تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

تلفن همراه: تحقق یک رویا

جهان ولیان‌پور

به نظر می‌رسد که تغییر رفتار و مناسبات انسان‌ها به‌ دنبال اختراعات و اکتشافات دوران‌ساز پدیده جدیدی نیست. کشف آتش و اختراع چرخ و برق و تلگراف و تلفن و دیجیتال و کارت‌های جدید (بانکی) هرکدام با فراهم ‌کردن امکان استفاده از فن‌آوری‌های هرچه بیشتر و جدیدتر، در زمان خود ارزش‌ها و هنجار‌های بشر را تغییر دادند.

اما با سریعتر شدن و به‌خصوص خانگی و شخصی ‌شدن وسایل ارتباطی راه دور (ای‌سی‌تی) مانند اینترنت، ایمیل و تلفن همراه، این تغییرات سریعتر و گسترده‌تر شدند.

به‌عنوان مثال تا پیش از اختراع تلفن همراه، انسان برای محل فعالیت‌های فکری و عملی خود فقط «مکان‌های بسته» مانند خانه، مدرسه یا دفتر کار را می‌شناخت. اما تلفن همراه تبدیل یک «ناکجاآباد» یه یک دفتر کار مدرن را ممکن کرد و افزایش مشاغل بازاریابی و تاسیس شرکت‌های یک‌نفره نیاز به تلفن همراه را بیش از پیش افزایش داد.

زمانی که تلفن همراه وارد بازار شد، اختلاف درآمد هنوز مهمترین فاکتوری بود که تفاوت در حجم استفاده از آن و سایر وسایل ارتباطی مدرن توسط گروه‌های مختلف مردم را توضیح می‌داد.

آن موقع به نظر می‌رسید که عصر اطلاعات سبب تولید نابرابری‌های جدید نشود و خود را به بازسازی نابرابری‌های قدیمی محدود کند. اما گران بودن اینترنت و تلفن‌همراه در آن موقع استفاده از آن‌ها را دشوارتر از دورنمایی می‌کرد که در‌ این فرضیه‌ها پیش‌بینی می‌شد.

از عوامل دیگری که استفاده از وسایل جدید ارتباطی را محدود می‌کرد یا بالعکس گسترش می‌داد، میزان هوش و موقعیت اجتماعی فرد بود. ارتباطات اجتماعی فرد یا محفل اجتماعی که فرد به آن تعلق داشت، مثلاً اتاق‌های چت یا شبکه‌های ایمیلی نیز از عواملی بود که استفاده از این‌گونه وسایل را خارج از پیامد‌های مالی آن، تشویق می‌کرد و هنوز می‌کند.

گرچه طبیعی است که مهارت و دانش فردی به انسان کمک می‌کند تا بر پیچیدگی فن‌آوری‌های جدید غالب شود و آن‌ها را بطور موثرتر مورد استفاده قرار دهد اما جالب‌نظر است که به‌جز در موارد محدودی، برای استفاده از وسایل ارتباطی راه دور، دیگر به دانش خاصی نیاز نیست و تقریباً تمام افراد با بهره هوشی متوسط که پیش‌از‌ این قادر بخواندن کتاب و روزنامه بودند، حالا می‌توانند از کامپیوتر، اینترنت و تلفن‌همراه نیز استفاده کنند.

‌خلاصه با ارزان شدن قیمت و آسان‌ شدن کاربرد این وسایل و گسترش نیاز به آن‌ها، نابرابری‌ در حجم استفاده در میان گروه‌های وسیعی از مردم بسرعت ناپدید شد. این تغییرات ظرف زمانی کوتاه تلفن همراه و اینترنت را از پدیده‌‌هایی «لوکس» به ابزار «کار» تبدیل کرده است.

یکی از مدرن‌ترین استفاده‌های تلفن همراه در هلند، تعقیب و دستگیری جیب‌برهای خیابانی است. افراد یک محله که تلفن همراه دارند، داوطلبانه به شبکه اس‌ام‌اس پلیس وصل هستند.

