تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
ماه رمضان در اندونزی

اسلامی که برای آن‌ها محترم است

ساغر رفیعی

اندونزی با بیش از ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت، که بیش از ۹۰ درصدشان را مسلمانان تشکیل می‌دهند، بزرگ‌ترین کشور مسلمان دنیاست. ماه رمضان دراینجا با آنچه ما از ماه رمضان در یک کشور مسلمان می‌شناسیم بسیار متفاوت است.

قضیه کمی شبیه به مساله حجاب زنان مسلمان اندونزیایی است. زنان مسلمان این کشور اجباری در داشتن حجاب ندارند. آن‌ها می‌توانند در عین این‌که نماز می‌خوانند و در ماه رمضان روزه‌دار هستند، بی‌حجاب باشند و کسی هم برای این بی‌حجابی بازخواست‌شان نکند.

مسلمانان اندونزی همپایه مسلمانان بسیاری از کشورهای دنیا، از جمله ایران، در واکنش به کاریکاتورهای دانمارکی و مسایلی از این دست، اعتراضات جدی داشتند.

اما اسلام در اندونزی برای مردم، بسیار شخصی‌تر از آن چیزی است که در ایران وجود دارد. در ماه رمضان این کشور آزادید که روزه بگیرید یا این‌که در یک رستوران، حتی خیابانی، نهارتان را بخورید و در کنارش یک بطری بینتنگ (آبجوی اندونزیایی) بنوشید.

نفْس وجود یک آبجوی ملی، که در بزرگ‌ترین کشور مسلمان دنیا تولید می‌شود، جای بحث بسیاری دارد.


عکس:daylife

باید خیلی برای‌تان غم‌انگیز باشد که صاحب یک آژانس فروش بلیط هواپیما، در یکی از شهرهای کوچک اندونزی، در حالی‌ که با تعجب درباره اسلام در کشور شما حرف می‌زند، بگوید در کشور او دموکراسی حاکم است و هر کسی می‌تواند در ایمان‌ش آزاد باشد.

بگوید در کشور او موسی به کیش خود است و عیسی به کیش خود، و شما در حالی که گمان می‌کنید دارید ۲۵۰۰ سال تمدن را روی دوش‌تان از این کشور به کشوری دیگر حمل می‌کنید تنها عکس‌العمل‌تان لبخند بی‌رنگی است که بر لب‌های‌تان می‌نشیند.

مردم اندونزی با همه مشکلات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی‌شان می‌توانند خیلی راحت جلوی شما دم از دموکراسی مذهبی بزنند.

اندونزی کشور ثروتمندی نیست و جز در شهرهای بزرگ‌اش هیچ نشانه آشکاری از مدرنیته را نمی‌توانید ببینید. اما مردم اینجا به نسبت تعریفی که ما در کشور ثروتمند و نیمه‌مدرن ایران از اسلام داریم، تعریف مدرن‌تری دارند.

شاید به دلیل همین آزادی انتخاب است که معمولاً مسلمانان این کشور به شکلی کاملاً شخصی، برای این ماه احترام قائلند و کمتر آن‌ها را در طول روز در رستوران‌ها و کافه‌ها در حال خوردن و نوشیدن می‌بینید.

یانا، دختر ۲۶ ساله‌ای که یک مغازه فروش مشروبات الکلی در جزیره لامبوک در بخش انتهایی اندونزی دارد، می‌گوید روزها به احترام ماه رمضان مغازه‌اش را می‌بندد و کاسبی‌اش را تعطیل می‌کند. خودش روزه‌دار است و حجابی بر سر ندارد.

اما شما به‌عنوان یک توریست غیر‌مسلمان که از روزه چیزی نمی‌داند و به عمرش پیش نیامده که به انتخاب خودش و برای رضای خدا، روزی را به گرسنگی و تشنگی سر کند، ماه رمضان را در اندونزی احساس نمی‌کنید.


عکس: پایگاه خبری فرارو

کافه‌ها و رستوران‌ها در تمام طول روز باز هستند و شمای توریست که تعطیلات‌تان را اینجا می‌گذرانید، هیچ محدودیت و ممنوعیتی در خوردن ندارید. می‌توانید در هر موقعی از روز وارد رستورانی شوید که صاحب مسلمان روزه‌دارش، با رویی گشاده و لبخندی به پهنای صورت از شما سفارش می گیرد.

کافه‌بارها در تمام طول شب باز هستند و هر زمانی می‌توانید از مشروب‌تان لذت ببرید. کسی به شما به‌عنوان مزاحمی که دارد اسلام‌شان را به خطر می‌اندازد نگاه نمی‌کند.

مردم اینجا در اسلام‌شان هیچ نوع سخت‌گیری ندارند. آن‌ها می‌دانند که در زمان روزه‌داری‌شان نمی‌توانند رابطه جنسی داشته باشند، بخورند و بیاشامند، اما می‌دانند این حق شماست که بخورید و بیاشامید و در کشور مسلمان آن‌ها فضای شخصی خودتان را داشته باشید.

این نوع رفتار به دلیل فرهنگی نیست که آموخته باشند یا احیاناً پول توریست را بخواهند. آن‌ها تعریف دیگری از اسلام نمی‌شناسند. معتقد نیستند که توریست با هر تفکر و مذهبی که دارد به محض ورود به کشورشان باید همه‌جوره خودش را با مذهب و فرهنگ آن‌ها وفق بدهید.

