تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با بهرام دبیری، نقاش:

روابط غیرحرفه‌ای در فروش آثار هنری

سمیه مومنی

موفقیت هنرمندان ایرانی‌ در خرید و فروش آثار هنری‌شان، بعد از حراج‌های دبی، گالری‌دارها و موسسات دولتی و غیر دولتی مرتبط با هنر را به برگزاری اکسپوها و حراج‌های داخلی ترغیب کرده است.

هفت گالری مهم و معتبر تهران، در اقدامی هماهنگ با تشکیل گروه هفت نگاه، اکسپوی خود را در دو‌ سه سال اخیر برگزار کرده و تا حد بسیاری هم موفق عمل کرده‌اند. انجمن نقاشان هم با برگزاری نمایشگاه فروش مستقلی‌ در کاخ سعدآباد تهران، مجموعه‌ای از آثار بسیاری از نقاشان عضو این انجمن را در معرض نمایش و فروش قرارداد. وزارت ارشاد اسلامی هم در صدد برگزاری نمایشگاه دیگری برای فروش آثارهنری هنرمندان ایرانی است.

فروش آثار هنری در ایران، بسیار نوپاست و انتظار برگزاری کامل و بی‌ایراد، انتظار به جایی نیست. اما تجرب‌های پیشین و نه چندان موفق چند سال گذشته، باید برای برگزارکنندگان فعلی این حراج‌ها راهگشا باشد.

یکی از مهم‌ترین ایراداتی که بر اکسپوی اول، که توسط وزارت ارشاد برگزار شد‌ وارد است، عدم تعهد خریداران به پرداخت کامل و به موقع قیمت توافق شده بود. ایرادی که متاسفانه هنوز به‌طور کامل برطرف نشده و در حراج‌های اخیر هم برخی از هنرمندان از آن گله‌مندند.

اما به هر حال هر اتفاقی که در جهت رونق هنرهای تجسمی و به ویژه اقتصاد هنر ایران بیفتد، حتماً اتفاق مفیدی است.

‌بعد از حراج‌های دبی و فروش بالای آثارهنرمندان ایرانی در آن حراج‌ها، با وجود تمام نکات مثبت ماجرا، آسیب‌هایی هم به همراه دارد که برای در امان ماندن از آن‌ها باید برنامه‌ریزی‌هایی انجام داد و ضرورت‌هایی را در نظر گرفت. در این‌باره با بهرام دبیری، هنرمند سرشناس ایرانی، گفت و گو کرده‌ام که در پی می‌آید.


بهرام دبیری، نقاش

درباره حراج‌های داخلی که توسط نگارخانه‌ها، گالری‌دارها، وزارت ارشاد و انجمن‌ها برگزار می‌شود و پدیده تازه‌ای دراقتصاد هنر ایران به نظر می‌رسد، صحبت کنیم. معتقدید تا چه اندازه در این حراج‌ها موفق بوده‌ایم؟

یک چیز مهم در هر گفت و گویی از این دست این است که همواره مراقب باشیم و بدانیم که قیمت‌گذاری‌ها تعیین‌کننده ارزش اثر هنری نیستند. با وقوف کامل به این مساله، باید بدانیم بازار فروشی که در دنیای غرب وجود داشته است، سابقه بسیار طولانی دارد.

این اواخر با تلاش‌هایی که شده، کارهای ایرانی هم وارد این بازار شده و با قیمت‌های خوبی هم به فروش می‌رسد؛ اگر چه در مواردی این قیمت‌ها هنوز هم به نظر من کم است.

اما همین که چنین فرصتی برای هنرمندان ایرانی ایجاد شده، جای امیدواری دارد. به هر حال سرمایه‌هایی در دست سرمایه‌داران وجود دارد که می‌توانند در هر بازار و بورسی وارد شوند‌ که ممکن است آسیب‌هایی برای سرمایه‌های‌شان داشته باشد.

اما وقتی وارد بازار خرید و فروش آثار هنری می‌شوند، مسلماً ضرر نخواهند داشت. باز هم تاکید می‌کنم که همه این‌ها با آگاهی به همان نکته اولی است که اشاره کردم.