پلیس مشخصات سارق فراری را به افراد شبکه اس‌ام‌اس می‌کند و هرکس سارق را شناسایی کند محل او را اطلاع می‌دهد. این شیوه هنوز در مرحله آزمایشی است ولی تا به‌حال نتایج خوبی داده است و انتظار می‌رود که در سرتاسر هلند از آن استفاده شود.


اولین تلفنی که من به‌خاطر دارم که کمی جنبه شخصی داشت، خطی بود که شرکت نفت به لین (به معنی ردیف، ردیفی متشکل از ۵ خانه کارگری) ‌ما داده بود. دستگاه تلفن در خانه سر لین قرار داشت چون ساکن خانه کمی ارشدتر از یک کارگر عادی بود (این پست چکر نام داشت و برای گرفتن آن، یک کارگر می‌بایست حداقل ۶ کلاس سواد داشته باشد)‌.

اما ما چهار خانواده دیگر هم اجازه استفاده از تلفن را داشتیم. در کنار آن، تلفن باشگاه کارگران هم مورد استفاده ما بود. با این تلفن‌ها می‌شد فقط داخل شهر زنگ زد. اما با کمک مرکز، اگر لطف می‌کردند، می‌شد با شهرهای نفتی اطراف هم تماس گرفت.

این تلفن‌ها ارتباطات میان اعضای فامیل و شبکه دوستان و آشنایان را به‌حد قابل توجهی افزایش داد. بعدها شبکه تلفن عمومی شهری و تلفن خانگی آمد که با آن‌ها می‌شد به سایر شهرستان‌ها، البته اگه خط راه‌می‌داد، تلفن کرد.

وابسته‌بودن استفاده از تلفن‌های کابلی به یک مکان مشخص و انبوه کابل‌های زیرزمینی‌، بشر را به‌فکر اختراع وسیله‌ای انداخت که با آن مانند «فرشته‌ها» ارتباط برقرار کند.

در واقع رادیو و بی‌سیم، تا آنجا که به انتقال صدا از طریق امواج مربوط می‌شود، نسل پیشین تلفن‌های همراه بشمار می‌آیند که پس از تلفن‌های کابلی اختراع شدند. ابتدای قرن بیستم تلفن جایگزین تلگراف شد. همزمان پیشرفت‌هایی در زمینه رادیوگرافی حاصل شده بود.

این موضوع بشر را به فکر انداخت هر دو فن‌آوری را ترکیب کند و مکالمه تلفنی بی‌سیم را ممکن سازد. حاصل این تلاش‌ها شد رادیو!

اما در آن موقع کسی فکر نمی‌کرد که رادیو کارکردی پیدا کند که آنرا از هدف اولیه اختراعش، یعنی اجرای مکالمه مستقیم، بسیار مهم‌تر کند: بنگاه خبرپراکنی.

گرچه شرکت‌ها و افراد مختلف تجهیزات رادیویی می‌خریدند، اما استفاده عمومی از آن‌ها به‌دلیل محدودیت پخش امواج هنوز ممکن نبود. رادیو وسیله ارتباطی یک‌طرفه بود و استفاده از بیسیم فقط در اختیار ارتش و پلیس بود. درست مانند عصر تلگراف، زمان زیادی طول نکشید که در میان بازار و مردم تقاضا برای یک وسیله جدید ‌ارتباطی ایجاد شد.

دانیل نوبل دانشمند شرکت موتورولا در سال ۱۹۴۳ اولین رادیوی ترانسیستوری (قابل حمل) اف‌ام را ساخت که هم گیرنده بود و هم فرستنده، که به واکی‌تاکی مشهور شد. در زمان جنگ دوم جهانی اهمیت این دستگاه کوچک بیش از پیش روشن شد.


اگر به نحوه فرم‌گیری و استفاده اجتماعی از تلگراف، تلفن، رادیو و تلویزیون نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که حدود ۱۹۲۰ دو تغییر دوران‌ساز در نحوه تلقی از وسایل‌ارتباطی راه‌دور صورت گرفت.

