک مجله خبری، و یکی دو برنامه تحلیلی مانند برنامه "دیدگاهها"- که در مجموع کمتر از 2 ساعت از جدول 24 ساعته پخش را پر می کنند، باقی ساعات پخش به همان دو مولفه اصلی یعنی موسیقی و خبر اختصاص دارد. اخبار سیاسی و روز در فواصل زمانی نیم یا یک ساعته روی آنتن میرود، و خبرهای غیر سیاسی با موضوعات خانهداری، پزشکی و سلامت، هنر، سینما، علم و غیره در چارچوب دو میان برنامه کوتاه رادیویی با عنوان "تازه ها از دنیای خبر ها" و "سالم بمانید" قرار میگیرد. اخبار سیاسی، طبیعتاً و به ضرورت ماهوی مرتبا به روزرسانی میشوند و پس از چند نوبت پخش از گردونه بیرون میروند، اما تنوع و خانه تکانی هر روزه، صرفا به همین جا ختم می شود. و مشکل رادیو فردا هم درست از همین جا آغاز میشود. تکرار همچون آفتی بزرگ به جان این رادیو افتاده، و به طرزی غیر قابل توجیه در مورد خبر های غیر سیاسی در دو بعد زمانی متفاوت صورت میگیرد. یکی در طول روز، که غالبا به 6 تا 8 بار می رسد و دیگری در طول یک دوره زمانی حداقل یک ماهه. با یک حساب سر انگشتی یک خبر غیر سیاسی دست کم 240 بار باز پخش می شوند. به فرض که روزی تنها سه ساعت پیچ رادیو باز باشد، شنونده دائمی بین 30 تا 60 بار در معرض پخش این خبر قرار می گیرد. در شرایطی که معمولا دوره زمانی این تکرار به طور متوسط 3 ماه است این رقم به 90 تا 180 بار می رسد. چنین حجمی از تکرار، آن هم با عنوان "تازه ها از رادیو فردا" در انتها به یک عذاب الیم بدل می شود؛ به خصوص که شنونده در روز های آخر، تک تک کلمات متن و حتی لحن و آکسون گذاری خواننده متن را هم از حفظ میشود. اما رشته های عصبی او زمانی به مرز گداختگی می رسد که موضوع، ارزش خبری اش را هم مدتها قبل از دست داده باشد، اما گوینده در پایان، جمله همیشگی اش را بگوید: "و این بود تازه ها از رادیو فردا!" اما موسیقی، که قرار است مایه نشاط و آرامش باشد و تعادل به وجود بیاورد هم در رادیو فردا مایه دلزدگی است. قریب به یکسال و اندی است که ترانه هایی مانند نفس بریده محسن چاوشی، عشق من کورش صنعتی و حدود 10 ترانه دیگر، سرقفلی این رادیو شده اند. هر زمان که شنونده اراده کند یکی از این ترانه ها گوش دهد، کافیست پیچ رادیو را باز کند و منتظر بماند. در بدترین شرایط، به 2 ساعت نمی کشد که آن ترانه را خواهد شنید. البته در فواصل مختلف پخش، هر از گاه ترانه های متفاوت هم روی آنتن میروند. اما شنیدن آهنگهای تکراری، هر روز، روزی 10 بار، و نه یک هفته و یک ماه، که یک سال، کاری به سر شنونده میآورد که اگر مادر محسن چاوشی هم باشد، دست آخر از هر چه محسن و چاوشی و نفس بریده است متنفر شود! روشن است که این معضل زاییده دو واقعیت است: عدم تهیه و تولید به مقدار کافی و فقدان ناظر پخش رادیویی. آن چه در بالا مورد اشاره قرار گرفت تنها بخشی از کاستی های این رادیو به شمار می آید. قرار بود به موارد دیگر هم بپردازم. از جمله شیوه اجرای گویندگان رادیو، که گاه اصول بدیهی دستور زبان فارسی را نمی دانند و ناخواسته به اشاعه غلط گویی و غلط نویسی دامن میزنند ( مثلا یکی از خانم های گوینده که گویا با وجه التزامی در زبان فارسی آشنایی ندارد، روزانه بیش از ده بار می گوید "امیدوارم تا این لحظه ساعات خوبی را سپری می کنید!")... یا تلفظ نادرست و طوطی وار واژگان و نامهای انگلیسی که بی اعتنا به پیامدهای منفی آموزش نا صحیح ، صرفا با چرخاندن 90 درجه ای زبان در دهان به منظور خوش لهجه شدن سرو ته قضیه را به هم می آورند و ده ها نکته دیگر. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
منتظر نقد شما از رادیو زمانه هستیم. تا ببنیم چگونه آن را نقد می کنید... فکر کنم خیلی سخت باشه که تعادل را در مورد آن لحاظ کنید.
