تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

در مسجد سلیمان از خانه و محله نفت می‌جوشد

کوروش ایران‌نژاد

از رنگ نفت
از بوی گاز
از رنگ و بوی این شقایق‌های وحشی دل نمی‌کنم
از مردم
از محله‌ها
از مردم این محله‌ها دل نمی‌کنم
دست دلم نیست نازنین
این شهر لجن‌زاری است
که نه غرق‌ام می‌کند و نه رهای‌ام می‌سازد

این توصیف «غلام رضوی» شاعر معاصر مسجدسلیمانی در خصوص زادگاه‌اش است. رنگ نفت و بوی گاز توصیف مسجدسلیمان امروز است که پس از یک‌صد سال تولید نفت شرایط زیست محیطی نامناسبی دارد.

مسجدسلیمان در جنوب غربی ایران و در استان خوزستان قرار دارد. نخستین شهر صنعتی ایران که یک‌صد سال پیش با اکتشاف نفت در آن‌، فعالیت‌های این کشور در زمینه صنعت نفت آغاز گردید‌.

هر چند اکتشاف صنعتی نفت، این امکان را فراهم نمود تا بهره‌برداری از این منبع ارزشمند در قرن جدید صورت پذیرد، اما قدمت وجود منابع نفت و گاز در منطقه مسجدسلیمان بسیار کهن‌تر از تاریخ یک‌صدساله اخیر بوده است. قدمتی که پدیده شگفت‌انگیز چشمه‌های خودجوش نفت و گاز در این منطقه، شاهدان هزاران ساله آن محسوب می‌شوند.

در مناطق مختلف دنیا چشمه‌های خودجوش فراوانی وجود دارند. چشمه های آب و آب‌گرم و همچنین آب‌های معدنی گوگرد‌دار اولین مواردی هستند که با شنیدن واژه‌ی «چشمه» در ذهن ما متبادر می‌شوند.


اما جالب است بدانیم در بعضی از مناطق دنیا چشمه‌هایی نیز وجود دارند که به‌صورت خودجوش نفت، گاز و قیر طبیعی از آن‌ها خارج می‌شوند و مسجدسلیمان از گذشته‌های بسیار دور واجد نمونه‌هایی از این چشمه‌ها بوده است.

قدیمی‌ترین گزارش مکتوب از وجود این چشمه‌های شگفت‌انگیز را «هرودت» مورخ شهیر یونان باستان به ما ارایه می‌کند. «هرودوت» که در حدود سال‌های ۴۸۴ تا ۴۲۵ قبل از میلاد زندگی می‌کرد، در گزارش بهره‌برداری ایرانیان از چشمه‌های خودجوش نفت در این منطقه می‌نویسد:

«در ۲۶ مایلی شوش، چاهی وجود دارد که از آن سه ماده تولید می‌شود. قیر‌گونه، نمک و نفت. این مواد به شرح زیر استخراج می‌شوند. ماشین بالا آورنده میله‌ای است که روی یک پایه و مفصل به‌طور افقی متعادل شده است.

به‌جای سطل از یک نیم‌مشک که توسط طناب به یک انتهای میله متصل است استفاده می‌شود. آن‌ها نیم‌مشک را داخل چاه به داخل مایع چاه فرو می‌برند و مایع را از چاه خارج کرده و به داخل مخزنی می‌ریزند.

مایع سپس از این مخزن به مخزن دیگری منتقل می‌شود و سه ماده از هم جدا می‌شوند. نفت بسیار تیره‌رنگ است و بوی آن قوی است.» (تواریخ/ ترجمه وحید مازندرانی/‌۱۳۵۶)

این گزارش اثبات می‌کند که چشمه‌های خودجوش نفت و گاز در منطقه قدمتی دیرینه دارد و در تمامی این دوران چند هزار ساله از آن‌ها استفاده می‌شده است‌.