اول، این تلقی که وسایل ارتباطی راه‌دور فقط برای انجام یک مکالمه مستقیم اداری و دولتی است، تغییر کرد. تا پیش از آن تلقی از کارکرد تلفن بر تلگراف و تلقی از کارکرد رادیو بر تلفن استوار بود. اما در اواخز همین سال، خصوصیت خبرپراکنی رادیو و بعدتر تلویزیون محور اساسی تغییرات و پیشرفت‌های بعدی آن‌ها قرار گرفت.

همچنین این نظر پا گرفت که وسایل ارتباطی راه‌دور نه فقط برای مکالمه مستقیم بلکه می‌توانند ابزاری برای سودآوری از طریق اطلاع‌رسانی همزمان به تعداد معینی از افراد باشند.‌

دوم، این خواست مخترع یا خریدار اختراع در نگهداری حق کنترل بر اختراع خود و تعیین آینده آن، منجر به پذیرفتن این شد که هرکسی «حق» ارتباط از طریق رسانه‌ها را دارد. در واقع شرکت‌هایی مانند مورس و بل، همگانی‌شدن تلگراف و تلفن را رقم زدند. اما تحولات بعدی این پدیده بدون پیامد منفی نبود.

شرکت‌های بزرگی مانند جنرال‌الکتریک و وستینگ‌هوس که از پول و ابزار تحقیقاتی فراوانی برخوردار بودند، توانستند نسبت به آن مخترع - خریدار اولیه در سطحی بسیار وسیع‌تر توسعه و تکامل وسایل رسانه‌ای را در اختیار بگیرند.

آن‌ها همچنین توان بیشتری برای تبلیغ کالاهای خود و لابی‌کردن با دولت‌ها برای رواج امر حیاتی استاندارد کردن، را داشتند. این انتقال قدرت از مخترع - خریدار به شرکت‌های بزرگ در زمان اختراع رادیو و پدیدار شدن خصوصیت خبرپراکنی آن به معنای پایان ارتباط «آزاد» صرف‌نظر از نوع رسانه آن بود.

چند دهه بعد، دو تحول بالا با تحول سومی همراه شد: تغییر طراحی داخلی رسانه. این تغییر گرچه مبنای فنی داشت اما بدون شک در نحوه چگونه اندیشیدن انسان در باره رسانه‌ها و مفهوم ارتباط در زمان‌های بعدی خود تأثیرات مهمی را گذاشت.

اختراع ترانسیستور در سال ۱۹۴۷ و آغاز دوران الکترونیک، فرا رسیدن عصر مینیاتورها را خبر داد و انقلابی در پیشرفت و توسعه وسایل ارتباطی راه دور پدید آورد. به علت ارزان بودن و فراوان بودن ماده اولیه ترانزیستور، امکان استفاده انبوه از آن ممکن شد.

همچنین دستگاه‌ها، متناسب با توان بشر در جای‌دادن هرچه بیشتر ترانزیستور در یک سانتیمتر مربع، کوچکتر، قدرتمندتر و مفصل‌تر شدند.

اما تازه در سال ۶۰ بود که فن‌آوری ایجاد یک شبکه تلفن همراه فراهم گردید و در سال ۱۹۶۹ ساخت اولین تلفن همراه را فراهم کرد. تا پیش از آن یک مکالمه‌ تلفنی واقعی به کمک یک ابزار بی‌سیم امکان نداشت. برای صحبت‌کردن، فرد می‌بایست دکمه‌ای را فشار دهد و برای شنیدن آن‌را رها کند.

اولین تلفن همراه در سال ۱۹۷۳ توسط دانشمندی به‌نام کوپر، شاغل در شرکت موتورولا، مورد استفاده قرار گرفت و کسی که به او زنگ زده بود، ژول انگل، رقیبش از شرکت بل‌لابوراتوریومس بود!