-- امید ، Nov 11, 2007من یکی از شنوندگان رادیو فردا هستم و باید بگم که برنامه های تحلیلی خوبی دارند ولی درسته که تازه ها همه قدیمی هست. در مورد گویندگان هم،کاش گویندگان رادیو زمانه از مجریان رادیو فردا یاد می گرفتند چون خیلی کارشون ضعیفه.
-- بدون نام ، Nov 11, 2007واقعا جمعش کنید! شما دیگه از چه سیاره ای آمدید. تنهای رسانه هایی که مشخصا در حال ضربه زدن به ایران و البته بقول خودشان آگاهی دادن هستند، فردا و ویس او امریکا هستند.مثلا مردم چه کنند، صدای از ته چاه در امده معروفی را گوش بدهند. این همه تولید دارید غیر از برنامه سید ابراهیم نبوی، مابقی اش چقدر می ارزد؟ هیچ رادیو جوان ایران، رادیو فرهنگ و رادیو پیام را گوش داده اید؟ اگر کسی بخواهد دموکراسی خارجی به مردم غالب کند، فردا یکی از انهاست. خودتان را هم اذیت نکنید . شما هم می توانید کمی همیت به خرج دهید تنبل بازی را بگذارید کناب چهارتا خبر به درد بخور تهیه کنید، نه هرچه دیگران گفتند شما هم سریع ان را تکرار کنید. چه فرقی می کنید با پادکست؟ موفق باشید به هرحال
-- رضا ، Nov 11, 2007اگر هدف از نوشتن این مطلب نقد رادیو فردا ست، حرفی نظیر این یک بی انصافی غیر حرفه ای است: «آیا با این اوصاف می شود انتظار داشت کسی که به مازوخیسم حاد مبتلا نیست، مخاطب ثابت رادیویی با این ویژگی ها باقی بماند؟»
-- ماندانا زندیان ، Nov 12, 2007تازه وقتی هم که کمی حرفه ای تر نقد می کنید، می گویید:« آن چه در بالا مورد اشاره قرار گرفت تنها بخشی از کاستی های این رادیو به شمار می آید. قرار بود به موارد دیگر هم بپردازم. از جمله شیوه اجرای گویندگان رادیو، که گاه اصول بدیهی دستور زبان فارسی را نمی دانند و ناخواسته به اشاعه غلط گویی و غلط نویسی دامن میزنند ( مثلا یکی از خانم های گوینده که گویا با وجه التزامی در زبان فارسی آشنایی ندارد، روزانه بیش از ده بار می گوید "امیدوارم تا این لحظه ساعات خوبی را سپری می کنید!")... یا تلفظ نادرست و طوطی وار واژگان و نامهای انگلیسی که بی اعتنا به پیامدهای منفی آموزش نا صحیح ، صرفا با چرخاندن 90 درجه ای زبان در دهان به منظور خوش لهجه شدن سرو ته قضیه را به هم می آورند و ده ها نکته دیگر.»
گویندگان رادیو فردا، به ویژه گویندگان جوان رادیو فردا، بدون اغراق، تنها گویندگان جوان حرفه ای رسانه های خارج از کشورند. شما خوب بود آن ده ها نکته دیگرتان را هم می نوشتید و نیز بخش های دیگر کاستی های را، تا ما هم که سال هاست کار رادیو فردا را دنبال می کنیم، کمی روشن شویم.
شاید بد نباشد به این نکته هم توجه کنیم که رادیو فردا در درجه ی اول یک رسانه ی خبر رسانی است و این اخبار هم انتظار می رود در درجه اول اخبار درست و بی طرف سیاسی باشند. همانطور که رادیو زمانه بیشتر یک رسانه ی فرهنگی است تا خبری/ سیاسی. خود شما صمیمانه فکر کنید، رادیو فردا را در درجه اول برای چه گوش می کنید/ می خوانید؟ احتمالا برای آگاهی از اخبار روز . خبرهای علمی- هنری-فرهنگی را از رسانه های دیگر هم می شود کسب کرد. حتی رادیو و تلویزیون داخل ایران هم احتمالا در تازه های پزشکی چندان دست نمی برند که رادیو فردا بخواهد مثلا رسالت انتقال درست نقش مثبت یا منفی «سیر» را در کاهش کلسترول خون بر دوش بکشد. شاید نیروی انسانی اش که بیشتر شود، به مسائل دیگر هم بیشتر و کامل تر بپردازد. به نظر من رادیو فردا برنامه های خبری و سیاسی بسیار قابل احترام و قابل اعتمادی ارائه می دهد و چه خوب تر می شود، اگر برنامه های فرهنگی اش را هم بهتر کند مثل آن روزها که رادیو آزادی نام داشت و نوعی کلاس فرهنگ و ادب فارسی بود. ولی چنین تحلیلی قدری یکسو نگرانه است. آن هم با چنین لحن و ادبیاتی. حتی اگر اسمش حرف های خودمانی باشد.
