تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
نگاهی به آغاز نهضت زیست بوم‌گرایی نوین

جنگ علیه طبیعت، جنگ علیه انسان است

ارشیا آرمان

وقتی در سال 1958، خانم راشل کارسون نامه‌ای ازدوست قدیمی‌اش در ماساچوست را دریافت کرد، گمان نمی‌برد که این نامه‌ی دوستانه، زندگی‌اش را تغییر دهد. دوستش در نامه نوشته بود: «راشل، حق با تو بود. بعد از سم‌پاشی منطقه «کیپ کد»، همه پرنده‌ها مردند.» اشاره او به تحقیقاتی است که راشل کارسون، سیزده سال پیش از آن، نیمه‌کاره رها کرده بود.

سیزده سال قبل از آن، کارسون یکی از بهترین و مشهورترین محققان سازمان حیات وحش آمریکا بود. شهرت او در آن زمان به خاطر سبک شاعرانه او دربیان مطالب علمی در جزوه‌های آموزشی‌ای بود که برای سازمانش می‌نوشت. چیزی که در زمان خود مشابهی نداشت.


راشل کارسون

جنگ جهانی دوم تازه به پایان رسیده بود و فاتحان جنگ، قهرمانانه به کشورهایشان باز می‌گشتند. اما قهرمانان جنگ، تنها سربازان نبودند. دانشمندان هم در پیروزی متفقین سهم داشتند. ازجمله، دانشمندی سوییسی به نام هرمان مولر که با کشف خارق العاده‌اش، «د.د.ت»، سربازان آمریکایی را از مالاریا و تیفوس نجات داده بود.

مولر پاداشش را از جهان آزاد شده، گرفت. کمیته نوبل جایزه سال 1948 خودرا تقدیم او کرد. درست در همین روزهای شاد پس از جنگ دوم، راشل کارسون متوجه شواهدی مبنی بر خطرناک بودن د.د.ت برای همه جانداران می‌شود.

او نتایج آزمایشات خود را در «مریلند» به همراه مقاله مفصلی برای مجله «ریدرز دایجست» می‌فرستد. سردبیری مجله، آن نوشته را غیرعلمی ارزیابی می‌کند. راشل کارسون، سرخورده و ناامید، تحقیقات درباره د.د.ت را به دست فراموشی می‌سپرد.

مشکل این بود که نه فقط کاشف د.د.ت، بلکه خود این حشره‌کش هم یکی ازقهرمانان جنگ به شمار می‌رفت. د.د.ت تبدیل به بت شده بود. کشاورزان سراسر جهان باور کرده بودند چیزی که جان سربازان آمریکایی را نجات داده است، مزارع آنها را هم نجات خواهد داد. تا سال‌های سال، تصویر هواپیمای دو موتوره‌ای که از بالا روی مزارع د.د.ت می‌پاشید، نشانی از پیشرفت بود.

کارسون که توانایی درافتادن با یکی از مظاهر پیشرفت را در خود نمی‌دید، به نوشتن کتاب‌هایی درباره زندگی آبزیان رو آورد. هر دو کتاب او به‌دلیل تخصصش در ترکیب زبان شاعرانه با حقایق علمی، جزو پرفروش‌های زمان خود شدند.

کارسون پس از دریافت نامه‌ی دوستش دوباره وسوسه می‌شود تا تحقیقات درباره د.د.ت را کامل کند. امیدواری او این بود که شهرتی که درسیزده سال پس از جنگ نصیبش شده است، باعث شود تا این بارکسی مقالات او را دور نیندازد.

او مدت چهار سال را صرف جمع‌آوری سند و مدرک می‌کند و خلاصه‌ای ازتحقیقاتش را به چند مجله می‌فرستد. هنوز هم هیچ مجله‌ای حاضر نیست چیزی علیه د.د.ت چاپ کند. کارسون در کمال ناامیدی با چند ناشر، مذاکره می‌کند. پس از چندی، بالاخره طلسم می‌شکند. مجله «نیویورکر» راضی می‌شود کتاب را به‌‌صورت پاورقی چاپ کند و دو ماه بعد، در سپتامبر سال 1962، کتاب او با نام «بهار خاموش» به بازار می‌آید.