ولی تقریباً در سال ۱۹۸۵ بود که تلفن همراه در آمریکا به‌طور کامل وارد بازار شد و جنبه تجارتی گرفت. این تقریباً همزمان است با موج اول پناهندگی و مهاجرت ایرانیان (چپ) پس از انقلاب.


در اروپا، برای دریافت امواج هنوز از شبکه‌های مختلف استفاده می‌شد و این گسترش و همگانی کردن استفاده از تلفن همراه را مانع می‌شد. در سال ۱۹۹۰ نسل جدیدتر تلفن همراه، گلوبال فور موبیل کامیونیکیشن (جی‌اس‌ام) وارد بازار شد. و این تاریخی است که موج دوم پناهندگان (چپ) ایرانی به اروپا سرازیر شد (من در سال ۹۱ پناهنده شدم).

در این دوره انسان موفق شد‌ برای ارتباط فعال، وسیله‌ای بی‌سیم در اختیار داشته باشد‌، یعنی بر خلاف شکل ارتباط منفعلانه رادیو و تلویزیون، توانست هم گیرنده باشد و هم فرستنده.

این ویژگی، تلفن همراه را یک وسیله ارتباطی منحصربه‌فرد ‌کرد که موقعیت شخص را، صرف‌نظر از مکان حضورش، در شبکه ارتباطی خود محفوظ می‌دارد و به انسان احساس نزدیکی با تمام ارتباطاتش را می‌دهد: «هر کجای دنیا که با تلفن همراهم هستم، تو و بقیه دوستان نیز حضور دارید»

این آرمان با اهدافی مطابقت دارد که رسانه‌های قبلی نیز سعی می‌کردند به‌دست آورند، یعنی بودن در مکانی که فرد جسماً حضور ندارد، یعنی در جریان وقایع قرار گرفتن و آن‌ها را به اطلاع دیگران رساندن و از جزییات همه چیز اطلاع یافتن.

فلسفه پشت قضیه این است: با آگاهی از وقایعی که در جاهای دیگر اتفاق می‌افتد و پیدا‌کردن شناخت و درک بهتر از همدیگر، دنیا بهتر خواهد شد. این آرمان را که زندگی با کمک تلفن همراه، صورتی کاملاً رویایی به خود خواهد گرفت، در تبلیغات شرکت‌های تلفن نیز می‌توان مشاهده کرد: فرد می‌تواند قرارهای اداری‌اش را بین راه تغییر دهد، برای اتوموبیل خراب شده‌اش مکانیک خبر کند یا موقع سفر از وقایع فامیلی مطلع شود.

همه چیز هم سرآخر به خوبی و خوشی طی می‌شود و این پایان خوش با هویدا‌شدن لبخند بزرگی روی صورت فرد به بیننده منتقل می‌شود. در تمام این تبلیغات تاکید شدیدی می‌شود که اگر فرد در دسترس باشد، تمام مشکلات با یک بشکن حل می‌شوند و روابط بیش از پیش شکوفا می‌شوند.

نشان‌دادن یک استفاده‌کننده راضی، بدون شک یکی از قدیمی‌ترین ترفندهای دنیای تبلیغات است. اما تاکید افراطی بر اینکه تلفن همراه همه مشکلات را حل می‌کند، آن را گوهر تابناک و مقدس «ارتباطات» اعلام می‌کند.

این شرکت‌ها از حساسیت‌های ما آگاهی دارند و با زرنگی سعی می‌کنند به ما بقبولانند که تلفن همراه، ارتباطات‌مان را همانجوری که ما همیشه آرزو می‌کردیم، شکل می‌دهند.

اما واقعیت این است که همه رسانه‌ها از تلگراف و رادیو و تلفن گرفته تا تلویزیون، هرکدام فقط به بخشی از رویاهایی که وعده داده شده بودند، جامه عمل پوشاندند. همین آگاهی باعث شد که علم درجا نزند و تمام مزایای این رسانه‌ها را در تلفن همراه که باید آن را جدیدترین «ابررسانه» نامید، جمع کند.

