ایران جای همجنسگراها نیست
دودی کوهن ترجمه بنفشه سرتیپی
براساس گفتههاي يك پناهنده همجنسگراهای ایرانی، جمهوري اسلامي مكان خطرناكي براي همجنسگراهاست و زندگي در مكاني كه مردم به دليل عاشق شدن كشته ميشوند توام با ترس و نگراني است.
او میگوید، اگر قرار است با کسی بجنگیم، او خدایی است که ما را به این صورت آفریده است.
يك پسر همجنسگرای جوان ايراني در نوشتهاي كه به وبسایت سازمان همجنسگرایان ايران (آی آر کیو او) ارسال کرده میگوید: "در ايران جايي براي رشد گرايشاتي كه غیرعادی تصور ميشوند مثل همجنسگرایی وجود ندارد. من در ايران متولد و بزرگ شدم؛ كشوري كه مردم را به خاطر عشق به يكديگر ميكشند."
"دولت من، همجنسگراها را با این عنوان كه ما دشمن خدا هستيم ميكشد. رييسجمهور من، حتي وجود ما را به عنوان بشر رد ميكند؛ همانطور كه در سخنرانياش در دانشگاه كلمبيا اعلام كرد؛ هيچ همجنسگرایي در ايران وجود ندارد."
"اگر او ميتواند بگويد هيچ همجنسگرایي در ايران وجود ندارد به اين دليل است كه ما نميتوانيم خودمان را نشان دهیم و بايد پنهان شويم، چرا كه در صورت حضور در انظار، آنها ما را شلاق ميزنند، اعدام ميكنند و ميكشند."
او در نامهاش افزوده است: "آنها به ما ميگويند به دليل عشق به همجنس، با خدا درافتادهایم. من ميخواهم بدانم اگر واقعا اين موضوع درست است، پس چرا خداوند ما را به اين صورت خلق كرده است؟"
گناه من چیست؟اين مرد كه خودش را "الياس سپهر" معرفي كرده در اين نامه صمیمانه از سرگذشت خود پرده بر میدارد: "زماني كه دبيرستان را آغاز كردم بدرفتاری آنها هم شروع شد. اين امر تاثيرات احساسي عمیقی در من برجاي گذاشت. بعدها با فردي در داخل مدرسه آشنا شدم كه زندگيام را تغيير داد، اما اين دوستي برايم گران تمام شد. دوران افسردگي من از همانجا شروع شد. از همه كس و همه چيز ميترسيدم اما سعي كردم زندگيام را سر و سامان دهم."
او ادامه میدهد: "در نهايت به پزشك مراجعه كردم و فهميدم طبيعت من اینگونه است و بيماري در میان نيست. اما تاثيرات هويت جنسي، دوباره من را به دام انداخت. آيا بيمارم؟ آيا خانوادهام تنها به دلیل عشق به جنس موافق، مرا رها ميكنند؟"
"سپهر" در نهايت ايران را ترك كرد و بسياري از همجنسگراهای دیگر هم همين رويه را در پيش گرفتهاند و اغلب به دنبال پناهندگي سياسي در غرب هستند. همجنسگرایانی كه پناهندگيشان رد ميشود چارهاي جز بازگشت به ايران ندارند؛ جايي كه اكثريت آنها با مجازات مرگ رو به رو مي شوند.
او نوشت: "به خاطر تهدیدها ایران را ترک کردم و با اتوبوس راهي پاكستان شدم. اگر بازداشت ميشدم خطر اعدام در ملاء عام، بدون هيچ محاكمهاي وجود داشت. بالاخره در ماه مه ۲۰۰۷به مالزي رفتم و درخواست پناهندگيام را به آن کشور ارائه كردم."
او درباره جستجوی رستگاری به درگاه خدایی که به نام او مورد آزار و ادیت قرار میگیرد مینویسد: "حالا دعا ميكنم. گريه ميكنم و از پروردگارم ميخواهم به من كمك كند."
