تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
نگاهی به نمایشگاه عکس رضا کیانیان

عکس‌های تنهایی آقای بازیگر

سمیه مومنی

رضا کیانیان را در پشت صحنه سریال مختارنامه دیدم. نقش عبدالله بن زبیر را که از برای برادر تازه کشته‌شده‌اش عزادار است، بازی می‌کرد. با همان «جدیت شوخ»‌ی که در بازی دارد و به خنده‌ات می‌اندازد.

با آن بینی که در اتاق گریم به غایت بزرگ و کج و کوله‌اش کرده بودند، چند باری پیش روی جمعیت عزادارن رفت، آمد، گریه و زاری کرد و دست‌هایش را تکان داد که «ای برادر چرا کشته شدی؟!» دیدنی بود و دوست داشتنی.

نمایشگاه «عکس‌های تنهایی»اش را به تازگی در فرهنگسرای نیاوران برگزار کرده است و قرار است بعد از گرفتن سکانس‌های عزاداری سری به خانه بزند، این گریم‌های لعنتی را از چهره و دست‌هایش بشوید و راهی فرهنگسرای نیاوران شود.


نمایشگاه عکس رضا کیانیان

او عصرهای نمایشگاه، با بازدید کننده‌هایش حرف می‌زند. قرار نمایشگاهش همین است. به سوالاتشان جواب می‌دهد و گاهی ایستاده با هم خوش و بش می‌کنند. صندلی برای نشسته خوش و بش کردن وجود ندارد. آدم‌هایی که بیشتر از آنکه «تجسمی‌هایش» را بشناسند، چهره آشنایش را می‌خواهند و برای بازی‌هایش دوستش دارند.

حالا حتما از اینکه بازیگر محبوبشان دارد عکاسی می‌کند، مجسمه‌های چوبی‌اش را نمایش می‌دهد و خلاصه دارد از یک جهت دیگر هم خودش را نشانشان می‌دهد، خوشحالند. خوشحال که...؟ برایشان جالب است.

البته رضا کیانیان تنها سینمایی‌ای نیست که وارد گود هنرهای تجسمی شده است، اولین نفر هم نیست، اما فعلا جزو معدود سینمایی‌هایی‌ست که هنرهای تجسمی را هم تجربه می‌کنند. خیلی خیلی پیشتر، عباس کیارستمی و عکس‌هایش را دیده بودیم، بعدها خیلی‌های دیگر هم آمدند.


این روزها اما فریبرز عرب‌نیا در اکسپوی عکس کارهایش را ارائه داده، آن‌جایی که نیکی کریمی هم چند تایی عکس داده است، لاله اسکندری هم همزمان با کیانیان نمایشگاه عکس‌هایش را برگزار کرده و خلاصه سینمایی‌ها انگار راه ماندگارتر شدن را در هنرهای تجسمی دیده باشند، وارد این حوزه شده‌اند. شاید هم راضی‌ترشان می‌کند یا تنوعی است، هرچه که باشد، حضورشان را باید خیرمقدم گفت.

هنرهای تجسمی بخیل نیست، راه را برای همه‌جور حضوری باز گذاشته است. از هر دری وارد شوید آنقدر گستره‌اش را گسترده است که شما را هم در محدوده خودش جا بدهد و البته خوب هم می‌فهمد که نمی‌تواند از همه انتظار داشته باشد که نقاش باشند یا مجسمه بسازند یا ... راه‌های دیگری هم هست، دوربین را دستت بگیر، راه بیافت و عکس بگیر.

رضا کیانیان با دوربینش در جایی به نام آمریکا، در جنگل‌هایی که در یکی از ایالت‌های آمریکاست، راه رفته، از درخت‌ها و چوب‌هایی که حسشان را دوست داشته عکس گرفته، به خانه بازگشته، عکس‌های دیجیتالی‌اش را روی کامپیوتر ریخته و با فتوشاپ رویشان کار کرده و روی بوم چاپشان کرده است.


نمایشگاه عکس رضا کیانیان (عکس: سیدشهاب‌الدین واجدی، مهر)

تنه درخت‌هایی با رنگ‌های سبز، نارنجی، آبی و ... او هر کاری که خواسته با تنه‌ها کرده است. طوری که گاهی یادت می‌رود این‌ها تنه درختند و بیشتر یک طرح گرافیکی جلوه می‌کنند که هنرمندی نه به سفارش جایی که برای دلش طراحی کرده است.

هنرمند بازیگر ما، در مقدمه نمایشگاهش جملات زیبایی گفت است که خواندنش خالی از لطف نیست. او می‌گوید: «سال ۱۳۳۰ در تهران متولد شدم و بعد در مشهد بزرگ شدم و در مشهد مدرسه رفتم و بعد در تهران دانشكده را تمام كردم. در دانشكده هنرهای زيبا تئاتر خواندم، اما نقاشی و طراحی هم می‌‌كردم، كاريكاتور هم می‌‌كشيدم.


سال‌ها تئاتر كار كردم، سال‌ها هم هست كه سينما كار می‌‌كنم. بازی می‌كنم. طراحی صحنه و لباس هم می‌‌كنم. فيلمنامه هم نوشته‌ام. برای تلويزيون هم بازی می‌‌كنم. توليد هم كرده‌ام. چند سالی نجاری كرده‌ام. منظورم ساختن مبل و صندلی و ميز و قفسه است.