تاریخ تکمیل ابزارهای ارتباطی مدرن، نشان می‌دهد که تکامل این رسانه‌ها در طول عمر نه چندان طولانی‌شان تابع سه فاکتور بوده است: ارزش ارتباطی و اطلاع‌رسانی آن‌ها، شرکت‌های قدرتمندی که قوانین و نحوه استفاده از این رسانه‌ها را تعیین می‌کنند و تقاضاهایی که برای هرچه کوچکتر‌کردن حجم این رسانه‌ها و مرتبط کردنشان با هم در یک شبکه می‌شوند.

به همین خاطر تلفن همراهی که ما اکنون می‌شناسیم فراتر از ابزاری راحت برای تلفن کردن و تلفن شدن است. جمع‌شدن کارکردهای متفاوت ابزارهای ارتباطی جداگانه پیشین در این رسانه، آن را به یک دستگاه اطلاع‌رسانی چندجانبه تبدیل کرده است: «تلفن همراه، یک تدبیرگر شخصی قابل اعتماد است، ابزاری حیاتی برای تنظیم مسایل اقتصادی، شغلی و اوغات فراغت که نقش‌های متفاوتی را در زندگی بازی می‌کند. تکیه‌گاهی مطمئن، راهنمایی دیجیتال و وسیله‌ای هستی‌بخش که کنترل شخصی بر زندگی را ممکن می‌کند و آن را علنی‌تر می‌سازد» (نوکیا ۲۰۰۰).

جالب‌نظر است که واژه تلفن رفته‌رفته جای خود را به واژه تدبیرگر (چاره‌اندیش) می‌دهد تا بگوید که تلفن همراه در کنار انجام مکالمات همچون یک منشی دیجیتال نیز می‌تواند خدمت ‌کند.


تلفن همراه بازآفرینی جنبه‌های مختلف ابزارهای ارتباطی پیشین را در فشرده‌ترین شکل خود ممکن کرده است: ارسال متن (فاکس)، پخش موزیک (رادیو، گرامافون و سی‌دی‌پلیر)، پرداخت‌های کوچک (کارت بانک)، بازی‌های کامپیوتری (پلی‌استیشن)، ظبط و پخش صدا (ظبط‌صوت)، عکس‌گرفتن (دوربین عکاسی) و برقراری ارتباط با اینترنت (مودم).

وقتی که ما به نحوه کاربرد تلفن همراه نگاه می‌کنیم، به نظر می‌رسد که یکی از رویاهای دیرینه ما به واقعیت نزدیک شده است: به شیوه فرشته‌ها با هم ارتباط برقرار کردن! یعنی اینکه هرکس هر کجا که هست، در هر لحظه‌ای بتواند به دیگری منتقل کند که چه فکر می‌کند. در عصر تلفن همراه، این رویا پیشرفت‌های آینده را رقم می‌زند.

حمله تروریستی به مرکز تجارت جهانی در نیویورک در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ گستردگی حضور چندرسانه‌ای‌ها و سهم تلفن همراه در آن را نشان داد. افراد حاضر در هواپیما (قبل از حمله) و ‌برج‌ها (بعد از حمله) از تلفن‌های همراهشان استفاده کردند تا خداحافظی کنند یا به پلیس اطلاع دهند که چه اتفاقی افتاده است.

کسانی هم که در آن لحظه به تلویزیون یا اینترنت دسترسی نداشتند، توانستند با تلفن‌های همراه‌شان تصاویر وقایع را دریافت کنند.

داستان آن دختر انگلیسی هم معروف است که در سواحل اندونزی دچار شکستگی قایق شد و با تلفن همراه به دوستش در انگلیس یک اس‌ام‌اس فرستاد، دوستش به گارد ساحلی انگلیس اطلاع داد و آن‌ هم به نوبه خود توانست با یک گروه نجات استرالیایی ارتباط برقرار کند و این گروه سرانجام موفق شد مقامات اندونزیایی را در جریان بگذارد و آن‌ها هم به کمک دختر انگلیسی آمدند و او را نجات دادند.

