خانه > خارج از سیاست > ورزشی > یک هفته با فوتبال | |||
یک هفته با فوتبالکیا بهادریتساوی با چاشنی شانس تیم ملی کشورمان چهارشنبهشب در شرایطی در کویت به مصاف تیم ملی آن کشور رفت که از بازی نخستین و خانگی خود تنها یک امتیاز اندوخته بود و به سه امتیاز این بازی نیاز حیاتی داشت. برای این سه امتیاز هم باید گل میزد، یعنی کاری که از هشتماه پیش و پس از حدود پانصد دقیقه بازی موفق به انجام آن نشده بود. البته این مشکل در همان آغاز بازی و توسط «علیرضا واحدی نیکبخت» به زیبایی برطرف شد و تنها دو دقیقه بعد تیم ملی ایران بر روی اشتباه بچگانهی دروازهبان کویت ناباورانه به گل دوم خود نیز رسید. پیروزی دو بر صفر در دقیقهی چهارم بازی مقابل کویت برای تیم ملی فوتبال ما در شرایط عادی نتیجهی تعیینکننده بازی محسوب میشد و با توجه به سراسیمگی مدافعان و دروازبان کویت چه بسا این نتیجه پرگلتر نیز میتوانست باشد. اما پر واضح است که در فوتبال نمیتوان تنها به اشتباهات حریف بسنده کرد و مشخصههای دیگری نیز برای پیروزی لازم است و در کمال شگفتی این تیم ملی کویت بود که پس از دریافت دو گل خردکننده و فاجعهبار در آغاز کار، در ادامهی بازی مشخصههای یک فوتبال برتر را از خود بروز داد.
واقعیت آن است که همگان تیم ملی کویت را همانند بیشتر تیمهای حاشیهنشین خلیج فارس با فوتبالی کند و تأخیری میشناسند و کمتر کسی انتظار داشت کویتیها اینگونه متحولشده و سرعتی به سوی دروازهی ما هجوم بیاورند. واضح است که سرمربی کروات این تیم با آنالیز دیدار ایران و سوریه همانند سوریها این روش را برای از پا درآوردن مدافعان کند ما مناسب تشخیص داده بود و در عمل نیز بازی سرعتی تیم ملی کویت موجب شد تا توپ و میدان در اکثر دقایق این بازی در اختیار آنها باشد و علاوه بر دو گلی که بهثمر رساندند بارها در فضاهای خالی درون محوطهی هجدهقدم ایران صاحب موقعیت گلزنی شدند. از آن میان میتوان موقعیت تک تکی را مثال زد که «مهدی رحمتی» از مهاجم حریف گرفت و موقعیت دیگری که درون دروازه ی ما قرار گرفت اما آفساید اعلام شد. کویتیها بهخصوص پس از آنکه توانستند در نیمهی اول اختلاف نتیجه را به یک گل برسانند حریصتر و جنگندهتر به بازی ادامه دادند و گویا مطمئن بودند که تیم مقابل آنان اندیشهای جز دفاع مطلق ندارد. در نهایت نیز این برتری تاکتیکی و روحی برای آبیپوشان کویت جواب داد و بازی دو بر صفر باخته را به تساوی تبدیل کردند. در حقیقت با وجود تساوی در خانه، همین تغییر نتیجه و تثبیت روحیه جنگندگی برای کشور کوچک و کمجمعیت کویت نوعی پیروزی محسوب میشود. در عوض بازیکنان تیم ملی ایران بهرهبری علی دایی پس از رسیدن به گل دوم اشتهایی برای گلزنی نشان ندادند و گویا همانگونه که با قضا و قدر و اتفاقات به دو گل رسیده بودند تصور میکردند این دو گل را میتوان با قضا و قدر تا پایان بازی حفظ کرد. نکتهی عجیب آنکه حتا پس از پذیرفتن گل اول که بهنوبهی خود بر روی اشتباه مسلم و فردی «جلال حسینی» به تیم ملی کویت هدیه شد تیم ملی ما به خود نیامد و ظاهراً بین دو نیمه نیز در رختکن اتفاقی نیفتاد، چرا که ملیپوشان ما در نیمهی دوم نیز برنامهای برای گل زدن نداشتند و تنها سعی میکردند راههای نفوذ کویتیها را ببندند و در مقابل با بازی تأخیری حفظ توپ مختصری بکنند و اگر شد بر روی حرکات فردی و تکنیکی «علی کریمی» و «مسعود شجاعی» از بازیکنان حریف خطا بگیرند. در چند مورد نیز موفق به گرفتن خطا شدیم، اما از حداقل چهار ضربهی ایستگاهی پشت محوطه جریمهی