تاثیر کتاب غیرقابل پیش‌بینی بود. موضوع کتاب، بحث روز می‌شود. برای اولین بار کسی می‌تواند مخالفت با مصرف‌‌زدگی و مهندسی کردن طبیعت را از امری روشنفکرانه، تبدیل به خواستی عمومی کند. تا پیش از «بهار خاموش»، این‌گونه اندیشه‌ی سبز عامه‌پسند نشده بود.

بنا به اصل قدیمی حسادت، کسی که شیفتگان بسیار دارد، دشمنانش نیز بی‌شمارند. اما دشمنان خانم کارسون نه از روی حسادت، بلکه به دلیل دیگری از وی متنفر بودند. او به یکی از مقدسات جهان معاصر حمله کرده بود؛ به سلطنت علم.

از دوران انقلاب صنعتی تا آن روز، تصور عمومی بر این بود که مشکلات ناشی از تکنولوژی را می‌توان با خود تکنولوژی حل کرد. شاید کارسون جزو اولین کسانی باشد که گفت بعضی وقت‌ها پیشرفت‌های علمی چنان با طبیعت ناسازگارند که باید از خیرشان گذشت. سخنی که هنوز هم نوعی «کفر تکنولوژیک» به شمار می‌آید.

مذهب دنیای مدرن، مهندسی کردن و مهار طبیعت است. مذهبی که معتقد است باید طبیعت را رام کرد. اما،کارسون به مردم می‌آموخت که طبیعت تا چه اندازه در مقابل دخالت انسانی آسیب پذیراست و برتراز آن. او برای اولین بار توانست به عامه مردم بقبولاند که این علم است که باید در مقابل طبیعت انعطاف‌پذیر باشد، نه بالعکس.

پیشنهاد او چنان رادیکال بود که کاهنان معابد علم را به تلاطم انداخت. پس از چند قرن،کسی به خدای تکنولوژی کافر شده بود. دانشمندان می‌گفتند که اگر بخواهیم از خانم کارسون پیروی کنیم به عصر تاریک‌اندیشی بازخواهیم گشت و حشرات و آفات و بیماری‌ها دوباره مالک زمین می‌شوند.

راشل کارسون پاسخ می‌داد که او نیز خواستار ممنوعیت بی‌قید و شرط د.د.ت نیست، بلکه انتظار دارد آن را درمواردی محدود و با «دوز» مناسب مصرف کنند.

حملات به «بهارخاموش» ابتدا به بهانه‌ی به خطر افتادن دستاوردهای علمی انجام می‌گرفت، اما کم‌کم تبدیل به حمله به شخصیت نویسنده شد. او را متهم به جعل سند و تحقیقات دروغین کردند. جنجال چنان بالا گرفت که دست آخر، «جان‌اف کندی» مجبور به دخالت شد.

به دستور او کمیته‌ مشاوران علمی ریاست جمهوری، صحت مستندات کتاب را بررسی کرد. راشل کارسون که چنین روزهایی را پیش‌بینی می‌کرد، مدارکش را به شیوه یک وکیل مدافع، مستند کرده بود.

او 55 صفحه سند از نتایج پژوهش‌هایش را به مشاوران ریاست جمهوری تحویل داد. کمیته مشاوران پس از مدتی اعلام کرد؛ «بهار خاموش» و آزمایش‌هایی که راشل کارسون انجام داده است به‌طور کامل بیان‌کننده حقیقتند. د.د.ت ،دیگر قهرمان نبود.


«بهار خاموش» نشان داد که د.د.ت در طبیعت تجزیه نمی‌شود، بلکه روی خاک می‌ماند و از طریق گیاهان و بعد از آن، از طریق بدن حیوانات، خوراک انسان می‌شود. در واقع د.د.ت هرگز از زنجیره غذایی بیرون نمی‌رود.


حشره مالاریا

مشاهدات کارسون اثبات کرد که د.د.ت موجود در شیر مادران، عامل سرطان گرفتن کودکان آنهاست. کودکانی که بسیاری از آنها هرگز در معرض سم‌پاشی قرار نگرفته بودند. مشابه این حادثه برای جانداران دیگر هم روی داده بود.

در بسیاری ازمناطق سم‌پاشی نشده آمریکا، عقاب‌ها بر اثر عوارض د.د.ت مردند، چون ماهیان رودخانه‌ای را شکارکرده بودند که آبش در بالا دست از کنار خاک‌آلوده گذشته بود. «بهار خاموش» به شکل ترسناکی ثابت کرد که اجزای طبیعت به هم پیوسته‌اند.