بعد از حراج‌های دبی، در ایران هم بخشی از صاحبان سرمایه به این موضوع توجه نشان داده و می‌دهند و به اثر هنری به عنوان چیزی که می‌شود روی آن سرمایه‌گذاری کرد، نگاه می‌کنند. اثر هنری در حال حاضر صاحب قیمت است و این را صاحبان سرمایه می‌دانند.

همان‌طور که گفتید بعد از انعکاس اخبار حراج‌های دبی در داخل، اکسپوهای مختلفی در داخل کشور برگزار شد. خود گالری‌ها جمع شدند و دارند کار می‌کنند. نسبتاً هم موفق و خوب بوده‌اند. هنوز به نسبت بازارهای جهانی خیلی سطح پایین است، اما می‌توان گفت خوب است.

در نمایشگاه‌های اخیر انجمن نقاشان در خانه هنرمندان، نسبتاً فروش خوبی بود. اگر‌چه در اشل فروش‌هایی که در خارج از ایران اتفاق می‌افتد، چیزی نبود. مثلاً پنجاه تا کار را سیصد و پنجاه میلیون تومان فروختند، که در مقایسه با فروش آثار هنری ایرانی در حراج‌های خارجی رقمی به حساب نمی‌آید.

این میان ماجراهایی به‌وجود می‌آید که قصه را به سمت خوبی هدایت نمی‌کند. مثل این‌که موسسه‌ای اثری را از گالری هفت نگاه می‌خرد و حالا بعد از گذشت پنج ماه زنگ می‌زنند که ما تخفیف می‌خواهیم. این پست‌ترین نوع معامله کردن است. شما اگر تخفیف می‌خواهید باید روز اول این را بگویید نه الان و بعد از بردن کار و تمام شدن نمایشگاه.

سه چهار سال پیش هم بانک صنایع ومعادن، مبالغی از کار هنرمندان را خریداری کرد، اما در واقع فقط جلوی فروش آن‌ها را گرفت و هشت ماه بعد اعلام کرد که من این کارها را نمی‌خواهم.

من فکر می‌کردم تجربه چند سال گذشته، باعث شده که در حراجی‌های جدید، گالری‌دارها حواس‌شان را جمع کنند و از تکرار این اتفاق جلوگیری کنند. با یکی از اعضا هفت نگاه که حرف می‌زدم تاکید داشت که ما با اطمینان از این‌که خریدارها پول را می‌دهند کار را تحویل می‌دهیم.

نه، چنین اتفاقی نیفتاده است. خانم گلستان که سخنگوی هفت نگاه هستند، با من تماس گرفتند که از مرکز هنرهای تجسمی که خریدار کار من بوده، تماسی داشته‌اند که ما تخفیف می‌خواهیم.

این‌جا کار وارد قصه جدیدی می‌شود که هیچ جای دنیا اتفاق نمی‌افتد. این‌که موسسه ای یا شخصی بیاید کاری را بخرد، نگه دارد و بی‌آن‌که چیزی بپردازد، بعد از هفت ماه یا کارها را پس بدهد یا بگوید تخفیف بدهید. این عجیب‌ترین و پست‌ترین نوع معامله است. این‌جا دیگر بحث هنر مطرح نیست. در معامله ‌قانون ثابتی ‌وجود دارد و این شکل معامله کردن، واقعاً پست است.

ما این مشکلات را داریم و خدا می‌داند که چه کسی باید این رفتارهای عجیب و غریب را علاج کند. اما سوال من این است آیا این رفتار را در خریدهای دیگری هم می‌کنند یا فقط درباره آثار هنری آن‌قدر آسان می‌گیرند و بی‌اهمیت هستند؟

این ایراد به انجمن نقاشان و هفت نگاه هم بر می‌گردد که از خریداران درخواست چیزی برای اطمینان از دریافت پول‌شان نمی‌کنند. یعنی همان اتفاقی که در اکسپوی اول افتاد.