قرن‌ها بعد، «جورج برنارد رینولدز» کاوشگر نفت و مسوول اجرای قرار داد «دارسی» در ایران، وقتی درمورد این چشمه‌های نفت شنید، دکل حفاری خود را در مسجدسلیمان بر پا نمود تا در نزدیکی یکی از همین چشمه‌ها در دره‌ای مشجر که به دره‌ی خرس‌ها معروف بود، کاوش خود برای نفت را ادامه دهد.

مسجدسلیمان در آن روزگار‌، همچون امروز قشلاق اقوام بختیاری بود و «لهراسب خان» رییس یکی از این طوایف که طبعی شاعرانه داشت به «رینولدز» گفته بود:
«بر زمینی که خون سیاه اژدهای نگهبان گنج‌ها جاری شده، زمین را سوراخ کنید. گنج‌ها بی‌صاحب شده‌اند.» (شرکت شهر/مقاله از بهمن سقایی/۱۳۸۷)


چشمه‌های نفت که کلید دست‌یابی به گنج نفت در مسجدسلیمان بودند در تمامی سال‌های توسعه صنعت در این منطقه همچنان ساری و جاری بودند‌.

در ادامه و با استقرار منازل مسکونی و تأسیسات شهری در این منطقه، همواره همجواری با این چشمه‌ها منع می‌شد. ساخت و ساز در جوار آن‌ها ممنوع بود و از این مناطق تحت عنوان «مناطق ممنوعه» یاد می‌شد.

«ویتا سکویل وست» که در ۱۹۲۷ میلادی (۱۹ سال پس از استقرار صنعت نفت در منطقه) از مسجدسلیمان بازدید نموده است، در گزارش خود از این منطقه نفتی از نقطه‌هایی یاد می‌کند که تصاعد گاز و نفت طبیعی در آن‌ها وجود داشته است. او می‌نویسد:

«بوی سنگین گاز همه جا و همه چیز را فرا گرفته بود. در نقاطی مشخص از جاده‌ها موانعی ساخته بودند که در آنجا کبریت‌ها را جمع می‌کردند و پس از گذشتن از آن منطقه آن‌ها را پس می‌دادند.» (سفر به سرزمین بختیاری /ترجمه شفق سعد/۱۳۸۰)

آری در تمامی سال‌های رونق فعالیت صنعت نفت در ایران تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷، مناطق همجوار با چشمه‌های نفت و گاز همواره محدود و محصور بودند و ساخت و ساز در اطراف این چشمه‌ها ممنوع بود.

اما با بروز انقلاب و حال و هوای آن دوران، مردم این مجال را یافتند تا در جاهای مختلف شهر به هر شکل و اسلوبی که خود می‌پسندیدند به ساخت خانه پرداخته و زمین‌هایی را تصرف کنند‌.

بدین سان ممنوعیت نقاط ممنوعه از میان رفت و در مدت کوتاهی منازلی مسکونی در نزدیک‌ترین نقاط ممکن به چشمه‌های خودجوش نفت و گاز و حتی کارخانجات، چاه‌ها و تاسیسات نفتی سر از خاک درآوردند.

مردم در ساخت خانه‌های جدید از یک نکته غافل بودند و آن خطرات بهداشتی همجواری با چشمه‌های نفت و گاز بود.

«غلامعلی ورناصری» یکی از کسانی است که آن سال‌ها در چنین مناطقی خانه ساخته بود، خاطرات آن روزها را به یاد می‌آورد:

«سال ۱۳۵۸ بعد از مد‌ت‌ها اجاره‌نشینی در پشت برج به همراه برادر مرحوم‌ام این خانه را شبانه در محله دره خرسون ساختیم. آن موقع حراست شرکت نفت زیاد سرکشی نمی‌کرد و ما هم شبانه کار می‌کردیم و در طول دو شب یک حیاط با یک خانه ساختیم.

بعد از چند سال هم برای گرفتن سند آن اقدام کردیم. آن موقع بوی نفت و گاز این‌قدر زیاد نبود و البته اگر هم بود ما چاره‌ای نداشتیم چون از بی‌خانه بودن خسته شده بودیم‌.»