این مساله در رفتار آن‌ها مشهود است و احتمالاً از این‌که بشنوند در کشور شما، مسلمان و غیر‌مسلمان باید در مکان‌های عمومی از خوردن و آشامیدن بپرهیزند تعجب می‌کنند.

حتی از این‌که زنان غیر‌مسلمان ایرانی و خارجی‌هایی که به ایران سفر می‌کنند باید حجاب بر سر بگذارند هم تعجب می‌کنند.

این تعجب‌شان به دلیل ذهن بسیار مترقی و پیشرفته‌شان نیست. آن‌ها اسلام آزادتری دارند. آزادتر از آنچه ما داریم.

در جاوا قضیه اندکی متفاوت است. جاوا مسلمانانی از فرقه‌های مختلف اسلام دارد. اگر‌چه مردم سوماترا چیزی به نام سنی و شیعه ندارند، اما در جاوا همیشه بر سر این مساله دعواها و اختلافاتی به وجود می آید. با این حال اینجا هیچ نگرانی برای غیر‌مسلمان‌ها وجود ندارد.

در سال ۲۰۰۳ و یک‌بار دیگر در سال ۲۰۰۵ دو انفجار در روزهای رمضان در جزیره بالی که توریستی‌ترین بخش اندونزی است اتفاق افتاد. مسلمانان افراطی دو کافه‌بار را که مملو از توریست‌ بود منفجر کردند و خیلی‌ها کشته شدند.


مسلمانان اندونزی بعد از نماز جمعه، (عکس:Iran news)

با این حال بالی همچنان انتخاب اول توریست‌هاست. اگر‌چه تعداد زیادی از آن‌ها ترجیح می‌دهند در این ماه از بالی دور باشند، اما همچنان بسیاری از توریست‌ها تعطیلات طولانی‌مدت‌شان را در بالی می‌گذرانند.

آن‌ها معتقدند که این اتفاق دیگر تکرار نمی‌شود، حتی اگر قرار باشد باز هم بالی، شاهد چنین اتفاق بدی باشد، آن‌ها اهمیتی نمی‌دهند. خیلی از توریست‌های غربی، بالی را عاشقانه دوست دارند.

آن‌ها چند ماهی از سال‌شان را در این جزیره ارزان و زیبا می‌گذرانند. هرچند تلاش‌شان این است که در ایام رمضان در دیار خودشان باشند اما بالی همچنان از توریست‌ها پر و خالی می‌شود و خیلی‌ها به‌رغم تذکر و تاکیدی که در کتاب‌های راهنمای سفر به اندونزی‌شان، درباره این انفجارها داده شده است، بی‌اهمیت به همه چیز، از روزهای تعطیلی‌شان لذت می‌برند.

صدای خواندن قرآن و اذانی که روزی پنج بار، در همه مساجد شهرهای مختلف اندونزی به گوش می‌رسد، بیشتر از آن‌که برای توریست‌های غیر‌مسلمان عجیب و یا آزار‌دهنده باشد، جالب توجه است.

اگر‌چه صدای خواندن قرآن و دعاهای مخصوص رمضان، ساعت‌ها از بلندگوهای مساجد به گوش می‌رسد، اما نبودن هیچ محدودیت و ممنوعیتی برای توریست‌ها فضای خوبی را ایجاد کرده است.

آن‌ها سعی در تکرار کردن این کلمات عربی دارند و بسیار کنجکاوند معنی کلماتی مانند اکبر را که بارها شنیده‌اند بدانند.

برخلاف ایران که وسواس دارند حتماً از کسانی که صاحب صدای خوبی هستند برای خواندن قرآن یا اذان دعوت کنند، در اندونزی نفس این عمل است که اهمیت دارد.

اغلب موذن‌ها و قاریان قرآن که صدای‌شان از بلندگوهای مساجد پخش می‌شود صدای خوبی ندارند و این مساله گاهی آزار‌دهنده می‌شود، به‌ویژه که بنا به عادت و اعتقادشان، از ساعتی پیش از اذان تا دقایق بسیاری بعد از آن صدای گاهی خش‌دار بلندگوها، در تمام شهر به گوش می‌رسد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

توجه نویسنده محترم و خوانندگان را به چگونه مسلمان شدن ایرانی ها و مردم اندونزی و مالزی جلب میکنم.
ایرانی ها را با تیغ مسلمان کردند یعنی در طول 200 سال اول حمله اعراب از کشته ها پشته ساختند و ایرانی را موجود درجه دو و غیر مسلمان را همچون برده دانستند. نشانه اش هزاران زردشتی که برای حفظ دینشان به هندوستان گریختند و امروز پارسیان هند را تشکیل میدهند که گروهی قابل احترام هستند.
اسلام از طریق تجار و بازرگانان عرب و غیر عرب مسلمان به شرق اسیا رسید. مسلمانانی که به انجا مهاجرت یا مسافرت کردند مردم محلی را تحت تاثر قرار دادند. هیچ کس با شمشیر مردم شرق اسیا را مسلمان نکرد. شخصا علت عمده تفاوت نسخه اسلام ایرانی با شرق اسیایی را در این موضوع میدانم. البته نادیده گرفتن عوامل فرهنگی - محیطی و اجتماعی هم جایز نیست. تساهل و نرم خویی مردم شرق اسیا نسبت به ایرانی و عرب نکته ای چندان پوشیده نیست.

-- ali ، Sep 9, 2008

کمی اصلاح می کنم نظر علی آقا رو، اسلام از طریق یکی از تجار پارسی به شرق آسیا رفت. افسوس که اسمش یادم نمی آد.

-- بدون نام ، Sep 9, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)