۵ كتاب در مورد بازيگری نوشته‌ام. سال گذشته نمايشگاهی انفرادی از مجسمه‌های چوبی‌ام در خانه هنرمندان ايران داشتم. در سه نمايشگاه گروهی عكس شركت كردم. خوشحال بودم كه عكس‌هايم در كنار عكس‌های عكاسان بزرگ قرار گرفتند و اين مجموعه، اولين نمايشگاه انفرادی عكس‌های من است.

هايده، همسرم، می‌‌گويد: «همان‌طور كه در هنگام بازی روی صحنه يا جلوی دوربين، از نقش آشنايی‌زدايی می‌‌كنی تا تماشاگر با نقش فاصله بگيرد، با چوب‌ها و عكس‌هايت هم همين كار را تكرار می‌‌كنی.

چوب‌ها را طوری به نمايش می‌‌گذاری كه تماشاگر آن‌ها را دوباره ببيند و كشف كند و عكس‌هايت از چيزهای ساده‌ای است كه از فرط روزمرگی ديده نمی‌‌شوند. تو از آن‌ها آشنایی‌زدايی می‌‌كني، ديدنی و قابل دوست داشتن می‌‌شوند.»


نمایشگاه عکس رضا کیانیان (عکس: سیدشهاب‌الدین واجدی، مهر)

من می‌‌گويم همه چيز اين جهان را می‌‌توان دوست داشت. ولی ما در جريان روزمرگی بی‌‌حس می‌شويم و دور و برمان را كمتر می‌‌بينيم و كمتر می‌شنويم.»

او البته در هیچ کجای این متن ادعای عکاس حرفه‌ای بودن نکرده است. نام نمایشگاهش هم (عکس‌های تنهایی) یک جورهایی گواه این مطلب است. عکس های مردی که سال‌هاست جلوی دوربین می‌رود، گریم می‌شود و همه دوستش دارند.

چنین روزی هم برایش فرا رسیده که از جلوی دوربینی در «احمد آباد مستوفی» (محل ضبط سریال مختارنامه) به جایی بسیار دورتر، در فرهنگسرای نیاوران، برای حضور در نمایشگاه عکس‌هایش برود. عکس‌ها به خوبی گویای اسمشان هستند، حس نامشان را القا می‌کنند؛ عکس‌های تنهایی؛ و این همان انتظاری است که از کیانیان می‌رود.

به هرحال شکی نیست که او هنرمند است. هنرمندی که بختش را در بازیگری آزموده و چه موفق هم بوده است. هنرمندی که می‌توانست نقاش باشد، موزیسین باشد، شعر بگوید و یا مجسمه بسازد و او بازیگری را انتخاب کرده است.

هنر باید در خون تو باشد؛ احتمالا از آن جمله‌های تکراری است که هر کتاب هنری را باز کنید از قول یک آدم بزرگ می‌خوانیدش، اما هنر اگر در خون تو باشد و تو اگر هنرمند باشی دیگر رها نمی‌شوی و حالا آقای کیانیان، هنرمند، بختش را در هنرهای تجسمی آزمایش می‌کند و البته خوب هم جواب می‌گیرد.


حالا هم اگر دستی در چوب می‌برد، مجسمه‌هایش را نمایش می‌دهد و عکس‌هایش را بر دیوار می‌آویزد، آن روح هنرمندانه را حتما دارد. چیزی که در بازیگری‌اش دارد. چیزی که خیلی‌ها نه در بازیگری‌شان دارند و نه در بخت‌آزمایی‌های دیگرشان.

اما شاید بهتر است بگوییم رضا کیانیان، بازیگری است که عکاسی می‌کند و دستی در هنرهای تجسمی دارد. شاید باید گفت آقای بازیگر عکس‌هایت را هم دوست داریم، بازی‌هایت را اما بیشتر.

▪ ▪ ▪

نمایشگاه تا بیست و چهارم آذر ماه پذیرایتان خواهد بود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

"آقاي بازيگر" در اصل عنوان کتابي است که ده-دوازده سال پيش در باره بازيگر قديمي تأتر وسينماي ايران،عزت الله انتظامي منتشر شد وبعد از آن اين عنوان احترام آميز و به حق، روي او ماندو به نظر ميرسد که کاربرد آن براي بازيگران ديگر کار چندان شايسته اي نباشد. چيزي که در زبان فارسي کم نداريم عناوين تمجيدآميز است

-- شاهد ، Dec 9, 2008

اتفاقن من دیشب یکی از فیلمهای ایشان را نگاه می کردم ،"باغ فردوس ساعت پنج" .خیلی لذت بردم.

-- سحر ، Dec 9, 2008

salam
ta key namayeshgah bargozar hast

-- zarei ، Dec 10, 2008

کاش در اکسپوی عکس، به هنر عکاسی توجه میشد ؛ نه به اسامی!!

-- کتایون ، Dec 10, 2008

Reza kyanyan tak setare bi foroghe sinemaye iran

-- Saman ، Dec 10, 2008

رفتم و متاسفانه بسیار بد بود. مایشگاه بیشتر حول اسم آقای کیانیان می چرخد تا عکاسی هنری

-- سهیل ، Dec 13, 2008

شما بدون این همه هنرنمایی باز هم محبوب هستین چون شخصیت جذابی دارین.ما خونوادگی عاشق شماییم.

-- شعله ، Jan 14, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)