خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > قباد شیوا: باید با اعمالنظرهای ارشاد کنار آمد | |||
قباد شیوا: باید با اعمالنظرهای ارشاد کنار آمدسمیه مومنیشاید کمتر از ده سال از عمر انجمنهای هنری در ایران میگذرد. انجمن های نقاشی، مجسمهسازی و... البته انجمن گرافیک، عمر بیشتری دارد. به رغم همه محدودیتهایی که در حال حاضر در فعالیتهای این انجمن ها وجود دارد، اما بیتردید وجودشان از نبودنشان بهتر است. همین فعالیت محدود هم میتواند برای هنرمندان ایرانی، که هیچگاه جایگاه واقعیشان را صاحب نشدهاند و کسی برای مشکلاتشان دل نسوزانده؛ جای امیدواری داشته باشد. این در حالیست که آنها هیچگاه امیدی به ارگانهای دولتی نمیتونستهاند داشته باشند و انجمنی هم که بتوانند دلشان را به آن خوش کنند، نبوده است. اما مانند بسیاری از اتفاقات خوشایند دوره ۸ ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی، تلاش برای تشکیل انجمنها هم اتفاق بسیار مبارکی بود که پیش آمد. بسیاری از رشتههای هنری، از این فرصت بهترین استفاده را بردند و در حال حاضر هم با وجود همه مشکلات و محدودیتها به فعایت شکسته بسته شان ادامه میدهند. اما آنچه بعد از یک دوره فعایت ده ساله انجمنها، ضروری به نظر میرسد، بازنگری در این فعالیتها و برنامهریزیهاست. کاری که برای ارگانهای دولتی و حتی انجمنهای غیر دولتی ایران، چندان معمول نیست و ضرورتی برای انجامش احساس نکردهاند. در اینباره با قباد شیوا، هنرمند گرافیست ایرانی که سالهای بسیاری است در این حوزه فعالیت میکند، شاگردان بسیاری داشته و در دانشکدههای هنری تدریس کرده است؛ گفت و گو کردم. همانطور که میدانید، انجمنهای هنری در ایران عمر چندانی ندارند. این مساله درباره انجمن گرافیک کمی متفاوت است. در باره انجمن هنرمندان گرافیست ایران و نحوه تشکیل آن صحبت کنید. انجمنها در دو دسته قابل بررسیاند. یک گروه، انجمنهایی هستند که زیر نظر وزارت ارشاد تاسیس شدهاند و کار میکنند، اصطلاحاً به اینها انجمنهای هنری گفته میشود. این گروه اصولاً همه فعالیتهایشان هم زیر نظر وزرات ارشاد انجام میشود. یعنی برای برنامههایشان باید هماهنگیهایی را با این وزارت خانه داشته باشند و بودجهشان از آنجا تامین میشود. اگر قرار بر برگزاری نمایشگاه یا دوسالانهای هم باشد، باز با نظارت و هماهنگی وزارت ارشاد خواهد بود.
اما گروه دیگر، انجمنهایی هستند که زیر نظر وزارت کار، تشکیل شده و فعایت میکنند. این انجمنها، عموماً صنفی هستند. انجمن گرافیک ایران هم یک انجمن صنفی است، که حدود ده سالی از آغاز فعالیتش میگذرد. درباره ضرورت وجود انجمنها، باید به انسجامی که اینها با خود به همراه میآورند اشاره میکنم. زمانی بود که هر گرافیستی در جایی برای خود مشغول به کار بود. هیچکس با دیگری ارتباطی نداشت. اگر قرار بر گرفتن کاری بود یا برگزاری نمایشگاهی یا حضور در مسابقهای باید خودش به تنهایی اقدام میکرد. با تشکیل انجمن گرافیک و عضویت بسیاری از گرافیستها در آن، وضعیت به سمت و سوی بهتری رفت. حالا اعضا انجمن از این طریق با هم ارتباط دارند و یک جور انسجام تشکیلاتی اینها را به هم وصل کرده است. اطلاعرسانیهایی که از این طریق میشود به بسیاری از آنها کمک کرده که بتوانند در نمایشگاههای بینالمللی شرکت کنند، برای برگزای نمایشگاههایشان تسهیلاتی در اختیارشان گذاشته میشود و برای سفارش کار گرفتن هم، کار برایشان آسانتر شده است. همه اینها نتیجه انسجام تشکیلاتی است که با تاسیس انجمن صورت گرفته است. در واقع باید گفت انجمن کار را برای گرافیستها سادهتر کرده است. یکی از فعالیتهای انجمنها، برگزاری دوسالانه است، با توجه به اینکه انجمن گرافیک زیر نظر وزارت کار است، اعمالنظر های وزارت ارشاد چقدر میتواند فعالیتهای انجمن را محدود کند؟ الان ارشاد به ما و انجمن نقاشان، مکانی را اختصاص داده است که دفتر انجمن آنجاست. اگر این مکان را بخواهد خود انجمن اجاره کند، توانش را ندارد. همینطور در برگزاری دوسالانهها و بعضی از فعالیتهای انجمن کمک مالی میکند. این همکاری باید وجود داشته باشد. چون انجمن، به این کمکهای مالی نیاز دارد. اما این محدودیتها گاهی اوقات بیشتر از چیزی است که شما به آن همکاری میگویید. مثلاً در برگزاری دوسالانه ها که میتواند مهمترین کار انجمنها هم باشد، وزارت ارشاد دخالتهای خودش را دارد. با این محدودیتها چه باید کرد؟ بله، محدودیت بالاخره وجود دارد. درمورد دوسالانهها هم، حتماً انجمنها به دلیل تخصصی بودنشان در برگزاری دوسالانهها بسیار موفقترند. معتقدم اصولاً باید برگزاری دوسالانهها را به انجمنها بسپرند. الان معاونت هنری وزارت ارشاد هزینه برگزاری دوسالانهها را میپردازد، اما برگزارکننده خود انجمن است. دستکم درباره دوسالانه گرافیک به این شکل است. البته مسلماً وقتی وزرات ارشاد هزینه را میپردازد، یک سری اعمال نظرهایی هم میکند که خب اجتنابناپذیر است. این میشود همان چیزی که شما به آن دخالت میگویید. اما چارهای وجود ندارد. وقتی انجمنها از لحاظ مالی آنچنان که باید، تامین نیستند، باید هزینههای برگزاری نمایشگاهها و دوسالانه ها و برنامههایی از این دست را از جایی مثل وزارت ارشاد بگیرند. بر اساس قانون است که وزارت ارشاد اعمال نظر هم میکند. علاوه بر قضیه اعمالنظر های خارجی در فعالیتهای انجمن، مشکل دیگر خود انجمنها هستند. بعد از گذشت ده سال از عمر انجمن گرافیک، آیا هیچ بازنگری درست و حسابی در برنامهها و فعالیتهای انجمن انجام شده است؟ یکجور خانه تکانی منظورم است. بله، البته باید این اتفاق بیفتد. من معتقدم که باید تلاشمان را برای تبدیل انجمن گرافیک به سندیکای گرافیک آغاز کنیم. این پیشنهاد را به هیات مدیره انجمن دادهام. انجمن اگر چه از لحاظ اجرایی تا حد زیادی توانمند شده است، اما هنوز بازوی حقوقی ندارد. هنوز بسیاری از امور مربوط به اعضا را که بار حقوقی دارند نمی تواند آنطور که باید، پیگیری کند. با تبدیل شدن انجمن به سندیکا، چه تغییر مثبتی ممکن است اتفاق بیفتد؟ مثلاً این امکان برای آن بهوجود میآید که بر فعالیت گرافیستها نظارت داشته باشد. ببینید، در حال حاضر تعداد زیادی گرافیست وجود دارد که بدون داشتن تحصیلات دارند کار میکنند و نه تنها کیفیت کار را پایین آوردهاند، بلکه برای بسیاری از دانش آموختگان گرافیک فرصت کار را از بین بردهاند. اگر سندیکایی وجود داشته باشد میتوانند قانونا مثلاً به یک چاپخانه دار اجازه ندهد که از یک دانشجوی گرافیک استفاده کند و کارهایش را بدون آنکه مجوزش را داشته باشد به او بسپرد. باید هر کس کار خودش را انجام بدهد. گرافیستها و شرکتهای گرافیکی باید به فعالیت تخصصی خودشان بپردازند و چاپخانهدارها هم کار خودشان را انجام بدهند. الان انجمن توان اینگونه نظارتها را ندارد، چون قانوناً اجازه انجامش را ندارد. اما وقتی تبدیل به سندیکا شود، بسیاری از این کارها امکان انجام پیدا میکنند. این برای گرافیک مملکت ما هم مهم است. اینکه هر کسی با هر توانایی نباید کار گرافیکی انجام بدهد، این سطح گرافیک و کیفیت کارهای گرافیکی را پایین میآورد. البته تشکیل این سندیکا یک پروسه چند ساله میخواهد که باید از طریق وزارت کار پیگیری شود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اظهار نظر ارشاد بگویید نه دخالت ارشاد! این طور نیست استاد؟
-- مهران نصیرتاش ، Aug 18, 2008اين مي توانست يك مصاحبه ماندگار و تاثير گذار باشد ولي ظاهرا خانم مومني وقتي ديده نمي تواند برداشت خود را در مصاحبه دنبال كند يعني ماجراي "اعمالنظرهای ارشاد" . مصاحبه را نا تمام رها كرده است ، هيچ نتيجه خاصي از اين گفتگو نميتوان گرفت و كانون صحبتهاي آقاي شيوا به مشكلات موجود در امور حقوقي طراحان گرافيك ايران اشاره دارد كه از معضلات موجود در بازار طراحان گرافيك است، در حاليكه تيتر با عنوان "باید با اعمالنظرهای ارشاد کنار آمد" قصد دارد رنگي انتقادي ، سياسي به سخنان ايشان بدهد، كه به هيچ وجه چنين نيست.