در نهایت دولت آمریکا در سال 1972 استفاده از د.د.ت را ممنوع کرد. به نظر می‌رسید که داستان د.د.ت پایانی خوش یافته است. اما پس از چند سال، آن موج فرونشسته، دوباره برگشت. این بار، دیگر کسی صحت آزمایش‌های کارسون را به پرسش نمی‌گرفت. حمله‌کنندگان جدید، «آدم‌های دلسوز» بودند.

ناگهان روزنامه‌ها پر شد از «آدم‌های دلسوزی» که می‌گفتند ممنوعیت د.د.ت در آفریقا باعث مرگ سالی یک ملیون کودک مبتلا به مالاریا می‌شود. آدم‌های دلسوز اصطلاحی ساختند که هنوز هم شنیده می‌شود: «روی دست‌های خانم کارسون بیشتر از دست‌‌های هیتلر، خون نشسته است.»

اکثر این آدم‌هایی که برای کودکان آفریقایی دل می‌سوزاندند از روی اتفاق یا مقاله‌نویسان روزنامه «وال‌استریت ژورنال» بودند یا اعضای حزب جمهوری‌خواه آمریکا.

امروزه می‌دانیم خیلی از کسانی که در دو دهه گذشته می‌گفتند، «هر سال ملیون‌ها کودک فدای احساسات خانم کارسون می‌شوند»، چند سال بعد در مجلس سنا، به بمباران کودکان عراقی رای مثبت دادند.

در واقع ماجرای «کودکان مظلوم آفریقایی» و طرفداران سنگ دل محیط زیست، از ابتدا دروغ بود. در تحقیقی که در سال 2006 انجام گرفت، معلوم شد که علت قطع مصرف د.د.ت در آفریقا و بسیاری از نقاط جهان، ربطی به حفاظت از محیط زیست ندارد، بلکه مسئولان بهداشتی آن کشورها متوجه شده بودند که حشرات نسبت به د.د.ت مصونیت پیدا کرده‌اند.

کارخانه‌های حشره‌کش‌سازی پیشنهاد کردند که باید مقدار مصرف د.د.ت را بالا برد. اندکی بعد آشکار شد که میزان د.د.ت مصرف شده، تاثیری بر مقاومت حشرات ندارد. حشرات پس از مدتی در مقابل درصد بالاترسم، مقاوم می‌شدند. افزایش سم به صورت تناقض برانگیزی عمل می‌کرد: هرچه بیشتر د.د.ت می‌زدند، مقاومت حشرات بالاتر می‌رفت و حل مسئله غیرممکن‌تر می‌شد.

این بار فروشندگان حشره‌کش‌ها مدعی شدند که این مقاوم شدن، موقتی است و اگر در مناطقی که پس از ممنوعیت د.د.ت در آنها سم پاشی انجام نشده، دوباره سم‌پاشی کنیم، حشرات خواهند مرد. نتیجه‌ی این آزمایش هم منفی بود. حشرات در مقابل هر میزانی از د.د.ت و برای همه نسل‌ها مصون شده بودند.

رسوایی بزرگ زمانی بود که معلوم شد حشرات نه تنها در مقابل د.د.ت، که در مقابل تعداد زیادی از سمومی که ساختمان شیمیایی شبیه آن داشتند نیز، مقاوم شده‌اند. در واقع د.د.ت تنها در کوتاه مدت و تا پیش از مصون شدن حشرات یک منطقه، مشکل مالاریا در آن مکان را حل می‌کند. درست مثل اتفاقی که در زمان جنگ افتاد. به این جهت مشکل مالاریا تا امروز لاینحل مانده است.

با این حال هنوز هم خیلی‌ها اصرار دارند که د.د.ت داروی معجزه‌گر دردهای آفریقاست. البته مسئله مالاریا قابل حل است: استفاده از داروهایی که در اصطلاح (Combination - Based - Artemisinin) یا (ACT) نامیده می‌شوند. این داروها به سرعت انگل مالاریا را می‌کشد و مریض نجات می‌یابد.

گزارش سازمان جهانی بهداشت، موفقییت این روش را تا 95% ارزیابی می‌کند. اما ACT راه حل گران‌قیمتی است و فقرای قاره سیاه توقع دارند که ثروتمندان به ریشه‌کنی مالاریا کمک کنند.