"من نقشههايي داشتم. ميخواستم كتابهایی بنويسم و تجربياتم را با دیگران تقسیم کنم. ميخواستم به همجنسگراهای مرد براي درك بهتر اين كه کیستند كمك كنم. ميخواستم با مردم صحبت كنم تا بفهمند من هم سزاوار زندگي كردن هستم."
"اما حالا زندگي من اين است. نميتوانم درك كنم چه اشتباهي انجام دادهام كه شايسته مرگ با گلوله هستم. دیگر نميتوانم به اين زندگي ادامه دهم. من هنوز جوان هستم و ميخواهم زنده بمانم، اما نميدانم چگونه باید این کار را انجام دهم."
منبع: روزنامه يديعوت آحرونوت
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
maloum nist in manbaee moetabar az koja peida shode va ki rafte in rouzname dare pit ra tarjomeh karde!
-- بدون نام ، Feb 27, 2008دوست عزیز شما هم حتما مثل آقای احمدینژاد فکر میکنید در ایران همجنسباز نداریم؟؟
-- مهیار ، Feb 27, 2008و در اینجا همجنسبازان را اعدام نمیکنند!
اینهمه فیلم و رپرتاژ از همجنس گرایان ایران تهیه شده. اگر کسی را به جرم تجاوز به کودکان می کشند، - که آنهم بد است - نامش اعدام همجنس گرایان در ایران نیست. کم دروغ بسازید که باعث می شود تبه کاری های واقعی جمهوری اسلامی را نیز مردم باور نکنند.
-- ali ، Feb 27, 2008مجازت همجنسگرایی در ایران دروغ نیست. بچه بازی نیز ربطی به همجنسگرایی ندارد. دلیل کم اهمیت جلوه دادن آنچه به همجنسگرایان در ایران میرود دلیلی نمی تواند داشته باشد. سکوت در مقابل ظلم به آنانی که مثل "ما" نیستند (همجنسگرا، بهایی، یهودی، کرد و غیره) مشارکت در ظلم است. وقتی شما در برابر ظلمی که به ایشان میشود سکوت میکنید دنیا نیز بر ظلمی که به شما میشود چشم میبند.
-- بدون نام ، Feb 27, 2008حتی اگه همجنسگرا ها رو نکشند، روحشون با رفتار مردم می میره، متاسفم که انسانها به خاطر در اقلیت بودن و متفاوت اندیشیدن انقدر از طرف همه حتی خانواده طرد میشن.
-- مژده ، Feb 28, 2008اي بابا چرا كرداي بدبخت را با كلي ادعا قاطي اين جماعت كرد ؟
-- ترك ، Feb 28, 2008ببینید دو مبحث در دنیا وجود دارد زندگی در نظم و زندگی در بی نظمی که هر کدام اهداف و ابزار های خود را دارند .انسان مهمترین موجودی است که همه ی دنیا را جمع کرده است و هماهنگ کرده است تا زندگی کند همین .باید دقت کرد که چه امیالی به پایان تاریخ می رسند .صرفا نمی توان 100 هزار همجنسگرا را اعدام کرد ولی می توانیم عمل 100 میلیون همجنس گرا را بی نتیجه و بر امده از یک سو نیت جنسی بدانیم کاری که با عقل جور در نمی اید و چقدر باید با احترام این افراد را متقاعد کرد که عزیز من کاری که می کنی نمی تواند الگوی قابل انتقال به نسل های اینده باشد چون بی نتیجه است .
-- بدون نام ، Jul 14, 2008من خودم یه همجنسگرام من هستم اما میترسم بودنم رو به کسی حتی خانوادم اعلام کنم گناه من چیه که خدا منو اینجوری آفریده
-- بدون نام ، Jul 30, 2008من یه دانشجو ام و دوست دارم تو جامعه ی خودم آدم موفقی بشم اما به نظرتون می تونم ؟؟؟
من میخوام یه همجنسگرای موفق باشم نه یه آدم موفق با نقاب این حق منه که با هر تمایل عقیدتی و جنسیتی از تمام حقوق شهروندی برخوردار باشم
-- بدون نام ، Jul 31, 2008