-- بابك نظري ، Aug 18, 2008سخن آخر اينكه راديو زمانه بهتر است در مباحث تخصصي برخوردي در خور آن ها داشته باشد تا جنجال آفريني هاي ژورناليستي، كه نشان از ابتلاي راديو زمانه به درد "يكسويه نگري" دارد.
چناب آقای شیوا
-- abbas ، Aug 18, 2008در سالهای نخستین ایجاد انجمن، طراحان گرافیک متقاضی عضویت ملزم بودند۲۰ فقره از نمونه کارهای گرافیک طراحی شده واقعی خود (سفارشات مشتریان) را که با یکی از روشهای چاپ تولید شده بود را به عنوان بخشی از مدارک الزامی جهت عضویت ارایه نمایند اما اخیرا شاهد آن بوده ایم که متقاضیان عضویت با ارایه یک سی دی از آثار خود که صرفا همه آنها تجربه شخصی طراح است به عضویت انجمن پذیرفته میشوند. ضمن احترام به تمامی طراحان و آثار آنان، متاسفانه چنین رفتاری در چهارچوب یک انجمن حرفه ای عاقبتی جز وابستگی و ناتوانی در دستیابی به اهداف حرفه ای نخواهد داشت. در پی عضویت چنین طراحانی شاهد برگزاری بینالها و مسابقات پوستر و گرافیک در زمینه های مختلف (غالبا من درآوردی) هستیم لازم به ذکر است که چنین آثاری قبل از ظهور بر روی دیوار گالریها جایی دیگری دیده نشده اند و جالب آنکه برندگان این جشنواره ها برای تدریس به دانشکده های مختلف دعوت میشوند و در در دوره های بعدی بینالها و مسابقات به داوری و ژوژمان دعوت میشوند. البته این اتفاقات آماتوری در همه جای دنیا بخصوص در جهان سوم (مکزیک، هند، کشورهای عربی ....) رایچ است اما یک انجمن صنفی نباید از رفتارهای آماتورها که بیشتر مواقع مقطعی و گذراست متاثر باشد چه رسد که تحت سلطه جویندگان نام و بروکراسی و فساد ناشی از آن باشد.
من با نظر عباس موافقم نمونه اش نمایشگاه هندوانه به شرط چاقو است.
-- mohsen ، Aug 19, 2008چيز عجيبي نيست كه برخي دوستاني كه در زمانه مي نويسند به نظر خوانندگان خود اهميت ندهند، سالهاست كه عدم پاسخگو بودن در جامعه ما نهادينه شده ، نوشتهها و مصاحبههاي خانم مؤمني ضمن اينكه جاي خالي مباحث هنري و بخصوص هنرهاي تجسمي را در زمانه پر ميكند ولي به دقت بيشتري نياز دارند، در گفتگو با استاد ارجمند آقاي اطميناني، تيتر "هنر مفهومي يا كانسپچوال" انتظار سنگيني را ذهن مخاطب ايجاد مي كند در حاليكه با يك گفتگوي كوتاه و خودماني برخورد ميكنيم اميد كه به مرور كارهاي ايشان جديتر و دقيقتر شود.
-- بابك نظري ، Aug 19, 2008اما در مورد گفته عباس و محسن عزيز بايد بگويم ظاهرا گفتگو را كامل نخواندهاند و آقاي شيوا بر اين نكته كه انجمن با تبديل شدن به سنديكا مي تواند جلوي آماتورها بايستاد و برخورد قانوني كند تاكيد كردهاند و بايد بگويم اتفاقا عضويت در انجمن سخت تر هم شده آن سي دي آثار كه مي گوييد بايست حتما از كارهاي چاپ شده داراي امضاء طراح تهيه و ارائه شود و در مرحله داوري اصل كار چاپي ارائه شود و علاوه بر آن سابقه كار مفيد و تاييديه 3 نفر از اعضا نيز لازم است ، مشكل به نظر ميرسد هر آماتوري از اين فيلتر عبور كند.
آقای بابک نظری مرسی از اینکه یادداشت من به آقای شیوا را خواندی، با خواندن دوباره آن متوجه میشوی کسی با کارهای تفننی یا ... آماتورها مخالف نیست نکته اینجاست که یک انجمنی صنفی حرفهای وقتی از معیارهای حرفهای دور شد و هویتی اینگونه یافت بازگشتنش و تثبیت مجددش سخت است. بهتر میبود انجمن به استحکام پایههای خود پرداخته حریم خود را حفظ میکرد. این اتفاق (دور شدن از مانیفست) حتی در مورد موسسات تجاری به سختی قابل بازگشت و بازسازی (Revitalising) است.
-- بدون نام ، Aug 21, 2008مدارک موجود از انتشارات انجمن گواه مدعای شما نیست با مراجعه به آنان و قضاوت بی طرفانه متوجه میشوید گروهی چه کودکانه چشم بر آینده بسته و با نامی چنین بزرگ و شریف بازی میکنند. سکوت ما نافی قوه نقد ما نیست. بلکه آثار گرافیک خود بیانگر احوال خویشتن هستند و بر خلاف ما ماندگار.