به مرور زمان انتشار گاز و نفت در مناطق مختلف باعث مشکلات فراوان گردید. به‌حدی که امروز یکی از مشکلات حاد منطقه مسجدسلیمان مساله آلودگی هوا و بیماری‌های تنفسی ناشی از آن است.

مهسا نیک‌بین، کارشناس محیط زیست در خوزستان در این خصوص معتقد است:

«گاز هیدروژن سولفوره یکی از مرگ‌آور‌ترین گازهای همراه نفت است که از چشمه‌های خود‌جوش نفت در این منطقه متصاعد می‌شود و یک‌بار تنفس عمیق آن برای مرگ یک موجود زنده کفایت می‌کند.

اگر ساکنان منازل همجوار با این چشمه‌ها در اتاق‌های در بسته باشند، بدون شک در صورت نشت گاز به داخل اتاق و گاز گرفتگی تمامی موجودات زنده داخل آن اتاق دچار مسمومیت و مرگ خواهند شد.»


اما چاره چیست؟

جابه‌جایی منازل مسکونی از نقاط آلوده به مناطق امن راهکاری است که دولت ایران برای حل این مشکل اندیشیده و اجرای آن را به عهده شرکت نفت و شهرداری مسجدسلیمان و با نظارت فرمانداری این شهر گذارده است‌؛ اما مانند هر پروژه اجرایی دیگری این نمونه نیز در اجرا با مشکلاتی همراه بوده است.

ساکنان مناطق آلوده از کم بودن قیمت خرید خانه‌های خود توسط دولت گلایه دارند و علاوه بر آن مجریان پروژه را به عدم رعایت مساوات و پارتی‌بازی در این زمینه متهم می‌کنند.

از سوی مقابل مجریان طرح‌، قیمت‌های اعلام‌شده را بر ‌اساس کار کارشناسی و دقیق می‌دانند و ساکنان مناطق آلوده را به زیاده‌خواهی و عدم همکاری در اجرای پروژه متهم می‌کنند که اجازه نمی‌دهند مراحل اجرایی پروژه در برنامه زمان‌بندی پیش‌بینی شده به اجرا برسد.

در فاز اول این طرح، منازل مسکونی موجود در دو محله مسکونی از شهر که در معرض آلودگی بیشتر قرار دارند در اولویت جابه‌جایی قرار دارند.

منطقه اول، منازل مسکونی محله موسوم به «کوی نفت‌خیز» با نام قدیمی «دره خرسون» در گویش محلی (دره خرس‌ها‌) هستند که در جوار چاه شماره یک مسجدسلیمان قرار دارند و تا‌کنون حدود ۵۰ درصد منازل این محله خریداری و ساکنان به مناطق دیگر شهر انتقال داده شده‌اند‌.

منطقه دوم، محله‌ای است موسوم به سی‌برنچ که نام خود را از واژه «C.BRANCH» به یادگار دارد که یکی از تقسیمات شرکت نفت در منطقه بوده است‌. در این محله نیز همجواری خانه‌های مسکونی با چشمه‌های نفت مشکلات فراوانی را به همراه داشته است.


راهکار کوتاه‌مدت شرکت نفت در این محله، جمع‌آوری نفت جاری‌شده در مخازن تعبیه شده و انتقال آن است‌. اما بوی گاز موجود در محله غیر ‌قابل کنترل است. در صبح‌های زمستان و کلاً ساعات و روزهای سرد سال که هوا در سطح زمین فشرده‌تر است، بوی شدید گاز بسیار آزار‌دهنده است.

اما ساکنان محله برای چانه‌زنی با مجریان طرح خرید منازل‌، هم‌نشینی با چشمه‌های مرگ را تحمل می‌کنند.

از چند سال پیش زمزمه‌هایی مبنی بر طرح انتقال شهر به منطقه همجوار با نام پیشنهادی «شهر جدید پارسوماش» در رسانه‌ها و جلسات اداری شهرستان مطرح و انجام آن تا نصب تابلویی در منطقه بین مسجدسلیمان و بخش به تازگی شهر شده‌ی همجوار این شهر موسوم به لالی نیز پیش رفت اما اجرای آن در هاله‌ای از ابهام باقی مانده و اخیراً نیز شایعاتی مبنی بر عدم اجرای آن به گوش می‌رسد.