همان‌طور که اشاره کردید حراج‌های خارج از کشور این امکان را به‌وجود آورده که امروز هنرمند یا گالری‌دارها بتواند به این شکل حرف بزنند، که اگر این کار را می‌خواهی، بیست وچهار ساعت فرصت داری که پول را بپردازی.

الان این اتفاق افتاده که هنرمند اسیر خریدار بداخلاق یا ناآگاه نباشد. به هر حال هنرمند نیازمند است که کارهایش را بفروشد. تا پیش از این هنرمندان و گالری‌دارها مجبور بودند، این تاخیرها را تحمل کنند. الان با این رونقی که پیش آمده هنرمندان می‌توانند، از موضع بهتری با خریداران حرف بزنند.

همان‌طور که شما گفتید می‌توان به آن‌ها گفت که تا این زمان فرصت داری که پول این کارها را بپردازی، تا ما مطمئن باشیم این کار را خریده‌ای و نه این‌که شش ماه بعد بخواهی کارها را پس بیاوری و بگویی نمی‌خواهم.
این اتفاق مهمی است که انجمن و خود هنرمندان بتوانند این رفتار مقتدرانه را با مشتری‌های‌شان داشته باشند. این حداقل نتیجه‌ای است که باید از این فروش‌های خارج از کشور به‌دست بیاوریم.

بحث دیگر قضیه هیجاناتی است که هنرمندان تحت تاثیر آن قرار می‌گیرند و من منظورم دقیقاً هنرمندان جوانی است که هنوز شخصیت کاری و هنری‌شان شکل نگرفته است و می‌توانند به راحتی تحت تاثیر کاری قرار بگیرند که بهتر فروش می‌رود و به آن سمت گرایش پیدا کنند. شاید این اکسپوهای داخل با توجه به قیمت نه چندان بالایی هم که کارها دارند، برای هنرمندان جوان این فرصت را ایجاد کند که بتوانند در حراج‌های داخل کارشان را به فروش برسانند و از این آسیب تا حد زیادی در امان بدانند.

برای شروع باید به‌طور کلی بدانیم که هنرمند واقعی به سلیقه احدی جز خودش فکر نمی‌کند و هیچ حراجی نمی‌تواند کار او را تحت تاثیر قرار دهد. ارزش کار هنری به فروش و ایجاد بازار کردن نیست. اصولاً در هیچ‌جای دنیا نیست. همین امروز هم که این بازارها در جهان وجود دارد هنرمند واقعی نمی‌آید بر اساس سلیقه مشتری‌ که نمی‌داند کیست، کار و شیوه‌اش را عوض کند.

هنرمند جز به خودش، به هیچ سلیقه‌ای توجه ندارد. او دارد یک فرهنگ، تاریخ و هویت ملی فراهم می‌کند. در نتیجه همه این گفت و گو ها در نزد هنرمند واقعی، امور بسیار سطح پایینی هستند که برایش هیچ اهمیتی ندارند.

در نتیجه کسانی را که نگاه می‌کنند در دبی کدام کار فروخته می‌شود تا همان کار را بکنند، باید کنار گذاشت. البته یکی دوسال بعد خودشان ناخودآگاه کنار گذاشته می‌شوند. این‌ها در تاریخ کشور ما باقی نخواهند ماند.

اما این حرف شما هم درست است. اگر گالری‌ها بتوانند بازار داخلی را سامان بدهند، حالا نه در سطح جهانی، چون هنوز جامعه ما آمادگی این‌گونه پرداخت‌ها را نداشته و هنوز درکی از آن ندارد؛ اما اگر این کار انجام شود، می‌تواند سطحی از زندگی هنرمندان جوان را تامین کند، تا این‌ها بتوانند کار خودشان را بکنند.

ببینید، هرکسی می‌تواند هر قیمتی روی کارش بگذارد و هر کسی هم می‌تواند آن کار را بخرد یا نخرد، اما هیچ کدام‌شان کاری به واقعیت خلق اثر هنری ندارد. ‌طبیعی است. تعداد زیادی نقاش جوان در حال کار کردنند که در نهایت در این غربال تاریخی، تنها عده کمی باقی می‌مانند‌ که نامشان و کارشان حفظ می‌شود.