حریف نیز استفادهای نکردیم تا آنکه لحظه به لحظه با اوجگیری حملات حریف شتابزدهتر و متزلزلتر منتظر دریافت گل دوم باشیم. اتفاقی که در نهایت در دقایق پایانی بازی افتاد و فرصت و توان چندانی برای جبران آن وجود نداشت. آنچه در این بازی از دست رفت البته دو امتیاز ارزشمند در راه صعود به جام جهانی بود. اما تیم ملی فوتبال ایران ویژگی ارزشمندتری را از دست داده است، این ویژگی همانا سازماندهی و انسجامی است که یک تیم باید در موقعیتهای مختلف یک بازی از خود بروز بدهد، یعنی بداند در صورتیکه با دو گل از حریف پیش افتاد چگونه باید بازی کند یا برعکس. این خصوصیت در تیم ملی ایران در زمان «برانکو ایوانکویچ» و حتا «امیر قلعهنوعی» به طور نسبی وجود داشت و اکنون اثری از آن به چشم نمیخورد. بایستی قبول کرد که تقریباً ممکن نبود تیم ملی ایران در شرایط پیشین خود در دقیقهی چهار بازی دو بر صفر از تیمی همسطح کویت پیش بیفتد و در پایان به تساوی رضایت بدهد. برای نمونه میتوان دیدار ایران و کرهشمالی در آن کشور و یا مصاف سرنوشتساز پیش از آن مرحله را در قطر مقابل تیم ملی آن کشور مثال زد، یا در شرایط برعکس در همین جام ملتهای آسیا در مقابل ازبکستان و چین را به یاد بیاوریم.
صد البته رسیدن به چنین سازمان تیمی هماهنگی و تمرینات بیشتر را میطلبد، اما در شرایط حاضر و با توجه به کمبود همیشگی زمان در فوتبال ما این امر به حضور نفرات باتجربهتر و کارکشتهتر در تیم ملی وابسته است. برای مثال انتقال خلقالساعه و ناگهانی «محمد غلامنژاد» از «سایپا» به دفاع راست تیم ملی تاکنون به بهای پذیرفتن دو گل از بحرین و کویت صورت گرفته است. این محک و آزمایش در پست حساسی که «حسین کعبی» پیش از این بارها امتحان خود را پس داده چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ علی دایی پس از بازگشت از کویت از بهکارگیری بازیکنان جدید در همهی خطوط تیمملی در بازی بعد خبر داده است و معلوم نیست این گفته را بایستی بهعنوان وعده تعبیر کرد یا تهدید برای معدود بازیکنان باتجربهی باقیمانده. اما علی دایی باید بداند تغییر اساسی در ساختار تیم ملی به ماهها زمان نیاز دارد و چنین عملی در فاصلهی دو بازی آنهم در مرحلهی مقدماتی جام جهانی به هیچروی نمیتواند منطقی بهنظر برسد. ضمن آنکه تیم ملی ملک پدری کسی نیست که بخواهد آنرا خراب کند و از نو بسازد. تیم ملی فوتبال در شرایط حساس کنونی تنها به ترمیم در خط دفاعی و تقویت در خط حمله نیاز دارد. دعوت از «محمد نصرتی»، «هادی عقیلی» و «مهدی مهدویکیا» میتواند در این راستا به استحکام تیم ملی کمک کند. از طرفی با توجه به تساوی امارات و سوریه اکنون همه چیز در گروه کشورمان ممکن است و هر چهار تیم از شانس صعود به مرحلهی بعد برخوردارند. امارات هماکنون با کسب چهار امتیاز از دو بازی در صدر گروه ایران قرار دارد و بیشک با هدف تساوی برابر ما در تهران به میدان خواهد آمد. یک امتیاز برای امارات در تهران بهمعنای یک نتیجه ی ایدهآل و منطقی خواهد بود و برای ادامهی صدرنشینی در گروه نیز کافی است. البته لازم به یادآوری نیست که اماراتیها شیوهی این کسب تساوی را هم خوب میدانند و چه بسا با توجه به همین پیشبینی ذهنی ما مانند سوریه بازی را غافلگیرکننده و هجومی آغاز کنند. این پرسپولیس شیر بی یال و دم بود در عوض شاگردان دکتر «ذوالفقارنسب» با ارایه یک فوتبال هدفمند و هماهنگ در دفاع و حمله در اغلب دقایق این بازی نبض بازی را در دست داشتند و در نهیت مزد بازی زیبای خود را نیز گرفتند.