خلاصه زمانی که می‌خواهیم به کسی دسترسی پیدا کنیم، دیدن یک شماره‌تلفن همراه بیشترین امید دست‌یافتن به شخص مزبور را می‌دهد.

واقیت این است مرز میان عرصه خصوصی و عرصه عمومی ابدی نیست و با زمان و تغییرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، تجاری تبلیغی و فن‌آورانه تغییر می‌کند. از زمان انقلاب صنعتی تا عصر سوپرچیپ‌ها فرهنگ و شیوه رفتار ما یک پوسته کامل انداخته است.

اگر تا همین چند وقت پیش قادر بودیم آدرس و شماره تلفن خود را از افرادی مخفی کنیم، حالا به آسانی توسط ماشین‌های جستجوگر در اخیار آن‌ها قرار می‌گیرند. دوست‌یابی و آشنایی از طریق اینترنت هم که رایج‌تر از اشکال سنتی شده است.

مسلماً وسایل ارتباطی رقبایی جدی برای اشکال سنتی ارتباط هستند. اما شخصاً فکر می‌کنم هرگز جای آن‌ها را نخواهند گرفت. زمان پیدایش همه این وسایل در باره نقش آن‌ها تصورات مبالغه‌آمیزی شده بود.

مثلاً تلفن فاصله‌ها را برمی‌دارد یا تلویزیون انسان را قادر می‌کند تا از درون اتاق‌خوابش شاهد همه رویدادهای عالم باشد. اما زمانی بعدتر گفته می‌شد که تلویزیون ارتباط میان اعضای خانواده یا میزبان و مهمان را مختل می‌کند و حالا افراد به‌راحتی تلویزیون را خاموش می‌کنند تا در آرامش غذا بخورند و همدیگر را ملاقات کنند.

از طرف دیگر هنوز هیچ رسانه‌ای موفق نشده است که رسانه دیگری را از میدان بیرون کند. البته به‌جز تلفن و اینترنت که تا حدود زیادی به استفاده از تلگراف و تلکس پایان دادند. اما هنوز رادیو، روزنامه کاغذی، فکس و ملاقات حضوری و خوش‌و‌بش، در کنار اینترنت و تلفن و تلویزیون به زندگی خود ادامه می‌دهند.

طبیعتاً هر فردی یا جامعه‌ای باید خود تمهیداتی فراهم کند تا این اشکال سنتی ارتباط از میان نروند. زیرا حتی دوربین‌های وبکام نیز قادر نیست که دیدار چهره‌به‌چهره را جایگزین شود.

توضیح: من در حال تهیه مطلبی در باره تلفن همراه برای عده‌ای از دوستانم بودم که در اینترنت به این مقاله در زبان هلندی برخورد کردم. ‌تصمیم گرفتم که خلاصه‌ای از آن را ترجمه کنم. هنگام کار، ناخودآگاه و اجتناب‌ناپذیر، افکار و خاطرات من نیز به درون آن راه پیدا کرد و حاصلش همین مطلب حاضر شد که ملاحظه می‌کنید.


برای علاقمندان نام و لینک نسخه انگلیسی مقاله اصلی را در زیر نهاده‌ام. ‌این مقاله پایان‌نامه دکترای ایمار ده فریس، استاد رسانه‌های مدرن دانشگاه اوترخت در هلند است. ‌

Mobile Telephony: realising the Dream of ideal communicatien‌‌

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

متن جالبي نوشتيد خيلي ممنون
من هم با نظر شما موافقم يعني در اوان اختراع اين سيستم ها گفته ميشد فاصله ها
كم شدند اما اخيرا فقط با يك تماس افراد خود را از ديدار حضوري تبرئه مي كنند

-- پري پورعلي ، Apr 17, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)