آن‌ها اعتنایی به این بازار ندارند. می‌توانند وارد این بازار شوند و کارشان هم خوب فروخته شود؛ اما این تاثیری در کارشان ندارد. مساله مهم این است که بدانیم جهانی بودن فقط زمانی معنا دارد و دوام دارد که یک اثر هنری بتواند در تاریخ و فرهنگ خودش معنا پیدا کند.

جهان، جایی بیرون از این‌جایی که هستیم نیست و جهان ما همین جاست. تصور گمراه‌کننده‌ای است که هنرمندان ما فکر کنند اگر در دبی یا مثل آن مطرح شوند، جهانی خواهند شد. بی‌آن‌که آن اثر‌ در جامعه خودشان حتی در نزد فرهیختگان و هنر‌دوستان و هنرشناسان ایران معنا داشته باشد. اول باید یک معنایی در این‌جا فراهم شود تا بتواند در مقیاس جهانی‌اش هم صاحب معنا شود.

انجمن نقاشان دارد جداگانه اکسپوهایش را برگزار می‌کند، هفت نگاه و وزارت ارشاد هم کدام به‌طور جداگانه دارند این کار را می‌کنند. با تایید این‌که نکته مثبتی است که ارگان‌ها و مجموعه‌های مختلف با سلایق و سیاست‌گذاری های ‌متنوع دارند این کار را می‌کنند، اما از طرف دیگر شاید هماهنگ بودن این‌ها با همدیگر شاید بتواند یک بازوی حقوقی باشد برایشان. به این معنا که اگر اتفاقاتی از این دست درباره پرداخت‌ها پیش آمد، بتوانند اقدام حقوقی انجام دهند.

من نمی‌دانم کدام بهتر است. ضمن این‌که نمی‌دانم این پیشنهاد چقدر شدنی است. در ایران جمع شدن چهار نفر با همدیگر کار را به آشوب می‌کشاند. ای بسا که راه ممکن همین است که هر کس برای خودش تلاش‌هایش را بکند. هر اکسپویی ‌که بتواند مدیریت، برنامه‌ریزی و رفتار بهتری داشته باشد، مسلماً دوام بیشتری خواهد داشت و موفق‌تر خواهد بود.

برای همین مایوسم که آن‌چه می‌گویی در ایران شدنی باشد. نمونه‌اش اکسپوهایی که موزه برگزار کرد و موفق نبودند. قیمت‌ها نادرست بود، رفتارها، خریدارها و همه چیز به هم ریخته و بی‌معنا و گاهی توهین‌آمیز بود. این است که باید هر کدام از این گروه‌ها کارهای خودشان را بکنند و بر اساس منطق خودشان اشل‌ها و فرم های مختلفی را ارائه بدهند.

برای حل این نا‌به‌سامانی‌ها باید مثل هر جای دیگری در جهان، وقتی خریداری کاری را می‌خواهد، همان‌جا با او قراردادی نوشته شود که این اطمینان حاصل شود. باید نظام این شکلی به‌وجود بیاید.

ضمن این‌که در همه جای دنیا این شکلی است که وقتی هنرمندی می‌خواهد با گالری‌داری نمایشگاهش را برگزار کند، قراردادی وجود دارد که در آن نحوه فروش و پرداخت‌ها و زمان‌بندی‌ها معلوم می‌شود. الان این را هم حتی نداریم و همه چیز دوستانه و در یک محاوره و گفت و گو انجام می‌شود.

خوشبختانه تا به حال ندیده‌ام که با گالری‌ها مشکلی پیش آمده باشد، اما بر اساس ضرورت‌ها، امروز گالری‌دارها و انجمن‌ها باید این ساماندهی را در روابطشان انجام دهند.

Share/Save/Bookmark

در همین زمینه:
«در دبی گالری می‌سازند و ما فقط فحش می‌دهیم»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)