با احترام، ماندانا زندیان
رادیو فردا طبق تحقیقات خود حکومت پر شنونده ترین رادیو برون مرزی هستش
-- بدون نام ، Nov 12, 2007برای بروز شدن اطلاعات خبری و تحلیلی مناسب هستش آهنگهای خوب پاپ و محبوب دایره زیاد وسیعی رو ندارند که هر لحظه جایگذینی داشته باشند
بگویید گوش ما با شماست!
-- بدون نام ، Nov 12, 2007ر.ف.
از شما بعید است خانم زندیان! اظهار نظر افرادی مثل آقای رضا- که فرق غالب و قالب را نمی دانند و بدتر از آن تصور می کنند باید دموکراسی خارجی به مردم "غالب!" شود، بی جواب بماند بهتر است. اما از شما انتظار می رفت دست کم مطالب را دقیق تر بخوانید. من عملکرد این رادیو را از منظر مخاطب شناسی نقد کرده ام. وقتی صحبت از مخاطب شناسی می شود، مگر می توان گفت همین که خبر رسانی اش خوب است کافیست؟ وقتی بعضی گوینده های رادیو فردا، آن قدر کم سوادند که بین اسم و فامیل نوسینده ای به نام پروسمه مریمه یک واو میگذارند و از آن "کتابی !!!"به اسم پروسمه و مریمه خلق میکنند، اگر در طول این سالها یک نفر در این در یک رسانه عریض و طویل پیدا نمی شود که افتضاحاتی این چنین پر تعداد را متوجه شود و در رفع آنها بکوشد، اگر تکرار سرسام آور همه چیز در رادیو فردا مخاطب ثابت را فراری می دهد، چرا باید چشمها را بست و از عملکرد این رادیو دفاع کورکورانه کرد؟ فکر می کنم نقد من خیر خواهانه تر از دفاع سست و شتابزده شما با شد. از شما بعید بود!
-- مهدی عبدالله زاده ، Nov 12, 2007من هم با بعضی از انتقادات موافقم.
آقای عبدالله زاده، غلط املایی گرفتن و تهدید کردن و از شما بعید بود جواب نمی شود. این طور تحلیل را و پاسخ را به گمانم مادربزرگ مرحومم هم می توانست انجام دهد.
در یک مقاله علمی آن بند مازوخیسم و یا موارد دیگر همراه با طعنه و تمسخر، تنها می تواند نشان از تلقین نظر شخصی نویسنده در قالب و ظاهر مقاله ای جدی با نام عوام فریب منظر مخاطب شناسی باشد.
جدای از تمام اینها و جدای از تمام معایب و مزایای رادیو فردا که شما به قسم دوم در این نوشتار اشاره ای نکردید. درج این مقاله در زمانه که خود متهم به انواع مشکلات است - در عین موفقیت درخشان در بسیاری از موارد - خالی از اشکال و شایسته نیست. زمانه پیش از زدن جوال دوز به فردا بهتر است سوزنی به خود بزند که رطب خورده منع رطب نکرده باشد.
منتقد بی صواد
-- محمود مانیان ، Nov 12, 2007محمود مانیان
من نمی فهمم، اشتباهاتی از این دست، که اسم نویسنده ای را با یک واو اضافه ، به عتوان یک کتاب ادبی به شنونده معرفی کنند، یک غلط املایی ست؟ میدانید اشتباهاتی این چنین ، که مکررا در این رادیو رخ می دهد، در دراز مدت چه تاثیر گمراه کننده ای دارد؟میدانید چقدر طول می کشد تا اشتباهات فاحشی که مردم، با اعتماد به این رسانه، امر مسلم می پندارند برطرف شود؟ به این میگویید غلط املایی؟ من قائل به هیچگونه تقابل و رویارویی میان رادیو زمانه و رادیو فردا نیستم، اما به نظر می رسد همه معترضین، از این نقد به نوعی زورآزمایی و جبهه گیری تعبیر می کنند. دفاعشان نیز بی پایه، و بدون توجه به مضمون نقد است. دست کم در مقام مقایسه می توان گفت اگر زمانه مثل دیگر رسانه ها دارای ضعف و ایراد است، اما به لحاظ حرفه ای گاف هایی این چنبن ندارد. علاوه بر این، زمانه چون ارزش نقد را می داند و از آن استقبال می کند، در آستانه یک سالگی اش، ده ها سوزن و جوالدوز به خودش زده است جناب آقای مانیان
-- مهدی عبدالله زاده ، Nov 13, 2007آقای عبداللهی، با احترام، اجازه می خواهم عرض کنم که مشکل دقیقا همین جاست. ببینید شما برای نقد نوشته ی من می فرمایید چرا من جواب آقای رضا را نداده ام و اشتباه نوشتاری ایشان را متذکر نشده ام. من روی صحبتم با نوشته ی شماست، که خوشبختانه تایید کردید، « نقد» بوده است. شما هم خوب است در همین باره صحبت بفرمایید. رادیو فردا چه احتیاجی به دفاع من دارد؟ این حقیقت که مخاطب های این رسانه بسیارند، خود دفاعیه ایست بر کار درستش. من هم همانطور که در نوشته ی قبلی گفتم، آرزو می کنم برنامه های فرهنگی و علمی اش هم بهتر و کامل تر شوند. هرگز هم جسارت نکردم بگویم شما چرا اشکالات برنامه های غیر سیاسی این رسانه را مطرح می کنید. حرف من از لحن و ادبیات نوشته ی شما بود. به هر حال به نظر من خیلی خوب است که ما درباره ی هر اختلاف نظری حرف بزنیم و نتیجه بگیریم.