پس همان بهتر که پولدارها اصرار کنند که به حرف‌های در ظاهر منطقی خانم کارسون گوش ندهید. د.د.ت بپاشید، همه چیز درست می‌شود. این همه‌ی ماجرا نیست. در واقع کمی هم باید ازتئوری توطئه کمک گرفت. شاید اگرتئوری توطئه نیز، همچون د.د.ت یا هر زهر دیگری، با دوز پایین و در مناطق محدودی مصرف شود، بتواند به ما کمک کند.

برای مثال، شخصی به نام راجر بیت (Roger Bat) در آخرین سال قرن بیستم، موسسه‌ای برای مبارزه با مالاریا درآفریقا، تاسیس کرد. او یکی از اهداف موسسه‌اش را آزاد کردن مصرف د.د.ت در همه جا، برای ریشه‌کنی مالاریا در هزاره جدید، اعلام می‌کند.

آقای بیت درسال 2006 و در مصاحبه‌ای با مجله اکسترا (Extra) اعتراف کرد که پس شش سال دیدن شواهد گوناگون به این نتیجه رسیده که حق با طرفداران محیط زیست بوده است. خبرنگاراز او می‌پرسد، آیا این حقیقت دارد که بنیاد او استراتژی سه مرحله‌ای طراحی کرده بود تا از طریق گسترش د.د.ت در آفریقا، در نهایت بتوانند آن را دوباره در کشورهای غربی آزاد کنند؟ و آیا این راست است که کل این تشکیلات در اصل برای فروش دوباره د.د.ت در کشورهای پیشرفته علم شده است؟

راجر بیت ابتدا بر می‌آشوبد و بعد موضوع صحبت را عوض می‌کند. اکنون معلوم شده که بنیاد او (AFM)، از ابتدای تاسیس، از شرکت‌های تولیدکننده مواد شیمیایی که سهام‌داران کارخانه‌های تولیدکننده د.د.ت نیز هستند، کمک می‌گرفته است. در گزارش مجله آمده است که در اساسنامه بنیاد FMA و در مقابل عبارت «اهداف بنیاد» نوشته شده: د.د.ت یک مسئله روشنفکرانه است که باید به سرعت حل شود.

با کمی شم کارآگاهی می‌توان حدس زد که به احتمال زیاد، بخشی از سیاست‌مداران یا بنیادهایی که شعار می‌دهند، «زندگی مردم فدای احساسات خانم کارسون شده» در واقع هدف اصلی‌شان حل کردن «مسئله روشنفکرانه» در جهان غرب و افزایش قیمت سهام تولیدکنندگان د.د.ت، از طریق بازگرداندن آنها به بازار اروپا و آمریکا باشد.

جالب اینجاست که راشل کارسون تنها دو سال پس از چاپ کتابش از دنیا رفت، اما میراث او چنان قدرتمند است که هنوز هم پس از نزدیک به پنج دهه، تعداد زیادی از فروشندگان حشره‌کش‌ها مجبور به پنهان شدن پشت موسسه‌ها و سیاست‌مداران «دلسوز» هستند.

تاثیر کتاب بهار خاموش و نویسنده آن را بر جنبش زیست‌ بوم‌گرایی، با تاثیر کتاب مشهور «کلبه عمو تام» و نویسنده‌اش بر نهضت ضد برده‌داری مقایسه کرده‌اند. طرفداران برده‌داری نیز، بیش از آن که شعارهای نژادپرستانه بدهند، برده‌داری را تنها راه حل سودآور بودن فعالیت‌های اقتصادی می‌دانستند و معتقد بودند که بدون این نظام، تمدن آنها فرو می‌پاشد. آنها نیز همچون جانشینانشان مدعی بودند که خیر عمومی را نمی‌توان فدای احساسات روشنفکران کرد.

این اواخر مجله «دیسکاور»، بهار خاموش را جزو 25 کتاب برتر تاریخ علم قرار داد. عده زیادی معتقدند نهضت سبز، در عمل، در سپتامبر 62 به دنیا آمد، همان گونه که خیلی‌ها کلبه عمو تام را باعث ایجاد موجی بزرگ در ابتدای مبارزات ضد برده‌داری می‌دانند. می‌توان با جرات گفت که تاریخ مبارزات مدنی در آمریکا، از نهضت ضدبرده‌داری تا جنبش زیست بوم‌گرایی، بدون نوشته‌های این دو زن، چیزی کم دارد.