پرسپولیس در بیست دقیقهی پایانی بازی وقتی بازیکنان میانی خود را کندتر از پیش دید به تدریج میرفت تا به نتیجهی تساوی در این دیدار رضایت دهد، اما بازیکنان جوان ذوبآهن تنها در فاصلهی دو دقیقه با دوگل زیبا نتیجهی بازی را رقم زدند تا مشکلات این تیم بزرگ اما بیثبات در راه قهرمانی بیشتر از پیش شود. پرسپولیس با این شکست 41 امتیازی باقی ماند و پس از هفتهها نتیجهگیری کجدار و مریض و آن ماجرای کسر شش امتیاز اینبار دیگر بهطور قطعی صدر جدول را از دست داد و به ردهی دوم سقوط کرد. قرمزپوشان پایتخت برای بازگشت به صدر جدول دیگر راهی ندارند مگر آنکه آن شش امتیاز از دسترفته را دریابند. سپاهان در جادهی قهرمانی سپاهانیها که در جام باشگاههای آسیا شروع خوبی نداشتند و به احتمال زیاد از مرحلهی مقدماتی این رقابتها عبور نخواهند کرد تمرکز و انگیزهی خود را برای قهرمانی در لیگ برتر دوچندان کردهاند و در این دیدار بهخصوص در نیمهی دوم بسیار هماهنگ و منسجم بودند.
این دیدار نزدیک و تماشایی در نهایت با گل جوان اول سپاهان «احسان حاجصفی» به نفع زردپوشان اصفهان خاتمه یافت تا این تیم با 43 امتیاز و این بار با دو امتیاز اختلاف با پرسپولیس در صدر جدول لیگ برتر قرار بگیرد. به نظر میرسد با توجه به بازیهای اخیر پرسپولیس و مشکلات خاصی که این تیم دارد امسال نیز بایستی سپاهان را بخت نخست قهرمانی باشگاههای ایران نامید، مگر آنکه پنجشنبهی این هفته دربی پایتخت نتیجهی خاصی در بر داشته باشد که موجب شارژ روحی یکی از دو تیم پرسپولیس یا استقلال شود. در دیگر دیدارهای برگزار شده پاس همدان موفق شد سه بر صفر برق شیراز شکست دهد و سرانجام در کرمان، در دیداری که به لحاظی حساستر از دیدارهای صدر جدول بود مس کرمان موفق شد دو بر یک سایپا را مغلوب کند. شاید یک سال و نیم زمان لازم بود تا امیر قلعهنوعی در کرمان به علی دایی برسد و بهنوعی برخی حسابها را در زمین فوتبال با او تسفیه کند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
نکته ی ویرایشی:درست اش کژدار و مریز است نه کژدار و مریض.لطفا تصحیح کنید.
-- کوشا ، Mar 30, 2008