-- mandana zandian ، Nov 13, 2007با آرزوی موفقیت برای شما و رادیو زمانه و
با احترام، ماندانا زندیان
خیلی عذر می خواهم آقای عبدالله زاده، نام خانوادگی شما را اشتباها« عبداللهی» نوشتم.
-- ماندانا زندیان ، Nov 13, 2007با احترام، ماندانا زندیان
این بی توجهی شما و استنباط های سرسری و نادرست شما از یک متن ساده واقعا حیرت انگیز است. بله، کاملا معلوم است که رادیو فردا هیچ احتیاجی به دفاع شما ندارد. من هم چنین چیزی نگفتم. امادر هر حال شما دارید دفاع می کنید.کجای نوشته من این معنی را می دهد که از شما خواستم جواب رضا را بدهید؟ لطفا دوباره بخوانید. اگر درک این جمله ساده برایتان دشوار است- و متوجه نمی شوید که در مقایسه میان شما و رضا ترجیح داده ام نوشته او را بی پاسخ بگذارم و به دیدگاه شما واکنش نشان دهم- پس دیگر چه توقعی از امثال رضا و دیگران می توان داشت؟
این مباحثه در این یکی دو روز دست کم این حسن را برای من داشت که متوجه شوم جایگاه نقد در بین خوانندگان مثلا فرهیخته، هنوز چقدر دون و حقیر است و مفهوم نقد تا چه حد برای این جماعت، نا آشناست.
از این گذشته، ما هنوز یاد نگرفته ایم موقع یک گفتگوی دو طرفه، ابتدا سعی کنیم حرف طرف مقابل را بفهمیم و سپس بر اساس آن حرف ها بحث را پیش ببریم. گوش ما از حرفهای طرف مقابل، با تنبلی و سهل انگاری تمام- به جای پی بردن به روح مطلب- تنها چند کلید واژه می شنود، و در پی آن چشمهایمان را می بندیم تا به بیان تکراری نگاه راکد خودمان بپردازیم و مدام "خود" را تکرار کنیم؛ بی آنکه بخواهیم از مفهوم دو جانبه تاثیر و تاثر در گفتمان سود جوییم، و اگر لازم بدانیم با بهره گیری از فرصت گفتگو برای اصلاح دیدگاههایمان استفاده کنیم.
-- مهدی عبدالله زاده ، Nov 13, 2007سلام.آقای عبدالله زاده به عقیده ی بنده اگر کمی لحن نقدتان را آرام تر می کردید بسیار بهتر بود.نقد جالبی نوشته ایید اما اشکالی که دارد همانا لحن آن است که سایر دوستان را نیز آزرده است.
-- علی ، Nov 13, 2007لحن شما مرا به یاد نوشته های آقای داریوش برادری می اندازد که بسیار تند با مخاطبانشان برخورد می کنند.از ایشان بعید نیست اما شما که کارکشته ی رسانه هستید انتظار می رود با آرامش هرچه تمام تر سخن خود را چنان بگویید که در دل مخاطب بنشیند.به هر ترتیب موفق باشید.
علی-برن
من بعنوان خواننده این متن و شنونده (مدت 4 سال) رادیو فردا . گرچه نقصهای رو برش وارد میدونم (بخوصوص بعد از تغییر مدیریت) این متن رو یک نقد خالص و در جهت اصلاح نمی بینم. حد اقل ادبیاتش این رو بر نمی تابونه.
-- amir ، Nov 14, 2007