کنجکاوی خانم کارسون درباره مرگ پرندگان، در نهایت تبدیل به یکی ازمهم‌ترین دلایل آغاز نهضت زیست بوم‌گرایی نوین شد. نهضتی که نوع دیگری از نگرش به جهان را به ملیون‌ها نفر آموخت.

راشل کارسون در مهم‌ترین مصاحبه‌ی پیش از مرگش با تلویزیون CBS و درباره نگرشش به جهان، گفت: ما برای اولین بار در تاریخمان دارای چنان قدرتی هستیم که می‌توانیم طبیعت را نابود کنیم. اما جنگ انسان علیه طبیعت، اعلام جنگ علیه خودش است. ما اکنون در مقابل آزمایشی قرار گرفته‌ایم که تاکنون مشابهش را تجربه نکرده‌ایم. این‌که، بلوغمان را برای نجات خود، نشان دهیم.

کارسون در مشهورترین فصل کتابش به نام «داستانی برای فردا» حکایت‌گر یک شهر خیالی در آمریکای آینده است. شهری که همه گیاهان و جانوران و انسان‌های آن به تدریج بر اثر مسمومیت می‌میرند و شهر ساکت و خاموش می‌شود.

سکوتی مرگبار که تمام کتاب و حتی نامش اشاره به آن دارد. نامی برگرفته از شعری عاشقانه، که در اصل ارتباطی با موضوع کتاب ندارد و حال عاشقی رو به مرگ را در جهانی رو به زوال، بیان می‌کند.

راشل کارسون نیز، جهان تکنولوژی‌‌زده ما را همچون جهان شاعر این شعر، مسموم و رو به خاموشی می‌بیند. جهانی که گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری در آن، یکی‌یکی، برای همیشه از روی زمین محو می‌شوند، تا روزی که سراسر زمین را سکوت فراگیرد:
«در کناردریاچه،
زنبق‌ها پژمرده‌اند
پرنده‌ای دیگر نمی‌خواند
این، بهار خاموش است»


منابع:
خلاصه‌ای درباره بهار خاموش و انتقادات نسبت به آن
25 کتاب برتر علمی تاریخ
خلاصه‌ای از زندگی و آثار راشل کارسون
زندگی راشل کارسون و تاثیر او بر جامعه
درباره مخالفان کارسون و مصاحبه راجر بیت
درباره مخالفان کارسون و دخالت جان اف کندی
مخالفت سرسختانه مجله «کاپیتالیست»
د.د.ت و ممنوعیت آن
صفحه اصلی بنیاد کارسون
درباره مالاریا و نحوه مبارزه با آن

مطالب دیگر از این نویسنده در زمانه:
نمی‌توانید رنگین‌کمان را غرق کنید
خشم مقدس به جنایت مقدس تبدیل می‌شود
وقتی که قطار ایستاده بود
آهنگ‌سازی از جنس مرغان دریایی
فرهنگ بی‌شرمی

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

ای کاش همیشه مطالبی در باره ی جنبش های محیط زیست و عقاید نظریه پردازان و خود جنبش ها به دست نشر بسپارید. یکی از زیبا ترین بخش های وبسایت تان هست. من بار ها مطلب تان را در باره عقاید رییس قبایل سرخپوستان سیاتل در باره ی طبعیت خواندم، و هر بار بیشتر از گذشته مفتون جنبش های محیط زیست و متنفر از ابتذال مدرنیته افسون شده از سوی کاهنان معابد علم گشتم. حد اقل چیزی که از این مطالب شما در یافتم این است اگر با احساس شاعرانه با طبعیت رابطه برقرار کنیم، می توانیم قدرت آن را درک کرده و در دامن جادو و لذت آن علیه دنیای مصرف، تکنولوژی طبعیت گریز ایستاده شویم. من هنوز به این باورم که پیش گویی های رییس قبایل سیاتل روزی دامن تمدن بشری را خواهد گرفت.

-- خالد ، Feb 29, 2008

با سلام از وب سایت بحران دیدن فرمایید در صورت تمایل لینك آن را در سایتتان درج نمایید باتشکر مهندس غفورمددی

-- مهندس غفور مددي ، Mar 30, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)