جابه‌جایی یک شهر به صورت کامل، امری است که حتی اگر ضرورت هم داشته باشد در عمل بسیار بعید و غیرممکن می‌نماید؛ زیرا اجتماع شهری آن هم در نمونه خاصی همچون مسجدسلیمان با تعلقات خاطر قوی نوستالژیک ساکنان و اهالی آن‌، به راحتی قابل اجرا نیست.

به نظر می‌رسد اجرای صحیح و سریع جابه‌جایی منازل مسکونی از چند منطقه آلوده فعلی مسجدسلیمان به نقاطی از این شهر که در معرض آلودگی کمتری هستند، راهکار اجرایی مناسبی در این زمینه باشد.

هر چند اگر حریم ساخت و ساز در چنین مناطقی طی ۳۰ ساله گذشته رعایت شده و در کنار آن به ایجاد فضای سبز شهری نیز توجه بیشتری می‌شد، امروز چشمه‌های نفت مسجدسلیمان بوی مرگ را در محله‌های مسکونی همجوارشان در این شهر منتشر نمی‌کردند.

چشمه‌های خودجوشی که روزی باعث رونق پارسوماش باستانی و روشن بودن آتشکده این شهر پارسی بوده و بعدها کلید گنج نفت را به کاوشگران نفت نشان دادند تا اولین شهر صنعتی ایران را پایه‌گذاری کنند، امروز به مشکل زیست محیطی خطرناک این شهر تبدیل شده و نیاز به اقدامی کارشناسی و سریع برای نجات جان مردمان این شهر دارد.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
مسجد سلیمان در آستانه صدسالگی اکتشاف نفت
مسجد سلیمانی‌ها به مسجد سلیمان کمک کنند
صدسالگی نفت و مسجدسلیمان
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

از گزارش جامع تان در مورد اولین شهر نفتی ایران بسیار سپاسگزارم
موفق و پیروز باشید

-- مهرداد زمانپور ، Sep 9, 2008

شهر من

ای سرزمین من
ای شهر قامت شکسته
ای هر سنگت نشان خونبار یک شیشة عمر
هنگام که کوه هایت آب میشوند و سنگلاشه هایت حصار
من در حیاط تودرتو و کج و معوج دلم
میزبان خورشید سوزان تو خواهم شد.

ای زادگاه من
ای شهر سوخته دل
ای شهر معماری خون
ای شهرفرنگ
هنگام که بر زمین تپه ماهوریت
خانه ها از سرشامی تا نوک بامی سبز میشوند
من خستگی هایم را
در زمین ناهموار تو
خاک خواهم کرد.

ای موطن من
هنگام که تو از کوچ یاران غمگینی
هنگام که داس تنهایی
خوشه های عشقت را درو میکند
من در کنار تو خواهم ماند
و آوازهایت را سر خواهم داد.

ای شهر من
ای هزارتوی تاریخ
ای مأمن اشیای کهنه
پر از سرود تنهایی و پوشیده از غبار راز
از صندوق های قدیمی دربسته ات
هنوز بوی کشته های دور و نزدیک میآید.

هنگام که شاهان شاخدار
کاسه های مسی مالامال خون تو را میبرند
هنگام که بر نرمی علفت
چرخ کالسکة زرینشان میگذرد
هنگام که با چتر پوسیده ای بدست
باران تو را انکار میکنند
هنگام که اشباح موهومشان
از پس انبوهی جنگل
"فرجام نیک تو را تهدید میکنند"
برای گشودن هزاربیشة بن بست تو
من آخرین آوای مردگانت خواهم شد.


-- سیاوش پرند ، Sep 9, 2008

نفت در ازای آزادی!

بلی: نفت را بدهیم به این بیگانگانگی که برایش همه جور پلشتی و کار اهریمنی می کنند بلکه آنگاه ایران و ایرانی را آسوده بگذارند!

-- bnob ، Sep 10, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)